به وبلاگ ايران نگين درخشان كشورهاي قاره آسيا خوش آمديد

شهر تاريخي جيزد

بقاياي محوطه جيزد در جنوب روستاي اكبرآباد در ۱۲ كيلومتري جاده رشتخوار به خواف قرار دارد. بقاياي اين شهر در محل به قلعه كهنه جيج مشهور و در حقيقت همان شهر جيزد است كه بنا بر نوشته فصيحي خوافي در زلزله مهيب سال ۷۳۷ هجري ويران شد. امروزه از خيل ابنيه شهر جيزد تنها تپه ماهورها، بخشي از ارگ و حصار شهر و برج‌ها‌ي اطراف با وسعت ۳ كيلومترمربع بر جاي مانده است همچنين پيرامون اين شهر خندقي نيز حفر شده است.

1

اقوام وزبان شهر هاي ايران

جمعيت ايران مطابق سرشماري سال ۱۳۸۵ بيش از ۷۰٬۴۷۲٬۰۰۰ نفر است. بيش از نيمي از جمعيت ايران را جمعيت فعال تشكيل مي دهد و در حدود 39/5 درصد كل جمعيت ايران زير ۱۴ سال سن دارد.

بدين ترتيب، جمعيت ايران از نظر تركيب سني جزو جوان ترين جمعيت ها در ميان كشورهاي دنياست.

از جايي كه ايران بر سر راه آسياي مركزي، تركيه و كشورهاي غربي قرار گرفته است،‌ متشكل از اقوام متعددي است كه همگي با داشتن حقوق برابر به صورت آزادانه در اين سرزمين زندگي مي كنند.

از ميان اصلي ترين اقوام ايراني مي توان فارس ها، كردها، لرها، بلوچ ها، بختياري ها، ترك هاي آذري، تالشي ها، تركمن ها، قشقايي ها و عرب ها را نام برد. البته با توجه به گستردگي و تنوع اقوام در كشور ايران، اقليت هاي قومي و گروه هاي نژادي كوچك تري نيز در ايران زندگي مي كنند.

مطابق قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، زبان و خط رسمي كشور ايران، زبان و خط فارسي است.
اما با توجه به اين كه ايران كشور بسيار پهناوري است و اقوام متعددي در آن زندگي مي كنند، بيش از ۷۵ زبان و گويش در كشور رواج دارد. عمده ترين گويش هاي زباني در كشور ايران را فارسي، تركي آذربايجاني، كردي، تركمني، گيلكي، مازندراني، خلجي، تالشي، لري، بختياري، عربي، بلوچي، لكي، ديلمي، تاتي، ارمني، آشوري، مندايي، گرجي، عبري و كلداني تشكيل مي‌دهند.
براساس اصل پانزدهم قانون اساسي ايران، كتاب هاي درسي نيز در كشور ايران بايد با زبان و خط فارسي تدريس شوند. ولي استفاده از زبان‌هاي محلي و قومي در مطبوعات، رسانه‌هاي گروهي و تدريس ادبيات آنها در مدارس، در كنار زبان فارسي آزاد است.

1

معماري پيچيده و پيشرفته

معماري حمام عليقلي آقا شبيه معماري ديگر حمام‌هاي تاريخي و اصيل ايراني است. وقتي كسي وارد حمام مي‌شود، از دالاني نسبتاً دراز و پيچ در پيچ گذر مي‌كند تا به بينه برسد. بينه، در گذشته جاي لختي نشستن بود تا واردين كم كم به هواي گرم و مرطوب عادت كنند و به قول قدما نچايند! آرام كه مي‌گرفتند، لباس‌ها را درمي آوردند و راهي گرمخانه مي‌شدند.
ميان بينه و گرمخانه، فضاي ديگري بود به نام «ميان در». در آن جا، يكي دو سكو براي انداختن لنگ قرار داشت و راهروي بلندي هم از آن منشعب و به آبريزگاه (دستشويي) ختم مي‌شد. فضاي بعدي، گرمخانه بود؛ جاي سر و تن شستن. خزانه يا خزينه كه به عبارتي آب انبار حمام بود، درگرمخانه قرار داشت. حمام‌ها دو خزانه آب گرم و آب سرد داشتند و در حمام‌هاي بزرگ تر، يك خزانه آب ولرم هم به اين دو افزوده مي‌شد. گاه نيز حمام داراي چال حوض (استخر) بود تا وسيله شنا و آب تني مردم برقرار باشد.استخر حمام عليقلي آقا بويژه از نظر عمق وسعت و فواره‌هاي زيبايي كه در ميان ستون‌هاي محاط برآن تعبيه كرده‌اند و شاه نشين‌هاي دو سوي استخر زيبا و جالب توجه است. حالا بايد ديد آب و هواي حمام چگونه گرم مي‌شد؟ به كانون آتش حمام «تون» مي‌گفتند. در اين جا آب را در ديگ بزرگي به نام ديگ هفت جوش كه تركيبي از روي و مس و قلع و سرب و چند چيز ديگر بود، مي‌ريختند و زيرش آتش مي‌افروختند. اين ديگ در برابر حرارت زياد، مقاوم بود. همچنين گرما را در خود نگاه مي‌داشت و دير به سردي مي‌گراييد.

 
آتش زير سنگ هفت جوش، دود و دم زيادي را به وجود مي‌آورد كه از آن براي گرم كردن هواي حمام بهره مي‌بردند. دود و آتش را به تونل‌هايي كه زير كف حمام ساخته بودند و «گربه رو» مي‌خواندند، هدايت مي‌كردند و بدين وسيله سنگ كف حمام و در نتيجه هواي حمام گرم مي‌شد. در ساختمان‌هاي امروزي، اين كار را شوفاژ انجام مي‌دهد. وقتي آب بر كف گرم شده حمام مي‌ريخت، بخار زيادي بلند مي‌شد و فضاي سوناگونه‌اي بوجود مي‌آمد.
نور حمام نيز در روز از سقف و در شب با پيه سوز تأمين مي‌شد. در طاق‌هاي گنبدي حمام، شيشه‌هايي به نام «جامخانه» قرار مي‌دادند كه محدب بود. بدين ترتيب، نور از آنها به درون مي‌تابيد، اما كسي نمي‌توانست از پشتشان درون حمام را ببيند.
 
در برخي شهرها و محله‌هاي بزرگ تر، حمام‌ها، دو بخش جداگانه مردانه و زنانه داشتند. در غير اين صورت، حمام در برخي روزهاي هفته مردانه بود و در روزهاي ديگر زنانه. گاه نيز از ابتداي شب تا صبحگاه مردانه بود و در طول روز زنانه تا غسل واجب مؤمنان زايل نشود. اما حمام عليقلي آقا داراي بخش مستقل زنانه است كه در آن از كوچه‌اي ديگر باز مي‌شود. تمام بخش‌هاي اين حمام داراي كاشيكاري، گچبري و نقاشي‌هاي ديواري چشم‌نواز است.

1

* محوطه تاريخي وليران

اين محوطه تاريخي متعلق به دوره اشكاني و ساساني است، كه در كاوشهاي باستان شناسي 1385 بقاياي قلعه اي متعلق به دوره ساساني و گورستاني متعلق به دوره اشكاني در آن كشف شد. به گواه يافته هاي تاريخي، بسياري از ظروف سفالي و فلزي يافت شده در اين منطقه در نوع خود بي‌نظير هستند.

1

*برج يادمان شيخ شبلي

بناي هشت ضلعي شبلي كه در ارتفاعات اطراف و مشرف به شهر دماوند قرار گرفته است،يادگاري از قرون 4 و 5 هجري است. اين برج آرامگاهي ساده و هشت ضلعي با تزئينات و آجر كاري و نماي سلجوقي و ملقب به "ابوبكر دولف بن ججدر شبلي" است. وي در برهه‌اي از زمان كه دقيقاً مشخص نمي‌باشد از طرف حاكم طبرستان به امارت دماوند منسوب شده بود.

1

* بام ايران

مهمترين ويژگي و شهرت شهر دماوند قرار گرفتن مرتفع ترين قله ايران كوه دماوند با ارتفاع متر در اين منطقه است كه صعود به آن آرزو و علاقه هر كوه نوردي است. در واقع تمامي نقاط شهري و روستايي دماوند در ميان كوهها و دره ها و تپه ماهورها قرار گرفته است.
علاوه بر طبيعت بي‌نظير رشته كوههاي اطراف دماوند، اين منطقه از تنوع بي نظير گونه هاي مختلف گياهان دارويي برخوردار هستند.

1

* مسجد جامع دماوند

در مركز بافت قديم شهر دماوند در محله قاضي، مسجد جامع دماوند يكي از قديمي ترين مساجد تاريخي استان تهران و نخستين مساجد ساخته شده در قرن 5 هجري واقع شده است.در هنگام ورود به مسجد دو سنگ نوشته يكي فرمان شاه عباس صفوي و ديگري تاريخ طاعون ثبت شده است. اين مسجد در سال 1314 به فهرست آثار ملي ايران پيوسته است.

1

چهار طاقي آتشكده آذرگشنسب

دومين اتاق (يز شن ـ گاه) است كه در آن اتش را وقتي براي نيايش در معرض ديد نيست شعله ور حفظ مي‌كردند. حياطها، باغها، انبارها، سكونتگاههاي موبدان و اتاقهاي خزانه ي جايگاه مقدس فضاهاي ديگر آتشكده هستنداز جلو ايوان جنوبي به چهار طاقي يعني مركز جايگاه مقدس از آجر ساخته شده است.
بخش مركزي از يك اتاق مربع شكل با اضلاع هشت متر كه زماني داري سقفي گنبدي بوده است تشكيل مي‌شود در هر ضلع اتاق يك طاق عريض قرار دارد كه بنا به همين دليل نيز چها طاقي خوانده مي‌شود. دور اين اتاق مركزي يك دالان امتداد پيدا مي‌كند كه زماني به وسيله نرده‌هاي باريكي از اتاق مركزي مجزا بوده است.
در اين اتاق مراسم نيايش بجا مي‌آمده است يك گود چهار گوش در كفي از هشت رديف آجر ايجاد شده كه در آن آتشدان قرار مي‌گرفته و چهار سكو با حفره‌هايي براي قرار دادن نوشابه اي كه در مراسم نيايش نوشيده مي‌شده قرار داشته است.

1

دهانه كوه زندان سليمان

در ارتفاع 65 متري اين كوه ديواري مانند كمربند پس از حفاري مشاهده شده كه طول اين ديوار در حدود 800 متر است در همين ارتفاع آثار و بقاياي ساختماني زيادي كه همگي از سنگ ساخته شده و به انضمام دروازه ورودي كه در سمت جنوب كوه مشرف بر جاده با پله‌هاي عريض سنگي واقع شده كه بسيار جالب توجه است.
ارتفاع هر يك از پله‌هاي فوق به طور متوسط 40 سانتيمتر است هنگام خاكبرداري از قسمت شرقي اين كوه تعداد سه تمبوشه‌ي سفالي و نسبتا طويل به دست آمد كه آب را به زمين‌هاي اطراف هدايت مي‌كرده، و اين خود دليل بر آن است كه در اين محل درياچه اي بوده است شبيبه درياچه تخت سليمان كه به مرور ايام خشك گرديده. طول هر يك از ان تمبوشه‌هاي مزبور به 35 تا 40 سانتيمتر مي‌رسد.
چندي پيش در اثر خاكبرداري از دامنه شرقي همين كوه خمره نيمه شكسته اي مشاهده شد، كه داخل آن جسد جمع شده كودكي را نشان مي‌داد، و اين خود تا اندازه اي سابقه ي چند هزار ساله اين محل، و قومي ‌را كه در اين محل اسكان داشته اند را براي ما روشن مي‌كند.
در دوران ماقبل تاريخ زياد مرسوم بوده كه كودكان خود را پس ازمرگ در خمره گذاشته و سپس دفن كنند. البته نظير اين عمل بر حسب اتفاق بسيار نادر و در زمان هخامنشيان هم اجرا مي‌شده، ولي نمي‌توان جسد فوق را به آن‌ها نسبت داد. زيرا آثار ديگري كه نسبت اين جسد را به هخامنشيان بدهد، تا كنون به دست نيامده است در بدنه اين كوه نيز هنگام حفاري مقدار زيادي خمره‌هاي شكسته بويژه تكه سفال‌هاي بدون لعاب ديده شد كه همگي جمع آوري گرديد.

1

كوه بلقيس

كوه بلقيس در هشت كيلومتري شمال شرقي تخت سليمان با دو قله بلند با ارتفاع ۳۲۰۰ متر و ۳۶۵۵ متر در ادامه سلسله كوههاي شرق درياچه اروميه واقع شده، روي قله جنوبي استحكامات و قلعه تخت بلقيس قرار دارد.
ساختمان قلعه كاملا مدور واز سنگ بنا شده. لذا مي‌توان تصور كرد كه از اين بنا به عنوان برج ديده باني استفاده مي‌شده. بين دو قله كوه درياچه بسيار زيبايي كه از ذوب شدن برف كوه‌ها بوجود آمده در بيشتر ماههاي سال قابل مشاهده است هر چند در سالهاي اخير به جهت كمي‌بارش تابستانها آب درياچه خشك مي‌شود.
قلعه تخت بلقيس در سال ۱۹۵۹ توسط فون دراوستن مورد بررسي قرار گرفت وبعد از آن همه ساله توسط هيئت باستان‌شناسي مورد بازديد قرار گرفت ودر سال ۱۹۶۶ و ۱۹۶۹ به وسيله ديتريش هوف بررسي و مساحي شد.

1

برج هاي خرقان

 

برج هاي خرقان كه فقط تو كتاب هاي درسي ديده بوديمش هم سر راهمون بود و تصميم گرفتيم يه سر به اين ۲تا برج قديمي و زيبا بزنيم. همراهان من تو اين سفر دوستم سعيد، آرمين (برادرزاده سعيد) و خواهرزاده ام نيما بودن.

شما اگه تاكستان رو به سمت همدان ادامه مسير بديد سر راهتون به آبگرم ميرسيد (توصيه مي كنم براي شنا يه سر به آبگرم معروفش هم بزنيد) همون ورودي شهر سمت راست يه جاده فرعي آسفالته با تابلوي "روستاي حصار ولي عصر" وجود داره كه بايد مسيرتون رو به اون سمت عوض كنيد. توي قسمتي از مسير با رودخونه خررود كه مثل مار تو اون دشت پيچ مي زنه هم مسير شديم و بعد از حدودا ۳۰ كيلومتر به روستاي حصار ولي عصر رسيديم. به محض خروج از روستا منظره زيبا و با عظمت برج هاي خرقان كه در يك كيلومتري اين روستا هستند شما رو تحت تاثير قرار ميده. طبق تحقيقاتي كه كرده بودم مي دونستم كه اين برج ها آرامگاه دو تن از بزرگان دوره سلجوقي به نام هاي "ابو سعيد بيجار" و "ابو منصور ايلناي" هست. و اينكه براساس متن كوفي موجود در اين بنا (كه ما نديديمش) اين برج در سال 460 هجري قمري ساخته شده و نخستين بنا با گنبد دوپوش غير مخروطي اسلاميه.

از اين حرفاي جدي و قلمبه كه بگذريم خبر خوب اينه كه خوشبختانه دور تا دور محوطه برج ها رو به ارتفاع يك متر ديواركشي كردن و براي وروديش در گذاشتن و حتي يه اطاق نگهباني هم درست كردن، و از همه مهمتر مسير رسيدن تا برج ها هم سنگفرش شده. البته وقتي ما رفتيم كسي اونجا نبود و در هم باز

 

اين دو تا برج شكوهمند آجري با فاصله تقريبا ۳۰ متر از همديگه خودنمايي مي كنن. البته بگم چون ما به سمت جنوب وايساديم سمت برج ها برعكسه، يعني برج سمت راست برج غربي و سمت چپ برج شرقي هست.

برج شرقي كه عكسش رو پايين مي بينيد با ارتفاع تقريبا 15 متر و قطر 11 متر با طرحي هشت ضلعي رو يه پايه سنگي بنا شده و ضخامت ديوارهاي برج به 60 سانتي متر مي رسه.

جالبه بدونيد كه اين دو برج همزمان درست نشدن و برج غربي سال 486 هجري قمري يعني ۲۶ سال بعد از برج شرقي به پايان رسيده ولي خوب از نظر طرح و نقشه مثل برج قديمي تره است با اين تفاوت كه يه پله كان مارپيچ داره و حدود نيم متر ارتفاعش بيشتره و كشيده تر به نظر مي رسه.

خوشبختانه درب برج غربي هم باز بود و تونستيم از داخل برج غربي هم ديدن كنيم. شما ميتونيد ورودي همون پله كان مارپيچ كه بالا گفت رو سمت چپ عكس ببينيد (همون كه

يه ذره هم خودمو تحويل بگيرم، بابا منم بودم خوب

با توجه به اينكه اين برج ها تو زلزله ويرانگر تيرماه سال 81 آوج به شدت آسيب ديده بودن سازمان ميراث فرهنگي و صنايع دستي استان قزوين اقدام به مرمت اين برج ها كرده و همونطور كه مي بينيد كار مرمت برج شرقي تقريبا تموم شده و برج غربي در بعد از بازديد كامل اين برج ها رفتيم سراغ غار عجيب و زيباي قلعه كرد

1
X