شهر ساري داراي دو سينما است. كه در زير به شرح آنها ميپردازيم: نوشتار اصلي: صدا و سيماي مركز مازندران راديو طبرستان از دهه ۱۳۲۰ فعاليت خود را آغاز نمود. اين راديو بعدها در قالب شبكهٔ استاني صداي مركز مازندران به فعاليت خود ادامه ميدهد.[۴۶] تلويزيون ساري ابتدا با فرستندهاي ۱۰۰ واتي افتتاح گرديد. صدا و سيماي مركز مازندران در هفدهمين جشنوارهٔ مراكز صدا و سيماي ايران، دومين مركز برتر پس از مركز خوزستان شناخته شد.[۴۷] از دوران قاجاريان تا كنون نشريات و روزنامههاي بسياري در ساري به چاپ رسيدهاست. امروزه از بزرگترين نشريات ساري ميتوان به بشير، وارش، قارن، نهضت شمال، ديار سبز و هفتهنامه پژواك اشاره كرد. همچنين روزنامه سارويه كه فقط مخصوص شهرستان ساري است با نظارت شوراي شهر ِشهرستان ساري از سال ۱۳۸۴ به انتشار ميرسد. از سوغاتيهاي شهر ساري شامل غذاهاي سنتي، ميوهها و صنايع دستي اين شهر ميتوان به موارد زير اشاره كرد:[۴۸] آلوكباب با مرغ محلي، ماهي دزينگه، سبزيپلا، كييپلا، استامبوليپلا، عجيمجيپلا، ساكخارش، ترش آش، گزنه آش، ميرزاقاسمي، كئي پلا، نازخاتون و كيي خارِش، قيصي خارش، تاس كباب، فسنجون با اردك، تهچين و غيره. همچنين مرباها و شربتهاي مختلفي از جمله دشو(مثل انجيل دشو) و هلي ترشي در منطقه مورد استفاده قرارميگيرد. انواع مركبات، كاندس، ازگيل، تمشك وحشي، زردكيجا(نوعي قارچخوراكي)، گزنه و كدو و… صنايعچوبي، صندوقمزار، ارسي، لاكتراشي، جوله، كلز، كيلهلاك، قند چوله، تنباكو چوله، سيركوب، حصيربافي، گليمبافي، جاجيمبافي، جوراببافي، موجبافي، پارچهبافي، نمدمالي، سفالگري و…هنرهاي نمايشي
پسينما [ويرايش]
تآتر
در باب اينكه نخستين نمايش در ساري چه زماني و به چه كيفيتي انجام شده، اطلاعاتي وجود ندارد. به نقلي در سال 1319 هجري قمري ظهيرالدوله، كه وزير تشريفات سلطنتي و همچنين داراي سمت والي مازندران بود، شخصي به نام حكيم الهي را مأمور كرد كه در سبزه ميدان تآتري اجرا نمايد. بعدها در دهه 1300هجري شمسي يدالله مايل تويسركاني وزير فرهنگ مازندران، نمايشنامههاي بسياري از نمايشنامهنويسان روس و اروپايي مانند مولير را در مدرسهاي به نمايش درآورد و گاهي از اين نمايشها در راستاي القاء تفكرات خود نيز استفاده مينمود و بازيگران اين تآترها نيز دانشآموزان و يا بازاريان مشتاق بودند و خود ييدالله مايل نيز براي بها بخشيدن و اعتباردادن به تآتر گاهي ايفاي نقش مينمود. اين گروه پس از مدتي به خاطر مسائل سياسي ازبين رفت. پس از آن نيز گروههايي تآتري به رهبري افرادي چون ستوان ايرانلو، خدابنده لو ، خيرخواه، محمد باقر خاوري، اتوميان، ملك الكتابيو... در شهر راه انداخته شدند. از نمايشنامهنويسان بزرگ كه در اين شهر به فعاليت پرداختند ميتوان به لادبن (قاسم رحيميان) و عمادالدين رام بودند بيشتر گروههاي تآتري پيش از انقلاب 57 داراي بازيگراني از دو دستهٔ معلمين و دانشآموزان و يا سربازان پادگان ساري بود و اغلب اين تاترها در مدارس به روي صحنه ميرفتند.
رسانه
صدا و سيما [ويرايش]
نشريات [ويرايش]
سوغاتيها [ويرايش]
غذاهاي سنتي [ويرايش]
ميوهها
صنايع دستي
وضعيت طبيعي وجغرافياي طبيعي ساري
نقشهٔ آب و هوايي ايران؛ شهر ساري در شمال كشور قرار گرفته و آب و هواي آن خزري است. شهر ساري واقع در كوهپايههاي رشته كوه البرز داراي دو بخش كوهستاني و دشت ميباشد در طول جغرافيايي ۵۳ درجه و ۵ دقيقه و عرض ۳۶ درجه و ۴ دقيقه از شمال خاوري به فاصله حدود ۲۵ كيلومتر به نكا و به فاصله ۴۵ كيلومتر به بهشهر و ۱۳۰ كيلومتر به گرگان و ۶۹۰ كيلومتر به مشهد و از شمال به فاصله ۳۵ كيلومتر به درياي مازندران و از شمال باختري به فرح آباد و جويبار و لاريم و از جنوب باختري به فاصله ۲۲ كيلومتر به قائمشهر و از باختر به بابل به فاصله تقريبي ۳۰ و آمل به فاصله تقريبي ۶۰ كيلومتر و از جنوب به فاصله ۳۰ كيلومتر به سد شهيد رجايي (سليمان تنگه) و دهكده آرامش و بوسيله آزادراه در حال ساختكياسر به فاصله تقريبي ۸۰ كيلومتر به ديباج و از آنجا به شهرستانهاي دامغان و مهديشهر و سمنان (تقريباً ۱۲۰ كيلومتر) محدود است. رودها از درون شهر ساري رودخانه تجن عبور ميكند. اين رود در شرق ساري جريان دارد. امروزه در ساحل اين رود پارك تجن(قائم) ساخته شدهاست كه بزرگترين پارك ساري نيز به شمار ميرود.اين رودخانه از ۳ شاخه اصلي زارم رود در شمال و شاخه اصلي تجن در مركز و شاخه سفيد رود در جنوب حوضه آبريز تشكيل ميشود و افزون بر آنها در مسير خود ريزابههايي مانند دره ببرچشمه، پلاروي، شيرين رود، سالار دره، آب تيرجاري و جز آنها را دريافت ميدارد. [۸] نام تجن (tajen)از بن تجيدن يا تزيدن و پسوند ان(en)ساخته شده و به چم(معناي) «بسيار روان و جريان دارنده» است. زمينلرزهها مقايسهٔ نسبي ميزان خطر زمينلرزه در نقاط مختلف ايران؛ نقاط قرمزتر نقاطي هستند كه شتاب حداكثر جنبش زمين در آنها بيشتر است. شهر ساري در ناحيهاي زلزلهخيز واقع شده و در طول تاريخ بارها با خاك يكسان گشتهاست. مهيبترين زمينلرزههاي كه تا بهحال ساري شاهد آن بوده، در سالهاي۱۰۱۷ و ۱۰۹۸ و ۱۲۲۳ خورشيدي روي دادهاست. به گفتهٔ سرپرست امور زلزلهشناسي سازمان انرژي اتمي ايران، دليل وقوع زمينلرزههاي بزرگ و ويرانگر در ساري و نواحي ديگر مانند رشتهكوههاي البرز و زاگرس، قرارگرفتن آنها در مسير كمربند آلپايد ميباشد؛ مسير اين كمربند از ميانهٔ اقيانوس اطلس شروع شده و پس از عبور از درياي مديترانه، شمال تركيه، ايران، هند، چين و جزاير فيليپين، به كمربند ديگري كه اقيانوس آرام را دور ميزند، متصل ميشود.>همچنين ساري به فاصله كمتر از ۱۵۰ كيلومتر از تهران واقع گرديده و توسط جاده سوادكوه ۲۷۰ كيلومتر و توسط جاده هراز ۲۵۰ كيلومتر و به وسيله راه آهن شمال ۳۵۴ كيلومتر با تهران فاصله دارد.[۹] آب و هوا آب و هواي شهر ساري در تابستانها معتدل و نمناك و در زمستانها نسبتا سرد و خشك است.همچنين بخشهاي جنوبي كوهستاني اين شهر داراي زمستانهاي دراز و بسيار سرد ميباشد.در طي چند ساله اخير سردترين دماي اين شهر در زمستان ۱۲-(زمستان سال ۱۳۸۶)و در تابستان ۴۰+(تابستان ۱۳۸۳) بودهاست.[۱۰
ساري
ساري ( به مردم اهل ساري، سارَوي گفته ميشود. تلفظ راهنما·اطلاعات ) مركز استان مازندران در شمال ايران و از بزرگترين شهرهاي ناحيهٔ شمالي ايران است.[۲] جمعيت آن ۲۶۱٬۲۹۳ نفر است و فرودگاه دشت ناز در اين شهرستان قرار دارد.
پيشينه
نوشتار اصلي: پيشينه ساري
بنيان و نامگذاري
بناي ساري مركزاستان مازندران رابه توس پسر نوذر نسبت ميدهند كه در قرن اول هجري به دست فرخادبن دابويه تجديد بناشدهاست. ريشه نام ساري نامشخص است. چند گمانهزني غير علمي در اين مورد وجود دارد كه عبارت است از: يونانيان باستان آن را زادراكارتا، پايتخت تمدن هيركانيا، ذكر ميكنند، [۳] اشپيگل شرق شناس و نئونازيست آلماني آورده كه نام ساري كنوني برگرفته از نام قوم سائورو بوده كه پيش از هجوم اقوام آريايي به ايران در شهر باستاني اسرم، كه هم اكنون نام دهي در ۱۰ كيلومتري ساري است، زندگي ميكردهاند. ادوارد پولاك گمان دارد كه نام ساري دگرگوني واژگاني سادراكارتا ميباشد[۴]، دكتر اسلامي نيز در كتاب خويش نوشته كه احتمال آنكه زادراكارتا از نام زردگرد، باشد نيز است.[۵] در كتاب تاريخ باستان نام سارو به معني شهر زرد براي ساري به كار ميرود؛ كه دليل آن را وجود درختان متعدد مركبات خصوصا نارنج و ليمو ميداند. همچنين ذكر ميكند كه احتمالا زادراكارتا و سارو يكي هستند.
پس از اسلام
گيلان و مازندران تنها سرزمينهايي در آسياي غربي هستند، كه در زمان حمله تازيان (اعراب) به ايران توسط ايشان فتح نشدهاست، زيرا گيلان و مازندران از همه طرف محفوظ هستند و راههاي ورودي به اين خطهها بسيار سخت بودهاست. كوهستانهاي البرز باعث شده كه سپاه اعراب نتواند وارد مازندران و گيلان شوند و اين باعث شد كه اين سرزمينها هيچگاه با زور و ظلم فتح نگشتند. ولي در دوران عباسيان رسم بر اين بود كه شاهان ساري و شهرياركوه به كساني كه از ترس خلفاي عباسي به مازندران پناه ميآوردند، اموال بسيار و پناهگاهي براي معيشت ميداد و بر همين اساس بسياري از شيعيان و سيدان علوي، كه با جور خلفاي عباسيان مخالف بودند، به ساري يا آمل فرار ميكردند. اين سادات به مرور زمان مردم مازندراني را كه هنوز به زرتشت ايمان داشتند به دين اسلام آشنا كردند و طي مدتي سراسر مازندران به مذاهب مختلف تشيع گرويدند و سلسلههاي مختلف به مذهب تشيع روي آوردند.[۶] نخستين مسجد جامع ساري پس از مرگ اسپهبد خورشيد دابويي و سقوط حكومت وي در مهرماه ۱۴۰هجري شمسي، توسط مسلمانان و به امر ابوالخطيب بنيان نهاده شد.[۷]
تاريخ معاصر
بي ترديد رشد و ترقي ساري پس از قاجاريان بودهاست، نظام شهري نوين ساري از آن زمان باقي ماندهاست و ساري يكمين شهر ايران بودهاست كه ساخت راهآهن سراسري ايران از آنجا آغاز گشت[نيازمند منبع] و پس از رضاشاه و در هنگام جنگ جهاني دوم به تصرف نيروهاي شوروي در آمد و پس از جنگ جهاني نيز فرودگاه دشت ناز ساخته گرديد و طرحهاي توسعه به سمت خاور به وجود آمد و پس از انقلاب نيز، جادههاي اطراف شهر توسعه داده شد.
وقايع تلخ تاريخي
سال ۳۲۳ سيلاب و طغيان تجينه رود (تجن).