در دره اي نسبتاً پهناور جاي گرفته است. اين شهر به ويژه در بهار و پاييز آب و هوايي خوب خرم دارد. پيشينه شهر به دوران صفويه بر ميگردد.سليمان خان اردلان، والي كردستان در روزگار شاه صفي در سال 1046 ه.ق. آن را ساخته است. موزه سنندج
«شهر سنندج، مركز شهرستان سنندج و استان كردستان، با پهناي نزديك به 30 گيلومتر مربع، در جنوب استان كردستان، در مسير راه آسفالته ي اصلي مياندوآب- كرمانشاه و زنجان – كرمانشاه، در 35 درجه و 19 دقيقه پهناي شمالي و 46 درجه و 59 دقيقه و 45 ثانيه درازاي خاوري نسبت به نيمروز گرينوچ قرار دارد.»1
نام شناسي
«درباره ي نام گذاري آن، مي گويند چون در در درون شهر تپه اي وجود دارد و دژ مهمي كه از لحاظ نظامي از جايگاه ويژه اي برخوردار بوده، بر روي آن قرار داشته است؛ به سه دژ يا سنه دژ شهرت يافته و در گذر زمان، سنه دژ به سنندج تبديل يافته است.»2
«هيچ يك از جغرافيا نگاران اسلامي اين شهر را به اين نام در آثار خود ننوشته اند. به گفته ي اين خرداد به وقدامه، در گذشته به جاي شهر كنوني سنندج، شهري به نام سيسر وجود داشته است، به باور ياقوت حموي اين واژه در فارسي به معني سي سر است.شايد به مرور زمان اين نام به سنه تغيير يافته است»3 البته «مجاور سي سر،محلي به نام صد خانيه(صد خانه) بوده كه احتمالاً به مرور زمان به سنه، تغيير يافته است.»4
«سنندج قبلاً سانان دژ نام داشته كه سان به كردي به معناي خان و دژ فارسي، پس به معناي دژخان مي باشد.نام سنه نيز در برخي از كتابهاي تاريخي به جاي سنندج ذكر شده است.
نام شهر سنندج از سنه دژ گرفته شده و سنه هم گفته ميشود.دژ به معناي قلعه و سنه دامنه ي كوه، چون شهر در دامنه ي كوه قرار گرفته، معروف به قلعه اي در كنار كوه بوده و به مرور با تبديل حرف "ژ" كردي به "ج" عربي از "سنه دژ" به "سنندج" تبديل شده است.»5
كوه ها
سنندج در ميان كوههاي :1)گردي بريان به بلندي 1923 متر.2)كچك رش به بلندي 1773 متر
3)چشمه آقائي به بلندي 2250 و 4)آبيدر بزرگ به بلندي 2250، جاي گرفته است.
رودها
رود هميشگي قشلاق از كوههاي شمال خاوري سنندج سرچشمه گرفته و از سه كيلومتري خاور سنندج مي گذرد و به گاو رود مي پيوند.
آب و هوا
نسبتاً سرد و نيمه خشك، بيشترين درجه گرما در تابستانها 38 درجه بالاي صفر و كمترين درجه در زمستانها به 25 درجه زير صفر و ميزان ريزش باران سالانه به طور متوسط در حدود 500 ميلي متر مي باشد.
جمعيت
سنندج دومين شهر بزرگ كرد نشين ايران است.«جمعيت شهر سنندج در سال ۱۳۳۵ برابر با ۴۰،۶۴۱ نفر با ۷،۹۰۰ خانوار بودهاست.»6 «در سال ۱۳۴۵ جمعيت شهر به ۵۴،۵۷۸ نفر و ۱۵،۱۰۶ خانوار رسيدهاست. نرخ رشد جمعيت در اين دوره ۲٫۹۹ درصد بودهاست كه در مقايسه با نرخ رشد ساير مراكز استانها در كشور نرخ رشد بالايي ميباشد. براساس سرشماري عمومي نفوس و مسكن سال ۱۳۸۵ خورشيدي، جمعيت شهر سنندج در اين سال بالغ بر ۳۱۱٬۴۴۶ نفر بوده كه از اين تعداد ۱۵۹٬۱۲۷ نفر مرد و ۱۵۲٬۳۱۹ نفر زن بودهاند. همچنين تعداد خانوارهاي ساكن اين شهر، ۸۱٬۳۸۰ خانوار بودهاست.»7
راهها
1)راه اصلي به سوي شمال باختري شهر سقز به درازاي 193 كيلومتر از 87 كياومتري اين راه، راهي اصلي به درازاي 55 كيلومتر به سوي شمال خاوري تا بيجار امتداد دارد كه تا شهر زنجان همچنان ادامه دارد.
2) راه اصلي به سوي خاور تا شهر قروه(؟) به درازاي 87 كيلومتر، از همين راه سنندج به درازاي 165 كيلومتر تا مركز استان همدان متصل است.
3)راهي به سوي باختر كه 160 كيلومتر تا شهر مريوان فاصله دارد.
4)راه اصلي به سوي جنوب تا شهر كرمانشاه كه درازاي 130 كيلومتر دارد.»(شناخت شهرهاي ايران.رويه 533)
نماي شهر
خيابان هاي اصلي و قديمي آن، از دو خيابان عمود بر هم تشكيل شده كه با جهت شمالي-جنوبي و خاوري-باختري در ميدان انقلاب در مركز نخستين شهر به همديگر مي رسند. شوند پيدايش شهر دره طبيعي و مدور آن است كه براي فرمانروايان محلي، همچون سنگري مناسب در برابر بيگانگان به شمار مي رفته است. محله هاي قديمي شهر مانند قطارچيان،آقا(آغا) زمان، جورآباد،قلعه چهارلان،چهارباغ، پيرمحمد گله خان، از چهار سوي گسترش يافته اند.
پوشاك بومي
امروزه به شوند گسترش پيوند با ديگر شهرهاي كناري،كمتر از پوشاك بومي و محلي استفاده ميشود.
«لباس مردها در اين منطقه شامل نيم تنه به نام "چوخه" و يك شلوار گشاد كه دهانه ي مچ پاي آن تنگ است به نام "رانك" استفاده مي نمايند و نيز از لباس ديگري كه اصطلاحاً به كردي، "ملكي" ناميده ميشود؛ استفاده مي نمايند كه داراي نيم تنه بدون يقه است كه از پايين نيم تنه تا بالا به وسيله دكمه بسته ميشود. اما لباس زنان در اين منطقه شامل پيراهني بلند پوپك يا پولك ها و قباي بلند و روسري كه بر خلاف لباس زنانه در ساير مناطص كردستان، لباس زنهاي سنندح فاقد شال است.»8
آثار باستاني و جاذبه هاي گردشگري
1)خانه تاريخي خسرو آباد: اين عمارت كه يكي از باشكوه ترين كاخهاي زمان خود بوده است به دستور امان الله خان در سال 1227 ه.ق براي پسرش خسرو خان احداث نموده.اين عمارت كه هنرهاي ظريف و زيباي معماري دوران خود را به نمايش مي گذارد و به شوند گذر زمان،در حال نابودي است.
خانه تاريخي خسرو آباد
2)مسجد جامع(دارالاحسان): اين مسجد در سال 1335 ه.ق. به كوشش امان الله خان اردلان،والي سنندج، و به دست معماران و كاشي سازان اصفهاني ساخته شده است.مسجد جامع داراي يك شبستان بسيار بزرگ با 35 گنبد بر روي 24 ستون سنگي استوانه اي جاي دارد.دو مناره بلند و كاشي كاري شده از جمله بخشهاي گوناگون مسجد به شمار مي رود.
3)موزه سنندج: ساختمان موزه متعلق به ملالطف اله شيخ الاسلام و مربوط به دوره قاجار است.اين ساختمان اكنون تبديل به موزه ي سنندج شده است.نشان گر معماري بسيار زيبا و مستحكم دوران خود مي باشد. به ويژه ظرافت و دقت عمل در ساختن در و پنجزه هاي اين عمارت، بسيار ديدني و پسنديدني است.
4)منزل مشير ديوان: اين عمارت از زيباترين بناهاي سنندج است.
5)پل قشلاق: نخست به دستور امان الله خان ساخته شد كه به شوند فرسودگي در سال 1286 ه.ق به دستور ميرزا محمد رضا وزير كردستان، كوبيده و از نو ساخته شد. اين پل داراي هفت دهنه مي باشد و هم اكنون نيز پا بر جا است.
6)خانه تاريخي احمد زاده: اين خانه تاريخي متعلق به دوره قاجاريه، در شهر سنندج با 800 متر مربع زير بنا در بلوار نمكي، محله آغا(آقا) زمان جاي گرفته است و شامل سه اشكوب(طبقه) و داراي تزئينات آجركاري مي باشد و با داشتن مجور قانوني و امكاناتي همچون آب، برق ،گاز، تقلن، جاده دسترسي و مشرف بودن به بناهاي تاريخي، آماده بازسازي است.
قالي بافي در سنندج
قالي بافي در سنندج رواج دارد، قالي هاي آن بسيار ظريف و به گونه تكپود با گره متقارن بافته ميشوند.از قاليهاي قديمي اين شهرستان انواع بته جقه ها را مي توان نام برد مانند بته جقه چاركي، جقه دو گره اي، جقه توپي و نقشهاي ديگري بنام گل ميرزا علي، گل و بلبل.نقشه هاي كنوني قالي بافي در سنندج سه ترنج، كلاه فرنگي و ماهي در هم را شامل مي شود.در زير نمونه اي از قالي هاي اين شهر نمايش داده شده است:
چهارمحال و بختياري:
گردشگري روستايي در روستاهاي چون آتشگاه، اورگان، دزك، دهچشمه و....
سفر به چهار محال و بختياري از جاده رابط خوزستان به اين استان هم چندان طول نميكشد، اما دشتهاي استان در نيمه بهار زيباترند؛ چون لالههاي واژگون و اشكريز در اين ماهها باز ميشوند.
چهارمحال و بختياري در بلندترين بخش از رشته كوه 1200 كيلومتري زاگرس قرار گرفته است. پيشنهاد ميكنم حتي اگر در نوروز نميتوانيد به اين استان برويد، براي تجربه زندگي بومي و بكر بويژه در روستاهاي اين استان، حداقل در تابستان به آن سفر كنيد چون هواي آن در تابستان هم مطبوع و بهاري است.
چهارمحال و بختياري:
گردشگري روستايي در روستاهاي چون آتشگاه، اورگان، دزك، دهچشمه و....
سفر به چهار محال و بختياري از جاده رابط خوزستان به اين استان هم چندان طول نميكشد، اما دشتهاي استان در نيمه بهار زيباترند؛ چون لالههاي واژگون و اشكريز در اين ماهها باز ميشوند.
چهارمحال و بختياري در بلندترين بخش از رشته كوه 1200 كيلومتري زاگرس قرار گرفته است. پيشنهاد ميكنم حتي اگر در نوروز نميتوانيد به اين استان برويد، براي تجربه زندگي بومي و بكر بويژه در روستاهاي اين استان، حداقل در تابستان به آن سفر كنيد چون هواي آن در تابستان هم مطبوع و بهاري است.
جاذبه هاي طبيعي چهارمحال و بختياري
برد گوري ها بردگوري ها (سنگ گبري ها) قديمي ترين آثارسنگي استان مي باشند كهبه دوره ي ماد تا پايان دوره ي ساسانيان تعلق دارد . در دين زردتشت به علت اعتقادبه مقدس بودن خاك از دفن كردن اجساد خودداري نموده و آنهارا در محفظه هاي از سنگ كه استودان ( استخواندان ) ناميده ميشود ودر اصطلاح بختياري به آنها بردگوري ( سنگ گبري ) اطلاق مي شود ، قرار مي دارند . در خطه بختياري در دل صخرهها ويا سنگهاي عظيم فضاهايي با متوسط طول 30/3 و ارتفاع 20/1 متر ايجاد مي كردند كه داراي ريچهاي مربع شكل و گاهي در سنگي بوده اند اين آثار به گونه اي تكي و يا چند تايي حفر گرديده و بيانگر فرهنگ تدفين در طول بيش از 1500 سال در منطقه و نفوذ مذهب زر تشت و پيروان آن در اين خطه هستند. نقوش برجسته سنگي شيرين او و الگي در روستاي بازفت مربوط به دوره اليما ييان . طاق سنگي ها مجموعه طاق هاي سنگي جونقان كه به خان اوي به معني كاروان سراي آبي معروف و در گويش تركي محلي خان اوي بمعني خانه خان است در فاصله ي 8 كيلومتري جنوب جونقان و در ابتداي دره ي تنگه ي دركش وركش (مسير شهركرد – اردل) با شيوه اي خارق العاده به صورت خشكه چين و با استفاده از روش نخ كشي به شكل گهواره اي باز با نماي هلالي ساخته شده و از اهميت خاص برخوردار است. اين طاقهاي قوسي تا عمق 7 متر ارتفاع دو و نيم متر و عرض سه متر ساخته شده كه طي قرون متمادي در برابر زلزله هاي فراوان و ساير عوامل طبيعي تخريبگر مقاومت نموده است .اين اثر در مدخل راه باستاني تنگ دركش وركش به عنوان كاروانسرا-پاسگاه-راهدارخانه جادهاي مورد استفاده قرار مي گرفته قدمت اين بنا در زمان ساساني تا ايلخاني بوده است. پل خداآفرين:گذرگاه سنگي تراشيده شده معروف به پل خدا آفرين در منطقه بازفت. كتيبه بكان : دردوره قاجار درسال1326 ه.ق دراثرشيوع بيماري وبا خوانين بختياري به دره اي مرتفع بنام بكان درنزديكي جونقان پناه برده وكتيبه اي كه بيانگر شيوع وبا از اصفهان به چهارمحال بوده نگاشتند. نقوش برجسته شيرنو نقش3پيكر انساني(نقش حاكم بانيزه نشسته بروي چهارپايه و 2 وزير)دردره شيرينو(شيرين آب)به فاصله3كيلومتري روستاي موري از توابع بازفت شهرستان كوهرنگ متعلق به دوره اليماييان. كتيبه هاي سنگي رخ متن كتيبه بر دامنه شمالي گردنه رخ كه راه باستاني اصفهان-خوزستان از اين مكان مي گذشت حك گرديده كه قصد شاه عباس دوم صفوي جهت اتصال سرچشمه كارون به سرچشمه زاينده رود با شكافتن كوه كاركنان در كوهرنگ درسال 1062 ه.ق ب را عنوان مي كند. كتيبه هاي مشروطيت اين كتيبه از دو قسمت مجزا تشكيل شده ولي متن آنها بهم پيوسته است اين كتيبه بدستور سردار ظفر بختياري در محل تفرجگاه پير غار روستاي ده چشمه شهرستان فارسان به فاصله 40 كيلومتر ي شهركرد ساخته شده است متن آن مجملي از واقعه مشروطيت و نقش سرداران وسواران بختياري در آن واقعه ملي است كتيبه اول اين گونه شروع مي شود: چنين گويد حاجي خسرو خان سردار ظفر كه در سنه 1324 آزادي خواهان ايراني از مقام سلطنت تقاضاي مشروطه نمودند مظفرالدين قاجار طاب اله ثراه حكم مشروطيت را دست خط و بعد از اندك زماني به رحمت ايزدي پيوست. متن در كتيبه دوم اينگونه ادامه مي يابد: در طهران پس از جنگ زياد داخل شهر شدند محمد علي شاه در شميران بودند همين قدر كه تهران اشغال گرديد به سفارت روس پناهنده شد. شير سنگي بختياري ها براي پاسداشت جنگاوران و دلاوران خود بر روي قبر آنان مجسمه اي تراشيده از سنگ و به شكل شير با نقوشي از اسب و شمشير قرار مي دادند. اين نقوش هر كدام معنا و مفهوم خاص خود را دارد. شير سنگي بر روي قبور دلاوران و جوانان بختياري يادآور تاريخ پرحادثه و فراز و نشيب گذشته اين ايل است. قديمي ترين شير سنگي موجود در استان مربوط به دوره صفوي است. كاروان سراي شليل اين كاروانسرا كه ابتدا در مسير جاده خوزستان و در نزديكي پل شليل و پل مرواريد ساخته شده در دوره پهلوي اول مورد بازسازي قرار گرفته مصالح بكار رفته در آن سنگ لاشه -سنگ تراش و سقف آن مسطح است در دوره پهلوي اول و پس از كشتار سربازان دولتي اعزامي به خوزستان بدست عشاير بختياري از اين بنا بعنوان پاسگاه انتظامي عشايري نيز استفاده مي شده است. لوح عيلامي قديميترين كتيبه مكشوفه استان آجرنوشته عيلامي به طول24و پهناي15وقطر 8 سانتيمتر و داراي 26 سطر به خط ميخي وزبان عيلامي متعلق به1110ق.م كه درقله افغان سال 1375كشف شد. روستاي سرآقاسيد:روستاي شگفت انگيز سر آقا سيد داراي قابليت معماري پلكاني بسيار ارزشمند است اين روستا داراي دو هزار نفر جمعيت و در فاصله 140 كيلومتري شهركرد قرار دارد خانه ها تماما با خشت ساخته و معماري به صورت پلكاني فشرده مي باشد بطوري كه پشت بام منزل پايين به منزل حياط منزل بالايي است روستاي سر آقا سيد از نظر فرهنگ پوشاك گويش و آداب و رسوم تقريبا دست نخورده است اين روستا علاوه بر معماري زيبا داراي چشمه سارها باغات ميوه و طبيعت سرشار از زيبايي منحصر به فرد در استان است. روستاي ياسه چاه: اين روستا در كنار زاينده رود در ميان باغهاي گردو و بادام واقع است خانه ها از خشت و بصورت فشرده ساخته شده اند. روستاي سوادجان: اين روستا تاريخي در كنار زاينده رود به فاصله 45 كيلومتر شهركرد واقع است بافت اين روستا از خشت متعلق به دوره صفويه است.
آثار سنگي صخره اي:
محوطه هاي باستان شناختي (بافتهاي روستايي):