به وبلاگ ايران نگين درخشان كشورهاي قاره آسيا خوش آمديد

قلمرو اشكانيان

شهرياري اشكانيان، چهارصد و هفتاد سال به درازا كشيد و در ان مدت، بيست و نه اشك از اين خاندان در ايران فرمانروايي كردند.

كشور پهناور ايرانِ اشكاني از سمت خاور تا هندوكش و حدود پنجاب و از شمال تا رود جيحون و درياي كاسپين(مازندران) و از جنوب تا درياي پارس(عمان) و خليج فارس و از سمت باختر نيز تا (غالباً) رود فرات گسترش داشت. البته اين مرزبندي ها هميشه به همين صورت نبوده است و اين حدود مربوط به دوره ي اوج و گستردگي اشكانيان است و البته گاهي نيز مرزهاي اين دولت از اين حدود نيز فراتر ميرفته است چنان كه در زمان پادشاهي ارد، سپاهيان پارتي در باختر از رود فرات نيز گذشته و تا انطاكيه و تنگه ي هلسپونت پيش رفتند.
قلمرو اشكانيان شامل شماري دولتهاي مستقل دست نشانده هم ميشد، در آنچه به وسيله ي ساتراپهاي اشكاني اداره ميشد، شامل هجده استان يا ساتراپي ميشد كه يازده استان را كه در بخش شرقي كشور جاي داشتند، استانهاي عليا و هفت استان غربي را استانهاي سفلي مي خواندند. اين استانها عبارت بودن از:

1- ميان رودان (Mesopotimia) با زمينهاي شمال بابل.

2- آپولونياتيس (Apolloniatis): جلگه ي خاور دجله.

3- خالوني تيس (Chalonitis): بلنديهاي زاگرس

4- ماد غربي: حدود نهاوند.

5- كامبادين (Cambaden): حدود بيستون و بخش كوهستاني ماد.

6- ماد عليا: اكباتانا (همدان).

7- رگيان (Rhagiana): نواحي شرقي ماد.

استانهاي شرقي كه استانهاي عليا خوانده ميشدند:

8- خوارنه (Choarene): سر دره خوار.

9- كوميسنه (Comisene): كومس (قومس).

10- هوركانيا (Hyrcania): گرگان.

11- استابنه (Astabene): ناحيه استو (قوچان).

12- پارتيا (Parthyene): خراسان.

13- اپه وركتي كنه (Apavarcticene): ابيورد، حدود كلات.

14- مرگيانه (Margiane): ولايت مرو.

15- آريا (Aria): هريوه، هرات.

16- انائون (Anauen): جنوب هرات.

17- زرنگيان (Zarangiane): زرنج، كنار هامون.

18- آراخوزيا (Arachosia):رخج در ساحل علياي هيرمند در قندهار.

سكستان نيز كه در بخش سفلاي هيرمند دولت محلي مستقل داشت، در برخي منابع، استان نوزدهم دولت اشكاني به شمار آمده است.
افزون بر اين استانهاي هجده گانه، شماري ديگر از استانهاي پيشين هخامنشي در اين دوره (اشكاني) به صورت مستقل اما متحد و تحت حمايت دولت اشكاني وجود داشتند. اين استانها در هنگام نياز سپاه و ديگر امكانات در اختيار شاهان اشكاني قرار ميدادند و در برخي موارد نيز از فرمان شاهان اشكاني سرپيچي ميكردند و به زير حمايت دولتهاي ديگر در مي آمدند.
اين دولتهاي تابع كه در نهايت جز قلمرو رسمي دولت اشكاني به شمار مي آمدند به قرار زير است:

19- ارمنستان كه پادشاه آن، هم پيمان و دست نشانده و از خاندان پارتيان بود.

20- اسروئن (Osroene) در شمال خاوري ميان رودان كه مركز آن ادسا (Edessa) نام داشت.

21- كرودئن (Cordoen) در جنوب درياچه ي وان و خاور دجله كه سرزميني كوهستاني بود.

22-آديابن(Adiabene) (حديب، حاجي آباد) در كنار رود زاب كه شامل سرزمين آشور ميشد و مركز آن، اربل(Arbela) خوانده ميشد.

23- امارت هترا (Hatra) در باختر دجله جاي داشت و به خاطر قلعه استوارش نامدار بود.

24- آتروپاتن (Atropaten) سرزمين آذربايجان كه ماد كوچك نيز خوانده ميشد و در دوران سلوكي نيز مستقل بود. اين استان در زمان اشكانيان توسط يك شاهزاده اشكاني اداره ميشد كه هم پيمان و تحت حمايت دولت اشكاني بود. اين استان در زمان سلوكيان و اشكانيان يك مركز ديني و يك مركز ايرانيگري در برابر يوناني مآبي به شمار مي آمد.

25- ميسان (Mesene) كه در زمينهاي ميان رودان جنوبي در پيرامون مصب دجله و فرات جاي داشت و مركز آن به نام خاراكس (Charax) تقريباً در خرمشهر كنوني بود.

26- ايلام (Elymais) كه در خاور دجله و شامل شوش و اهواز كنوني بود و تا بخشهايي از دره هاي زاگرس ادامه داشت. مهرداد نخست آنجا را گشود اما بعد ها دوباره استقلال محلي يافت.

27- پارس كه پادشاهان كوچك و محلي آن، از زمان سلوكيان مستقل بودند و در زمان اشكانيان بخشي از جنوب كرمان نيز به قلمرو آنان افزون گشت. اين قلمرو كانون آيين زرتشت بود.

سرزمينهاي باختر و سغد هرگز جز قلمرو اشكانيان در نيامدند. همچنين زمينهاي شمال دره ي اترك هم كه جزيي از سرزمينهاي داهه و سكايي بود، هيچگاه جز دولت اشكاني به شمار نيامد. تيره هاي آن نواحي بارها در مرزهاي شرقي اشكانيان تاخت و تاز كردند.



1
X