به وبلاگ ايران نگين درخشان كشورهاي قاره آسيا خوش آمديد

« شهر سمنان،


 مركز شهرستان سمنان و استان سمنان، با پهنه اي حدود 60 كيلومتر مربع، در شمال باختري استان سمنان، در مسير راه آسفالته ي تهران- مشهد، در 35 درجه و 34 دقيقه و 30 ثانيه پهناي شمالي و 53 درجه و 23 دقيقه و 45 ثانيه درازاي خاوري نسبت به نيمروز گرينويچ قرار دارد» (1)


نام شناسي

«استان سمنان پيش از تقسيمات كشوري جديد، ايالت قومس ناميده ميشد، بارتولد بر اين باور بود كه ايالت قومس همان سرزميني است كه ايزيدور خاراكسي به نام "قوميسنه" از آن ياد كرده است.»(2)

درباره نام قومس، ديدگاه هايي بيان شده است كه دذ زير به برخي از آن ها اشاره ميشود.

1)قومس نخست "كومه شه" بوده كه به چم پناهگاهي است كه از چوب و ني مي سازند و كشاورزان براي نگاهباني از كشت خود، و شكارچيان براي كمين كردن شكار در آن مي نشينند. از آن جا كه اين منطقه، چشمه ها و زمينهاي سرسبز، پهناور و پر از شكار داشته است، به دستور شاهان گذشته كه به شكار علاقه داشته اند در نقاط گوناگون آن، پناهگاه هايي ساخته شده كه هر يك را كومه شه ميگفته اند كه به شوند كاربرد زياد به "كومش" دگرگون  شده و "قومس" عربي شده آن است.

2)قومس نخست "كوه مس" بوده، چون در آن كوه هاي مس زياد است، از اين رو اين شهر را كوه مس خوانده اند كه نخست به " كومس"  و سپس به قومس دگرگون شده است.

3)«چون اين سرزمين، رودخانه هاي دائمي نداشته است و مردم مبادرت به ايجاد كاريز كرده اند، به همين جهت اين ايالت كومش، يعني چاه كن و مردم آن كومشي خوانده شده اند.»(3)

4)«بعضي نيز ميگويند اين شهر سمنون ناميده ميشده و بر اين باورند كه اين ناحيه به نام درويش تارك دنيايي به نام سمنون بنا شده و سمنون به مرور زمان، سمنان شده است.»(4)

5)«ميگويند نام پيشين سمنان در گويش محلي، " سه مه نان" بوده است. منظور ساكنان اين شهر اين بوده كه فرآورده هاي كشاورزي اين ناحيه، نان و آذوقه ي بيش از سه ماه مردم را تامين نمي كرده است.»(5)

6)«گروهي بر اين باورند كه مردم اين شهر پيش از برآمدن آيين زرتشت، سمني مذهب بوده اند و چون مردم پيرو اين آيين به مال دنيا علاقه نداشته بودند و در زبان سمناني مردم اين ديار رارا سمني ناميده اند، به همين دليل سمنان به ديار وارستگان تشبيه شده است.»(6)


رودها

رود گل رودبار از سه كيلومتري باختر مهديشهر سرچشمه گرفته و شاخابه رودهاي ده صوفيان و شهميرزاد و كاريزهاي روستاي درجزين به اين رود مي پيوندند. رود گل رود در شمال سمنان در جايي به نام "آب پخش كن" به 5 شاخه بخش ميشود.


آب و هوا

گرم و خشك و بيشترين ديجه گرما در تابستانها تا 42 درجه بالاي صفر و كمترين درجه در زمستانها تا 6 درجه زير صفر، ميزان بارندگي سالانه به صور متوسط 130 ميلي متر است.


جمعيت

جمعيت شهر سمنان بر اساس نتايج سرشماري سال ۱۳۸۵ خورشيدي، بالغ بر ۱۲۶٬۷۸۰ نفر بوده‌است.(جمعيت شهرستان: ۱۹۱,۶۱۸ نفر)(7)


زبان

به زبان فارسي همراه با گويش سمناني سخن گفته ميشود.گويش سمناني برگرفته از زبان باستاني است كه از زبانهاي ايراني شاخه شمال باختري است.


راهها

1)راه اصلي تهران- مشهد از ميان شهر سمنان مي گذرد و تا گرمسار 118 و تا تهران 234 كيلومتر و تا دامغان 110 كيلومتر و تا شاهرود 176 كيلومتر و تا مشهد 658 كيلومتر فاصله دارد.
2)راه فرعي سمنان- مهديشهر به درازاي 18 كيلومتر
3)راه فرعي سمنان-فيروزكوه كه 70 كيلومتر درازا دارد همچنين در مسير راه آهن تهران- مشهد قرار دارد.


آثار:

1)قلعه هاي سارو



در 10 كيلومتري شمال خاوري سمنان در نقطه اي كوهستاني به نام سارو، آثار دو قلعه بسيار استوار وجود دارد كه شيوه ساختمان و گزينش محل ساخت آنها شايان توجه است. اين قلعه ها در دو سوي كلاته يا مزرعه سارو كه چشمه ساري زيبا است جاي گرفته اند.

2)برج چهل دختران

ميان محله هاي "كوشمغان"و  "زاوغان" سمنان، برج كهنه و نيمه ويراني وجود دارد كه برج چهل دختران ناميده ميشود. درباره چرايي اين نام، اين داستان در ميان مردم وجود دارد كه چهل دختر، دست از زندگي مادي شستند و اينجا را با خشت و گل ساختند. در مورد كاربري اين برج، به نظر ميرسد كه ميبايد راي به آتشكده بودن آن داد چراكه اين برج در ميان دو محله كوشمغان به چم كاخ مغان و زاوغان به چم زاويه مغان، جاي گرفته است.
اين بنا به صورت برج هشت ضلعي كه هر ضلع آن در خارج 5/4 و در داخل 80/2 متر است، ارتفاع برج در برخي بخشها 10 متر و در بخش‌هاي نسبتاً سالم ديگر به 12 متر مي‌رسد. ضخامت ديوار تقريباً 50 تا 60 سانتي‌متر است.

3)كاروانسراي شاه عباسي سمنان

در خيابان استاد مطهري، كنار سپاه پاسداران انقلاب اسلامي سمنان، كاروانسرايي از دوره صفويه نامور به رباط شاه عباسي موجود است كه به ريخت چهار پلاني ساخته شده است حياط كاروانسرا چهارگوش است و طول 32.30 متر و عرض 26.5 متر است.
دو ضلع شمالي و جنوبي رباط داراي دو ايوان هم اندازه و مانند با قوس جناغي است و در دو سوي هر ايوان، شش ايوان كوچك با قوس هاي جناغي وجود دارد كه به اندازه نيم متر از سطح حياط بلندتر است.


4)كاروانسراي شاه عباسي لاسگرد

در 36 كيلومتري سمنان و در روستاي لاسگرد، كاروانسراي آجري بسيار بزرگي از بناهاي زمان شاه عباس يكم صفوي جاي دارد. اين كاروانسرا كه در سمت جاده سمنان به تهران واقع شده، دو ايواني است و حياطي بزرگ دارد.
طول حياط از شمال به جنوب 36 متر و عرض آن از خاور به باختر 31.5 متر است كه پيرامون آن را 24 حجره در بر گرفته است كه حجره ها با كمي اختلاف، قرينه يكديگرند. دو ايوان بزرگ در باختر و خاور رباط ساخته شده است كه با درگاه كوتاه و چند پله به دالان هاي چهار گانه  پشت مربوط مي شود . سقف اين ايوان تاق ضربي بزرگي است و تزئينات مربع شكل تودرتو دارد.

 5)كاروانسراي شاه سليماني آهوان



اين كاروانسرا كه در روستاي آهوان، در 42  كيلومتري شرق سمنان جاي گرفته‌است، در سالِ  1097 هجري قمري در زمانِ  شاه سليمان صفوي، براي استراحت زائران امام هشتم كه از اين مسير به مشهد مي رفته اند، ساخته شد. اما به نادرست، كاروانسراي شاه عباسي نام گرفت.


6)قلعه هاي پاچنار

در جنوب باختري ميدان ابوذر و در محله اسفنجان سمنان آثار دو قلعه كهن به چشم ميخورد كه به قلعه هاي پاچنار نامور هستند.
اين قلعه ها به صورت دژهاي دوران باستان ساخته شده بودند و از زمره قلعه‌هاي بسيار مهم نظامي و دفاعي شهرستان به شمار مي‌رفتند. برخي‌ها، پيشينه ساخت اين قلعه‌ها را به دوران طاهريان نسبت مي‌دهند.


7)مسجد جامع

مسجد جامع سمنان بنايي بسيار كهن و باارزش در سمنان است. در درازاي زمان، دگرگوني هاي زيادي در اين مسجد بوجود آمده است، اما هم اكنون در آن آثار دوران سلجوقي و تيموري ديده مي‌شود. بر اين باورند كه اين مسجد در سده نخست هجري و بر روي آتشكده اي ساخته شده است.
مناره مسجد جامع سمنان يكي از منار‌ه هاي تاريخي ايران متعلق به دوره سلجوقيان به شمار مي‌رود كه در گوشه شمال خاوري مسجد جامع جاي دارد. ارتفاع اين منار از سطح زمين ۳۱/۲۰ متر مي‌باشد و از روي بام به ارتفاع ۲ متر كتيبه‌اي با طرح و نقش بسيار زيبا از آجر و با خط كوفي تزئين شده‌است.


1

سمنان:

 مسجد جامع، ييلاق شهميرزاد، مسجد تاريخانه، رختشويخانه دامغان،‌ منطقه خوش ييلاق، جاده سمنان به شهميرزاد، جاده شاهرود به آزادشهر، آرامگاه بايزيد بسطامي و شيخ ابوالحسين خرقاني.
هرچند سمنان جاذبه‌هايي مانند ‌مسجد جامع، ‌ييلاق شهميرزاد،‌مسجد تاريخانه،‌ رختشويخانه دامغان و منطقه حفاظت شده خوشش ييلاق را دارد، اما جذابيت‌هايي كه قادرند سمنان را به يك قطب ممتاز طبيعت گردي تبديل كنند، جاده‌هايي هستند كه از نقاط مختلف اين استان به سمت چشم‌اندازهاي طبيعي‌اش مي‌روند، مثل جاده سمنان به شهميرزاد و فولاد محله كه از حاشيه دشت كوير رد مي‌شود و شما را به ييلاقي سرسبز در دل كوهستان مي‌رساند يا جاده شاهرود به آزادشهر كه از بسطام و خرقان و حاشيه كوه ابرعبور مي‌كند. در بسطام بايد به زيارت مقبره بايزيد بسطامي برويد و پس از طي اندك فاصله‌اي از اين شهر، به خرقان و آرامگاه شيخ ابوالحسن خرقاني مي‌رسيد. در انتهاي جاده شاهرود به آزادشهر، وارد استان گلستان مي‌شويد.

1

گرمسار

 

 

گرمسار

شهرستان گرمسار غربي ترين شهر استان سمنان است كه با وسعتي معادل 9233 كيلومتر مربع از طرف شمال به دماوند و فيروزكوه از غرب به ورامين از مشرق به سمنان و از جنوب به كوير مركزي و در نهايت به شهرستان نائين در استان اصفهان محدود مي گردد . مركز شهرستان شهر گرمسار است كه در ارتفاع 825 متري از سطح دريا قرار دارد . همچنين اين شهرستان داراي سه بخش به نامهاي آرادان ، مركزي و ايوانكي مي باشد .
فاصله مركز شهرستان تا مركز استان 110 كيلومتر و تا مركز كشور ( تهران ) 95 كيلومتر است.
شهرستان گرمسار از نظر موقعيت رياضي بين مداد 34 درجه و 28 دقيقه و 35 درجه و 30 دقيقه عرض شمالي و بين 51 درجه و 53 دقيقه تا 52 درجه و 55 دقيقه طول شرقي از نصف النهار گرينويچ قرار دارد . (3)
از نظر موقعيت نسبي اين شهرستان در دامنه رشته كوه البرز ( كه با جهت غربي – شرقي ازشمال شهرستان مي گذرد ) واقع شده است .
مرتفع ترين نقطه گرمسار قله اي است به ارتفاع 3055 متر واقع در كوه باغستان در شمال شرقي اين شهرستان و پست ترين نقطه آن نيز به ارتفاع 800 متر در مجاورت درياچه نمك در جنوب غربي شهرستان گرمسار مي باشد .


جاذبه هاي گردشگري شهرستان گرمسار:


شهرستان گرمسار داراي تنوع آب و هوايي كاملاً مشخصي است . اين تنوع و تضاد در دو فصل تابستان و زمستان بيشتر محسوس است به طوري كه بيشترين نقش را درميان عوامل گوناگون ، ارتفاع به عهده دارد . گاه با طي مسافتي كمتر از 40 كيلومتر در تابستان 20 درجه سانتي گراد اختلاف دماي بين دو نقطه مشاهده مي گردد .
لذا در تابستان هر چه ازنواحي جنوبي شهرستان به طوف نواحي شمالي پيش رويم به علت زياد شدن ارتفاع ، دماي هوا نيز به طور محسوسي كاهش مي يابد .
در اغلب موارد عوامل اصلي حركتهاي توريستي را درجه حرارت و ريزشهاي جوي تشكيل مي‌دهد . اين دو عامل در صنعت توريسم بيش از ميزان ساعات آفتابي و ميزان رطوبت و ساعات ابري اهميت دارد . (4)
آب و هواي شهرستان گرمسار را مي توان در نتيجه برخورد و تأثير وضع اقليمي كوير و كوههاي البرز بر روي يكديگر مشخص نمود . بطور كلي مدت روزهاي سرد و يخبندان چندان نيست . حداقل و حداكثر دما بين 8- و 44+ درجه سانتي گراد مي باشد . همچنين ميانگين دماي كل ماههاي سال حدود 4/17 درجه سانتي گراد مي باشد . نزولات جوي در اين شهرستان بجز باريكه اي در شمال ، اغلب بصورت باران است . باران ناچيز اين ناحيه عموماً در ماههاي زمستان مي بارد . نامرتب بودن ريزش همين مقدار باران اندك از سالي به سال ديگر از ديگر ويژگيهاي آب و هوايي اين شهرستان است . مقدار تبخير در اينجا به همان اندازه اهميت دارد كه مقدار باران مهم مي باشد . براساس تحقيقات بعمل آمده ميزان تبخير 20 تا 60 برابر نزولات جوي است و مي توان گرمسار را نمونه مشخص يكي از آب و هواهاي بياباني محسوب نمود .
ميانگين بارندگي ساليانه شهرستان حدود 100 ميلي متر گزارش شده در حالي كه متوسط نياز آبي اين شهرستان معادل 1410 ميلي متر در سال مي باشد . هرچند شهرستان گرمسار در تابستان به دليل گرماي زياد غيرقابل تحمل مي باشد ولي زمستانهاي معتدل آن از جاذبه هاي آب و هوايي اين شهرستان مي‌باشد.
همچنين تابستانهاي معتدل مناطق شمالي شهرستان نظير بن كوه با فاصله كم از مركز شهرستان از ديگر جاذبه هاي گردشگري شهرستان در زمينه آب و هواست .
تنوع شرايط آب و هوايي در شهرستان گرمسار نوعي جابجايي در فصول مختلف به ويژه در تابستان و زمستان را به ساكنان تحميل مي كند . برهمين اساس در طول سال ، اين جابجايي غالباً به طور موقت انجام مي گيرد . لذا پناهندگان گرمازده حاشيه كوير به نقاط معتدل به ويژه دره هاي خوش آب وهواي البرز در شهرستان گرمسار امري طبيعي است و توجه به اين نقاط و برنامه ريزي در خصوص بهره گيري بيشتر از توانهاي بالقوه امري ضروري به نظر مي رسد .
دامنه ها و ارتفاعات :

شهرستان گرمسار در دامنه هاي جنوبي رشته كوه البرز واقع شده است ارتفاع آن از شمال به جنوب به تدريج كاسته مي شود و بالاخره به دشت كوير منتهي مي گردد .
رشته كوه البرز در قسمت مغرب جهتي شمال غربي – جنوب شرقي دارد واز آن به بعد جهت معكوس پيدا مي كند يعني بسوي شمال شرقي امتداد پيدا مي كند .
كوههاي شمال گرمسار كه رودخانه حبله رود آن را بريده به دو قسمت تقسيم كرده است . اين كوهها مانند حصاري درشمال شهر گرمسار قرار گرفته و مهمترين ارتفاعات آن سولك ، سرحر و كلرز مي‌باشد.
از ديگر ارتفاعات مهم و قابل توجه شهرستان ، سياه كوه در جنوب گرمسار است . ارتفاع آن 1300 متر و جهتي شرقي – غربي دارد . اين كوه از هستة آتشفشاني و روپوشي رسوبي كه از سنگهاي بيرون ريخته گدازه و توفهاي تراكيت – آندزيت و پورفريت گردآمده ، ساخته شده است و اطراف آن را لايه‌هاي رسوبي فرا گرفته چنانكه تون آتشفشاني مركزي گنبدي از ميان لايه هاي رسوبي اطراف سربرآورده است .
شكوه ، عظمت و جذابيت كوهستان را هيچگاه نمي توان به زبان آورد و يا آن را با قلم ترسيم كرد. كوهستان حتي غيرقابل اعتماد بودنش نيز درسي است براي زندگي آدميان و هر گوشه و كنارش مدرسه‌اي براي بهتر شناختن خويشتن است . برخورد و آشنايي با كوهستان ، آماده شدن و تجربه اندوختن را براي پيكار با دشواري زندگي كه آدمي را از آنها گريزي نيست به دنبال دارد .
نواحي كوهستاني در فصلهاي مختلف مكاني مناسب براي كساني است كه علاقمندند مدتي را دور از هياهوي شهر در دامنه هاي كوهستاني و دره هاي خوش آب و هواي آن بسر برند .
كوههاي شمال شهرستان گرمسار مكانهاي مساعدي را براي عده زيادي از مردم جهت گذران اوقات فراغت ميسر مي سازد . با توجه به اين كه راهپيمايي يك ورزش آسان و
متداول است و غالباً ايرانيان آن را با گردش بيرون شهر ، روز جمعه توأم مي كنند و از طرفي در اطراف شهرها تعداد قابل توجهي از مردم در گروههاي سنتي مختلف را مي‌توان ديد كه از جاده هاي كوهستاني بالا مي‌روند ، در نتيجه ارزش و اهميت گردشگري اين مواهب طبيعي بر همگان آشكار مي گردد .

غار :

از آنجا كه غارها داراي طبيعت بسيار زيبا هستند ، همواره يكي از مراكز جلب گردشگر بوده و طبيعت دوستان زيادي را به خود جلب مي كند . يكي از اين غارها ، غار دق كشكولي يا زندان افغان » است كه ذيلاً نحوة تشكيل و موقعيت آن را شرح مي دهيم:
جريان سيلابها هزاران سال زمينهاي ته نشستي دوران سوم را كاويده و در برخي نقاط راهروهاي ژرف زيرزميني طويلي ساخته كه پس از فروكش اين آبها ، مجراهاي زيرزميني خشكيده به گونه غارهاي بزرگي بجاي مانده اند .
ازآن جمله دردامنة شمالي سياه كوه غربي بين كوه دوازده امام و رشتة اصلي سياه كوه، محلي است كه به علت جمع شدن آب در زمينهاي هموار آن در فصل بهار به نام دق كشكولي معروف شده است. قدري به سمت شمال شرقي محل مزبور در روي تپه ماهورهاي بدنه سياه كوه ، غاري است افسانه‌اي كه به نام غار دق كشكولي يا زندان افغان ناميده مي شود و علت انتخاب نام «زندان افغاني » از روي افسانه اي است كه بوميان چنين نقل مي كنند :
درويشي هندي كه ساليان پيش به سراغ اين غار آمده بود مي گفت : « شاهزاده خانمي از افاغنه با گنجينه گرانبهايي در آن مدفون است » و درويش آن غار را زندان افغان مي‌خواند و طبق روايت اهالي درون اين غار چون بازاري است كه يك شتر سوار نيزه به دست مي تواند به آساني از درون اين غار گذر كند . در گوشه و كنار جاي آتش و استخوان ديده مي شود و اطاقهايي است كه گويا زندان بوده است .
ولي به طور قطع روايت فوق افسانه اي بيش نيست و آقاي چنگيز شيخعلي مسئول هيئت غارشناسان ايران كه شخصاً از اين غار ديدن نموده است به مشاهدات خود چنين خاتمه مي دهد : بايد گفت از آنچه علي (راهنماي محلي ) از درون غار براي ما گفته بود هيچ نشانه اي نيافتيم نه از اجاق هاي آتش و استخوانها آدم و نه از زندان كنده شده و كيلومترها راه بي پايان .
آبهاي معدني :

يكي از راههاي جلب گردشگران به وجود آوردن امكانات استفاه از منابع آب معدني در مجاورت چشمه هاي معدني است . اين منابع طبيعي در مراكزي موسوم به ايستگاه آب معدني قابل استفاده مي‌گردد كه داراي امكانات و تأسيسات مختلف به منظور گردش و درمان براي سياحان است ، آب معدني جزو اولين داروهاي طبيعي بشر بوده كه آثار استفاده از آن چندين هزار سال قبل تاكنون وجود دارد . استفاده علمي از آبهاي معدني پس از شناخت تركيب و اثرات درماني آن در قرن اخير تحقق يافته است .
در كوهپاية شمالي سياه كوه به سمت گرمسار در بين قشرهاي رسوبي ، چشمه‌هاي آبي وجود دارند كه اغلب از نوع آبهاي معدني هستند و اهم اين چشمه ها عبارتند از :


چشمه شاه ( شاه چشمه ) :

چشمه شاه در قشرهاي رسوبي دامنة شمالي سياه كوه و در دره‌اي كم عمق با جهت شمالي – جنوبي و عرض تقريبي 20 متر واقع شده است . آب از حوضچة طبيعي و دايره‌مانند به قطر دو متر خارج مي شود و از مجراي باريكي عبور مي كند و به حوضچة طبيعي ديگري به قطر تقريبي دو متر و عمق يك متر وارد مي گردد و پس از عبور از اين محل در زمينهاي اطراف فرو مي رود . آب چشمه شاه در ايام گذشته بوسيل مجراي سنگي به دو ساختمان واقع در 6و7 كيلومتري شمال اين چشمه به نامهاي حرمسرا و قصر شاه عباسي هدايت مي شده است . در طول اين نهر سنگي ، حوض هايي براي جمع آوري
و ذخيرة آب وجود داشته كه آثار آن نيز در حال حاضر مشاهده مي شود . مجراي سنگي از تخته سنگهايي با طول در حدود يك متر بنا گرديده و اين سنگها ناو مانند و به شكل مجرايي با عرض تقريبي بيست و عمق ده سانتي متر تراشيده شده و براي جلوگيري از به‌هدر رفتن آب انتهاي سنگها به صورت قفل و بست بهم متصل گرديده است .

چشمه عين الرشيد :

چشمه ديگري به نام عين الرشيد معروف است و در شمال غربي چشمه شاه و سه كيلومتري جنوب غربي ساختمان شاه عباسي و در جنوب بناي قصر عين الرشيد واقع شده است . چشمه مزبور در جنوب غربي قلعه عين الرشيد قرار دارد و آب آن از دو نقطه خارج مي گردد و در سرازيري تپه جريان مي يابد و در مسير خود چند حوضچة كوچك طبيعي بوجود آورده و سرانجام در زمينهاي اطراف قلعه فوق فرو مي رود .
پس از بررسي آزمايشگاهي آب چشمه هاي مذكور مشخص گرديده كه آب چشمه شاه و عين‌الرشيد در رديف آبهاي معدني كلروسولفات كلسيم و منيزيم است . باقيماندة خشك آب عين‌الرشيد در حدود سه برابر باقيمانده آب چشمه شاه مي باشد . چون آبدهي اين دو چشمه كم و دسترسي به آنها مشكل است از نظر بهره برداري و استفاده درماني قابل توجه نمي باشد . آشاميدن آبهاي سولفات سديم و منيزيم برحسب مقدار سولفات سديم و سولفات منيزيم آنها ، صفرا آور و ملين يا مسهل است . آبهاي سولفات كلسيم مدر و دفع كننده فضولات بخصوص اوره و كلرورها هستند و در صورتي كه گرم باشند اثر تسكين دهنده نيز دارند. آبهاي سولفات كلسيم براي درمان تظاهرات نور و آرنزي‌تيك بيماريهاي كبدي و صفراوي يا كليوي ، حالات نقرسي ، روماتيسم و درد مفاصل و غيره استفاده مي شود .
درياچه نمك :

در جنوب غربي شهرستان گرمسار درياچه اي مثلث شكل وسيع ديده مي شود كه آب آن در طول سال نوسان شديدي دارد به طوري كه در تابستان قسمت وسيعي از آن خشك مي گردد . اين درياچه كه به نامهاي مسيله و قم نيز مشهور است بين استانهاي سمنان ، قم و اصفهان واقع شده است كه براي دانشجويان و محققين اهميت ويژه اي از جهت گردشگري دارد .



كوير :

كوير تاريخي كه در صورت جغرافيا نمايان شده است . كوير انتهاي زمين است ، پايان سرزمين حيات است ، در كوير گويي به مرز عالم ديگر نزديكيم . دركوير خدا حضور دارد . آسمان كوير سراپردة ملكوت خداست . شب كوير اين موجود زيبا وآسماني كه مردم شهر نمي شناسند ، آنچه مي‌شناسند شب ديگري است ، شبي است كه از بامداد آغاز مي شود . شب كوير به وصف نمي‌آيد . آنچه در كوير مي رويد گز و تاغ است . اين درختان بي باك ، صبور و قهرمان كه عليرغم كوير بي‌نياز از آب و خاك و بي‌چشم داشت نوازشي و ستايشي ، از سينة خشك و سوختة كوير به آتش سر مي‌كشند و مي ايستند و مي مانند هريك رب النوعي ! بي هراس ، مغرور ، تنها و غريب . گويي سفيران عالم ديگرند كه در كوير ظاهر مي شوند ! (8)
كويرها پديده ديگر محيط بياباني هستند. كوير زمين سست و ورم كرده اي است كه در سطح آن داراي برآمدگي متعدد است و شباهت زيادي به زمين شخم زده دارد . عواملي چون شرايط آب وهوايي گرم و خشك ، رسوبات ريزدانه و املاح مختلف در منطقه بيابان در قسمت پاياني مسيلها موجب پيدايش اين كويرها شده اند .
نمونه اين كوير ، كوير گرمسار در انتهاي مسير حبله رود را مي توان نام برد . نمكها بصورت هاي مختلف در ايجاد زمينهاي كويري شركت دارند ، از جمله گنبدهاي نمكي كه در نواحي مختلف در اشكال ناهمواريها ظاهر شده اند در اثر باران با شسته شدن اين گنبدهاي نمكي هم در محل گنبد و هم در مسير جريان آبها ، عامل پديد آمدن شوره زار و كويرها مي باشند .
نمونه ديگر عوامل مولد كويرها ، شورابها هستند كه سيلابها در مسير خود اغلب پس از عبور از گنبدها و لايه هاي نمكي ، قسمتي از نمك را در خود حل نموده و در حاشية اين رودها و سيلابها در قسمت انتهايي آن نمكزار و زمينهاي كويري بوجود آورده اند تبخير شديد عامل ديگري در تشكيل كويرهاست . در جنوب گرمسار كه تبخير بيش از مقدار بارش سالانه است در فصل گرم بعد از تبخير آبهاي موجود سطحي ، تبخير آبهاي
زيرزميني شروع شده و در نتيجه زمينهاي كويري به صورت برآمدگيهاي پف كرده منظمي با قشري از نمك سختي در زير اين تاولها به ضخامت حداقل 2 سانتيمتر تشكيل مي شود . افزايش ضخامت قشر نمك رفته رفته كاهش تبخير را به دنبال دارد . اين كـويـرها بيشتر در قسمت انتهايي حوضه هاي بسته داخل بيابانها بوجود مي آيند و از فراوان ترين نوع كويرهاي ايران مي باشند .
پوشش گياهي در جنوب گرمسار ابتدا بوته هاي خار و بوته شور و درخت گز و نيزار است ولي پس از طي چندين كيلومتر ، گياهان تنك تر شده و رفته رفته آثار گياهي در اين كويرها محو مي‌شود.(9)
مشاهده حيات گياهي كه برخي شن دوست برخي نمك دوست و بعضي خشكي پسند هستند براي افرادي كه علاقه اي به مطالعه فلور گياهان دارند ، خالي از لطف نخواهد بود .
گرچه بيابانها و كويرهاي عريان به علت آب وهواي سخت و شديد خود از جذبه كمتري برخوردارند و در آنها آبادي ها منحصر به چند واحه است كه بر اثر زايش اتفاقي چشمه هاي آب ياحفر قنوات كه زندگي برگرد آنها ممكن ساخته است بوجود آمده اند . اما با همه سختي آب و هوا مانند گرماي شديد تابستان و سرماي سخت زمستان چه بسيار هستند مشتاقاني كه آشنايي با اين نواحي و مطالعه آثار خشم طبيعت براي آنان جالب و ارزنده است بويژه اينكه بيابانها و كويرها نيز در خود پديده هايي دارند كه در ساير نقاط يافت نمي شود و مشاهده آنها براي بينندگان خالي از لطف نيست مانند تپه يا رشته ارتفاعات ماسه اي كه بر اثر وزش باد و جابجا شدن ماسه ها پديد آمده و شكل و اندازه آنها براثر وزش باد دائماً در تغيير است اينگونه تپه ها را اصطلاحاً « تلماسه » مي نامند. همچنين زندگي انسان در كوير و بيابان و مقايسه آن با نواحي جنگلي مخصوصاً براي دانشجويان و محققين مي تواند جالب توجه باشد .
در زمينة برقراري تورهاي كويرپيمايي با شتر ، تحت نظارت راهنمايان مطلع واقامت در كاروانسراهاي بازسازي شده داخل كويروپذيرايي سنتي ازاين افراد دراين كاروانسراها همگي مـواردي هستندكه ماجـراجـويان بيشمـاري را تـرغيب به مسـافرت دراين نواحي مي نمايد . البته انجام اين پيشنهاد مطالعات و برنامه ريزي هاي دقيقي را مي طلبد .
جاذبه هاي فرهنگي :

جاذبه هاي فرهنگي گردشگري آن دسته از جاذبه هايي هستند كه زاييدة نيروي ابتكار و قوة خلاقه و هوش انسان است . انسان براي رفع حوايج مادي و معنوي خويش با الهام از طبيعت و با بكارگير غناصر و اشياء پيرامونش با انجام تغييرات و تحولاتي در محيط زندگي خود اقدام مي ورزد، چهرة زمين را با ايجاد جنگلها ، درياچه ها ، بناهاي رفيع و پرشكوه ، سدها و … تغيير مي دهد و يا به منظور تأمين نيازهاي مادي خود به ايجاد كارخانجات و استفاده از مواد معدني و يا به خاطر تفريح به ايجاد مراكز فرهنگي و تئاترها و … مي پردازد . در نتيجه جنگها و كشمكشها ، مبادلات ، مراودت، تبادلات فرهنگي بين افراد انسان انجام مي شود و بدين طريق است كه آدمي تمدنهاي بس پرفروغ را بنيان مي‌نهد . به خلق آثار بديع هنري مي پردازد و همين عوامل است كه انواع جاذبه هاي انساني و فرهنگي را بوجود مي‌آورد .
تاريخ بسيار كهن سرزمين گرمسار و قرار گرفتن در مسير جادة ابريشم و راه ارتباطي بين شرق و غرب كشور و شمال و جنوب باعث گرديده تا به عنوان يكي از مراكز مهم تاريخي استان مطرح باشد . فرهنگ اصيل باستاني و آميختن آن با فرهنگ اسلامي بر ويژگيهاي اين استان افزوده است .
آثار ونشانه هاي متنوع و مختلفي كه از سير تكويني فرهنگ و تمدن بشري به جاي مانده مي‌توانند به عنوان جاذبه هاي جهانگردي مورد استفاده قرار گيرند . عمارتهاي قديمي ، مساجد زيبا، زيارتگاهها ، مقبره ها ، برجها و مناره ها ، حمامها ، قلعه ها ، پاره اي از خانه هاي قديمي ، معماري و شهرسازي و آداب و رسوم گوشه هايي از جاذبه هاي فرهنگي اين شهرستان است كه در صورت سرمايه گذاري در اين زمينه ها و تبليغات صحيح مي تواند توجه هر انساني را به خود جلب نمايد .

1

صنايع دستي وگردشگري

نمد مالي: يكي ديگر از صنايع دستي كه قدمتي ديرينه در استان سمنان دارد، نمد مالي است. وضعيت فعلي توليد نمد در استان سمنان از نظر كمي و كيفي بسيار مطلوب است و مراكز توليد نمد در استان، شهرستان سمنان، دامغان و روستاي ابرسيج شاهرود است. مواد اوليه مصرف شده در نمد مالي پشم است كه در اندازه هاي مختلف تهيه مي شود. آنچه در نمد مالي مي توان مشاهده كرد، ذوق و هنر، به همراه تحرك توليد كننده است. توليدات اين زحمت كشان علاوه بر استفاده شخصي به روستاهاي شمالي استان و شهرستان مازندران ارسال مي شود.
چاپ قلمكار: چاپ قلمكار، گونه اي از چاپ سنتي روي پارچه بافته شده است. براي نخستين بار، قلم كار سازان ايراني براي دسترسي به توليد بيشتر و ايجاد هماهنگي و يكنواختي نقش ها، استفاده از مهره هاي چوبي را جايگزين استفاده از قلمو ساخته اند. براي فراهم آوردن امكاناتي به منظور استفاده مردم، قلم كار را كه در گذشته فقط براي روي پارچه هاي پشمي و ابريشمي انجام پذير بود بر انواع پارچه از قبيل متقال، كتان، چلوار و كرباس انجام دادند. در حال حاضر چاپ قلم كار به وسيله قالب هاي چوبيني كه داراي نقوش برجسته است انجام مي شود. در حقيقت ركن اصلي قلمكار سازي را قالب سازي تشكيل مي دهد كه معمولاً توسط افرادي كه حرفه و تخصصشان قالب تراشي است به تفكيك رنگ و حداكثر در چهاررنگ روي چوب هاي گلابي و زالزالك تراشيده مي شود گروهي از هنرمندان در رشته هايي چون ريشه تابي كه پارچه زير ساخت قلمكار را آماده مي سازند يا صحرا كاري كه كارهاي رنگرزي، سفيد گري، بخار و شستشوي پارچه هاي قلمكار را به عهده دارد به فعاليت مشغولند. مهمترين مركز اين صنعت در استان در شهرستان دامغان قرار دارد كه ماهانه مقادير هنگفتي انواع روميزي، پرده، سفره و ساير محصولات قلمكار توليد و براي صدور به خارج از كشور آماده مي كند.
سفالگري و سراميك: سفالگري از مهمترين و قديمي ترين دست ساخته هاي بشر است. آثار سفالي برخلاف آثار يافته شده فلزي، چوبين در زير خاك فاسد نمي شود و به خاطر اين حالت استثنائي، به اطلاعات گويا درباره آن مي توان پي برد. صنعت سفالگري در استان سمنان از پيشينه معتبر برخوردار است . به طوري كه دكتر اريك اشميد هنگام حفاري در اطراف دامغان اميدوار به كشف شهر افسانه اي هكاتوم پليس يا شهر صد دروازه بود ، اگرچه موفق به كشف بقاياي شهر مورد نظرش نشد ، ولي به مجموعه اي از بهترين فراورده هاي صنعتگران دو تا سه هزار سال قبل از ميلاد مسيح دست يافت . اين فراورده ها شامل كوزه هاي بزرگ به اشكال هندسي و داراي لعاب قهوه اي روشن و كرم بودند . از آنجا كه زمينه هاي لازم براي صنعت سفالگري در اكثر نقاط استان فراهم بوده، اين صنعت با وجود فراز و نشيبهاي تاريخي، به حيات خويش ادامه داده است كارگاه سفال گري و سفال سازي قان بيگي در شاهرود از اهميتي ويژه برخوردار است.

دستباف ها: مردمان اين سرزمين پارچه هاي مورد نياز خويش را با دست هاي هنر آفرين خود تهيه مي كردند كه از نظر تنوع رنگ، نقش، طرح و شيوه هاي بافت شگفت انگيز بود. دستبافي شامل توليد پرده هاي سنتي و هنري و حوله و شال گردن و پارچه هاي متقال زير ساخت قلمكار است كه در استان رايج است. علاوه برآن جاجيم، چادر شب، پلاس و چوفا (چوخا) كه عمدتاً توسط روستائيان و عشاير توليد مي شود، از ديگر صنايع دست باف مردم استان است. ماهانه مقادير قابل توجه اي از اين توليدات به استان هاي ديگر و مراكز ارسال مي شود. شهرستان سمنان به ويژه سرخه،  مهدي شهر، فولاد محله و روستاهاي شهرستان دامغان و روستاهاي بسطام از مراكز توليدات جاجيمچه و دستباف استان به شمار مي روند.
 

1

مشاهير استان سمنان

بايزيد بسطامي : از بزرگمردان عرفان و مشايخ صوفيه است كه در شرح احوالش بزرگان و شخصيتهاي بسياري گفته اند و نوشته اند بايزيد بسطامي از رجال قرن دوم و سوم هجري مي باشد. پدرش سروشان از زردشتيان بسطام بود كه بعد به اسلام گرويد. از او نقل است كه مي فرمايد : «از بايزيدي بيرون آمدم چون مار از پوست، پس نگه كردم عاشق و معشوق و عشق يكي ديدم »

شيخ ابوالحسن خرقاني: علي بن جعفر يا علي بن احمد خرقاني يكي از اكابر مشايخ طريقت است. وي به سال 348 هجري و يا به قولي 351 يا 352 در خرقان ديده به جهان گشود و در سال 425 هجري در هفتادو چند سالگي در همان ديار جهان را بدرود حيات گفته است. شيخ در آغاز زندگي به تحصيل علوم دين همت گماشت و در آن سرآمد ديگران شد و سپس به طريقت تصوف تمايل كرد و با مجاهدت به مقاماتي شايان دست يافت. در حكايات آمده است كه شيخ ابو سعيد ابوالخير عارف مشهور و شيخ الرئيس ابن سينا فيلسوف نامي، گويند: سلطان محمود غزنوي به ديدار شيخ شتافته و از محضر وي كسب فيض نموده است. از شاگردان ممتاز و مشهور شيخ ابوالحسن خرقاني، خواجه عبدا... انصاري عارف نامي قرن پنجم هجري است كه ساليان متمادي در خرقان زيسته و از انفاس شيخ بهره ها جسته است. آرامگاه وي در كيلومتر 24 جاده شاهرود- آزاد شهر، روستاي قلعه نو خرقان واقع شده است.

منوچهري دامغاني: از شاعران بزرگ قرن پنجم هجري – قمري است. از ويژگيهاي شعر او بكاربردن تشبيهات بكر و بسيار عالي است. يكي ديگر از ابتكارات او در شعر «مسمط» است كه بدون ترديد پيش از او كسي در شعر فارسي چنين سبكي بكار نبرده است.

شيخ حسين مزجي: وي از علما و محققان بزرگ بوده است، تحصيلات خود را در شاهرود آغاز كرد و در مشهد مقدس ادامه داد. سپس براي تكميل مراحل علمي به نجف عزيمت كرد، از محضر استاداني چون ميرزاي شيرازي و آقا سيد حسين اصفهاني بهره برد و به زودي در زمره شاگردان ممتاز آنان قرار گرفت. او پس از تكميل دروس به زادگاهش مراجعت كرد و مدتي به تدريس و تبليغ مشغول گرديد. آنگاه در سال 1325 ه.ش به تهران رفت و در آنجا به تدريس علوم اسلامي بخصوص فقه و اصول پرداخت. فوت وي در سال 134 ه.ش اتفاق افتاده است.
آيت الله حاج شيخ علي شاهرودي (كلامويي) : از انديشمندان و بزرگان نجف بود. براي تحصيل علم از وطن به تهران عزيمت كرد. پس از پنج سال به نجف اشرف رفت. از محضر مرحوم آخوند خراساني كسب فيض نمود و پس از اخذ درجه اجتهاد در كربلا حوزه درسي تشكيل داد. او در مدت 15 سال شاگردان بسياري تربيت كرد. وفات وي از بيستم ربيع الثاني 1351 ه.ق در 63 سالگي اتفاق افتاد. توضيح المسائل رساله علميه فارسي و شرح بر عروة الوثقي از آثار علمي او است.

آيت الله العظمي حاج سيد محمود شاهرودي:مرجع بزرگ شيعيان حضرت آيت الله العظمي شاهرودي در سال 1293 ه.ق در روستاي قلعه آقا عبد الله، از توابع شهر بسطام در خانواده اي اصيل و مذهبي، قدم به عرصه گيتي نهاد. وي خواندن و نوشتن را در زادگاهش آموخت و به خاطر علاقه وافر به كسب علوم و معارف اسلامي، وارد حوزه علميه بسطام گرديد. علوم مقدماتي را نزد عالم فرزانه فاضل بسطامي فرا گرفت. سپس به حوزه علميه بيد آباد شاهرود رفته، و از محضر مرحوم مدرس و اساتيد ديگري استفاده كرد. او پس از گذراندن تحصيلات مقدماتي در حوزه علميه بسطام و شاهرود به مشهد مقدس عزيمت كرد وي با تلاش فراوان در 35 سالگي به مدارج عالي علمي دست يافت و با اخذ درجه اجتهاد به توصيه آيت الله ملا محمد كاظم خراساني راهي نجف اشرف گرديد.

ابن يمين فريومدي : از نامدارترين شاعران قطعه سراي زبان فارسي است و هنر وي بكار بردن مضامين اخلاقي و اجتماعي در قطعات شيرين و دل انگيز است. وي در سال 685 يا 686 ه – ق ديده به جهان گشود و در سال 769 ه – ق چشم از جهان فرو بست. او مسلمان و شيعي مذهب بود و نسبت به حضرت مولي الموحدين اظهار ارادت و علاقه اي خاص داشت.

فروغي بسطامي : وي از بزرگان بسطام بود و يكي از بزرگترين غزل سرايان عصر اخير به شمار مي آيد. تاريخ تولد او را 1213 ه – ق در دوره قاجار مي دانند. در غزل هاي او موجي از احساس عميق شاعرانه به چشم مي خورد.

شيخ علاء الدوله سمناني: اين عارف مشهور و نامي ايراني در سال 659 ه – ق در بيابانك سمنان ولادت يافت و در دوم ماه رجب سال 736 ه – ق در صوفي آباد سمنان چشم از جهان فرو بست و همان جا مدفون است. كتابهاي بسياري در فقه و حديث و لغت و ادب از او به جاي مانده است. 
 

1

آداب ورسوم استان سمنان

پوشاك مردم استان به نحوي با وضعيت آب و هوايي استان ارتباط دارد. امروزه لباس هاي معمول كه زنان و مردان سمناني مي پوشند همان كت و شلوار و پيراهن براي مردان و چادر و مانتو، شلوار و پيراهن براي زنان است. در اين ميان، پوشاك مردم شهرستان گرمسار با وضعيت آب و هوايي كل منطقه در ارتباط است. امروزه لباس هاي محلي در شهرها و بخش هاي مختلف شهرستان گرمسار كمتر مورد استفاده قرار مي گيرند و مردم شهرستان گرمسار همان لباس هاي رايج در كل كشور و استان را استفاده مي كنند. از سوي ديگر، مردم شهرستان سمنان كمتر از لباس هاي محلي استفاده مي كنند و لباس هاي معمول روز كه در همه مناطق ايران مورد استفاده است در اين خطه از ايران نيز رواج دارد.

لباس هاي محلي مردان شامل: سرپوش مردانه، تن پوش تابستاني مردانه، تن پوش زمستاني مردانه و پاپوش مردانه است.

لباس هاي محلي زنان عبارت است: نوعي سرپوش موسوم به چارقد كه طرح و جنس و رنگ و اندازه آن درمناطق مختلف فرق مي كند، بيشتر زنان محلي سمناني از تن پوشي به نام پيراهن كه اصطلاحاً به آن شوي مي گويند، استفاده مي كنند. شليته نيز از ديگر لباس هاي مورد استفاده زنان سمناني است. پاپوش زنانه نيز بسته به فصل گرم يا سرد متفاوت است كه مورد استفاده قرار مي گيرد

موسيقي استان سمنان با تأثير پذيري از مقامات و ملودي هاي مازندراني، خراساني، اقوام مهاجر ترك، امروزه بيشتر به صورت اشكال موسيق كلاسيك ايراني و تا حدودي هم با اشكال موسيقي فولك ويژه اقوام مهاجر ترك زبان خودنمايي مي كند. در حال حاضر عمده ترين جريان موسيقي استان، موسيقي كلاسيك و معاصر ايراني است و مراكز آموزش و تبليغ محدود آن، در شهرهاي بزرگ استان ايجاد شده است.

زبان سمناني را مي توان نزديك به زبان پهلوي دانست كه طي دوره هاي گوناگون دست نخورده باقي مانده است. در منطقه شاهرود گويش رايجي كه وجود دارد به شاهرودي معروف است . گويشهاي ديگري نيز در ناحيه شاهرود وجود دارد كه مربوط به گروههاي انساني مهاجر است كه با لهجه هاي كردي، تركي، بلوچي و بعضي ها هم با گويش عربي صحبت مي كنند. در واقع گويش شاهرودي گويش مسلط منطقه شاهرود است.
زبان و لهجه محلي متداول در بين گرمساريها، لهجه رازي است كه با جزئي تفاوت اهالي نواحي اطراف تهران، ري، شميران و ورامين نيز بدان تكلم مي كنند و اما ساكنين نواحي مجاور بلاد جبال يعني مناطق كوهستاني دامنه جنوبي البرز مركزي با لهجه اي آميخته از لهجه هاي رازي و ناحيه جبال كه خود تحت تاثير لهجه طبري قرار گرفته سخن مي گويند. زبانهاي محلي ديگر گرمسار عبارتند از: تركي كه افراد ايل اصانلو و پازوكي بدان تكلم مي نمايند. زبان اصانلو شبيه تركي زنجاني و زبان ايل پازوكي شبيه تركي آذربايجان است. افراد اليكايي نيز به زبان محلي مخصوص خود تكلم مي نمايند.

1

غذاهاي سنتي استان سمنان

مردم استان سمنان همچون مردم ساير قسمت هاي ايران از انواع غذاها، نان ها، سالادها و سبزي هاي رايج در سبد غذايي خود استفاده مي كنند. برخي از غذاها و نان ها چون نان سمناني و سبزي پلوي سمناني و آبگوشت خربزه و ته چين گرمسار از جمله غذاهايي است كه صرفاً در اين استان تهيه و طبخ مي شوند كه جزو غذاهاي خاص محلي اين استان است

1

چشمه هاي استان سمنان

چشمه قلقل: چشمه ديدني و خاطره انگيز قلقل در 60 كيلومتري شمال غربي شهرستان دامغان واقع گرديده است. براي رفتن به اين چشمه با صفا ابتدا روستاهاي كوهستاني صح، دروا، تويه و دهخدا را طي نموده سپس جاده حاشيه دفتر مخابراتي روستاي دهخدا را 1/5 كيلومتر به طرف شمال غربي پيموده تا به محل چشمه برسيد چشمه در ميان يك تنگه كوچك اما سر سبز و زيبا واقع شده است . آب چشمه از انتهاي شكاف 7 متري يك كوه سنگي قلقل كنان مي جوشد و خارج مي شود. آب اين چشمه سرد و خوشگوار مي باشد و چون در بالاترين نقطه منطقه تويه دروار واقع شده است. 
چشمه هاي آب معدني باداب سورت: مجموعه زيبا و ديدني چشمه هاي آب معدني باداب سورت كه از شگفت انگيز ترين شاهكارهاي طبيعت است در 68 كيلومتري شمال دامغان و 7كيلومتري غرب روستاي بادله واقع شده است. چشمه هاي اسرار انگيز سورت مشتمل بر دو چشمه با آب هاي كاملاً متفاوت از لحاظ رنگ، بو و مزه مي باشند. يكي از چشمه ها داراي آبي بسيار شور مي باشد كه براي درمان درد هاي كمر و پا و روماتيسم و پوستي سودمند است و چشمه ديگر كه در مجاورت اين چشمه قرار دارد داراي آبي به رنگ نارنجي و مزه كمي ترش است كه بصورت دائمي و تشتي مي باشد. آب هاي رسوبي اين دو چشمه در مسير جريان خود از بالاي كوه به پائيين طي هزاران سال دهها حوضچه كوچك بسيار زيبائي در رنگ هاي نارنجي و زرد و قرمز و در اندازههاي مختلف ايجاد كرده اند.

چشمه هفت رنگ مجن: از توابع شهرستان شاهرود كه در نوع خود كم نظير است، از نوع چشمه هاي گوگردي است كه در ۲۵كيلومتري شمال شاهرود در ميان شكاف دره هاي دامنه قله ۴۰۰۰متري شاهوار واقع شده كه اين دره در ادامه به دو دره كوچكتر تقسيم مي شود. در يكي از اين دره هاي آب سفيد چشمه جاري است كه آشاميدني است و در دره ي ديگر چشمه هاي رنگي قرار دارد اين چشمه هاي رنگي در جداره و كف رودخانه تابلوهاي نقاشي زيبايي را خلق مي كند كه چشمان هر بيننده اي را محسور زيبايي خود مي نمايد. قبل از رسيدن به اين چشمه هاي معدني بوي خاصي در منطقه به مشام مي رسد. از يكي از اين چشمه ها كه از كانسارهاي گوگردي عبور مي كند از فاصله اي دور بوي گوگرد حس مي شود. از آنجايي كه بسياري از مواد معدني از خود گاز و بخار هايي ساطع مي كنند مي توان با آزمايشات نوع آنها را تشخيص داد و به كمك آنها مواد معدني اصلي را شناسايي كرد. در اطراف، چشمه هايي در حال جوشش اند كه داراي مواد معدني جيوه دار بوده و از آنها بخار جيوه بلند مي شود كه به آساني قابل تشخيص است . سرانجام آب اين چشمه ها با رنگ هاي گوناگون در مسير خود با هم تركيب شده و تقريباً آب صابون مانندي را تشكيل مي دهند و با آب سفيد چشمه تلاقي يافته كه هر چقدر از محل دورتر مي شوند رنگ آنها به سفيدي گراييده تا جايي كه جهت استفاده كشاورزي در منطقه گرآب (گرو) اثري از رنگ و بوي آن يافت نمي شود. آب گوگردي اين چشمه ها خاصيت دارويي دارد و در قديم اهالي منطقه جهت بيماري هاي پوستي و استخواني از آب اين چشمه ها جهت درمان استفاده مي نمودند .

1

مناطق حافظت شده وگردشگري سمنان

منطقه شكار ممنوع تپال: اين منطقه در حاشيه شمال غربي شهر شاهرود واقع شده است. دره هاي طولاني و عميق، صخره هاي بلند و ارتفاعات ممتد و به هم پيوسته از جذابيت هاي آن است. قله بلند يخدان با ۲۹۰۰ متر ارتفاع و دره هاي افسانه اي خانه سوخته و خانه سيد ابهتي از آن جمله است. اهميت اين منطقه در زيست بوم گونه هاي حيات وحش مي باشد. بر اين اساس در گذشته تا كنون به عنوان شكارگاهي معروف شناخته مي شود. زيبايي سنگ ها، صخره ها و فرم زمين شناسي منطقه، وجود چندين قلاده پلنگ، پرندگان كمياب، كبك دري، گله هاي قوچ و ميش و كل و بز اين كوهستان را به ذخيره گاه بسيار پر ارزشي تبديل كرده است.
منطقه حفاظت شده پرور: منطقه حفاظت شده پرور در شمالي ترين نقاط استان سمنان و مرز اين استان با استان مازندران واقع است و داراي سيماي جذاب طبيعي و جلوه هاي زيبا شاهكارهاي خلقت است. كوههاي بلند و صخره هاي پوشيده از درختان، جنگل هاي انبوه،‌ دره هاي سرسبز و چشمه هاي شيرين، رودها و جويبارهاي دائمي كه درجاي جاي منطقه وجود دارد. وجود حيات وحش و رويت آنها از جاده و به لحاظ برخورداري از امكانات اقامتي، منطقه را به يكي از قطب هاي سياحتي و توريستي استان تبديل نموده است .
منطقه حفاظت شده خوارتوران: منطقه حفاظت شده خوارتوران در قسمت جنوب شرقي شاهرود قرار گرفته كه از نظر وسعت مي‌توان آنرا بزرگترين منطقه حفاظت شده ايران ناميد. مساحت آن بيش از يك ميليون هكتار است و حيوانات عمده منطقه عبارتند از: خرگوش، كبك، تيهو، هوبره، تشي، باقرقره، شغال، پلنگ، گرگ و...مي باشد. اهميت اين منطقه به دليل وجود يك نوع گورخر معروف به نام گور خر ايراني مي باشد كه همانگونه كه از اسمش پيداست فقط در ايران يافت مي شود .
منطقه حفاظت شده خوش ييلاق: منطقه حفاظت شده خوش ييلاق در قسمت شمال شرقي شاهرود قرار گرفته و مساحت آن در حدود 156 هكتار مي باشد و حيوانات وحشي اين منطقه نيز عبارتند از آهو، مارال، گورخر، يوزپلنگ، گربه وحشي، قاراك، خر، روباه، گرگ، خرگوش، ايبا، هوبره، قرقاول، تيهو و كبك.

1

غار هاي گردشگري استان سمنان

غار شير بند: غار شير بند يكي از زيباترين نمونه هاي غار در ايران است كه در 12 كيلومتري شمال شرقي شهرستان دامغان واقع شده است. براي دسترسي مناسب به اين غار 10 كيلومتر جاده قديم آب بخشان به گردنه بشم را طي نموده تا به مزرعه خوش آب و هواي شير بند برسيد سپس 1/5 كيلومتر جاده اي كه در قسمت شرقي مزرعه است به طرف روستاي جزن ادامه داده و در ادامه جاده فرعي جديد الاحداث سمت چپ خود را 500 متر به طرف شمال مي پيماييد. دهانه غار در كمركش كوهي صخره اي كه از بستر رودخانه 50 متر ارتفاع دارد واقع گرديده است. ساختمان اين غار چون در يك رشته فلات آهكي قرار گرفته است داراي سازندگيهاي فوق العاده شديد مي باشد. مسير اصلي غار به سوي شمال 350 متر امتداد دارد اما شعبه هاي فرعي متعددي به صورت تنگه هاي كوچك و مسدود و غير مسدود از جناح هاي چپ و راست قرار دارند. در اين غار قنديل و ستون هاي زيباي آهكي به رنگ و اندازه هاي مختلف از سقف غار آويزان است زمين شناسان قدمت سنگه و ستونهاي اين كوه و غار را به 136 تا 190 ميليون سال قبل نسبت مي دهند . در ديواره هاي غار در اثر رسوب كربنات كلسيم محلول در آب اشكال بسيار سپيد و زيبايي همانند گچبري هاي كاخ ها و منازل بصورت گل كلمي و اجتماع بلورهاي سوزني شكل مناظر جالب توجه و زيبايي را بوجود آورده است كه از شاهكارهاي آفرينش است.

غار دربند:اين غار در 18 كيلومتري شمال سمنان واقع است و يكي از زيباترين غارهاي ايران به شمار مي رود كه مي توان ستون هاي بلند استالا گميت ر ا در آن ديد. طول اين غار 91 متر و عريض ترين قسمت آن 36 متر و بلندترين نقطه سقف آن به 20 متر مي رسد.

1
X