به وبلاگ ايران نگين درخشان كشورهاي قاره آسيا خوش آمديد

موزه تخصصي ايلخاني مراغه

موزه تخصصي ايلخاني مراغه

ساختمان موزه مراغه و بناي يادبود روي مزار اوحدي مراغه اي شاعر قرن هفتم و هشتم هجري قمري بين سالهاي 53 تا 57 بوسيله انجمن آثار ملي اجرا شده است. اين محل در سال 1363 مقارن با تشكيل سازمان ميراث فرهنگي كشور به موزه مقدماتي مراغه تبديل و با آثار عرضه شده از دوره هاي مختلف تاريخي براي بازديد عموم داير گرديد.

موزه مراغه در سال 75 در جهت هدفمندي آثار خود و به لحاظ اهميت نقشي كه اين شهر در دوره ايلخاني داشته، به عنوان موزه تخصصي ايلخاني فعاليت خود را آغاز نمود.

مراغه علي رغم استواري مستمر تمدن از دوران پيش از اسلام تا دوران مختلف اسلامي، در دوره ايلخاني از موقعيت برجسته اي برخوردار شد و به علت انتخاب اين شهر به عنوان اولين پايتخت ايلخانان، مركز ثقل اين سلسله محسوب گرديده و عصر دوباره سازندگي ايران، پس از يك دوره طولاني قتل، غارت و ويراني مغولان، از آن آغاز مي شود.

موزه مراغه به منظور معرفي اين دوره خاص از تاريخ كشورمان كه گستره آن از هرات تا فرات بوده است، با هدف جديد تشكيل و در فهرست موزه هاي جديد كشور قرار گرفت. با تمركز و انتقال صدها اثر برجسته و گردآوري مجموعه اي نسبتا كامل از آثار مختلف ايلخاني شامل انواع سفال، كاشي، سكه، فلز، شيشه و كتابت، اين موزه به عنوان منبع مطالعاتي و پژوهشي در اختيار محققان و بازديدكنندگان قرار گرفت.

مجموعه سفال

هنر سفالگري دوره ايلخاني را مي توان عصر طلايي سفالگري دوره اسلامي ناميد. سفالگري اين دوره كه پس از دوره طولاني فترت ناشي از انهدام مراكز مهم سفالگري و فرار هنرمندان سفالگر از يورشهاي مغولان دوباره نضج مي گرفت، توام با تغييرات مهمي در نوع ساخت، تزيينات و لعاب سفالينه ها در مراكز جديد سفالگري بوده است.

از خصوصيات بارز سفالينه اين دوره، تنوع ساخت سفال با تكنيك هاي مختلف سفالگري و تنوع تزيينات سفالينه هاست. موزه مراغه از انواع تكنيك هاي رايج و تزيينات متفاوت سفالگري اين دوره نمونه هاي ارزشمند و منحصر به فردي را در اختيار دارد. سفالينه هايي با تزيينات زير لعاب شفاف در زمينه شيري و فيروزه اي، سفالينه هايي با تزيينات روي لعاب يا مينايي، سفالينه هاي زرين فام و لاجورد و همچنين كاشي هاي هشت پر و نقش برجسته با لعاب هاي فيروزه اي و زرين فام از آن جمله اند.

تزيينات اين سفالينه ها متنوع و شامل انواع نقوش هندسي، نقوش گياهي از برگهاي متراكم اسليمي و طوماري، نقوش حيواني مثل غزال دونده، ماهي، اردك و پرندگان، نقوش انساني از مجالس رقص، نوازندگي، شكار و كتيبه هايي از اشعار فارسي، ضرب المثلها، دعاهاي معروف و نقوش تركيبي بوده است كه در هر يك از مراكز سفالگري به ترتيبي خاص اجرا مي گرديد.

در سفالينه هاي ايلخاني علاوه بر آرايش منقوش، تزييناتي در فرم سفالينه ها نيز وجود داشته است كه آثار مشبك دوجداره و مشبك پوشيده با لعاب شفاف، سفالهايي با نقوش كنده، برجسته و نقوش قالبي از آن جمله اند.

از مراكز سفالگري دوره ايلخاني، شهرهاي معروف ري، كاشان، جرجان، سلطان آباد و تخت سليمان بوده و نمونه هاي بارزي از آنها در موزه مراغه وجود دارد. علاوه بر آن به علت كشف قطعاتي از كاشي هاي زرين فام و نقش برجسته از رصدخانه خواجه نصير و ويژگي هاي منحصر به فرد آنها، برابر نظر محققان، مراغه نيز از مراكز سفالگري دوره ايلخاني بوده است.

مجموعه سكه

سكه هاي موزه مراغه از كاملترين مجموعه مسكوكات ايلخاني كشورمان بوده و تقريبا از همه ايلخانان ايران، سكه هاي ارزشمندي را در خود جاي داده است. پول رايج ايلخانان به لحاظ كاربرد اقتصادي و معاملات تجاري و رسمي، به صورت پشتوانه تك فلزي و نقره بود. سكه هاي طلا براي مقاصد ويژه، ايام عيد و جشن ها ضرب مي شد و سكه هاي مسي (فلوس) براي معاملات روزمره رواج داشت.

تنوع نقوش سكه ها در دوره ايلخاني معرف فرهنگ و تمدن آن عصر بوده و نقوش و مظاهر آييني اديان و فرقه هاي مختلف ضرب شده بر روي آنها، گوياي تساهل مذهبي مغولان مي باشد. همچنين بر سكه هاي ايلخاني متوني از آيات قرآني، لا الله الا الله، محمد رسول الله، نام خلفاي راشدين و در دوره اي كوتاه متن علي ولي الله و نام دوازده امام به خط كوفي و نسخ نقش شده است. نام و القاب ايلخانان معمولا به خط اويغوري با خطوط عربي سكه ها تركيب شده اند.

برابر اخبار مندرج در كتب مورخان، 87 مركز ضرب سكه در دوره ايلخانان وجود داشته و مراغه، تبريز و سلطانيه از مراكز مهم ضرابخانه هاي حكومتي بوده اند.

بخش شيشه

هنر شيشه گري در دوره ايلخاني به علت فرار شيشه گران به كشورهاي مصر و سوريه از رونق افتاد. شيشه هاي موزه مراغه از نمونه هاي نادر آن عصر است كه داراي تزيينات مختلف شيشه گري شامل دميده آزاد، دميده در قالب، تراش و افزوده بر روي بطري، قنديل و صراحي مي باشند كه از نقاط مختلف كشورمان بدست آمده است. شيشه ماده اي تركيبي از سيليس به صورت شن و ماسه، قليا به صورت سديم و پتاسيم براي گدازآوري، آهك براي استحكام بخشي، اكسيد سرب براي شفافيت و بي رنگي است.

بخش فلز

در بخش فلز موزه مراغه نمونه هاي ارزشمندي از هنر فلزكاري دوره ايلخاني شامل انواع ظروف فلزي، پيه سوزهاي مفرغي و شمعدان هاي برنزي وجود دارد كه به روش هاي ريخته گري، قلمزني و طلاكوبي ساخته شد ه اند. در تزيينات اين آثار استواري و استحكام با پاي قوي حيوانات و صعود و روشنايي با شكل پرندگان نشان داده شده است.

همچنين در اين موزه شمشيري است كه متعلق به كري خان بن بهادر خان، حاكم داغستان بوده و حاوي تزيينات طلاكوبي بر روي عاج و مفرغ مي باشد.

تصوير بالا: بناي يادبود نصب شده روي آرامگاه اوحدي مراغه اي شاعر قرن هفتم و هشتم هجري

تصوير پايين: نماي داخلي بخشي از موزه تخصصي ايلخاني مراغه

1

زنجان:

گنبد سلطانيه، غار كتله خور.
ديگر ممكن نيست، چون چاقوهاي چيني، بازار زنجان را تسخير كرده‌اند! از اين استان فعلا گنبد سلطانيه معادل چيني ندارد و غار كتله خور.
گنبد سلطانيه در زمان احداث بلندترين بناي جهان بود وهنوز هم بلندترين گنبد جهان محسوب مي‌شود. بازديد از غار كتله خور هم پيشنهاد شايسته‌اي است. اين غار هنوز كاملا شناسايي نشده و برخي دهانه‌هاي آن به دالان‌هايي پيچ در پيچ و طولاني وصلند كه هنوز پاي بشر به آنجا باز نشده و حتي برخي غارنوردان اعتقاد دارند اين غار اگر از غار عليصدر همدان (به عنوان بزرگ‌ترين غار آبي جهان) بزرگ‌تر نباشد، كوچك‌تر نيست.

1

مدرسه خانم

مدرسه خانم

 
 
 
اين مسجد ومدرسه از جمله بناهاي مذهبي و تاريخي شهر زنجان است، كه در محله قديمي معروف به فخيم الدوله واقع در بافت تاريخي شهر قرار دارد اين بنا توسط استاد اسماعيل بنا و به سفارش يكي از بانوان متمكن در اواخر دوره قاجار ساخته شده است.
مسجد و مدرسه خانم مي تواند جايگاه خاص و منحصر بفردي را داشته باشد، در ميان آثار تاريخي بر جاي مانده در كشور ما، اين برتري از يك سو از نقطه نظر سبك معماري و شيوه و تكنيك تزئيني مي باشد كه به بهترين شكلي گويايمعماري دوره قاجار است.
وجود مناره هاي قطور و كوتاه بر فراز سردر زيبا كه داراي تزئينات بديع آجر كاشي است و قابل مقايسه با مناره هاي مدرسه سپهسالاران تهران است و تزئينات پركار بخش اعظم درگاه ورودي همچنين سطوح فوقاني حجره هاي مشرف به ميانسرا كه با يك عقب نشيني نماهايي با قوس جناغي، هلالي بوجود آورده مزين است به نقوش هندسي، گل و بوته كه عموما با رنگهاي رايج در دوره قاجار يعني رنگهاي زرد، نارنجي، سياه و سفيد و صورتي رنگ آميزي شده است، تمامي اين شيوه هاي معماري و موتيفهاي تزئيني منحصرا مشخصه معماري دوره قاجار است.
مسله ديگر كه شاخص اينمسجد و مدرسهمي تواند باشد اين است كه ساخت مساجد و مدارس و بعضا بناهاي عام المنفعه از سوي بانوان متدين و مقتدر در طول تاريخ جامعه ما سابقه اي بس طولاني دارد، اين امر بر ارزش و اعتبار و جايگاه وي‍ه اين بناي مذهبي بيش از پيش افزوده است.
براي مثال مي توان مدرسه مادر شاه يا مدرسه چهار باغ اصفهان را ذكر كرد كه به دستور مادر شاه سلطان حسين صفوي به تاريخ 1114 ساخته شده است كه با گذشت بيش از چهار قرن همچنان اعتبار و پويايي خود را در عرصه فرهنگ و معماري حفظ كرده، همچنين بناي مسجد با شكوه گوهر شاد در مشهد كه به درخواست همسر شاهرخ تيموري بنا شده ، و نمونه هاي ديگر كه بيانگر حضور و نفوذ گسترده و مقتدرانه زنان ما در عرصه جامعه از دوار و از منه قديم بوده تا كنون.
تاريخ ساخت اين بنا به استناد كتيبه سردر در اين بناي مذهبي به سال 1322 هجري قمري باز مي گردد، كه به درخواست جميله خانم دختر حسين قلي خان ذوالفقاري نظام الدوله خواهر ذوالفقار خان اسعد الدوله ساخته شده.
همچنين به موجب وقفنامه آن كه در 22 محرم الحرام سال 1326 هجري قمري تنظيم گرديده، اين بانوي مجلله كه قبل از اتمام و انجام ساخت بنا وفات نمود و دختر خود به نام قمر تاج خانم را بعنوان اولين و نخستين متولي آنجا برگزيد.
ميانسراي مسجد خانم هشت ضلعي مي باشد كه در ضلعهاي شرقي، غربي و شمالي آن 12 حجره براي سكونت طلاب علوم ديني ساخته شده است

1

مسجد نجفي ميرزايي

مسجد نجفي ميرزايي

 

مسجد نجفي ميرزائي در بافت بازار شهر زنجان (بازرا پائين) قرار دارد.

اين بناي مذهبي توسط ميرزا حسين ميرزائي از نوادگان حاج ابوالقاسم موسوي ساخته شده كه در گذشته كه بعدها به نام امام جماعت آن مسجد نجفي ميرزائي ناميده مي شود.

اين مسجد كه در گذشته به مسجد مسگرها يا آهنگران نيز معروف بوده از نوع مساجد چهل ستوني يا شبستاني است كه شبستانهاي آن در ضلعهاي جنوبي و غربي ميانسرا قراردارد. طاق تويزه هاي شبستان جنوبي كه به نسبت قديمي تر از بخشهاي ديگر بناست داراي قوس هلالي است كه بر روي ستونهاي سنگي يا سر ستون مكعبي و بدنه صاف قرار دارند، تزئينات اين بخش شامل تزئينات ساده آجرچيني و كاشيكاري با طرجهاي هندسي زيبا است. همچنين در انتهاي ضلع شرقي ميانسراي مسجد آب انباري وجود دارد كه زمان ساخت و الحاق آن به مجموعه بنا به نوعي بر ما نامعلوم مي باشد.

لازم به ذكر است در اكثر مساجد شهرزنجان در كنار يا داخل مساجد آب انباري به منظور رفع نياز وجود دارد كه اين نكته در بررسي و چگونگي ساختار مساجد شهر زنجان مي تواند جالب و مهم باشد.

1

مسجد جامع خدابنده

مسجد جامع خدابنده

 

 

اين بنا در ضلع شرقي بقعه ي قيدار نبي ( ع)  در شهرستان خدابنده و 42 كيلومتري زنجان واقع گرديده  و از آثار اواخر دوره ي قاجار است كه در سال 1321 ه . ق -  سلطنت محمد علي شاه قاجار – با نظارت جهان شاه خان افشار ، از محل اعتبارات موقوفه بقعه ي قيدار نبي (ع ) ساخته شده است . اين مسجد به سبك شبستاني اجرا گرديده و پوشش طاق و گنبد آن بر روي ستون هاي سنگي استوا نه اي شكل و سر ستونهايي چهارگوش قرار گرفته است . طاق هاي اين شبستان توسط تيرهاي چوبي به يكديگر متصل گشته  و نيروي رانشي آنها كنترل شده است .  نماي دروني بنا آجر چيني با بند كشي سفيد رنگ است . مسجد داراي سر ورودي و دو مناره به سبك دوره ي قاجار است . در ضلع غربي مسجد ، 8 واحد حجره براي سكونت طلاب علوم ديني ساخته شده است .

1

موزه تعزيه حمام حسينيه اعظم

موزه تعزيه حمام حسينيه اعظم
 
 
مسجد و گرمابه تاريخي در جوار بناي حسينيه اعظم و در ضلع جنوب غربي بافت تاريخي زنجان واقع گرديده است. اين بنا در ضلع جنوبي با يك شيب ملايم به كمربند تهران- تبريز مي رسد. در ضلع شرقي به خيابان فردوسي، در ضلع شمالي به خيابان ضيايي و بازار تاريخي و در ضلع غربي به بافت قديمي شهر ختم مي شود. براساس تحقيقات محلي، بناي حمام از نظر قدمت قديمي تر از بناي حسينيه بوده كه شاهد آن كتيبه سنگي موجود در پيشاني بنا به سال 1292 هـ ق كه توسط ميرهدايت اله ملك التجار تجديد بنا گرديده است. بناي حمام همانندي نماي حمامهاي سنتي و رايج در ايران با مصالح آجر، سنگ و ساروج ساخته شده و از جمله فضاهاي معماري تعبيه شده در اين بنا مي توان موارد زير را نام برد:
v     ورودي: با قرار دادن چند پله ورودي بنا پايين تر از كف اصلي كوچه مي باشد.
v     هشتي: به منظور حفظ گرماي داخلي حمام و همچنين جلوگيري از ديد مستقيم مردم عابرين به داخل بنا مي باشد.
v   سربينه (رختكن): مكاني كه در وسط آن معمولاً يك حوض آب سرد و در اطراف سكوهاي نشيمن جهت پوشيدن و درآوردن لباس در نظر گرفته شده است.
v     ميان در: فضايي كه در حد فاصل رختكن و گرمخانه مي باشد و در اين فضا نيز سرويس هاي بهداشتي تعبيه گرديده اند.
v     گرمينه: يا فضاي اصلي حمام كه داراي سكوهايي جهت نشيمن و شستشو مي باشد.
v     خزينه
v     تون (آتش خانه): كه بوسيله گربه روهايي كف حمام را گرم مي كرده است.
 حمام حسينيه اعظم زنجان در تاريخ 23/5/1387 به شماره 2379 در فهرست آثار ملي كشور به ثبت رسيده است. (پرونده ثبت حمام حسينيه، آرشيو اداره كل ميراث فرهنگي زنجان)
 اين بنا به جهت اهميت مراسم تعزيه حسينيه اعظم (ميراث معنوي) از سال 1390 به عنوان موزه تعزيه مورد استفاده و بهره­برداري قرار مي­گيرد.

1

موزه باستان شناسي و مردان نمكي در (عمارت ذوالفقاري)

موزه  باستان شناسي و مردان نمكي در  (عمارت ذوالفقاري)

 

عمارت ذوالفقاري در يكي از محلات قديمي شهر زنجان موسوم به محلة "دالان آلتي"در ضلع شمالي سبزه ميدان و مسجد جامع قرار دارد. اين بنا ساختمان مسكوني و اداري حكمران زنجان بوده و از مجموعه بناهاي اندروني و بيروني و بخشهاي مختلفي تشكيل يافته بود. از اين مجموعه در حال حاضر فقط عمارت بيروني باقي مانده كه به نام "عمارت محمود خان ذوالفقاري"معروف است. بنا به رواياتي اين خانه توسط سردار اسعدالدوله (پدر محمود خان) دراواخر حكومت قاجار بنا گرديده و پس از وي محمودخان در آن اقامت داشته است. درگذشته اين بخش از شهر زنجان محله­ي اعيان نشين بوده و مجموعه بناهايي در سبك و الگويي همسان همچون خانه وزيري، خانه خديوي، عمارت دارايي و... در اين محل ساخته شده بود.

بعد از انقلاب اسلامي، عمارت ذوالفقاري مدتها دراختيار يكي از نهادهاي انقلابي بود و تا ثبت اين بنا در فهرست آثار ملي كشور بهدليل متروك ماندن و عدم مراقبتهاي لازم آسيب فراواني ديد. در جريان توسعه و تعريض خيابان طالقاني ديوار و سردر ورودي بنا بطور كامل تخريب گرديد. در سالهاي اخير نيزبا اجراي طرحهاي عمران شهري، آسيب زيادي به بنا وارد آمده است. از جمله با احداث خيابان زينبيه و عبور آن از داخل حياط عمارت، قسمتي از عرصه ي بنا از بين رفت و بخش عمده ديگر به پارك تبديل شد.

در سال 1379 ميراث فرهنگي استان زنجان تصميم به حفاظت و مرمت عمارت ذوالفقاري گرفت و در اين راستا بناي مذكور در چندين مرحله مرمت و باز سازي گرديد. با انتقال مجموعه آثار بدست آمده از معدن نمك چهر آباد در سال1386 موزه موقت موميايي­ها در اين مكان بوجود آمد و در سال 1388 اولين موزه باستانشناسي استان زنجان در عمارت ذوالفقاري افتتاح گرديد.

اين بنا در تاريخ 25/12/75به شماره 1852 در فهرست آثار ملي كشور به ثبت رسيده است.

 

مردان نمــكي

مرد نمكي 1: با وجود كشف استثنائي مرد نمكي 1 در سال 1372 متاسفانه تلاش چنداني براي تعطيل نمودن استخراج مكانيكي و لغو بهره برداري از معدن صورت نگرفت. در پائيز 1383 معدن كاران در حين كار با بولدوزر مجددا با بقاياي اسكلت انساني مواجه شدند كه به دليل كار با بولدوزر تا حد زيادي متلاشي شده بود. با جستجوي معدن كاران در ميان خاكهاي آشفته علاوه بر جمع آوري قسمتهايي از بقاياي انساني تكه تكه شده، شماري اشيا بدست آمد كه توسط بهره بردار به اداره ميراث فرهنگي و گردشگري استان منتقل شد.

بررسي­هاي اوليه بر روي بقاياي انساني، كه پس از انتقال به ميراث فرهنگي، مرد نمكي 2 نام گذاري شد نشان داد كه اين بقايا متعلق به مردي ميانسال با ميانگين قد حدود 180 سانتي متر بوده كه در جريان ريزش ديواره­ها و سقف تونل كشته شده است. از جمله اشيايي كه همراه اين مرد نمكي يافت شد مي­توان به تكه سبد و ميخهاي چوبي، طنابهاي گياهي، منسوجات و ... اشاره كرد.

مرد نمكي 2: كشف اتفاقي مرد نمكي 2 و مجموعه­اي از اشيا موجب از سر گيري پژوهش­هاي باستان شناختي در معدن نمك چهر آباد بعد از گذشت 11 سال گرديد بنا براين كاوش در معدن به منظور نجات بخشي آثار و بقاياي باقي مانده ابتدا به سرپرستي امير الهي و سپس ابوالفضل عالي در دي و بهمن سال 1383 انجام شد و فصل دوم كاوش نيز در پائيز 1384 ادامه يافت.

مرد نمكي 3: بقاياي مرد نمكي 3 همچون مرد نمكي 2 به صورت اتفاقي و طي كار باطله برداري بولدوزر توسط معدن كاران در سال 1383 كشف شد. به دليل كشف موميايي توسط بولدوزر، اين جسد نيز به صورت متلاشي شده، و تكه تكه يافت شد.

(بقاياي موميايي شماره 3 شامل: استخوان، لباس و قسمتهايي از بافت نرم فردي بود كه همچون معدنچيان ديگر بر اثر ريزش تونل و سقوط يك سنگ چند تني روي او كشته شده بود.)

مرد نمكي 4: مرد نمكي 4 سالم­ترين و كامل­ترين موميايي مكشوفه از معدن چهر آباد است. عليرغم آسيب ديدگي به هنگام مرگ تقريبا بيشتر قسمت­هاي بدن سالم باقي مانده است كه شامل مجموعه استخوان­ها و بافت نرم وي است كه بر اثر از دست دادن آب بدن كاملا خشك شده است. به هنگام كشف جسد در وضعيت دمر قرار داشت. به شكلي كه صورت و قسمت جلوي بدن روي خاك قرار گرفته بود. دست­ها از ناحيه آرنج خم شده دست چپ روي زمين و دست راست در حالت تقريبا مشت شده بود . پاي راست به صورت نيمه باز و پاي ديگر جمع شده در زير شكم قرار داشت. با وجود شكستگي جمجمه در چند قسمت دليل مرگ براساس تحقيقات انجام يافته توسط دكتر شكوهي  با عكسبرداري سي تي اسكن، فشار بر قفسه سينه و پارگي قلب در نتيجه ريزش تونل­ها و ريزش خاك و آوار روي وي بوده است.

 براساس تحقيقات انجام گرفته مشخص شد اين موميايي طبيعي، پسر جواني بوده كه به هنگام مرگ حدود 16 سال داشته است. قد اين موميايي 170 تا 175 سانتي متر است. بر گوش­هايش حلقه هايي از جنس نقره ديده مي شود. موهاي سر وي كوتاه و به رنگ خرمايي است. به همراه اين جوان موميايي شده اشياي جالب توجهي نيز كشف گرديد. يكي از اين اشيا چاقوي فلزي با دسته استخواني است كه در غلافي چرمي به كمربند پارچه اي او بسته شده است ازاشياي ديگر مي­توان به دو كوزه كوچك سفالي سالم اشاره كرد. همچنين ظناب­هاي گياهي، يك مهره كوچك با لعاب ابي، يك پي سوز سالم دود زده، 11 تكه سفال و ... نيز همراه اين جسد يافت شده است.

از ويژگيهاي بسيار مهم اين موميايي طبيعي، لباس كامل است كه برتن او ديده مي­شود. اين لباس از بالا پوشي بلند، يك شلوار و كفش چرمي تشكيل شده است.

مرد نمكي 5: اين موميايي طبيعي در كاوش فصل دوم در حالي يافت شد كه به جز سر بقيه قسمت­هاي بدن زير صخره و سنگ­هاي آواري بزرگ قرار گرفته بود­. شكل جسد نشان مي­داد كه اين شخص نيز همچون نمونه­هاي قبلي بر اثر حادثه­اي كه منجر به تخريب و ريزش تونل گرديده­، كشته و مدفون شده است بر خلاف موميايي نمكي شماره 4 بيشتر بافت بدن مرد نمكي 5 پوسيده شده و از بين رفته بود بافت نرم فقط در قسمت­هايي كوچك از دو دست، پاها بخش­هايي از صورت، سينه و لگن باقي مانده بود. كم بودن ميزان نمك در اين محيط، نفوذ آب از بالاي كوه به اين بخش از معدن از دلايل اصلي پوسيده شدن زياد مرد نمكي 5 است. 

 

نتـايـج

پيش از كاوش­هاي دو فصل 83 و 84 در معدن نمك چهر آباد براساس يافته­هاي سال 72 تصور بر اين بود كه معدن، محل كشته شدن شاهزاده ساساني و يا نماينده هيئت حاكمه اقوام سكايي در سده 8 پيش از ميلاد بوده است. اما با كاوش­هاي دو فصل اخير مشخص گرديد كه همه موميايي­هاي مكشوفه از معدن كارگران و معدن كاراني بودند كه در نتيجه ريزش معدن و فرو ريختن ديواره­ها و سقف و تونل­ها كشته و مدفون شده­اند. طبق كاوش­هاي انجام يافته همچنين مشخص شد كه معدن از حدود نيمه هزاره اول شناسايي شده است. براساس آزمايشات ساليابي كربن 14 مشخص شد كه مرد نمكي 3، 4، 5، مربوط به دوره هخامنشي با قدمت حدود 2300 سال و مرد نمكي 1، 2، مربوط به دوره ساساني، با قدمت حدود 1500 تا 1700 سال قبل است. بنابراين با توجه به شواهد و مدارك موجود، ريزش تونل­هاي معدن چهر آباد، دست كم دوبار رخ داده است. نخستين بار در حدود 2300 سال پيش و به هنگام فعاليت معدن كاران بخش بزرگي از تونل­هاي معدن ريزش و در آن مردان نمكي 3، 4، 5 كشته شده­اند و سپس با گذشت چندين قرن سال دوباره حادثه­اي ديگر در معدن نمك رخ داده و در نتيجه آن مردان نمكي 1و2 نيز كشته و مدفون شده­اند.

در حال حاضر به استثناي موميايي نمكي شماره 1 كه در موزه ملي كشور نگهداشته مي­شود بقيه اجساد و اشياي بدست آمده از معدن چهرآباد در موزه ذوالفقاري زنجان در شرايط مطلوب، تحت نظارت كارشناسان مربوط نگهداري مي­شوند.

 

 

استان: زنجان

شهرستان: زنجان

آدرس:زنجان، سبزه ميدان، عمارت ذوالفقاري

تلفن: 3236121

سال تأسيس: بهمن ماه 1386

ساعت بازديد: در 6 ماهه دوم سال 1390 9 صبح الي 18/30

تعطيلي:روز سه شنبه  هر هفته

بهاء بليط: 4000 ريال

 

1

موزه باستان شناسي گنبد سلطانيه

 

موزه باستان شناسي گنبد سلطانيه

 


در قسمت جنوب غربي كهن دژ (ارگ سلطنتي)، گنبد سلطانيه به عنوان يكي از بناهاي عظيم اسلامي و شايد باشكوه ترين آن ها، همچون نگيني سربرافراشته و خودنمايي مي­كند.
اين بنا در دوران حكومت سلطان محمد خدابنده (اولجايتو) در مدت 9 سال (از سال 704 الي 712 هجري قمري) احداث شده است. دربارة اين بنا، فرضيه­هاي بسياري از نظر تناسب­ها، تركيب­ها، تلفيق­ها و ديگر ويژگي­ها از سوي مورخان، جغرافي­دانان، باستان­شناسان و حتي مردم عادي ابراز شده است كه دو وجهه غالب دارند:
نظريه نخست، به مورخان و جغرافي­دانان متقدم مربوط است كه بناي گنبد را آرامگاه سلطان محمد خدابنده اولجايتو معرفي كرده­اند. نظريه دوم، مربوط به انتساب و اختصاص بنا، از طرف اولجايتو، به آرامگاه علي­بن ابيطالب (ع) و حسين­بن علي (ع) است.
كارشناسان با بررسي­هاي باستاننشناسي و مطالعة عناصر معماري، انتساب و اختصاص بناي گنبد سلطانيه به آرامگاه ائمه اطهار (ع) را مردود دانسته­اند و روشن شده است كه آرامگاه سلطانيه را غازان و اولجايتو به تقليد از آرامگاه­هاي موجود در ايران ساخته­اند.
گنبد سلطانيه، شكوه و برزگي كليساي جامع مريم مقدس در فلورانس ايتاليا و مسجد اياصوفياي تركيه را تداعي مي­كند. اين بنا، سومين بناي بزرگ تاريخي در جهان و نخستين بناي بزرگ تاريخي ايران مي­باشد. اين بنا در دوران برپايي، بلندترين بناي جهان بوده است.
معماري گنبد سلطانيه، نسبت به آثار مشابه، از نظر عظمت و ابعاد، منحصر به فرد است و نمونة بديعي از يك آزمايش موفق است. اين بنا داراي 5/48 متر ارتفاع، 60/25 متر دهانة قوس، 87/6 متر عرض جرز، 5/17 متر طول جرز از سمت بيروني و 60/8 متر طول جرز از سمت دروني است. اين بنا 8 ايوان مرتفع و نزديك به 50اتاق و فضاي ويژة اتاق مانند دارد. گنبد سلطانيه نخستين بنايي است كه تحول معماري دوران سلجوقي به معماري دورة ايلخاني را به وضوح نشان مي­دهد. سنگيني گنبد عظيم و قوس­ها و ديگر عنصرهاي معماري را، جرزهاي هشت­گانة آن تحمل مي­كنند. محاسبات به عمل آمده نشان مي­دهند كه سنگيني گنبد 200 تني بر روي جرزها كه سطح مقطع هر كدام 50 متر مربع مي­باشد، استوار شده است. مطالعات اخير روشن كرده است كه اين عنصرها داراي مقطع­هاي توخالي نيز مي­باشند. اين ويژگي، مقاومت جرزها را در برابر زمين­لرزه و فشارهاي ناشي از باد افزايش مي­دهد. به كارگيري تيرهاي چوبي عاجدار در ابعاد و اندازه­هاي مختلف، از اين نظر، حايز اهميت مي­باشد.
ملاط اين بنا، مخلوطي از گچ و مقدار اندكي آهك است. گنبد سلطانيه با احتساب طبقه همكف، سه طبقة مشخص دارد: طبقة همكف ايوان­هاي هشت­گانه را در خود جاي داده است و شامل ايوان­هاي شمال­غربي، شمال شرقي، ورودي و ايوان جنوبي مشرف به تربت­خانه است. طبقه اول در 40/9 متري از كف كنوني بنا قرار گرفته و داراي دهليزهاي ارتباطي است كه دورتادور بنا را احاطه كرده­اند. طبقة آخر در 80/27 متري از كف قرار گرفته است. دراين طبقه، پاطاق گنبد و پايه­هاي هشت­ضلعي مناره­ها قرار دارند. ارتفاع پاطاق اين طبقه 40/1 متر و ارتفاع گبد از طبقة آخر 19متر است.
ورودي سردابه در ايوان ضلع جنوبي قرار گرفته است. طرح سردابه بسيار پيچيده و شامل 7 واحد حجمي است كه با يكديگر ارتباط فضايي ندارند. اين روش مقبره­سازي با هيچ كدام از مقبره­هاي شناخته شدة كنوني ايران قابل مقايسه نيست. به احتمال قريب به يقين، سردابه بر اساس بينش و تفكر آيين­هاي مذهب شمن­پرستي مغولي طرح­ريزي شده است. با توجه به فلسفه و عقايد شمن­پرستي و تأكيد آن بر وجود ارواح خبيثه و انواع جادو، براي جلوگيري از ورود و مزاحمت ارواح خبيثه به حريم قبرها، گماردن محافظان و تعبية مكان­هايي براي برآوردن منظورهاي فوق، امري ضروري بوده است.
گنبد سلطانيه از نظر تزئينات نمايشگر مرحلة كمال معماري گذشتة ايران است و خلاقيت طراحان، معماران و مهندسان زمان خود را به نمايش و داوري گذاشته است. در اين بنا، دو لايه آرايش و زينت معماري شناسايي گرديده است: قسمتي از تزئينات لاية دوم به دوران اولجايتو و اوايل دوران سلطان ابوسعيد بهادر تعلق دارد. تزئينات لاية نخست، به طور كلي، با پيشرفت كار ساخت بنا اجرا گرديده و در هنگام افتتاح ابواب­البر، پايان پذيرفته است.
عمده­ترين عنصرهاي تزئيناتي در گنبد سلطانيه عبارت­اند از: تزئينات آجري، گچ­بري، كتيبه­نويسي و كاشي­كاري كه همگي با هم و با هماهنگي جالب توجهي سامان يافته­اند.
طولاني­ترين كتيبة اين بناي تاريخي كتيبه­اي است كه در فاصلة 360 سانتي­متري از كف گنبد، و در عرض 75 سانتي­متري دورتادور بنا نوشته شده است و به سوي ايوان­ها و جرزها ادامه يافته است. در اين كتيبه، سورة "فتح" به خط زيباي ثلث نوشته شده است. در بالاي هر يك از ايوان­هاي هشت­گانه، يك حديث ذكر گرديده است. در سطح قوس، در طبقه دوم ايوان شرقي، كتيبه­اي از آجرهاي پيش­بر در زمينة كاشي­كاري معرق به رنگ سبز و آبي وجود دارد. بر اين كتيبه، آية 125 سورة مباركة "بقره" (سورة يكم) به خط كوفي نوشته شده است.
درسطح جرز ايوان­هاي جنوب­شرقي و جنوب غربي، طرح­هاي تزئيني به شكل ترنج با رنگ آبي طراحي گرديده­اند و خط­هاي كلي اين نقش­ها، اسليمي است. در لابه­لاي اين نقش­هاي اسليمي، كلمات ابوبكر، عمر، عثمان و علي، حسن و حسين پيوسته تكرار شده­اند. اين گنبد به تنهايي يكي از شگفتي­هاي معماري در ايران و جهان به شمار مي­رود و از ارزشهاي درجه اول جهانگري برخوردار است.
اشياء نمايشي در اين موزه عبارتند از :
اشياء كاوش شده از سلطانيه شامل انواع پي سوز سفالي يك قسمتي و بشقابي ساده ،انواع كاشي هاي زرنگار ، صليبي ،ساده ،معرق و .. ، انواع سكه هاي مسي و نقره مربوط به دوره ايلخاني و ..

استان:زنجان
شهرستان: ابهر شهر سلطانيه
آدرس: كيلومتر 35 جاده زنجان - قزوين
تلفن: 5823277-0241
ساعت بازديد: 8 صبح الي 18/30
تعطيلي: تعطيلات رسمي
بهاء بليط: 5000 ريال

 

 

 

 

 

1

موزه نسخ خطي (آرامگاه ميرزا مهدي)

موزه نسخ خطي (آرامگاه ميرزا مهدي)


بناي آرامگاه؛ محوطه­اي به وسعت 700 متر مربع داراي يك ورودي زيبا با پلان پنج ضلعي است. در چهار ضلع ورودي سكوهاي نشيمن دارد و بالاي طاق نماهاي شمال شرق و شمال غرب مقرنس­هاي گچي به رنگ آبي داشته است.آرامگاه از يك حياط و ساختماني در شمال آن تشكيل يافته است. ساختمان آرامگاه داراي دو ايوان ستوندار همسان در دو طرف ورودي و مجموعه فضاهايي در پشت ايوان­ها است.
بقعه ميرزا مهدي فضايي مستطيل شكل است كه سقف آن با استفاده از قوس­هاي متمايل به كليل و گوشواره­هاي زيباي آجري زمينه اجراي عرقچين را فراهم كرده است. گنبد فضاي اصلي از نوع دو پوش مي­باشد. فضاي دوم اين بنا قابل مقايسه با فضاي نخست است و دو واحد قبر در آن وجود دارد.آيت­الله حاج ميرزا مهدي زنجاني فرزند مرحوم حاج سيد ابو عبدالله موسوي از خاندان­هاي ميرزايي زنجان مي­باشد . وي به سال 1296 در زنجان متولد و مقدمات را در آنجا تحصيل نموده سپس به تهران منتقل و از دروس آقا علي نوري صاحب بدايع الحكم تلمذ نموده به تاريخ 1316 ه­ق به نجف مشرف شده است. وي مدرسي ماهر، عالم پارسا، داراي اخلاق حسنه بوده است. وي در سال 1359 ق در زنجان وفات نمود.
اين بنا با توافق وراث محترم ميرزايي در اختيار اداره كل ميراث فرهنگي قرار گرفته و بعنوان يك مركز فرهنگي مورد استفاده قرار مي­گيرد.
اين بنا از سال 1389 مورد بهره­ برداري قرار گرفته است.

استان: زنجان
شهرستان: زنجان
آدرس: زنجان ، بلوار پائين ، روبروي شهرداري ناحيه 2 ، مقبره ميرزا مهدي
تلفن: 5244008
ساعت بازديد: در 6 ماهه سال 1390 9 صبح الي 18/30
تعطيلي: تعطيلات رسمي و دوشنبه هر هفته
بهاء بليط: 3000 ريال

1

قلعه قشلاق

قلعه قشلاق

 اين قلعه در شهرستان ماهنشان و حنوب شرق شهر ماهنشان ، روي يكي از بلنديهاي طبيعي شمال رودخانه قزل اوزن و در سا حل ان واقع است . فا صله قلعه قشلاق تاما هنشان 20كيلومتر وتا شهر زنجان 90كيلومتر راه دسترسي به قلعه از طريق جا ده ماهنشان –دندي است .در فاصله 7كيلومتري روستاي قره گل در كنار پل رود خانه فصلي قار قاچاي جاده خاكي باريكي وجود دارد كه مستقيما" قلعه قشلاق منتهي مي شود . اين جاده خاكي در جنوب جاده آسفالت ماهنشان دندي است و طول آن 1 كيلومتر است . نزديكترين روستا به فلعه ايمير است كه حدود 300 متري جنوب قلعه و قزل اوزن قرار دارد .

با توجه به شناسائي سفالهي سطح الارضي قدمت آن به دوره اشكاني بر مي گردد . از ويژگي هاي منحصر به فرد اين اثر مي توان گفت كه اين قلعه تنها محوطه بزرگ اشكاني شناخته شده در استان زنجان است كه از آن مي توان به عنوان يك قلعه شهر ياد كرد .

 توصيف محوطه :

قلعه قشلاقي بقاياي يك محوطه بزرگ و قديمي است كه بر فراز بلندي طبيعي قرار گرفته است اين محوطه از سمت شرق با شيب بسيار تند ( پرتگاه ) به جاده خاكي ايمير منتهي ميشود
از جنوب و جنوب غرب با شيب تندي به رودخانه قزل اوزن مي رسد . از سمت شمال با شيب تند به زمينهاو تپه ماهورهايي منتهي است كه در ادامه به جاده اسفالت ماهنشان – دندي مي رسند و از سمت غرب و شمال غرب نيز به مزارع و تپه ماهورهاي روستاي قره باتلاق ختم مي شود . قسمتهاي تحتاني اين محوطه از شرق و جنوب به صورت صخره اي است ( كروكي : 59 ) و طي ساليان اخير از معادن سنگ آن بهره برداري به عمل آمده است ( تصوير : 83-84 ) در منتهي اليه جنوب محوطه در قسمت پايين و در ساحل قزل اوزن پل قلعه قشلاقي قرار دارد .
سطح محوطه از پستي و بلنديهاي زيادي تشكيل شده و بخشهايي از ان زير كشت محصولات ديم قرار دارد . قسمتهايي از اين محوطه برگ داراي استحكامات تدافعي است . بدين صورت كه بخشهايي از آن كه قابل دسترسي بوده و هيچ مانع يا سد طبيعي نداشته توسط ساكنان شهر با ساخت و سازهاي دفاعي تجهيزشده است از جمله بخشهايي از شمال و شمال غرب محوطه كه داراي دو برج و احتمالاً بارو مي -باشند . (تصوير 85-86) برجها با مصالح لاشه سنگ و ملاط آهكي ساخته شده اند يكي از برجها با سنگهاي منظمي نما كاري شده است . داخل همين برج بر اثر كاوش نيز غيره مجاز آثار ساخت و ساز عظيمي از خشت ديده مي شود . ابعاد خشتها   cm 15 *38*38 است( تصوير : 87) علاوه بربخش شمالي شهر قسمتهايي از جنوب محوطه نيز با مصالح لاشه سنگ و به صورت خشكه چين داراي تجهيزات تدافعي است.برسطح محوطه مقادير زيادي سفال و لاشه سنگ مشاهده مي شود.(تصوير:88  )
 در برخي از نقاط آثار معماري و ساخت و سازهاي سنگي كه بر اثر كا وش غيره مجاز بيرون آمده اند قابل مشاهده است . احتمالاً اين مكان بعنوان يك محوطه استقراري دائمي ( شهر ) مورد استفاده قرار گرفته است . امروزه اين محوطه بدون كاربري خاصي در زمين هاي روستاي قره قشلاق قرار دارد.
 
آثار تخريب و دستكاريهاي انساني
بخشهاي زيادي از سطح محوطه در نقاط مختلف مورد كاوش غير مجاز قرار گرفته است .
سفال : قطعات سفال به صورت پراكنده در تمام نقاط سطح محوطه قابل مشاهده است . نمونه هاي جمع آوري شده را از لحاظ ويژگيها و مشخصات مي توان به چند دسته مشخص طبقه بندي نمود . به طور كلي سفالهاي محوطه در 4 گروه سفالهاي معمولي كلينيكي و منقوش و لعابدار ديده مي شوند . سفالهاي ساده معمولي كه بيشترين ميزان سفالهاي سطح محوطه و نمونه هاي جمع آوري شده را تشكيل مي دهد . با خمير ه هاي نخودي ، قرمز و خاكستري قهوه اي و نارنجي ساخته شده اند .   اغلب آنها   چرخ سازنده و ماده چسباننده بيشتر سفالهاي معدني است . بر بدنه تعدادي از اين سفالها تزئينات كنده كاري شده و بر جسته ديده مي شود . سفالهاي معمولي با فرمهاي متنوعي ساخته شده اند . حدود 7 قطعه سفال كلينيكي از سطح محفظه جمع آوري گرديد . همه سفالها ظريف هستند و تزيين خاصي ندارند اما در ميان سفالهاي محوطه قطعاتي از سفاهاي لعابدار نيز وجود دارد . اين سفالها فيروزه اي تا آ بي و سبز است و لعاب آنها اغلب مات و تا اندازه اي پوسيده مي باشند . در ميان نمونه هاي جمع آوري شده چند قطعه سفال منقوش نيز يافت شده يك نمونه از اين سفالها داراي تزئيناتي به رنگ قرمز و سياه بر زمينه نخودي است . نمونه ديگر خميره سبز روشن دارد با تزئينات قهوه ابي تيره آراسته شده است.

 قدمت :سلوكي – اشكاني

1
X