به وبلاگ ايران نگين درخشان كشورهاي قاره آسيا خوش آمديد

جاذبه هاي تاريخي

 

برج لاجيم
در جنوب شرقي زيراب در شرق جاده سوادكوه به قائمشهر در منطقه‌اي جنگلي و در كنار روستاي لاجيم قرار دارد. اين اثر معماري ارزشمند متعلق به قرن پنجم هجري است.

اين برج كه در روستاي لاجيم منطقه سوادكوه واقع شده، سهواً به مقبره امامزاده عبدالله معروف است. ساختمان آن به شيوه مدور با گنبدي مخروطي شكل و در نهايت ظرافت و سادگي ساخته شده است. درقسمت فوقاني، دو كتيبه آجري به خط پهلوي ساساني و كوفي نصب شده كه برابر مفاد كتيبه كوفي (مورخ 413 هـ .ق) اين بنا مدفن "كيا اسماعيل ابوالفوارس شهريار بن عباس" است. بناي مزبور در فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيده است.

آندره گدار باستان‌شناس فرانسوي كه در سال 1933 ميلادي به بازديد برج لاجيم آمده مي‌نويسد: در داخل اين حصار چند تل است كه نشان مي‌دهد اين قلعه در واقع شهر مستحكمي است اين محل كه در قلب جنگل انبوه و دور هنگامه شهرها واقع شده است. مسلماً قرارگاه مهم يكي از سركشان يا پناهگاه استوار يكي از پادشاهان مخلوع بوده است كه به اميد بازگشت وقت مساعد در آنجا بدور از آسيب خصم در امان مي‌داشته است. شخصيت مدفون در برج (كيا ابوالخوارس شهريار) از خاندان باونديان بوده كه در فاصله سقوط سلسله باونديان اول و به قدرت رسيدن مجدد خاندان آل باوند پس از اشغال ناحيه آمل به دست قابوس وشمگير به منطقه كوهستاني لاجيم پناه برده است.

 

پل ورسك
اين پل در زمان رضاشاه، بر روي دره ورسك منطقه سوادكوه ساخته شد و در زمان جنگ جهاني به پل پيروزي معروف شد. پل ورسك با دهانه اي به طول 66 متر و ارتفاع 110 متر يكي از بزرگترين شاهكارهاي مهندسي طول خط آهن شمال است.

 

 

قلعه كنگلو
اين قلعه به فاصله تقريبي 20 كيلومتري در جنوب شرقي دوآب (منطقه‌ سوادكوه) درنزديكي روستاي كنگلو بر بالاي صخره اي قرار دارد كه قسمت اعظم آن با گذشت زمان وعوامل مخرب جوي از بين رفته است. نماي خارجي قلعه را يك باروي عظيم سنگي تشكيل مي دهد كه درقسمت مياني و طرفين آن، برج هاي ديده باني تشكيل شده است. فضاي داخلي اين قلعه با توجه به بقاياي آن، مدور و در دو طبقه ساخته شده بود كه قسمت عمده آن از بين رفته و در حال ويراني است.

 

محله قديم آلاشت
محله قديمي آلاشت، زادگاه رضاشاه سرسلسله دودمان پهلوي در 18 كيلومتري زيرآب (منطقه سوادكوه) قرار دارد. آلاشت در منطقه اي كوهستاني وجنگلي واقع شده و خانه هاي آن اغلب از خشت خام ساخته شده و بام آنها نيز با تخته پوش پوشانده شده است. كوچه هاي اين محله، باريك، سنگي و شيب تندي دارند. آلاشتي ها هر محله از دهشان را به نامي مي شناسند. زادگاه پهلوي اول در محله پهلوان خليل قرار دارد كه ساختمان آن در اصل دو اشكوبه بوده است. اشكوب فوقاني آن در اثر زلزله فرو ريخته بود كه دردوران پهلوي دوم به وسيله سازمان سابق ميراث فرهنگي به همان سبك اوليه تجديد بنا شده است. اين خانه امروزه به عنوان كتابخانه عمومي شهر آلاشت مورد استفاده مردم و جوانان قرار مي گيرد.

 

درياچه شورمست
تنها درياچه طبيعي شهرستان سوادكوه كه وسعت آن 15 هزار متر مربع و عمق آن 5 متر است. اين درياچه در 5/5 كيلومتري شهر پل سفيد واقع شده است. درختان كهن‌سال و بلند قامت توسكا در اطراف آن منظره رويايي را به وجود آورده است.

 

سه خط طلا
راه‌آهن معروف به سه خط طلا در سه كيلومتري بعد از آبادي ورسك به سمت گدوك در ارتفاعات شرق جاده خطوط راه‌آهن و با پلها و تونلهاي زيبا در سه خط به موازات هم مشاهده مي‌شود. اين خطوط براي كم كردن شيب و افزايش ضريب قدرت لوكوموتيوها به اين شكل بنا شده است.

 

غار اسپهبد خورشيد
اين غار در حد فاصل راه‌آهن پل سفيد و سرخ‌آباد در ناحيه دوآب وجود دارد. وجه تسميه دوآب اين است كه در اين منطقه دو رودخانه سولا و عباس‌آباد به هم پيوند مي‌خورد. غار بصورت تالار ساده و تقريباً 15 متر است. جالب‌ترين بخش غار بناهاي قسمت چپ راهرو است. كه نسبتاً سالم مانده است. و با دقت در آنها ميتوان به وضع معماري اين دژ ديمي پي برد. در كنار دهانه راهرو پلكاني است كه پس از خاكبرداري آن به يكي از شاهكارهاي ساختماني غار بر مي‌خوريم.

اين راهرو به عرض 15/1 و داراي هفت پلكان به ارتفاع 17 سانتيمتر است و پله ششم پاگرد است و از آنجا به گردش به چپ داخل بناهاي فوقاني مي‌شدند.

1

كه مازندران شهر ما ياد باد...

نگاهي به جاذبه‌هاي گردشگري مازندران
سرزمين هميشه سبز و پربركت مازندران با داشتن ريشه در اعماق تاريخ ايران زمين با وسعت ‪ ۲۳‬هزار كيلومترمربع داراي اماكن ديدني و جاذبه‌هاي گردشگري بسياري است.

وجود محوطه‌هاي باستاني و آثار برجاي مانده ازآن نظير "جام زرين كلاردشت" وجاذبه‌هاي طبيعي نظير "شبه جزيره ميانكاله‌و تالاب بين‌المللي آن"، پناهگاه حيات وحش "دشت ناز" و "دودانگه" با انواع حيوانات وحشي و اهلي، جنگل‌هاي سرسبز و زيبا با مناظر دلفريب رودها و جويبار خروشان وروان، چشمه‌هاي آب گرم و آب معدني باعث شده تا مازندران بهشت گردشگران ايران و جهان باشد.

راه‌هاي دسترسي به استان مازندران از چهارطريق راه آهن، جاده، هوايي و دريايي ميسر است.

راه آهن سراسري تهران به گرگان در مازندران از شهرهاي پل سفيد، زيراب، شيرگاه، قائم شهر، ساري، نكا، بهشهر و گلوگاه عبور مي‌كند.

راه‌آهن مازندران علاوه بر نقش مهم در صنعت حمل و نقل در تمامي طول مسير داراي جاذبه‌هاي بي‌نظير است كه از جمله "پل ورسك و سه خط طلا" از جاذبه- هاي منحصر به فرد اين مسير زيبا است.

سه جاده زيبا و كوهستاني "كندوان" به طول ‪ ۲۰۲‬كيلومتربه شهر"چالوس" واقع در غرب مازندران، جاده "هراز" به طول ‪ ۱۸۱‬كيلومتر به شهر آمل واقع در منطقه مركزي و جاده "سوادكوه" به طول ‪۲۳۰‬كيلومتر به شهر قائمشهر واقع در منطقه شرق از ورودي‌هاي جاده‌اي به استان مازندران است.

ارتباط هوايي مازندران با كشورهاي جهان و استانهاي مختلف كشور با سه فرودگاه رامسر، نوشهر و ساري برقرار است.

دو بندر اميرآباد و نوشهر در مازندران علاوه بر رونق تجارت استان در جابجايي مسافر به كشورهاي حاشيه درياي خزر فعال هستند.

گردشگران خارجي و داخلي براي مسافرت به استان مازندران در مسيرهاي مختلف مي‌توانند با مراكز حمل و نقل و دفاتر مسافرتي تماس بگيرند.

دفاتر مركزي فروش بليط هواپيمايي جمهوري اسلامي در ساري به شماره تلفن ‪۰۱۵۱- ۲۲۶۹۴۰۰-۱‬ساري ، فرودگاه دشت ناز ساري ‪ ۰۱۵۲ - ۴۳۲۲۲۴۰۱-۴‬و فرودگاه رامسر‪ ۰۱۹۲ -۵۲۲۶۳۷۷ -۸‬و فرودگاه نوشهر ‪ ۰۱۹۲ -۳۲۲۳۱۱۲-۴‬است.

دفاتر راه آهن جمهوري اسلامي درشهرهاي ساري ‪۰۱۵۱ - ۲۲۲۴۰۰۴۸- ۲۲۲۵۰۶۱-۳‬ ، قائمشهر‪ ۰۱۲۳ - ۲۲۲۳۰۱۱ -۱۲‬براي تهيه بليط براي مسافران آماده است.

دفتر فروش بليط سازمان بنادر و كشتيراني نوشهر نيز با شماره تلفن ‪۰۱۹۲-۳۲۳۰۰۳۵-۸‬فعال است.

مازندران داراي ‪ ۱۵‬شهرستان است كه در هر كدام از اين شهرها جاذبه‌هاي تاريخي و طبيعي متنوع وجود دارد.


* آمل
شهرستان آمل بيشترين تعداد جاذبه‌هاي گردشگري در بخش طبيعت گردي و آثار باستاني را در استان مازندران به خود اختصاص داده است.

كوهنوردي و صعود به "دماوند" يا "بام ايران" يكي ازبهترين انواع تورهاي گردشگري در اين شهراست به‌طوري كه سالانه بيش از ‪ ۱۲‬هزار گرشگر خارجي به اين قله صعود مي‌كنند.

حركت از شهر آمل به طرف مسجد امام زمان در ارتفاع ‪ ۲۲۰۰‬متري پاي قله دماوند و اقامت شبانه روزي در مسجد، حركت پياده براي صعود قله دماوند و پناهگاه دوم و از آنجا به نوك قله و حركت از پلور به طرف دره و درياچه سد لار ، حركت از لار به طرف آبگرم معدني اسك ، لاريجان و آبشارهاي شاهاندشت و از آنجا براي ديدن اثر تاريخي سنگي شكل شاه ، پارك جنگلي ميرزا كوچك خان هراز و از آنجا به امامزاده عبدالله از تورهاي گردشگري اين شهرستان است.

همچنين در داخل شهر آمل اماكن تاريخي نظير پل دوازده چشمه ، گنبد مير بزرگ ، بقعه ناصرالحق و آتشكده است.

ضروري‌ترين شماره‌هاي تلفن اين شهرستان با كد ‪ ۰۱۲۱‬شهرداري : ‪،۲۲۲۹۰۰۱‬ آتش نشاني - ‪۲۲۲۴۴۴۴‬و ‪ ، ۱۲۵‬بيمارستان ‪ ۱۷‬شهريور‪۲۲۴۰۱۷‬است.


* بابل
شهرستان بابل به يك شهر دانشگاهي مشهور است و تعداد وجود مراكز آموزش عالي در آن بيشتر از ديگر شهرهاي مازندران است.

بابل داراي جاذبه‌هاي تاريخي و طبيعي از جمله ييلاق شيخ موسي با آثار طبيعي و تاريخي ، آب معدني آرزو و تكيه تاريخي مقري كلا است.

در داخل شهر بابل اماكن ديدني پل محمد حسن خان ، كاخ و برج سلطنتي ، بناي درويش فخرالدين ، كيجا تكيه و گنجينه را مي‌توان نام برد.

بازار ماهي فروشان، بازارحصيرو پنج‌شنبه بازار از جمله بازارهاي معروف خريد و فروش در بابل است.

شماره تلفن‌هاي ضروري و مهم شهرستان بابل با كد ‪ ۰۱۱۱‬نظير آتش نشاني ‪ ،۲۲۲۲۲۲۲‬اورژانس ‪ ۱۱۵‬و‪ ، ۲۲۹۱۴۲۸‬امبولانس خصوصي ‪۲۲۵۱۹۰۰‬شهرداري ‪۲۲۲۳۴۰۱-۳‬ راهنمايي و رانندگي ‪ ، ۳۲۳۴۷۴۳‬مسجد جامع ‪ ۲۲۲۷۶۷۹‬است.


* بابلسر
شهرستان بابلسر از مناطق زيبا و توريستي مازندران است كه در منطقه جلگه‌اي و دركنار ساحل واقع شده‌است، رودخانه بابلرود كه از وسط اين شهر مي‌گذرد شهر را به دوقسمت تقسيم مي‌كند.

دو پل زيبا بر روي اين رود كه يكي توسط آلماني‌ها و ديگري توسط متخصصين ايراني ساخته شده منحصر به فرد است.

همچنين ازآنجا كه رودخانه بابلرود به درياي خزر متصل است بالا آمدن آب رودخانه ديدني و زيبا است.

وجود اسكله‌هاي قايقراني در كنار رودخانه با انواع قايق‌هاي دو پدالو به جذابيت اين رودخانه افزوده است‌و روشنايي در شب و انعكاس نور درداخل آب رودخانه فضاي دلپذيري را براي مسافران و گردشگران فراهم مي‌كند.

همچنين وجود صنوبرهاي بلند در دوطرف پياده رو رودخانه بابلرود نمايي ديگر به اين شهر داده است.

قايق‌هاي ماهيگيران و وجود طرح‌هاي متعدد دريا، پلاژها و وجود مجموعه‌هاي اقامتي زيبا اوقات خوبي را براي گردشگران در اين شهر فراهم مي‌كند.

ورزش اسكي و قايقراني در دريا و رودخانه براي علاقه مندان داير بوده و مسافران براي سفر دريايي مي‌توانند از قايق‌هاي تندرو استفاده كنند.

بقعه امامزاده ابراهيم از زيارتگاههاي مهم اين شهرستان است.

شماره‌تلفن‌هاي مهم و ضروري در شهرستان بابل با كد - ‪ ، ۰۱۲۵۲‬شهرداري ‪ ،۵۲۵۰۷۰۱‬اورژانس ‪ ،۵۲۳۲۳۳۳‬آتش نشاني ‪ ،۵۲۳۳۴۴۴‬راهنمايي و رانندگي ‪ ۵۲۳۳۳۷۴‬است.


* بهشهر
بهشهر شرقي‌ترين شهرستان استان مازندران است كه سابقه سكونت در آن به دوره ميانه سنگي مي‌رسد، اين شهر به دليل قرار گرفتن در جاده ترانزيتي خراسان و رفت آمد زائران حرم امام رضا (ع ) داراي موقعيت ممتازي است.

پارك جنگلي عباس آباد، خليج ميانكاله، سواحل زاغمرز، غارهوتو، عمارت و باغ شاه و كاخ چشمه عمارت از جاذبه‌هاي مهم اين شهرستان است.

حركت به طرف توسكا چشمه گلوگاه و بازديد از اين منطقه، ساحل درياي آرام گلوگاه و حركت به سوي جزيره ميانكاله و تالاب زيباي آن از تورهاي مهم اين شهرستان است.

جزيره ميانكاله كه محصول فرايند مرفولوژيكي جريان دائمي آب درياي خزر است در ‪ ۱۲‬كيلومتري شرق بهشهر و راه دسترسي به آن آسفالته است.

اين جزيره با تپه‌هاي شني ساحلي، داراي درختچه‌هاي از انار، تمشك وحشي است، در اين جزيره سالانه هزاران پرنده مهاجر مانند فلامينگو، قو، غاز و انواع اردك پناه مي‌گيرند.

اين مجموعه در فهرست اماكن زيست محيطي جهاني ثبت شده‌است و از زيباترين تالابهاي جهان به شمار مي‌رود.

تلفن‌هاي مهم اين شهرستان با پيش شماره ‪ ، ۰۱۵۲‬شهرداري ‪، ۵۲۲۴۲۴۱‬ اورژانس ‪ ۱۱۵‬و ‪ ، ۵۲۴۱۴۰۸‬راهنمايي و رانندگي ‪ ۵۲۲۳۰۳۰‬است.

* ساري
شهرستان ساري به عنوان مركز استان مازندران داراي اماكن ديدني وجاذبه- هاي مختلف تاريخي و طبيعي است كه تورهاي اقامتي زيادي در اين شهرستان داير است.

مجموعه اقامتي سد شهيد رجايي، هتل اسرم، بادله و هتل ساحل نارنج و سالاردره از مهمترين مراكز اقامتي ساري است.

مجموعه تاريخي "فرح‌آباد" در ‪ ۲۸‬كيلومتري شمال ساري و در ورودي خزرآباد در سه كيلومتري ساحل درياي خزر قرار دارد.

اين مجموعه شامل مسجد و با ديوارهاي برجاي مانده از يك كاخ سلطنتي است كه به دستور شاه عباس صفوي ساخته‌شده و تفرجگاه ساحلي شاهان صفوي بود،مسجد باايوانهاي رفيع، شبستانها، حجره‌ها و مناره از مهمترين بناهاي تاريخي مازندران در اين مجموعه است.

در ضمن بازديد از اين مجموعه نياز به هماهنگي قبلي دارد.

پناهگاه حيات وحش دشت ناز با ‪ ۵۵‬هكتار وسعت در ‪ ۳۵‬كيلومتري شمال شرق ساري از ديگر جاذبه‌هاي مازندران است.

محل تكثير گوزن زرد خالدار ايراني در اين منطقه است، دشت ناز براي علاقمندان به‌طبيعت و حيات وحش بسيار جذاب وديدني است و گردشگران مي‌توانند با مجوز از سازمان محيط زيست از تماشاي گوزن زرد، قرقاول و كبوتر لذت ببرند.

پناهگاه حيات وحش سمسكنده ، پارك جنگلي شهيد زارع ، سد سليمان تنگه ، برج سلطان زين‌العابدين ، بقعه امامزاده يحيي ، آب انبار نو، حمام وزيري ،خانه قديمي كلبادي و برج رسكت از ديگر جاذبه‌هاي طبيعي وتاريخي ساري است.

تلفن‌هاي ضروري شهرساري با پيش شماره ‪، ۰۱۵۱‬استانداري مازندران ‪ ، ۲۲۱۰۱۱-۱۷‬شهرداري ‪ ، ۳۲۳۹۴۰۲ -۹‬راهنمايي و رانندگي ‪ ،۲۲۶۲۰۳۵‬مسجد جامع ‪ ۲۲۲۵۹۱۱‬است.


* قائمشهر
شهرستان قائمشهر از مناطق صنعتي مازندران است، اين شهر به دليل بافت صنعتي و كارگري داراي شكل قديمي بوده كه گشت و گذار از داخل اين شهر براي گردشگران فرهنگي جالب توجه است.

پارك جنگلي تلار،چشمه هزارون و تكيه كردكلا و امامزاده صالح از اماكن طبيعي و تاريخي اين شهرستان مازندران است.

تلفن‌هاي ضروري قائمشهر با كد ‪ ، ۰۱۲۳‬شهرداري ‪ ، ۲۲۲۷۳۹۶-۷‬آتش نشاني ‪ ، ۲۲۴۴۴۴۴‬ورژانس ‪ ، ۱۱۵‬مسجد جامع ‪ ۲۲۲۴۴۷۹‬است.


* نكا
شهرستان نكا در حد فاصل ساري و بهشهر در كنار جاده ترانزيتي شمال ايران قرار دارد و جاذبه‌هاي آن خارج از شهر است.

درياچه "استخرپشت "در ‪ ۲۵‬كيلومتري جنوب شهرستان نكا واقع است كه‌در كنار اين درياچه مزارع برنج وجود دارد.

"آب معدني قرمرض" كه داراي خواص درماني بويژه براي امراض كليوي است از ديگر جاذبه‌هاي شهرستان نكا است.


* نور
گستردگي شهرستان نور از ساحل دريا تا ارتفاعات البرز مياني ، وجود تنوع آب و هوايي ، رودخانه‌ها و آبشارهاي طبيعي همراه با آثار تاريخي و باستاني اعتبار ويژه‌اي به اين شهرستان بخشيده است.

پارك جنگلي نور، ساحل دريا، آبشار آب پري، آب گرم معدني لاويچ از جاذبه هاي مهم طبيعي نور است.

يوش و زاده‌گاه "نيمايوشيج "در فاصله پنج كيلومتري غرب بلده و در مسير منتهي به جاده كندوان علاوه بر جذابيت‌هاي طبيعي ، زادگاه‌زيباي نيما شاعر معروف و نوپرداز معاصر كه مقبره وي همواره مورد استقبال ادب دوستان جهان است ، قرار دارد.

خانه نيما كه آرامگاه وي نيز است از بناهاي اواخر دوره صفويه است كه با ويژگي‌هاي سنتي منطقه كوهستاني نور ساخته شده و با پلان مربع شكل داراي يك حياط مركزي و اتاقهاي متعدد در اطراف حياط است، عناصر تزييني آن شامل آجر كاري ، گچ بري ، رنگ كاري، خراطي ارسي‌هاي زيبا و اينه كاري از زمره آثار مهم كشور است.

"فيل سنگي" واقع در روستاي لاويچ كه دراثر عوامل و فرسايش طبيعي به شكل يك فيل نشسته برزمين خودنمايي مي‌كند از ديگر جاذبه‌هاي تاريخي نور است.

تلفن‌هاي ضروري شهرستان نور با كد ‪ ،۰۱۲۲‬شهرداري ‪ ، ۶۲۲۲۱۶۱-۴‬آتش نشاني ‪ ، ۶۲۲۲۲۲۲‬بيمارستان امام خميني ‪ ۶۲۲۲۰۱۰ -۱۲‬است.


* تنكابن
شهرستان تنكابن با تركيبي از جاذبه‌هاي دريا، دشت، جنگل و كوهستان براي انواع تورها و انگيزه‌هاي مختلف گردشگري مناسب است.

طبيعت گردي با استفاده از دريا، آبهاي گرم معدني، پاركهاي جنگلي، آبشار و آب و هواي ييلاقي قابليت برنامه‌ريزي براي گردشگران را دارد.

"غار دانيال" در ارتفاعات مشرف به سلمانشهر در ‪ ۳۰‬كيلومتري شرق تنكابن قرار داردكه در داخل اين غار آب بسيار سرد وگوارا است، مواد آهكي چكيده از سقف غار منظره زيبايي به اين غار داده است.

پارك جنگلي چالدره، دشت درياسر، اثر طبيعي خشكه داران، آب گرم معدني فلك ده، منطقه ييلاقي سه هزار، آبشار فرهادجوي و قله سيالان از ديگر جاذبه- هاي تنكابن است.

حمعه بازار ، بازار روز و شيطان بازار و بازار ماهي فروشان از بازارهاي اين شهرستان است.

تلفن‌هاي ضروري شهرستان تنكابن با كد ‪ ۰۱۹۲‬شهرداري ‪ ، ۴۲۲۲۰۲۳‬آتش نشاني ‪ ، ۴۲۲۲۲۲۲‬اورژانس ‪ ۱۱۵‬و بيمارستان شهيد رجايي ‪ ۴۲۲۷۰۰۴-۵‬است.

مهمانپذير ايران و جهان نوطبائي با شماره تلفن ‪ ۴۲۲۴۴۸۹‬و ‪۴۲۲۳۱۵۱‬فعال هستند.


* چالوس
چالوس از شهرهايي است كه دربين گردشگران خارجي شهرتي خاص دارد و بيشتر آنان براي ديدن چالوس به ايران و مازندران سفر مي‌كنند.

برگزاري تورهاي متعدد براي ديدن كندلوس، ديو چشمه، درياچه ولشت، شهر ييلاقي كلاردشت ، مجتمع تفريحي نمك آبرود و كاخ چايخوران مناسب است.

كاخ چايخوران كه متعلق به دوره پهلوي است در مسير جاده كندوان و در شش كيلومتري شهر چالوس واقع است.

درياچه ولشت در جنوب غربي شهر چالوس و هفت كيلومتري شهر كلاردشت واقع است،اين درياچه مامن پرندگان مهاجر، ماهي و ساير آبزيان است.

شهرك تله كابين نمك آبرود از ديگر جاذبه‌هاي توريستي چالوس است كه به دليل وجود دشت، جنگل، دريا ، شاليزار و امكانات تفريحي ،فرهنگي و ورزشي محل مناسبي براي گذراندن اوقات گردشگران است.

شهر "كلاردشت" در‪ ۴۸‬كيلومتري جنوب غربي چالوس در محور كندوان قرار دارد اين شهر به بهشت جهان معروف است و داراي آب و هواي بسيار لطيف است.

تلفن‌هاي ضروري شهرستان چالوس با كد ‪۰۱۹۱‬شهرداري ‪ ، ۲۲۲۳۰۴۴‬اورژانس ‪ ،۲۲۳۳۵۳۱‬بيمارستان طالقاني ‪ ۲۲۲۳۰۵۵‬و راهنمايي و رانندگي ‪ ۲۲۲۳۰۶۹‬است.

مهمانپذير دريا ، كيان و ملك پور به ترتيب با تلفن‌هاي ‪ ۲۲۸۰۰، ۲۳۵۷۲‬و ‪ ۳۲۵۷۲‬فعال هستند.


* رامسر
شهرستان رامسر با شهرت "عروس مازندران" در منتهي‌اليه غربي مازندران در دامنه جنگلي و زيباي البرز و سواحل رويايي درياي خزر از جاذبه‌هاي متعدد و زيبايي برخوردار است.

جواهرده تنها روستاي ايران است كه‌يك واحداقامتي تحت نظارت سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري دارد ومحل مناسبي براي برگزاري تورهاي گردشگري مي‌باشد.

هتل قديم رامسر با معماري زيبا در مركز شهر در دامنه كوههاي مشجرو فضاي سبز با محوطه‌سازي چشم نواز واقع شده و در سال ‪ ۱۳۱۷‬شمسي مورد بهره‌برداري قرار گرفته و از مهمترين هتل‌هاي خاورميانه است.

پارك جنگلي صفارود، آبهاي گرم معدني، قله ماركوه، جنگل دالخاني و موزه تماشاگه خزر از ديگر جاذبه‌هاي رامسر است.

تلفن‌هاي ضروري رامسر با كد ‪ ۰۱۹۲‬شهرداري ‪ ، ۵۲۲۶۱۷۳‬اورژانس ‪ ۱۱۵‬و ‪ ،۵۲۲۴۴۴۴‬بيمارستان امام سجاد ‪ ۵۲۲۲۰۳۱‬است.

هتل بزرگ رامسر از معروف‌ترين هتل‌هاي مازندران در مركز شهر فعال است.

خبرگزاري جمهوري اسلامي منطقه سه كشور نيز در ساري و نوشهر از امكاناتي براي پذيرايي از كاركنان خود برخوردار است و كاركنان ايرنا مي‌توانند با هماهنگي اداره رفاه سازمان و تماس با شماره تلفن مركز ساري ‪-۳۲۴۸۰۰۷ -۹‬ ‪ ۰۱۵۱‬نوشهر با شماره تلفن ‪ ۰۱۹۱ -۳۲۲۴۹۲۰‬از اين تعداد معدود مهمانسراهاي موجود در ايام نوروز و تابستان استفاده كنند.

سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري مازندران نيز براي ارايه اطلاعات به گردشگران كتابي را تحت عنوان "راهنماي برنامه‌ريزي سفر مازندران" حاوي اطلاعاتي از استان و جاذبه‌هاي توريستي در شمارگان محدود منتشر كرده‌است كه مي‌تواند براي گردشگران مفيد باشد.

اين كتاب در برخي مسافرپذيرها، هتل و متل‌ها به مسافران ارايه مي‌شود.

1

نظري كوتاه به مازندران و آثار تاريخي آن

 

آمل. منطقه‌اي سرشار از آثارباستاني و ازكانونهاي نخستين ذوب آهن

 

 

نوشته: علاءالدين آذري دميرچي   دكتر درتاريخ ـ استاديار دانشگاه اصفهان

 

           آنچه دراين مقاله موردنظر است تنها معرفي ابنيه تاريخي مازندران و بحثي مختصر پيرامون تاريخ يكي از كهنترين شهرهاي آن خطه يعني آمل ميباشد.

           نگارنده قصد ندارد يكايك بناهاي كهن مازندران را از نظ وضع ساختمان و قدمت و سبك بنا و غيره معرفي و درآن باب موشكافي كند،‌اين كاريست عظيم كه احتياج بفرصتي كافي و پژوهشي عميق و پردامنه دارد و ميتوان دراين خصوص چندين جلد كتاب مزبور طبع درآورد، اميد است كه اين مسئله درآينده نزديك صورت تحقق بخود گيرد ........

           ميدانيم كه درباره مازندران تاكنون بتفصيل سخن رفته است، ابن‌اسفنديار و سيدظهيرالدين و ده‌ها نويسنده و محقق و وقايع‌نگار ايراني و بيگانه نوشته‌هاي ذيقميتي در خصوص سرزمين مذكور ازخود بيادگار گذاشته‌اند،‌معهذا درباره ابنيه و آثار قديمي و كهنسال اين خطه تحقيق مستقل و جداگانه‌اي بطوركامل صورت نگرفته و يا كمتر بآن عنايت شده است.

           درمازندران آثار كهن و باستاني كم نيست، در شهرهاي قديمي و روستاهاي دور و نزديك درته دره‌هاي سرسبز و خرم و دردل كوهها و كوهپايه‌ها و جلگه‌هاي ساحلي درميان مزارع برنج و چاي و پنبه ميتوانيم تعدادي از آنها را مشاهده كنيم، مخرب آب و هوائي درشرف نابودي است  واگر مراقبت بعمل نيايد ديري نخواهد پائيد كه كليه آنها را كه گنيجينه‌اي براي مطالعه تاريخ اين خطه است ازكف خواهيم داد. بايد گفت كه درطول زمان بعلت حوادث گوناگون و نيز مطائب طبيعي مانند زلزله در مازندران، بسياري از آثار تاريخي كه در مسير راههاي اصلي و ر دسترس بوده با خاك يكسان گرديده است و آنچه باقي مانده است اكثرأ در نواحي دورافتاده و پرت است، هنوز در نواحي جنوبي اين خطه ميتوان به آثار وابنيه‌اي برخورد ككه دور از نظر و ديدگذرندگان باقي مانده و زيبائي و اصالت خود را حفظ كرده است.

           بيشتر ابنيه باستاني مازندران را برجهائي تشكيل ميدهد كه داراي گنبد مخروطي است و برخي از آنها بداشتن درها و پنجره‌ها و صندوقچه‌هاي نفيس چوبي منبت‌كاري شده قديمي شهرت دارد. ساختمان اين برجها بطوركلي شامل بدنه و ديواره مدرو يا كثيرالاضلاع آجري با پي سنگي (يا تمام آجري) با گنبد مخروطي يا هرمي ترك‌دار و تزيينات گچي يا آجري در اطراف گنبد و درحد فاصل ميان گنبد و بدنه ميباشد كه برخي ازاين بناها پنجره‌هاي مشبك يا شطرنجي دارد.

           دركنار اكثر برجها و چسبيده بآنها ايوان و طاقي با پوشش كلشي يا سفالي و يا اخيرأ شيرواني مشاهده ميشود كه دراختيار متولي بقعه و خانواده‌اش قرار دارد و درآنهائيكه بزرگتر و وسيعتر است مراسم روضه خواني و سينه‌زني در ايام عزاداري بر پا ميگردد ........ نگارنده در بازديدي كه از برخي از برجها بعمل آورد مشاهده نمود كه گنبد بعضي از آنها از حالت نوك تيزي و تقريبأ‌صاف و هموار و يا بقول تنكابني‌ها (پخت) شده است، در بسياري از آنها خصوصأ اطراف و جوانب گنبد از خار و علف و درختچه‌هاي انجير و آلوچه و كنوس (ازگيل) پوشيده شده كه خود اينها در نابودي تدريجي برجها بي‌تأثير نيستند. تعدادي ازاين برجها، آرامگاه امامزاده‌ها و يامنسوب بآنهاست. چند برج هم نام عرفا و دراويش را باخود دارد، معمولأ‌هرجا زيارتگاهي بچشم ميخورد، چشمه آبي و درخت كهنسال چناري بايد وجود داشته باشد مثل اينست كه اينها در واقع لازم و ملزوم يكديگرند(2).

 

 

   

بعضي امامزاده‌ها صحيح‌النسب‌اند و برخي ديگر را ازاين بابت نصيبي نيست. در مازندران باختري برجهاي مقبره‌اي را نمي‌بينيم شايد علت آن اين باشد كه رطوبت هواو نزولات آسماني بيش از مازندران شرقي است. فرمانروايان پيشين مازندران هم از ايجاد آرامگاههائي بشكل برج جهت خود يا پدران خويش غافل نبوده‌اند البته تعداداين مقابر چندان زياد نيست، اكثر آنها در تندباد حوادث محو و نابود شده، اثري از خود برجا نگذاشته است. مهمترين اينگونه بناها مقبره ميرقوام‌الدين مرعشي در آمل است كه در صفحات بعد وصف آن خواهد آمد. گذشته از برجها در مازندران مساجد و پلهاي كهنسال و آب انبارهاي قديمي با كاشيكاري زيبا و بناهاي نيمه ويران شاه‌عباسي را مشاهده ميكنيم كه هريك در خور تحقيق و پژوهشي جداگانه است.

           اكنون همانطوريكه قبلأ ‌اشاره كرديم شمه‌اي د رباب تاريخ آمل كه از شهرهاي كهنسال مازندران و مركز حكومت بسياري از فرمانروايان اين خطه بوده است ميپردازيم و خاطرنشان ميسازيم كه دراين خصوص آنچه بيشتر مورد توجه ماست آثار و بناهاي تاريخي موجود دراين شهر ميباشد.

 

آرامگاه سيد بزرگ آمل ، عكس نگارنده

 

 

           درباره تاريخ آمل در كليه كتبي كه در باب طبرستان يا مازندران نگاشته شده است مطالبي مختصر يا مشروح مي‌يابيم، تاريخ بناي اين شهر هم مانند بسياري از شهرهاي قديمي ايران با افسانه و حكايت همراه است.

           «پادشاهي بود فيروزنام كه در بلخ ميزيست، وي در جستجوي همسري خوب چهره بود كه سيماي اورا بخواب ديده بود،‌يكي از فرستادگان وي جهت پيداكردن دختري كه شاه مشخصات اورا داده بود و دل از وي ربوده،‌بطبرستان آمد و بروستائي طوسان نام وارد شد و پس از مدتي جستجو دختر موردنظر شهريار را يافت و با خود به بلخ برد آن دختر بهمسري شاه درآمد، روزي شاه ازاو پرسشي كرد كه جوابي مناسب بگويش مازندراني از وي شنيد، پس شاه براي اينكه پاداشي بهمسر مازندراني خويش دهد ازاو پرسيد چه آرزوئي داري كه تا برآورده سازم آن زن گفت دوست آن دارم كه در زادگاه من شهري بسازي دركنار آب هرمز(3)، خواسته زن مورد قبول شهريار واقع شد و شهري بزرگ ايجاد گرديد ولي چون آب هرمز بآن نميرسيد بناچار شهري ديگر كه استانه سرا نام گرفت برپا شد و نام بعدي آن آمل بود زيرا كه دختر مازندراني آمله نام داشت».

           مطالبي كه ذكر شد خلاصه داستاني بود كه مورخان و جغرافي‌نويسان قديم درباره بناي شهر آمل ذكر كرده‌اند. چن بحث درباره كليه وقايعي كه درشهر آمل بوقوع پيوسته است از حوصله اين مقال خارج است و ميتوان آنرا بطور مفصل در كتابهاي تاريخ مازندران مطالعه كرد لاجرم بشرح موضوعات ميگذرد، اين رود قبل از خروج از كوهسار البرز دره‌اي سرسبز و خرم و فراخ راكه اطراف آنرا جنگلهاي انبوهي احاطه كرده است پشت سر نهاده بسوي آمل رهسپار ميگردد. زيبائي آمل به هراز است و گاه ويراني آن نيز ا هراز!؟ درطول تاريخ چندين‌بار رودخانه هراز بستر خود را تغيير داده و براثر طغيان آب قسمتي ازشهر را بكلي نابود ساخته است.

           «ژوبر» سفير اعزامي ناپلئون بدربار فتحعليشاه از آمل ديدن كرده و مطالبي درباره رودخانه هراز و تمركز كارگاههاي ذوب آهن در كرانه‌هاي آن در كتاب خود ذكر كرده است ومعلوم ميدارد كه ايرانيان دير زماني است كه سنگ‌آهن را در كوره‌هاي پرحرارت خود ذوب كرده و آهن مرغوب بدست ميآورده‌اند:

           «شهر آمل بر روي كرانه چپ يك رودخانه قابل توجهي بنام هراز كه آبش تند است بنا شده است، اين رودخانه اخيرأ يك پل خيلي زيبا را كه ده چشمه داشته و با سنگ و آجر ساخته شده بود ازجاكنده و باخود برده است، اكنون بايد كمي پائين‌تر باگدار گذشت، آب آن بدوشاخه بخش ميشود و برروي سنگريزه‌ها و تخته سنگهاي گنده روان است. بر روي كرانه چپ آثار يك حصار آجير كه تا حدي منظم است بجا مانده و اين حصار، شهر را ازاين پهلو مي بسته است، اكنون از چندين مدخل ميتوان داخل شهر شد. درپهلوي غربي هيچگونه ديواري و حصاري نيست، خانه‌ها درميان درختها دريك محوطه فراخي پراكنده بچشم ميخورند، شماره خانه‌هاي آنجا تقريبأ سه هزار تا است ولي بخش بزرگي ازآنها درآن موقع خالي بود زيرا كه بزرگان آنجا و بسياري دهقانان به كوهستانها رفته وهنوز برنگشته بودند.

 

 

 

خيلي كارگر آهنكار در آمل بچشم ميخورد، در پيرامون قلمرو آنجاست كه معدن‌هاي مازندران را استخراج ميكنند.» دراينجا ژوبر بوجود كارگاههاي ذوب آهن دراطراف هراز و نور اشاره مينمايد: «بيشتر كوره‌ها و كارگاههاي آهنگري در قلمرو نور و بر روي رود هراز و شعبه‌هايش گردهم آمده‌اند، اكنون ببينيم كه اين استخراج عبارت ازچيست: دو خانواده باهم در جنگلي كه برودخانه دسترسي داشته باشد مستقر ميشوند آنها يك تنور خيلي زمخت ميسازند و به آن يك دم آهنگري نصب مينمايند و درهمان هنگام بكارساختن يك منبع بزرگ سفالي مشغولند كه درآنجا ذغال لازم براي كار خود را درست كنند،‌هنگاميكه اين ساختمان خشك شد همه بگردآوردن سنگهائيكه بنظر مي‌آيد داراي آهن هستند و درجريان آب بچشم ميخورد ميپردازند، آنگاه آنها را همين‌گونه آب ميكنند،‌درهربار ريخته‌گري تقريبأ شانزده كنتال سنگ بكار ميرود و يك كنتال آهن از آن بدست ميآيد كه ميگويند خيلي خوبست، اين عمل 24 ساعت طول ميكشد و آهن به تكه‌هائي كه سنگيني آن به شش تا هفت ليور ميرسد ازهم جدا ميشود و تااندازه‌اي شبيه بيك محور كوچك چرخ است ولي زمخت و پر ازسوراخ ميباشد در همين حالت آنرا كنتالي تقريبأ پانزده فرانك ميفروشند، مردن اين شهرستان به اين كار از آخر اكتبر تاماه مه ميپردازند، مرا مطمئن كرده‌اند كه تعداد اين كوره‌هاي آهنگري بيش از سي‌تا نيست، مي‌بينيم كه اين محصولات بهيچوجه كافي براي نيازمنديهاي ايران و بين‌النهرين نيست، روس‌ها كمبود آنراپر ميكنند، با اين همه آهن‌هاي مازندران را به بغداد، موصل و تا دمشق ميبرند. من نميدانم كه اينكار براي آنست كه جنس آهن آنجا براي برخي كارها مناسبتر است يا آنكه بهاي آن ازمال اروپا ارزانتر تمام ميشود،‌با اينكه اينهمه راه ميان آنجا و درياي خزر است يك بازرگان يمن گفت كه او هركنتال را تقريبأ شصت فرانك درموصل ميفروشد، من نديدم كه آنها گلوله توپ بسازند.»(4)

   

نماي جنوبي بقعه شالمر گنبد ـ قريه پائين دزا ـ حومه ساري

 

 

           مرحوم صنيع‌الدوله دركتاب مرآت‌البلدان از قدمت شهر آمل سخن ميگويد و صفحاتي از كتاب خود را بدينكار اختصاص ميدهد ولي چون گفته شد كه قصد نداريم درهمه موارد تاريخ شهر مذكور مطالبي عنوان نمائيم از اينرو بذكر قسمتي از نوشته‌هاي ايشان دراينجا اكتفا مينمائيم:

           « درحوالي آمل معدن آهني است بسيار مفيد و آهن زياد در سوابق ايام ازاو عمل ميآورده‌اند. شهر آمل خيلي پرجمعيت است بخصوص درفصل زمستان، شش‌ماه ازسال را اهالي اين شهر برده لاريجان بلكه بدماوند و فيروزكوه به ييلاق ميروند و شش‌ماه ديگر را در آمل ميباشند دويست سال قبل اگر سمت غربي رودخانه هراز آباد بوده دراينوقت سمت شرقي نيز آباد است، پل طولاني كم‌عرضي ازسنگ و آجر برروي اين رودخانه عبارت از ده طاق بنا شده، نسبت اين بنا را باعراب ميدهند ولي ازظاهر وضع چنان مينمايد كه قديمتر ازفتح اسلام بنا شده باشد.

 

 

   

           از دوسه نفر شنيدم كه خرابه‌هاي زياد كه باصطلاح خودشان آثار گبري مينامند درحوالي شهرآمل زياد است،‌شهر آمل بقدري مستعد است كه ميتوان با جزئي توجه و خرجي اورا بهترين شهري از شهرهاي ايران نمود .... اينك ازآمل تا دارالخلافه باهره همه‌جا راه طوريست كه دوعراده و كالسكه كه بخواهند از پهلوي يكديگر عبور كنند بدون تصادف و مزاحمت يكديگر ازهم ميگذرند، درهيچ نقطه و موضع از براي عابرين زحمتي نيست، بعد آمل از دارالخلافه باهره تقريبأ بيست‌وپنج فرسخ بخط مستقيم و ازراه معروف متداول بيست‌وهفت فرسخ است.»(4)

           «بناي آمل مربوط بعهدي بسيار باستاني است، مؤلفين مسلمان، آنرا تا عهودي افسانه‌آميز بعقب ميبرند، درهرحال شهر جديد بر روي خرابه‌هاي شهر قديميتر ديگري برپا شده كه او نيز براثر آبها و جنگها ويران بوده و دوباره ساخته شده است. وقتي دراطراف شهر ميگرديم درهرقدم بقاياي شهر قبلي و بناهائيكه خود ويران شده‌اند مي‌بينيم، بعضي از مهمترين آنها هنوز پايدارند.

 

بقعه امامزاده عيسي‌بن كاظم (ع) واقع درقريه خارميان حومه ساري

 

 

           درغرب شهر فعلي، بستري كه درآن هراز رود زماني شهري را كه امروز ويران است معمور ميداشته است مشاهده ميشود يك جريان آب جديد درميان همين خرابه‌ها بستر خودرا حفر كرده و دركناره‌هاي مرتفع رود سينه ديوارها، ترعه و جويهاي طاق‌زده شده ديده ميشوند، درشرق شهر جديد در پائين دست پل زمينهاي وسيعي وجود دارند كه سابقأ پوشيده از ساختمانها بوده و اينك صنعتكاران درآن حفاري و كندو كاو كرده خاكها را جهت جمع‌آوري مواد فلزي گمشده ميشويند،‌سياحتي ازاين كارگاهها مفيد است در اينجا بناهاي خانه‌هائي با بناكاريهاي بسيار دقيق و ظريف با آهك، سنگفرشهاي كوچه، تنوري كه درآن نان مي‌پخته‌اند، سنگهاي آسيا، و مقدار عظيمي از خرده ريزه‌هاي متراكم در رسوبات رودخانه ديده ميشود. غالب اوقات دراين ويرانه‌ها جواهرات و اشياء‌برنجي پيدا ميكنند (من توانستم چندتا ازآنها را براي خود تهيه كنم) اينجا و آنجا اسكلت آدمها و حيوانات، مدفون درين خرابه‌ها بسيار زياد است، و اين خود دليل برآنست كه سيل ناگهان واقع شده، هرچيز را درمسير خود خراب كرده و حتي براي سكنه فرصت فرار باقي نگذاشته است.»(5)

           آنچه گذشت مطالبي بود كه هشتاد وچند سال قبل ژاك دومرگان فرانسوي درباره آمل و رودهراز و طغيان خانمان‌برانداز آن نگاشته است، ايشان هم مانند همه جهانگردان و سياحاتيكه در دوران قاجاريه بايران آمده‌اند دست خالي باز نگشته و علاوه بر تاراج آثار تاريخي مكشوفه در شوش سهم و حصه گرانبهائي هم از حفريات غيرقانوني آمل بدست آورده‌اند.

           ه.ل. رابينو كنسول دولت بريتانيا در رشت (از سال 1285 تا 1291 شمسي) دركتاب خود تحت عنوان «مازندران و استراباد» درباره آمل مينويسد:

           «آمل از زلزله و طغيانهاي رودخانه هراز صدمات بسيار ديده، هروقت مردم آجر لازم دارند هرنقطه‌اي را كه بعمق چند پاميكنند آنچه بخواهند آجر بدست مي‌آورند. اندازه بعضي ازاين آجرها 16 اينچ در 16 اينچ و بضخامت سه اينج است و به آجرهاي گبري موسومند. آمل شهري باشكوه است، چهاردروازه دارد هرچند دري وجود ندارد،‌آنها عبارتند از دروازه تهران يا لاريجان(6)، دروازه بارفروش (بابل كنوني كه درقديم مامطير و بعد بارفروشده نام داشت)، دروازه تليكه سر، دروازه نور. شهر آمل داراي دوهزارخانه و دركنار رودخانه هراز واقع است و دومحله نيز درساحل شرقي هراز هست كه بوسيله پلي بشهر مربوط ميشوند، اين پل دوازده طاق دارد و به پل دوازده پله موسوم است.»(7)

           درآمل و ساير نواحي استان مازندران تاكنون تحقيقات باستانشناسي بسيار كم صورت گرفته معهذا از كاوشهاي گذشته آثاري از مدنيت شكوفان اين منطقه بدست آمده است، دراين مورد از كتاب راهنماي صنايع اسلامي استعانت مي‌جوئيم: «سفال نقاشي شده متعلق بدوره ساماني در نواحي غربي ايران و بيشتر درآمل و ايالت مازندارن پيدا شده است، تزيينات چند رنگ آنها شامل شكل پرندگان و برگ و نوشته بخط كوفي و شكل ترنجي مدور در وسط به ظروف زيباي ارغواني و قرمز و سبز زيتوني است.»(8)

           درجاي ديگر به ظروف زيباي مكشوفه اين خطه اشاره مينمايد: «يك نوع ديگر از ظروف گبري كه طرحهاي بريده روي آنها بانقطه و خط سبز و اشكال هندسي توأم است ازشمال ايران يعني ازآمل درايالت مازندران بدست آمده است. سه قطعه ازاين ظروف در موزه متروپوليتن وجود دارد،‌اين ظروف بردونوع هستند:‌يكنوع داراي اشكال هندسي و تزيينات نقطه‌اي يا لكه‌دار است و نوع ديگر اشكال پرنده و حيوان بطرح عجيب روي آنها نقش شده است، تاريخ ساخت آنها نيز مختلف است در بعضي از تعبيرات مانند شكل پرنده پيروي از اسلوب ساساني است درحالي كه تعبيرات ديگر در ظروف گبري و ساير ظروف دوره عباسي قرن هشتم و نهم (ميلادي) ديده ميشود،‌بسياري از ظروف آمل از لحاظ شكل و ساخت و طرز پايه و غيره حاكي از تكامل اين صنعت است و بايد آنها رامتعلق بدوره متأخّرتري مثلأ قرن دهم دانست، دربعضي موارد بخصوص وقتي طرح تزييني ظروف داراي اسلوبي سلجوقي است تاريخ آنرا بايد قرن يازدهم و دوازدهم بشمار آورد.»(9)

           بالاخره دركتاب مازندران تأليف آقاي عباس شايان هم بكشف ظروف قديمي ازكاشيهاي اصل و مصور و ظروف گلي و لعابي منقوش گرانبها اشاره شده است،‌ نويسنده مذكور يادآور ميشود كه درسنوات گذشته كاوش زمينها درآمل براي دلالان و بيگانگان آزاد بوده و دستجات زيادي از عتيقه فروشان كليمي و ديگران بكاوش زمينهاي داخل شهر و اطراف مشغول بوده‌اند، اينان ظروف و مسكوكات طلا و نقره قديمي را از دل خاك بيرون آورده و حتي در اراضي داخل شهر بوسيله خاكشوئي ذرات طال بدست ميآورده‌اند ولي بعدأ اين قبيل كاوشها و خاكشوئيها ممنوع گرديد(10).

           اينك بطور اختصار شمه‌اي درباره بناهاي تاريخي موجود درآمل بيان مينمائيم:

           مهمترين ابنيه قديمي آمل عبارتست ازبقعه مير بزرگ، بقعه امامزاده ابراهيم،‌(گنبد ناصرالحق و شمس طبري دوبناي تاريخي مجاورهم)، بقعه ميرحيدر يا سه تن يا سه سيد، گنبد آتشكده، پل دوازده چشمه. دركتاب رابينو درباره مسجد جامع آمل(11) و گنبد كبود مطالبي ذكر شده است و ما اكنون درباره بقعه يا مشهد ميربزرگ و بقعه امام‌زاده ابراهيم صحبت ميكنيم:

           بقعه ميرقوام‌الدين مرعشي ـ قبلأ گفتيم كه در مازندران آرامگاهها و مقابر امرا و سلاطين محلي هنوز كمابيش موجود است كه از آن ميان معظم‌تر و باشكوهتر بقعه ميربزرگ در داخل شهر آمل است. ميرقوام‌الدين مرعشي مؤسس و بنيانگزار سلسله‌اي از سادات بود كه ازسال 760 تا درحدود 989 هجي قمري در مازندران حكومت داشتند،‌بقعه مزبور كه هم‌اكنون دردست تعمير است در زمان شاه‌عباس‌كبير ساخته شده و قسمتي از كاشيها و تزيينات خود را حفظ كرده است،‌بناي اصلي بقعه درزمان تيمور لنگ ويران گرديد و اقدام شاه صفوي در تجديد بناي آن بعلت نسبت و قرابتي بود كه از جانب مادر با سادات مرعشي مازندران داشت،‌ساختمان بقعه آجري و داراي كاشيهاي جالب برنگهاي آبي و سفيد و نارنجي و كبود ميباشد، صندوق اصلي مقبره را در سالهاي گذشته بسرقت برده‌اند. ازاره داخل صحن داراي كاشيهاي گل و بته‌دار تا ارتفاع تقريبأ‌دومتر است.

 

 

 

        مدخل بنا داراي كاشيهائي زيبا بالوان مختلف است، دركتاب دومرگان نقشه و سه تصوير ازبقعه ميربزرگ موجود است. دريكي از تصاوير دراطراف مقبره صحرائي بنظر ميرسد درحاليكه امروزه تمام اطراف آنرا منازل مردم احاطه كرده است،‌درتصوير ديگر استخر بزرگي درجلوي بقعه ديده ميشود. كه اكنون ازوسعت آن بي‌اندازه كاسته شده است.

دومرگان درباره اين بنا نوشته است: «جالب‌ترني بناهاي تاريخي آمل بدون ترديد مسجد ميربزرگ ميباشد،‌اين مسجد درغرب بازار فعلي واقعشده، ازآجر پخته با پوشش دروني و بروني از كاشي آبي‌رنگ (مينائي) ساخته شده است. نما مركب ازيك در بزرگ بيضي، با دودر كوچكتر درسمت چپ و راست، جملگي آنها با يك كتيبه دراز از كاشيهاي مينائي رنگ و بخط عربي كوفي تزئين شده‌اند.

اضلاع طرفين كه فقط يكي ازآنها وخوب محفوظ مانده تزئينات رنگارنگ ندارند،‌تنها زواياي آنها كاشي ميناكاري است، درسالن بزرگ كه مربع است و چهارضلع آن توسط چهار در منفذ يافته است ديوارها مزين بكاشيهاي زمينه زرد با حاشيه سياه خاكستري بارتفاع 240 سانتي‌متري ميباشند دربالا تزئينات زرد و سياه قرار گرفته، ‌سپس درزير قسمت مقعر گنبد،‌يك كتيبه عربي پهن كه با سفيد روي آبي نوشته شده، قرار دارد. ميگويند گنبد كه تقريبأ جمله تعمير و ازنو ساخته شده، سابقأ از خارج پوشيده از ورقه‌هاي نقره بوده است. در چپ و راست سالن بزرگ،‌اطاقهاي كوچكتر ازآن مزين بكاشيهاي زرد همراه باگلهاي ظريف قرار دارند. اطاقهاي زير امروز دروضع بسيار بدي‌اند. سابقأ بعضي ازآنها بسيار مجللانه مزين به مينا بوده است. اطاق كوچك مركزي بيشتر از بسياري ازآنها دقت و مواظبت ميشده است.»(12)

        رابينو نيز شرح جامعي درباره بقعه مذكور داده است كه مختصر بآن اشاره ميكنيم:‌«بقعه آن بزرگوار زيبا و پرهيبت است،‌قبر دروسط واقع و ازصندوق چوبي پوشيده شده است كه فعلأ فقط چهارچوبه آن باقيست، براين چهارچوبه اشعاري از محتشم منقوش است كه باخطي عالي نوشته شده و حروف آنرا مذهّب كرده‌اند و زمينه آن برنگ آبي تند بوده است.»(13)

        بقعه امامزارده ابراهيم ـ ساختمان اين امامزاده به شيوه برج ساخته شده و داراي بدنه آجري و گنبد مخروطي شكل ميباشد، دراين بناچند كتيبه برروي در و صندوق چوبين آن بخط رقاع حك شده است،‌تاريخ سال 925 هجري در روي صندوق مرقد خوانده ميشود،‌اهميت اين بقعه تاريخي گذشته ازنظر معماري وشيوه ساختماني بعلت دارابودن آثار نفيس چوبي آن از قبيل در وصندوق است، خوشبختانه كتيبه‌هاي اين بنا حفظ شده است طبق مفاد كتيبه، اين بقعه متعلق به ابومحمد ابراهيم از فرزندان حضرت امام موسي كاظم (ع) ميباشد(14).

        صورت كتيبه درامامزاده ابراهيم درآمل بدين شرح است:

        «قفل درب الكعبه بگشا يا مفتح‌البواب هذا الروضة المقدسه انهم الابرار العالم ابومحمد ابراهيم الملقب بالاطهر والكاظم واخيه المعالي يحيي وامهما اللهم صل‌علي ابي و علي ابومحمد ابراهيم ابن‌امام الحمام الموسي حجةالله‌بن امام ابوجعفر محمدالتقي

1

پارك ملي و آثار طبيعي ملي ايران

پارك ملي

مناطق طبيعي به نسبت وسيع و داراي ويژگي خاص و اهميت ملي به لحاظ زمين شناسي، بوم شناسي، جغرافياي زيستي و چشم انداز، با هدفهاي حفظ وضعيت زيستي و طبيعي، بهبود جمعيت گونه هاي جانوري و رويشگاه هاي گياهي و همچنين بهره برداري تفرجي به عنوان پارك ملي انتخاب مي شوند. پاركهاي ملي محل مناسبي براي فعاليت هاي آموزشي، پژوهشي و گردشگري در طبيعت به شمار مي آيند. به منظور حفاظت بنيادي از تنوع زيستي، ذخاير ژنتيكي، يكپارچگي اكولوژيك و چشم اندازها، فعاليت هاي مرتبط با بهره برداري هاي مصرفي و مسكوني در اين مناطق مجاز نيست. به همين دليل براي پاركهاي ملي پشتوانه قانوني حفاظتي مستحكم تري نسبت به ساير مناطق حفاظت شده پيش بيني شده است.

1- درياچه اروميه (ذخيره گاه زيستكره – تالاب بين المللي) – آذربايجان غربي
2- كوير - سمنان
3- گلستان – گلستان
4- توران - سمنان
5- بختگان - فارس
6- بوجاق - گيلان
7- خبر - كرمان
8- بمو - فارس
9- خجير - تهران
10- سرخه حصار - تهران
11- تندوره – خراسان رضوي
12- كلاه قاضي - اصفهان
13- لار - تهران
14- تنگ صياد – چهار محال و بختياري
15- سالوك – خراسان شمالي
16- ساريگل – خراسان شمالي
17- نايبند - بوشهر
18- پابند - مازندران
19- كياسر – مازندران



 

اثر طبيعي ملي

پديده ها يا مجموعه هاي گياهي و جانوري به نسبت كوچك، جالب، كم نظير، استثنايي، غير متعارف و غير قابل جايگزين كه داراي ارزشهاي حفاظتي، علمي و تاريخي يا طبيعي باشند، با هدف حفظ و حراست به عنوان اثر طبيعي ملي انتخاب مي شوند. اقدامات حفاظتي در مورد اين پديده ها، بايد تضمين كننده پايداري بهره برداري غير مصرفي از آنها در طول زمان باشد.

1- خشكه داران - مازندران
2- دهلران - ايلام
3- سوسن سفيد - گيلان
4- لاله واژگون - چهار محال و بختياري
5- سرو هرزويل - گيلان
6- غار سهولان - آذربايجان غربي
7- غار قوري قلعه - كرمانشاه
8- چشمه گل فشان پيرگل – سيستان و بلوچستان
9- علم كوه - مازندران
10- غار يخكان - اردبيل
11- قله دماوند - مازندران
12- قله سبلان - اردبيل
13- قله تفتان - سيستان و بلوچستان
14- گنبد هاي نمكي خرسين - هرمز گان
15- سرو ابركوه - يزد
16- سرو سيرچ - كرمان
17- فسيل مراغه -
18- غار ماهي كور -
19- غار چال نخجير -

1

درياچه ها و تالابهاي استان مازندران

 

استان مازندران علاوه بر استقرار در جوار بزرگترين درياچه جهان (درياي خزر)، درياچه هاي متعدد كوچك و بزرگي نيز در نواحي جلگه اي و ارتفاعات دارد كه به نحوي مورد استفاده علاقمندان به طبيعت قرار مي گيرد و ويژگي هاي هر يك از آنها عبارتند از:

درياچه ولشت

اين درياچه در جنوب باختري چالوس و شمال خاوري منطقه كلاردشت در ميان دره اي عميق قرار گرفته است. وسعت آن حدود 15 هكتار و عمق متوسط آن 20 متر مي باشد. آب اين درياچه شيرين و حجم آن حدود سه ميليون متر مكعب برآورده شده است كه به همين علت مأمن پرندگان مهاجر، ماهي و ساير آبزيان مي باشد. دسترسي به درياچه از طريق مرزن آباد و سمت باختري جاده چالوس امكان پذير است.

درياچه خضرنبي نوشهر

اين درياچه در شمال شهرستان نوشهر و در ميان جنگل قرار گرفته و بنا به اعتقاد بوميان داراي تقدس مذهبي است. وسعت آن كم تر از نيم هكتار، عمق آن حدود 5 متر و آب آن شيرين است. از آن جايي كه اين درياچه از عوامل تخريب انساني دور مانده و در محدوده حفاظت شده البرز مركزي قرار گرفته است، جايگاه انواع پرندگان و انواع جانوران وحشي اين ناحيه شده است.

درياچه گل پل قائم شهر

اين درياچه در جنوب خاوري شهرستان قائم شهر بعد از روستاي برنجستانك و سد خاكي زمزم، در ميان جنگل قرار گرفته و داراي دو حوضچه مجزا است. وسعت آن حدود 5/2 هكتار با عمق بين 1 تا 5 متراست كه به علت شيريني آب، به زيستگاه ماهيان و پرندگان آبزي تبديل شده است. اين درياچه چشم اندازهاي جنگلي زيبايي دارد و محوطه اطراق مناسبي نيز در اطراف آن تعبيه شده است.

درياچه ساهون

اين درياچه در دامنه هاي جنوب غربي قله دماوند، نزديك روستاي نوا قرار گرفته است. اين درياچه قديمي و مرداب كنونيف محوطه اي مخصوص اطراق و اقامت موقت دارد.

 

درياچه استخر پشت نكا

اين درياچه در جوار روستاي استخر پشت، ميان دره رودخانه زارم، به صورت گودالي بزرگ و دايره اي شكل قرار گرفته كه پيرامون آن پوشيده از مزارع برنج و نيزار است. وسعت حوضچه مركزي آن بيش از نيم هكتار و حواشي آن در حدود 6 هكتار است. اطراف اين درياچه محوطه اي براي اطراق و استقرار وجود دارد كه فاقد امكانات خدماتي است. دسترسي به آن از مسير يك جاده جنگلي بسيار زيبا از شهر نكا صورت مي گيرد.

 

درياچه شورمست

اين درياچه در جنوب باختري پل سفيد، به فاصله پنج كيلومتر از جاده فيروزكوه در ارتفاعات بيشه اي دامنه البرز مركزي قرار گرفته است. اين درياچه داراي پنج متر عمق و بيش از يك هكتار وسعت دارد و آب آن نيز مناسب مي باشد.

 

درياچه عباس آباد

اين درياچه در ارتفاع 400 متري از سطح دريا در جنوب شرقي بهشهر ميان جنگل قرار گرفته است وبه دليل ساخت و سازهايي كه شاه عباس در اطراف آن انجام دادف به نام عباس آباد معروف گشته است.

 

درياچه سد دريوك

اين درياچه كه در حدود يك هكتار وسعت دارد، روبروي دره ولي آباد هزارچم ودر دامنه كوه دال كمر قرار گرفته است.

 

تالاب لپو پلنگان

مجموعه مرداب هاي لپو،  شيرخان لپو و پلنگان به فاصله يك كيلومتري جنوب درياي خزر و در شرق نيروگاه و شمال منطقه زارغ مرز قرار گرفته اند. اين مرداب ها ظاهراً زماني جزء خزر بوده اند كه بعد ها با عقب نشيني دريا به صورت آب باريكه اي جدا باقي مانده اند و با گذشت زمان با آب دريا وسيلاب پر شده اند.

 

مجموعه تالابي سراندون و بالندون

اين مجموعه تالابي در جوار روستاي سيد محله در 25 كيلومتري ساري به طرف بابلسر قرار گرفته و داراي دو بخش جنوبي( سراندون) و شمالي ( بالندون) است.

آب اين تالاب ها شيرين است. درون و پيرامون آنها نيزار و گياهان مردابي است كه با مرغزار و شاليزار احاطه شده است.

 

تالاب گز

اين تالاب  با وسعتي بيش از 50 هكتار در جنوب غربي خليج ميانكاله قرار گرفته است و قسمتي از اين خليج به حساب مي آيد. اين تالاب مأمن وزيستگاه پرندگان بومي و مهاجر است و چشم انداز شبه جزيره ميانكاله و جزيره اسمال ساعي را نيز در روبرو دارد. درختان گز و پوشش گياهي  مردابي، جلوه اي بسيار زيبا و شگفت انگيز به آن بخشيده است. همين ويژه گي هاي خاص، آن را در زمره تالاب هاي كم نظير جهان قرار داده و به ثبت بين المللي هم رسيده است.

 

مرداب كندوچال

اين مرداب در ميان جنگل انبوه « في ين » چالوس قرار گرفته است.

1

درياچه ها و تالابهاي استان مازندران

 

استان مازندران علاوه بر استقرار در جوار بزرگترين درياچه جهان (درياي خزر)، درياچه هاي متعدد كوچك و بزرگي نيز در نواحي جلگه اي و ارتفاعات دارد كه به نحوي مورد استفاده علاقمندان به طبيعت قرار مي گيرد و ويژگي هاي هر يك از آنها عبارتند از:

درياچه ولشت

اين درياچه در جنوب باختري چالوس و شمال خاوري منطقه كلاردشت در ميان دره اي عميق قرار گرفته است. وسعت آن حدود 15 هكتار و عمق متوسط آن 20 متر مي باشد. آب اين درياچه شيرين و حجم آن حدود سه ميليون متر مكعب برآورده شده است كه به همين علت مأمن پرندگان مهاجر، ماهي و ساير آبزيان مي باشد. دسترسي به درياچه از طريق مرزن آباد و سمت باختري جاده چالوس امكان پذير است.

درياچه خضرنبي نوشهر

اين درياچه در شمال شهرستان نوشهر و در ميان جنگل قرار گرفته و بنا به اعتقاد بوميان داراي تقدس مذهبي است. وسعت آن كم تر از نيم هكتار، عمق آن حدود 5 متر و آب آن شيرين است. از آن جايي كه اين درياچه از عوامل تخريب انساني دور مانده و در محدوده حفاظت شده البرز مركزي قرار گرفته است، جايگاه انواع پرندگان و انواع جانوران وحشي اين ناحيه شده است.

درياچه گل پل قائم شهر

اين درياچه در جنوب خاوري شهرستان قائم شهر بعد از روستاي برنجستانك و سد خاكي زمزم، در ميان جنگل قرار گرفته و داراي دو حوضچه مجزا است. وسعت آن حدود 5/2 هكتار با عمق بين 1 تا 5 متراست كه به علت شيريني آب، به زيستگاه ماهيان و پرندگان آبزي تبديل شده است. اين درياچه چشم اندازهاي جنگلي زيبايي دارد و محوطه اطراق مناسبي نيز در اطراف آن تعبيه شده است.

درياچه ساهون

اين درياچه در دامنه هاي جنوب غربي قله دماوند، نزديك روستاي نوا قرار گرفته است. اين درياچه قديمي و مرداب كنونيف محوطه اي مخصوص اطراق و اقامت موقت دارد.

 

درياچه استخر پشت نكا

اين درياچه در جوار روستاي استخر پشت، ميان دره رودخانه زارم، به صورت گودالي بزرگ و دايره اي شكل قرار گرفته كه پيرامون آن پوشيده از مزارع برنج و نيزار است. وسعت حوضچه مركزي آن بيش از نيم هكتار و حواشي آن در حدود 6 هكتار است. اطراف اين درياچه محوطه اي براي اطراق و استقرار وجود دارد كه فاقد امكانات خدماتي است. دسترسي به آن از مسير يك جاده جنگلي بسيار زيبا از شهر نكا صورت مي گيرد.

 

درياچه شورمست

اين درياچه در جنوب باختري پل سفيد، به فاصله پنج كيلومتر از جاده فيروزكوه در ارتفاعات بيشه اي دامنه البرز مركزي قرار گرفته است. اين درياچه داراي پنج متر عمق و بيش از يك هكتار وسعت دارد و آب آن نيز مناسب مي باشد.

 

درياچه عباس آباد

اين درياچه در ارتفاع 400 متري از سطح دريا در جنوب شرقي بهشهر ميان جنگل قرار گرفته است وبه دليل ساخت و سازهايي كه شاه عباس در اطراف آن انجام دادف به نام عباس آباد معروف گشته است.

 

درياچه سد دريوك

اين درياچه كه در حدود يك هكتار وسعت دارد، روبروي دره ولي آباد هزارچم ودر دامنه كوه دال كمر قرار گرفته است.

 

تالاب لپو پلنگان

مجموعه مرداب هاي لپو،  شيرخان لپو و پلنگان به فاصله يك كيلومتري جنوب درياي خزر و در شرق نيروگاه و شمال منطقه زارغ مرز قرار گرفته اند. اين مرداب ها ظاهراً زماني جزء خزر بوده اند كه بعد ها با عقب نشيني دريا به صورت آب باريكه اي جدا باقي مانده اند و با گذشت زمان با آب دريا وسيلاب پر شده اند.

 

مجموعه تالابي سراندون و بالندون

اين مجموعه تالابي در جوار روستاي سيد محله در 25 كيلومتري ساري به طرف بابلسر قرار گرفته و داراي دو بخش جنوبي( سراندون) و شمالي ( بالندون) است.

آب اين تالاب ها شيرين است. درون و پيرامون آنها نيزار و گياهان مردابي است كه با مرغزار و شاليزار احاطه شده است.

 

تالاب گز

اين تالاب  با وسعتي بيش از 50 هكتار در جنوب غربي خليج ميانكاله قرار گرفته است و قسمتي از اين خليج به حساب مي آيد. اين تالاب مأمن وزيستگاه پرندگان بومي و مهاجر است و چشم انداز شبه جزيره ميانكاله و جزيره اسمال ساعي را نيز در روبرو دارد. درختان گز و پوشش گياهي  مردابي، جلوه اي بسيار زيبا و شگفت انگيز به آن بخشيده است. همين ويژه گي هاي خاص، آن را در زمره تالاب هاي كم نظير جهان قرار داده و به ثبت بين المللي هم رسيده است.

 

مرداب كندوچال

اين مرداب در ميان جنگل انبوه « في ين » چالوس قرار گرفته است.

1

بازي محلي مازندران

آب پاشان، آبريزان يا تيرماسيزه
 

از مراسم متداول گيلان در گذشته، آب بازي بود كه امروزه كمتر اثري از آن مي‏توان يافت. اين جشن در شرق گيلان و غرب مازندران به «تيرماسيزه» (سيزدهم ماه تير) مشهور شده احتمالاً همان تيرگان است. در ايران پيش از اسلام روز سيزدهم هر ماه، تير نام داشت و روز تير از تيرماه را جشن مي‏گرفتند. اين مراسم به «آبريزان» يا «آب پاشان» نيز معروف بود.
جشن آبريزان تا عهد شاه عباس در طبرستان و گيلان برگزار مي‏شد و سپس به تدريج از ياد رفت. در اين مراسم مردم به كنار دريا مي‏رفتند، آب بازي مي‏كردند و به شادي مي‏پرداختند. اين رسم در بعضي از نقاط كشور مانند يزد، كرمان و اصفهان نيز معمول بود و در 13 تيرماه هرسال مردان و زنان در حالي كه هر يك ظرفي همراه داشتند، به كنار رودخانه مي‏رفتند و به سر و روي يكديگر آب مي‏پاشيدند.
فال‏گيري و «لال شوش زني» از ديگر مراسم اين روز است. در اين مورد، بزرگ خاندان بر بدن اعضاي خانواده و دام‏ها و نيز به در و ديوار و همه چيز چوب مي‏زد و خاموشي افراد خانه در برابر ضربات تركة چوب، به باور آنها باعث بركت معيشت آنان مي‏شد.

1

بازي هاي سنتي استان گيلان

بازي هاي سنتي استان گيلان
 

بازيهاي شفت
مردم هر گروه و جامعه انساني با توجه به فرهنگ واقليم خاص خود جهت گذراندن اوقات فراغت خود يك سري بازي ها و سرگرمي ها يي دارند.كه اين بازي ها نماد هايي از فر هنگ انان را نمايان مي سازد با توجه به بررسي هاي بعمل امده بازي هاي محلي شهرستان شفت عبارتند از :
1- لپه بازي : lape bazy
2- پتيگله بازي : pigale bazy
3- غش بازي : ghash bazy
4- گل مشته : gol bazy
5- عروس بازي:arus bazy
6- بيج بيج : bij bij
7- بيزه : bizeh
8- سوك سوك : suk suk
9- اويزان :avizan
10-لب گود : lab goud
11- خورش بازي : khoresh bazy
12- گد گد : gad gad
13- جفت تاك :jot tak
14- اشكل :eshkel
15- ورف باز ي: vorf bazy
16-اپار بازي : apar bazy
17- دوبنا :dobna
18- تاب بندي : tab bandy
19- حساب بله : hesab baleh

لپه بازي :
لپه بازي از جمله بازي هاي مردانه است كه در فصل بهار برگذار مي شود . دراين بازي افراد 12 تا 4 ساله شركت مي كنند .اجراي بازي به اين صورت است كه افراد به دو گروه مساوي 4 تا هشت نفر تقسيم مي شوند براي اجراي بازي يك قطعه چوب يك متري با قطري معادل پنج سانتي متر به نام ليس( ( lis و توپ كوچك كه از پشم گوسفند درست شده است ولپه ناميده مي شود لازم است . انگاه بر حسب نوعي قرعه كه به خيسه khiseh) ) خشك معروف است يك تيم بازي رااغاز مي كند اين تيم در يك نقطه معيني كه از پيش تعيين نموده اند به اين صورت بازي را اغاز ميكند :
يكي از افراد توپ رابه هوا پرتاب و شخص ديگري با چوب دستي ضربه مي زند چون افراد تيم مقابل در فاصله 20 الي 30 متري گروه اغازگر قرار مي گيرند ، انان سعي مي كنند كه در ابتدا توپ را بگيرند چنانچه موفق شوند قبل از فرود امدن به زمين بگيرند ان اغازگر بازنده ، ولي اگر توپ به زمين بيفتد سعي مي كنند ان را بردارند و به طرف فردي كه توپ را فرستاده وحالا در حال فرار كردن به سوي مقصد دومي است پرتاب مي كنند چنانچه د ر فاصله بين دو مقصد كه فرد ( اغازگر) در حال دويدن است اورا بزنند بازنده ، ونوبت بقيه افراد تيم وي است اما اگر او توانست خود را ازتوپ رد نمايد وخود را سالم به جايگا ه برساند مجدداً خودش بازي را شروع مي كند تا اينكه با توپ زده شود بازي به همين صورت ادامه مي يابد تا اين كه افراد يك تيم بازي راشروع وسپس بازنده شوند و سپس نوبت به افراد تيم حريف مي باشد در خاتمه هر تيم كه تعداد افرادش دير تر بازنده شوند ويا از نظر تعداد افراد ،افراد كمتري بازنده داشت از مقصداول تا مقصد دوم ، دو با ر بر پشت افراد تيم سوار مي شوند .
هدف از اجراي اين بازي علاوه بر سرگرمي ، نشان دادن قدرت بدني به خصوص قدرت بازو و مهارت افراد در چابكي و چالاكي مي باشد .
پتيگله بازي :
اين بازي جز ان دسته از بازي هاي مردانه است . كه در فصل بهار توسط مردان به اجرا در مي ايد.شركت كنندگان ابتدا به دو گروه مساوي تقسيم مي شود ، سپس چال و گودال كوچكي در يك محلي كه به عنوان مبدا يا مقصد اول است حف ر مي كنند . سپس دو قطعه چوب يكي به طول 20 سانتي متر وقطر 5 سانتي متر وديگري به طول يك متر و همان قطر اماده مي كنند . براي شروع بازي با استفاده از يك سنگ كوچك وصاف ترو خشك مي كنند و هرتيمي كه نوبت قرعه به وي رسيد روي چال مي ماند وگروه ديگر به فاصله 20 الي 30 متري قرا ر مي گيرند . تيم اغاز گر با قرار دادن يك قطعه چوب كوچك كه در اصطلاح محلي به ان گلهgaleh مي گويند ، به صورت افقي بر روي چال به وسيله چوب دستي كه به ان پيت pit مي گويند بازي را اغاز مي كنند . زماني كه چوب كوچك به طرف افراد تيم مقابل مي رود انان سعي مي كنند كه قبل ا ز فرو د امدن به زمين يا با دست بگيرند ويا اين كه با چوب دستي هاي خود ان را بزنند ، چنانچه موفق به اين كار شوند ، ان فرد با زنده ، ونوبت نفر بعدي است ولي اگر موفق به اين كار نشدند با چوب دستي سعي مي كنند ان را دورتر نمايند ، در همين لحظه فردي كه بازي را اغاز كرده از محل شروع تا نقطه اي كه چوب كوچك يا گله به زمين افتاده بايد با صداي بلند بدون نفس كشيدن بگويد : يا علي ، يا علي . چنانچه قبل از افتادن چوب صدايش قطع شود بازنده ، و اگر نه برنده ومجدداً خودش بازي مي كند . اين كا ر ادامه دارد تا اينكه افراد يك تيم از نظر تعداد بازنده ها بيشتر شود . در خاتمه تيمي كه با زنده شد بايد از قسمت اول تا جايي كه حريف تعيين مي كند بر پشت انان سوار شوند .
نماد اجراي اين بازي نشان دهنده قدرت تنفس ومهارت وچابكي افراد است . ياد اوري مي كنم كه افرادي كه در حين طي كردن مسير اول تا محل ا فتاده گله مي باشد در حالت دويدن اين اين عمل را انجام مي دهند .
غش بازي :
اين بازي از جمله بازي هاي مردانه است كه د ر فصل بهار توسط افراد 12 تا 35 ساله برگزار مي شود . براي اجراي بازي افراد به دو گروه مساوي 4 تا 7 نفري تقسيم مي شوند، سپس دايره اي به قطر 2 تا 4 متر ( بستگي به تعداد افراد شركت كننده هر تيم دارد ) روي زمين تقسيم مي كنند . سپس برحسب تر و خشك يا خيسه خشكه ، يك تيم بازي را از داخل دايره و تيم ديگر در بيرون اغاز مي كند . زماني كه وضعيت تيم ها از لحاظ موقعيت قرارگيري مشخص شد ، تيم داخل دايره به تعداد افراد خود هر كدام يك كمر بند كه به اصطلاح محلي به ان غش مي گويند همراه خود داخل دايره مي برد و يك سر ان را به وسط دايره و سر ديگر را روي لب دايره قرار مي دهد افراد تيم مقابل سعي مي كنند ضمن دفاع از خود به شيوه هاي مختلف يك يا چند تا از كمر بند هاي داخل دايره را بربايند چنانچه موفق به اين كار شوند با استفاده ا ز كمر بند هاي ربوده شده افراد داخل را مي زنند وضمن كتك كاري انان سعي مي كنند كه بقيه كمر بند ها را از انان بگيرند . در اين بازي ، طبق مقررات اگر افراد داخل دايره در حين اينكه افراد بيروني با كمربند به انان ضربه مي زدند موفق شوند كمربند ها را با دست بگيرند و به داخل بياورند ان كمر بند را بيرون مي اندازند وان فرد ساقط مي باشد چنانچه يكي از افراد داخل دايره را به بيرون بكشند مي توانند از ان استفاده نمايند و اگر تيم داخل دايره موفق شوند يكي از افراد بيروني را با پا بزنند به شرطي كه پاي ديگرشان بيرون از دايره نباشد . جاي دو تيم عوض مي شود همچنين اگر يكي از افراد بيرون را افراد داخل دايره به داخل دايره بكشانند وبا پا ، به پايش بزنند، دوتيم جاي خود را عوض مي كنند .
گل مشته :
گل مشته يا گل پوچ نوعي بازي است كه در شبهاي زمستان در اين منطقه رايج ا ين بازي از جمله بازيهاي مشترك بين زنان و مردان است وشركت كنندگان در ان را افراد بين سنين 7 تا 40 ساله تشكيل مي دهدند براي شروع بازي افراد به دو گروه مساوي تقسيم مي شوند هر گروه يك سرپرست وبزرگي دارد كه وظيفه اش هماهنگي افراد ونيز تقسيم و مخفي كردن گل بين افراد مي باشد ، سپس يك عدد نخود يا سنگريزه يا هر شي كوچك را بر مي دارد و يكي از افراد سرپرست تيم ها ان را به اين صورت به تيم مقابل مي فروشد مثلاً مي گويد: گل يا عدد پنج ، گل يا عدد 6 ، و به هر صورت بعد از اين كه مشخص شد كه گل پيش چه گروهي مي ماند سرپرست ان گروه با شيوه هاي خاصي براي گمراه كردن افراد تيم مقابل گل را در دست يكي از انان مخفي مي كند . سپس از تيم مقابل مي خواهد كه گل را پيدا كنند . تيم مقابل با استفاده از شيوه هاي مختلف سعي مي كنند كه گل را پيدا كنند بالا خره با چند بار خالي و پر كردن دست افراد عده اي از پوچ و عده را در جاي خود ثابت نگه مي دارند . اگر به كسي گفت هر دو دستت پوچ ولي گل پهلوي او بود يك امتياز از دست مي دهند ، واگر گل را از دستي خواست كه در ان بود يك امتيا ز به امتيازات تيم وي اضافه مي شود تا اينكه، يك تيم زود تر به عدد شماره 21 برسد . هر تيمي كه امتيازش زود تر به 21 رسيد برنده مي باشد . در ضمن در اخرين شماره پوچ كامل ندارد وحريف بايد مستقيماً گل را از يك دست خارج نمايد.
عروس بازي :
عروس بازي از بازي هاي مشترك بين دختر و پسر ها ي7 تا10 ساله است . در بازي كه بيشتر دو ي سه نفري بر گزار ميشود 5 عدد قلوه سنگ گرد ( به اندازه يك حبه قند ) را مي اورند و انگاه افراد با قرار دادن انها در كف دست وپرتاب به بالا سعي مي كنند كه با پشت دست تعداد بيشتري از انان را بگيرند . در اينجا هر كس كه تعداد بيشتري از انان رابگيرد اغاز گر بازي است ونفرات بعد به تعداد سنگهايي كه گرفته اند در رده هاي بعدي مي با شند .
براي شروع بازي ابتدا يكي از انان را با دست مي گيرد وبا پرتاب كردن به بالا سعي مي كنند كه يكي يكي انان را بر دارند ودر مرحله بعد انها را دوبه دو و در مرحله سوم سه به سه كه اول سه تا بعد يكي ومرحله چهارم هر چهارتا را با هم بر مي دارند مراحل ديگري دارد از جمله نوك زدن به زمين به تعداد ده بار برداشتن يكي و قراردادن ديگري بر روي زمين و در نهايت عبور دادن همه سنگها در حال پرتاب كردن يكي به هوا به زير كف يك دست ديگر خود كه با دو انگشت روي زمين ايستاده باشد .
بيج بيج :
اين بازي با تخم مرغ است كه در عيد نوروز بين پسران 7 تا 12 ساله رايج است . در اين بازي هر فرد يك يا چند تخم مرغ را همراه خود به محل بازي كه معمولا ًدر نقطه اي از روستا كه محل تجمع افراد است مي برد و با قرار دادن در شست خود از ديگران مي خواهد كه با تخم ـ مرغ خود به ان ضربه بزنند . در اينجا هركس تخم مرغش شكسته شد يك عدد تخم مرغ سالم به فرد مقابل مي دهد .
هدف از اجراي اين برنامه علاوه بر سرگرمي و تنوع ، گرد اوري تخم مرغهاي ديگران مي باشد و افراد چابك تر و با تجربه تر تخم مرغ بيشتري با خود به خانه مي برند .

 

1

مناطق حفاظت شده وشكارگههاي گلستان

منطقه حفاظت شده جهان نما
 

منطقه حفاظت شده جهان‏نما كه از نام يك دهكده ييلاقي در دامنة آن اقتباس شده است، در سال 1352 براساس مصوبه شوراي عالي حفاظت محيط زيست با وسعتي معادل 30650 هكتار به عنوان منطقه حفاظت شده اعلام گرديد. اين دهكده و دهكده‏هاي متصل به آن مانند سعدآباد محله، آب دره و غيره كه در درون منطقه حفاظت قرار گرفته‏اند، از سال‏هاي قديم محل گذران اوقات فراغت مردم گرگان بوده است. اين منطقه در ارتفاعات جنوب گرگان و جنوب شرقي كردكوي قرار گرفته است. پست‏ترين نقطه آن 600 متر و بلندترين نقطه آن 1068 متر از سطح دريا ارتفاع دارد.
پوشش گياهي منطقه به دليل شرايط آب و هوائي مناسب بسيار متنوع است، ولي متأسفانه در اثر دخل و تصرفات انساني و چراي مفرط و بي‏رويه دام‏ها و احداث جاده‏ها و امثالهم دچار تغييرات و مشكلات شده است. به طور كلي جامعه غالب گياهي منطقه عبارتند از: درختان پهن‏برگ همراه با علفزارها و بوته‏زار و گونه‏هاي ارس و درختچه‏هاي پهن‏برگ شامل راش، آزاد، زرشك، ممرز، سرخدار، كلاه ميرحسن، بلند بازو، نمدار، گل گاوزبان، كچف، ارس و درمنه.
از زيستگاه‏هاي عمده منطقه، تركت را مي‏توان نام برد كه بخشي از منطقه امن جهان‏نما را تشكيل مي‏دهد و زيستگاه عمده مرال شوكا، پلنگ، خرس، خوك وحشي و گرگ است. يكي ديگر از زيستگاه‏ها چلستان است كه در محدودة آن مرال، خرس، گرگ، پلنگ و قوچ و ميش و كل و بز يافت مي‏شود. البته گاو موزي‏كش و زيستگاه‏هاي اطراف آن منطقه مناسبي براي مرال، شوكا، خرس، پلنگ و ديگر گونه‏هاي جنگل‏زي است كه در جنوب آن قوچ و ميش زيست مي‏كند.
زيستگاه‏هاي قلقله، آق‏رضا، چكل‏گدا، لنده كوه، تالو، خوش دستي، لندو و مغزي از زيستگاه‏هاي كل و بز و قوچ و ميش است و در بعضي از قسمت‏هاي آن مرال نيز زيست مي‏كند. زيستگاه‏هاي شربت، كوليجال، سوته و گرمه توهم محل زندگي خرس، شوكا، مرال و پلنگ است و در قسمت‏هاي صخره‏اي آن كل و بز زيست مي‏كنند.
منطقه حفاظت شده جهان‏نما به علت كوهستاني بودن منطقه و پوشش بوته‏زاري و علفزاري در كنار درختزارهاي تنك، گونه‏هاي بسيار باارزشي از پرندگان را در خود جاي داده است كه در بين آن‏ها كبك دري، عقاب طلائي و هما نيز ديده مي‏شود. در جهان‏نما گونه‏هاي مختلفي از پرندگان مانند شكاري‏ها، لاشخورها، طرقه‏ها، جغدها، كبوترها، زنبورخورها، سسك‏ها، سعوها، عقاب‏ها، كلاغ‏هاي زرد پره‏ها و غيره را مي‏توان مشاهده كرد. پستانداراني مانند مرال، شوكا، كل، بز، قوچ، ميش، پلنگ، خرس، گرگ، راسو، شغال، خارپشت‏ها و دوزيستان نيز در منطقه يافت مي‏شود كه به علت شكار بي‏رويه، تعداد جمعيت آن‏ها شديداً كاهش يافته است.
چشمه‏سارهاي زيادي در داخل منطقه حفاظت شده و محيط‏هاي اطراف آن وجود دارد كه سرچشمه بسياري از رودخانه‏هاي بزرگ و كوچكي است كه به عنوان ذخاير منابع آبي محسوب مي‏شود كه به خارج از منطقه جريان مي‏يابند. در ذيل به تعدادي از رودخانه و چشمه‏هاي مهم منطقه حفاظت شده جهان‏نما اشاره مي‏شود:
رودخانه‏هاي سفيدرود، تركت، مغزي، چهارباغ.
چشمه‏هاي زيارت، مغزي، مارسنگ، اسبومرگاه، شاه‏پسند، تركت، حاجي‏آباد، گچيان، مراد چشمه، قل قله، وارا، خوش‏دستي، كلي چال، قورمه تو، پائيز بن، قلعه سرك.
آثار قديمي منطقه نيز عبارتند از: آب انبار، قبرستان‏هاي قديمي در كمرسرك و جلنيگ بلنيگ، امام‏زاده رضي و مرضيه در مرز غربي و برج رادكان غربي در غرب منطقه.

 

2013    

پناه‏گاه حيات‏وحش ميانكاله
 

اين پناه‏گاه مشتمل بر خليج گرگان، جزيرة آشوراده و شبه جزيرة ميانكاله است كه حدود هفت هزار هكتار وسعت دارد و به عنوان يكي از ذخاير زيست محيطي كرة زمين از سوي يونسكو به ثبت رسيده است.
پناه‏گاه ميانكاله، تنها بازمانده از مناطق نيمه مشجر سواحل درياي خزر است و بهشت آبزيان و پرندگان مهاجري است كه همه ساله در فصل زمستان از كشورهاي سردسير شمالي به سوي آن پرواز مي‏كنند و به زمستان گذراني مي‏پردازند. از انواع اين پرندگان مي‏توان اردك ماهي‏هاي وحشي، غاز، قو، فلامينگو (مرغ آتشين) و پليكان (مرغ سقا) را نام برد. پرندگان بومي مثل قرقاول، دراج و زنگوله بال هم در پيرامون آن زندگي مي‏كنند. از اين پناه‏گاه حيات‏وحش، مي‏توان ضمن استفاده‏هاي علمي ـ آموزشي، بهره‏برداري‏هاي سياحتي وسيعي به عمل آورد كه در حال حاضر نيز به طور محدود صورت مي‏گيرد.

 

1

موسيقي محلي (گلستان)

موسيقي محلي
 

موسيقي مردم تركمن در سيماي «اوزان»ها كه «بخشي» و «باغشي» هم گفته مي‏شوند، متجلي است. اوزان‏ها زبان گويا و روايتگر رنج‏هاي مردم خود هستند و كارشان ريشه عميقي در آيين شادماني و پرخواني (جادوپزشكي ـ موسيقي درماني) دارد. مي‏توان اوزان‏ها را پايه‏گذار و آفريننده همه آثار بنيادي موسيقي ترك زبانان دانست. به عبارت ديگر اوزان‏ها سوك، شادي و رزم و بزم اقوام ترك زبان را با واژگاني ساده و آهنگ‏هايي موزون و دلنشين بيان مي‏دارند. نامدارترين «اوزان» در فرهنگ تركي روزگار پس از اسلام، شخصيتي به نام «قورقودآتا» يا «دده قورقود» است. امروزه نسل بعدي اوزان‏ها را در تركمن صحرا «باغشي» يا «بخشي» مي‏نامند. بخشي به كسي اطلاق مي‏شده است كه خط اويغوري را مي‏توانسته به خوبي بخواند و گمان مي‏رود واژه «بخشي» قدمتي بيش از 250 تا 300 سال نداشته باشد.
قوم تركمن به خاطر سركوب‏هاي مكرر از سوي خان‏ها، زمينداران منطقه و دولت مركزي كه در مورد آنها اعمال مي‏شد، هيچ وقت نمي‏توانستند خواسته‏هايشان را صريح بيان كنند، براي همين با موسيقي خواست خود را بازگو مي‏كردند و شايد به همين دليل است كه موسيقي تركمني يكي از تجريدي‏ترين و در نوع خود پيچيده‏ترين انواع موسيقي در نواحي مختلف ايران است.
بخشي تركمن در همه جا كه باشد، با دوتار و آدواز، از تاريخ قوم خويش مي‏گويد. بخشي‏ها حرف‏هاي زيادي براي گفتن دارند و شايد به همين دليل است كه «رقص» برخلاف ساير اقوام، در ميان تركمن‏ها جاي چندان ويژه‏اي ندارد.
بخشي تركمن حتي در عروسي‏ها و مجلس‏هاي شادي نيز سخن از زندگي و تاريخ حماسه بار خود مي‏گويد، حرف مردم خود را، اما شاد نمي‏گويد، با غرور و استوار مي‏گويد. تداوم اين موسيقي از طريق مجلس عروسي با وجود تضاد و تفاوت ظاهري ميان محتواي آن و مراسم عروسي، خود نشان‏دهنده ويژگي و پيچيدگي خاصي است كه در فرهنگ و سنت‏هاي تركمن موجود است.
موسيقي تركمني (كه تعداد نغمه‏هاي آن بالغ بر 500 آهنگ است) براساس چهار مقام اصلي، يعني «مخمس»، «تشنيد»، «غثريق لار» و «نوايي» است. اين مقام‏ها در چهار شيوه يا سبك مختلف و در نواحي يا تيره‏ةاي خاص قابل اجرايند. اين چهار سبك را مي‏توان به صورت «گرگان يولي» كه نسبت به ساير شيوه‏ها ساده‏تر است، «دامانايولي» كه بيشتر به شيوه اجراي تركمن‏هاي خراسان نيز معطوف است و از شيوه گرگان يولي بيشتر است، «ماري يولي» و «خيوه يولي» نام برد.
متون آوازهاي تركمني نيز به دو دسته تقسيم مي‏شود: دسته اول شامل داستان‏هاي منثور و منظوم از قبيل «زهره و طاهر»، «غريب و شاه صنم»، «زين‏العرب»، «صياد و همراه»، «يوسف و احمد»، «كوراوغلي» و ... كه متن اين داستان‏ها به زبان تركي و با داستان‏هاي اجرا شده توسط عاشيق‏هاي آذربايجان يكسان است. دسته دوم شعرهاي برگرفته از شاعران كلاسيك تركمن چون «مختوم قلي فراغي»، «قرباندردي ذليلي»، «آنه قليچ مأتابي»، «ملانفس»، «مسكين قليچ» و ... است. شعرهاي ديگري هم در آوازها خوانده مي‏شوند كه سروده شاعران گمنام تركمن است.
در موسيقي تركمني دو تار مهم‏ترين ساز است. اين ساز را چون از قديم از چوب درخت توت مي‏ساختند «توت تار» و به خاطر خشك كردن چوب در تنور «تامديده» و به علت استفاده از دو سيم روي آن «دوتار» مي‏ناميدند. البته در قديم وترهاي دوتار از جنس ابريشم تابيده شده بود، اما امروزه از سيم فولادي استفاده مي‏شود.

 

2032

1

زبان وگويش رايج

زبان
 

زبان‌هاي رايج در اين استان عبارت‌اند از فارسي، مازندراني، زابلي. كتولي و تركمني. فارسي‌زبان‌ها در مركز استان سكونت دارند. مازندراني‌ها در شهرهاي غربي (كردكوي - بندرگز - نوكنده) و روستاهاي غربي استان(حد فاصل شهر گرگان تا مرز استان مازندران) كتولي‌ها بيشتر در اطراف شهرستان علي آباد كتول و تركمن‌زبانان در بخش شرقي و شمالي استان سكونت دارند.

1
X