به وبلاگ ايران نگين درخشان كشورهاي قاره آسيا خوش آمديد

جشن ديگان

 

دي يا دتوشو Daatoshu به معني دادار و آفريدگار است و در نامه هاي اوستايي اغلب به جاي واژه اهورامزدا به كار رفته است. اگر به نام سي روز ماه توجه كنيد، مشاهده مي نماييد كه روزهاي هشتم و پانزدهم و بيست و سوم هر ماه به نام دي نامگذاري شده و براي تميز آنها از يكديگر هر يك به نام روز بعدش خوانده شده است و اورمزد كه آن هم نام خداوند مي باشد. بدين گونه : اورمزد، دي بآذر، دي بمهر و دي بدين. بنابراين در ماه دي چهار روز به نام خدا ناميده شده و در ماه دي چهار بار جشن ديگان برگزار مي شود.

  1. اورمزد و ديماه : نخستين روز دي ماه باستاني/ 25 آذر ماه خورشيدي
  2. دي به آذر و ديماه : هشتمين روز دي ماه باستاني/ 2 دي ماه خورشيدي
  3. دي به مهر و ديماه: پانزدهمين روز دي ماه باستاني/ 9 دي ماه خورشيدي
  4. دي بدين و ديماه : بيست و سومين روز دي ماه باستاني/17 دي ماه خورشيدي

 در ايران باستان نخستين جشن ديگان در ماه دي يعني روز اورمزد و دي ماه ، خرم روز نام داشته است و در اين روز كه شب پيش، بزرگترين شب سال بوده است، پادشاه و حاكم ديدار عمومي با مردم داشته است.

منبع : سالنماي راستي

1

جشن شب يلدا

 جشن شب يلدا جشني ست كه از 7000 سال پيش تا كنون در ميان ايرانيان برگزار ميشود. 7000 سال پيش نياكان ما به دانش گاهشماري دست پيدا كردند و دريافتند كه نخستين شب زمستان بلندترين شب سال است. در اين جستار از سخنراني دكتر جنيدي و دكتر كزاري برداشت هايي شده:

 جشن شب يلدا، همانند جشنهايي همچون نوروز و مهرگان، پس از تازش اسكندر، تازيان، و مغولها پابرجا مانده است و در تك تك خانه هاي ايرانيان راستين با گردآمدن خانواده ها به دور هم برگزار ميشود.

فردوسي بزرگ در شاهنامه ميگويد:  

نباشد بهار و زمستان پديد **** نيارند هنگام رامش نويد

  از اين بيت ميتوان پي برد كه در سرزمينهايي بجز ايران آغاز فصل ها را نميدانستند اما ايرانيان در آن زمان به اين دانش دست پيدا كرده بودند.

 در زمان تاختن تازيان به ايران گاهشماري ايرانيان كه بر پايه ي خورشيد بود، به گاهشماري بر پايه ي ماه ديگرگون شد، اما پس از چندي خيام بروي كار آمد و اين گاشماري خورشيدي را دوباره بنيان نهاد تا باز جشنهاي ما زنده باشند و ما آنها را برگزار كنيم.

1

جشن سده

واژه سده : بيشتر دانشمندان نام سده را گرفته شده از صد مي دانند. ابوريحان بيروني مي نويسد: “سده گويند يعني صد و آن يادگار اردشير بابكان است و در علت و سبب اين جشن گفته اند كه هرگاه روزها و شب ها را جداگانه بشمارند، ميان آن و پايان سال عدد صد بدست مي آيد و برخي گويند علت اين است كه در اين روز زادگان كيومرث، پدر نخستين، درست صدتن شدند و يكي از خود را بر همه پادشاه گردانيدند” و برخي برآنند كه در اين روز فرزندان مشي و مشيانه به صد رسيدند و نيز آمده : “شمار فرزندان آدم ابوالبشر در اين روز به صد رسيد .”
نظر ديگر اينكه سده معروف، صدمين روز زمستان از تقويم كهن است، زمستان در تقويم كهن 150 روزه و تابستان 210 روزه بوده است و برخي گفته اند كه اين تسميه به مناسبت صد روز پيش از به دست آمدن محصول و ارتفاع غلات است

1

جشن بهمنگان

دومين روز از بهمن ماه ياستاني (26 دي خورشيدي)

بهمن از واژه اوستايي وهومن(Vohuman) به معني انديشه نيك مي باشد، وهومن يكي از امشاسپندان نزديك به درگاه اهورامزدا مي باشد. اشوزرتشت براي دريافت پيام هاي اهورايي از وهومن ياري مي گيرد. پاسباني چهارپايان سودمند در عالم جسماني به اين امشاسپند واگذار مي شود. از اين رو زرتشتيان در جشن بهمنگان يا بهمنجه كه در روز بهمن از ماه بهمن واقع مي شود از كشتار حيوانات سودمند و خوردن گوشت آنان خودداري مي نمايند و برخي از زرتشتيان پرهيز از خوردن و كشتار را در تمام روزهاي بهمن ادامه مي دهند. اين جشن حامي مردان درستكار مي باشد.

منبع : سالنماي راستي

1

جشن شهريورگان

شهريور‌روز از شهريورماه يا چهارمين روز اين ماه، برابر است با جشن شهريورگان كه از آيين‌ها و مراسم وابسته به آن هيچگونه آگاهي در دست نيست. برگزار نشدن آيين‌هاي جشن شهريورگان توسط ايرانيان در زماني طولاني، موجب شده است تا همه جزئيات آن به فراموشي سپرده شود و حتي در متون كهن نيز آگاهي‌هاي چنداني در باره آن فرا دست نيايد.

نام شهريور در متون اوستايي به گونه «خْـشَـتْـرَه ‌وَئيريَـه» آمده كه به معناي تقريبي «شهر و شهرياري (شهرداري) آرماني و شايسته» است. چنين مي‌نمايد كه اين انديشه‌ و آرمان، خاستگاه نظريه‌هاي افلاطون و فارابي در زمينه «آرمان‌شهر» يا «مدينه فاضله» بوده باشد. نام شهريور چند بار به همين معنا در «گاتها»ي زرتشت نيز آمده است و بعدها در اوستاي نو، او را به گونه‌اي تشخص‌يافته به پيكر يكي از امشاسپندان در مي‌آورند.

 

1

جشن آبانگان

 4 آبان ماه

آبان به معناي آب و هنگام آب است و يكي از عناصر پاك كننده نزد زردشتيان است. درباره پيدايش جشن آبانگان روايت است كه در پي جنگ هاي طولاني بين ايران و توران، افراسياب توراني دستور داد تا كاريزها و نهرها را ويران كنند. پس از پايان جنگ پسر تهماسب كه زو نام داشت دستور داد تا كاريزها و نهرها را لايروبي كنند و پس از لايروبي آب در كاريزها روان گرديد. ايرانيان جاري شدن آب را جشن گرفتند. در روايت ديگري آمده است كه پس از هشت سال خشكسالي در ماه آبان باران آغاز به باريدن نمود و از آن زمان جشن آبانگان پديد آمد. زردشتيان در اين روز همانند ساير جشن ها به آدريان ها مي روند و پس از آن به كنار جوي ها و نهرها رفته با خواندن اوستاي آب زور (بخشي از اوستا) كه توسط موبد خوانده مي شود، اهورامزدا را ستايش كرده و درخواست فراواني آب و نگهداري آن را مي نمايند و پس از آن به شادي مي پردازند.

منبع : سالنماي راستي

1

جشن آذرگان

3 آذر ماه

آذر به چم(معني) آتش است. و يكي ديگر از چهار آخشيج(عنصر پاك كننده) نزد زردشتيان مي باشد. از آنجا كه آتش بهترين و سريع ترين عنصر پاك كننده و گرما است از زمان هاي قديم مورد احترام بوده است. زردشتيان در جشن آذرگان مانند ساير جشن ها با لباس آراسته و تميز به آدريان ها مي روند و با خواندن آتش نيايش(بخشي از اوستا) اهورامزدا را سپاس گفته و پس از نيايش به شادي مي پردازند.

منبع : سالنماي راستي

1

جشن تيرگان جشن امردادگان

اين جشن ميان زرتشتيان دوره اي ده روزه داشت و از تير روز از تيرماه ، روز سيزدهم شروع و به باد ايزد يعني روز بيست و دوم پايان مي گرفت. زرتشتيان تيرگان را “ تير و جشن Tiru-Jashn ” مي نامند و برايش اهميت فراواني قايل اند. لباس و پوشاك نو مي پوشند و نقل و شيريني و ميوه و خوراك هاي سنتي و ويژه مي پزند. پيش از اين روز خانه را خوب پاكيزه نموده و بامدادان شست و شو مي كنند و خواندن دو نيايش “ خورشيد نيايش ” و “ مهرنيايش” از اوستا را بسيار نيكو مي دانند
شايد “ تير و جشن” يكي از شادترين جشن هاي كهن ايراني بوده باشد. در اين جشن بيش از همه بچه ها بهره مي بردند با تارهاي نخي و رنگيني كه به مچ دست مي بستند در كوچه ها و خانه ها و بامها مي دويدند ، ترانه مي خواندند و كنار نهرها و جويها و تالاب ها به هم آب مي پاشيدند و يا به آب مي پريدند . 

 

3 امرداد:

واژه اوستايي امرداد،(امرتاته- Amertata) است كه به معني بي مرگي است و اگر الف آن را كه پيشوند نفي است از قلم بيندازيم معني آن عوض شده و فرشته بي مرگي و جاودانگي به ديو نيستي و مرگ تغيير شكل مي دهد. زيرا همانطور كه امرداد به معناي بي مرگي است مرداد معني مرگ مي دهد.بنابراين شايسته است كه اين كلمه را امرداد بخوانيم، و چون امرداد فرشته جاودانگي و بي مرگي مي باشد، در عالم جسماني نگهباني گياهان و روييدني ها و آباداني و افزايش دار و درخت با اوست. نياكان ما در اين روز به باغ ها و مزارع خرم و دلنشين مي رفتند و پس از نيايش به درگاه اهورامزدا طي مراسمي اين جشن را با شادي و سرور در هواي پاك و در دامن طبيعت برگزار مي كردند.

 منبع: سالنماي راستي

 

1

مهرگان: عيد جوانان و آينده سازان


روز هاي ماه در ايران باستان نام هاي خاص داشتند و ازجمله روز شانزدهم هر ماه «مهر» بود. بنابراين «روز مهر» در ماه مهر (شانزدهم)، مهمترين روز آيين هاي مهرگان بود. آيين هاي مهر (جشن هاي مهرگان) پس از نوروز، مهمترين عيد ملي ايرانيان بوده است. نوروز با بهار و شكوفه و نويد بركت آغاز مي شد و مهرگان به خاطر پايان رسيدن كار جمع آوري محصول و آغاز شش ماهه شب هاي طولاني تر و سرما.

«مهرگان» ويژه آيين هاي سپاسگزاري به درگاه خداوند [اهورامزدا] است كه اين همه نعمت را به انسان ارزاني داشته و نيز استفاده از اين فرصت براي تحكيم دوستي ها، محبت ها و عواطف انساني بوده است. به نظر بسياري از مورخان، «مهرگان» آيين الزام ايرانيان به دوستي كردن و مهر ورزيدن به يكديگر هم به شمار مي آيد. در گذشته، در روزهاي مهرگان (4 تا 6 روز) مردم مهماني هاي بزرگ برپا مي كردند و پذيرايي با ميوه تازه در مهرگان و ميوه خشك (آجيل و خشكبار) در نوروز؛ رسم تغييرناپذير ايرانيان از عهد باستان بوده است

1

سيزده به در

جشن سيزده فروردين ماه روز بسيار مبارك و فرخنده است. ايرانيان چون در مورد اين روز آگاهي كمتري دارند آن روز را نحس مي دانند و براي بيرون كردن نحسي از خانه و كاشانهً خود كنار جويبارها و سبزه ها مي روند و به شادي مي پردازند. تا كنون هيچ دانشمندي ذكر نكرده كه سيزده نوروز نحس است. بلكه قريب به اتفاق روز سيزده نوروز را بسيار مسعود و فرخنده دانسته اند. مثلا در صفحهً 266 آثار الباقيه جدولي براي سعد و نحس آورده شده كه در آن سيزده نوروز كه تير روز نام دارد كلمهً ( سعد ) به معني فرخنده آمده و به هيچ وجه نحوست و كراهت ندارد.  بعد از اسلام چون سيزدهً تمام ماه ها را نحس مي دانند به اشتباه سيزده عيد نوروز را نيز نحس شمرده اند. وقتي دربارهً نيكويي و فرخنده بودن روز سيزدهم نوروز بيشتر دقت و بررسي كنيم مشاهده  مي شود موضوع بسيار معقول و مستند به سوابق تاريخي است. سيزدهم هر ماه شمسي كه تير روز ناميده مي شود مربوط به فرشتهً بزرگ و ارجمندي است كه " تير " نام دارد و در پهلوي آن را تيشتر مي گويند. فرشتهً مقدس تير در كيش مزديستي مقام بلند و داستان شيريني دارد. ايرانيان قديم پس از دوازده روز جشن گرفتن و شادي كردن كه به ياد دوازده ماه سال است، روز سيزدهم نوروز را كه روز فرخنده ايست به باغ و صحرا مي رفتند و شادي مي كردند و در حقيقت با اين ترتيب رسمي بودن دورهً نوروز را به پايان ميرسانيدند.

 

سبزه گره زدن

افسانهً آفرينش در ايران باستان و مسئلهً نخستين بشر و نخستين شاه و دانستن رواياتي دربارهً كيومرث حائز اهميت زيادي است. در اوستا چندين بار از كيومرث سخن به ميان آمده و او را اولين پادشاه و نيز نخستين بشر ناميده است. گفته هاي حمزه اصفهاني در كتاب سني ملوك الارض و انبياء و گفته هاي مسعودي در كتاب مروج الذهب جلد دوم و بيروني در كتاب آثار الباقيه بر پايهً همان آگاهي است كه در منابع پهلوي وجود دارد. مشيه و مشيانه كه پسر و دختر دوقلوي كيومرث بودند روز سيزده فروردين براي اولين بار در جهان با هم ازدواج نمودند. در آن زمان چون عقد و نكاحي شناخته شده نبود آن دو به وسيله گره زدن دو شاخه پايهً ازدواج خود را بنا نهادند. اين مراسم را بويژه دختران و پسران دم بخت انجام ميدادند و امروز هم دختران و پسران براي بستن پيمان زناشويي نيت مي كنند و علف گره مي زنند. اين رسم از زمان كيانيان تقريباً متروك شد ولي در زمان هخامنشيان دوباره شروع شده و تا امروز باقي مانده است. در كتاب مجمل التواريخ چنين آمده " اول مردي كه به زمين ظاهر شد پارسيان او را كل شاه گويند. پسر و دختري از او ماند كه مشيه و مشيانه نام گرفتند و روز سيزدهً نوروز با هم ازدواج كردند و در مدت پنجاه سال هيجده فرزند بوجود آوردند و چون مردند جهان نود و چهار سال بي پادشاه بماند " . چنانكه در بحث جشن نوروز اشاره شد كردهاي ايران و عراق كه زرتشت را از خود مي دانند روز سيزدهم فروردين را جزو جشن نوروز به حساب مي آورند.

 

1

جشن ارديبهشتگان

 


جشن ارديبهشتگان كه يكي از جشن هاي بزرگ ديني زرتشتيان است ، با برابري روز و ماه ارديبهشت، يعني دوم اريبهشت ماه تقويم فصلي هماهنگ است.اين روز بزرگ يادآور فروزهء اهورايي ارديبهشت يا اشه وهيشته و ويژگيهاي آن يعني بهترين راستي و پاكي مي باشد.ارديبهشت، دومين امشاسپند، داراي انگاره اي مادي است به نام آتش يا آذر، فروغي خدا داده كه گرمي بخش و فروزان و پاك كننده و در يك كلام زندگي بخش است و پرتوهاي نوراني آن هستي را از نيستي جدا مي گرداند وراست را از دروغ باز مي شناساند. پس بجاست كه آتش را نموداري از آن داده بزرگ بدانيم.
بهترين راستي برترين نعمتي است كه دست يابي به آن يعني پيروزي بزرگ و اين پيروزي شايسته جشني است بس بزرگتر با نام جشن ارديبهشتگان يا جشن اخلاق.

نگارش : راشين جهانگيري

 

1
X