تو اين تاپيك سعي داريم بازيهاي محلي استان را معرفي كنيم .
هر كس هم هر نوع بازي ميشناسه مشاركت كنه و تو اينجا معرفي كنه تا همه بيشتر در باره بازيهاي محلي شهر و ديارمون بدونند و هم يادي باشه از دوران كودكيمون .
من هم شروع مي كنم و اولين بازي را براتون معرفي ميكنم :
گردوبازي GERDU BAZY
اغلب بين دونفر انجام مي شود بدين طريق كه هر نفر تعداد 2 تا 5 عدد گردو از مال خود را ( به طور مساوي ) سرمايه گذاري مي كند . آنگاه اين دونفر تقريبا به فاصله يكي دو متر در برابر هم روي زمين مسطحي سرپا نشسته ، هريك به ترتيب گردوهاي خود را بين دو كف دست قرارداده، رها مي كنند كه در نتيجه گردوها به فاصله هاي كم و زياد در سطح زمين پراكنده مي شوند . اگر اتفاقا دو يا چند گردو پهلوي هم قرار بگيرند و مماس بر هم شوند ، اصطلاحا مي گويند : ( بال نيست ) يعني قبول نيست و پخش گردو به شرح بالا بايد تجديد گردد . سپس اولين نفر در همان حالت نشسته با كمك دو انگشت شصت و سبابه يا دو انگشت شست و مياني فقط يك مرتبه با انتخاب خود به يكي از اين گردوها نشانه گيري كرده تِلِنگو مي زند . هرگاه اين گردو به هرچند از گردو و به هرچند از گردوهاي ديگر اصابت كرد از مال اين بازيكن مي شود و چنانچه اصابت نكرد نوبت به نفر مقابل مي رسدكه مثل نفر اول عمل كرد.
اگر در حين بازي گردوها آنقدر به هم نزديك شوند كه تماسشان مشكوك باشد اصطلاحا كور مي كشند .يعني نوك دو انگشت كوچك هر دست را به هم گذاشته ، در راستاي افقي و موازي با سطح زمين در حد فاصل دو گردو عبور مي دهند . چنانچه قطر دو انگشتها به اين دو گردو تماس گرفت ، گردوها به هم اصابت كرده و گرنه كه خير. اين بازي بدين ترتيب آنقدر ادامه مي يابد تا يكي گردوهايش تمام شود .
زيلو بافي
زيلو بافي مواد و مصالح: پنبه ماده اوليه و اصلي زيلو محسوب ميگردد. امروزه كارخانه هاي ريسندگي با وسايل مدرن نخ مورد احتياج زيلوبافان را توليد و عرضه ميدارند. در گذشته زنهاي خانه دار نخ را مي رشته اند. منابع: 1-يزدنامه - ايرج افشار- جلد دوم -بخش هنرها و نگارها،مقاله زيلوبافي ميبد، محمدحسين رافي 2-فرهنگ يزد، فصلنامه فرهنگي پژوهشي - سال اول شماره 2و3 ،بهار و تابستان 1378- بررسي نوشته ها ونگارههاي زيلوهاي تاريخي مساجد منطقه رستاق - فهيمه سهيلي راد، منصور چيتي ،اسفند 1376
زيلو بافي
در فرهنگ دهخدا زيلو بااين جمله تعريف شده است: "پلاس وگليم راگويند وآنرا شطرنجي نيز خوانند" ودر توضيح پلاس آمده است:"قسمتي پشمينه كه گستردني باشد شبيه جاجيم. چيزي مثل كرباس كه از پوست درخت سن بافند". زيلو يكي از قديميترين محصولات دست بافته است كه ازديرباز در شهرستان ميبد واقع در 50 كيلومتري يزد بافته ميشده است. بنظر ميرسد اين صنعت در ميان اعراب پيش ازاسلام نيز وجود داشته است....
شهرهاي ديگري كه زيلوبافي در آنها رواج داشته است عبارتند از: جهرم، سيستان، كاشان، اصفهان و مشهد. در اين رابطه از محلي به نام "بشنيغان" در ميبد نام برده شده است كه گويا خاستگاه هنر زيلوبافي بوده است.
اين دستبافته زيبا خاص مناطق حاشيه كوير ميباشد و علاوه بر تطابق اين فرش بانوع زندگي مردم منطقه و معتقدات مذهبي آنها، تاثير معماري ،طبيعت و گويش مردم اين ناحيه بر نقش ،رنگ و نام زيلوها انكارناپذير است.
نوشتن تاريخ و سابقه زيلوبافي وعلل تكوين وپيدائي آن بسي دشوار است. برخي سابقه زيلوبافي در ميبد را تا قرن هشتم به دوره مظفريان مسبوق ميدانند و برخي ديگر سابقه وقدمت آن را كمتر از اين تصور ميكنند. ناصرخسرو قبادياني در سفرنامه در ضمن توصيف وضعيت و موقعيت شهر تون (فردوس كنوني) مينويسد: "گفتند در اين شهر چهارصد كارگاه بود كه زيلو بافتندي ...".احتمالا قديميترين سندي كه از زيلو وزيلوبافي نام برده است ،همين سفرنامه ارزشمند است. نگارنده را گمان بر آن است كه وجود راه مستقل ميبد به خراسان و ارتباط وتبادل تجاري وفرهنگي مردم اين خطه با اهل آن سامان سبب انتقال اين صنعت از آنجا بدين جا شده است.
يكي از قديميترين و درعين حال نفيسترين زيلوهايي كه در ميبد موجود است ،متعلق به قرن 12 است و بر آن 24 سجاده طرح شده است. رنگهايش با مختصر اختلاف در مجموع همانند و چشم نواز است. درحاشيه اين زيلوي نفيس اين جملات كه كلمات آن به چندرنگ و ترتيب مختلف است ،مشاهده ميشود: " وقف صحيح شرعي نمود جناب ستوده آداب حاج الحرمين الشرفين حاجي عبدالرشيد خلف مرحوم عبدالغني الميبدي بر پيش قبه مسجدجامع مزبور بيرون نبرند مگر در شبستان مسجد مزبوره برند. تحريرا في سنه شهر ربيع الثاني 1188".
در گذشته نوعا رنگها از روناس و پوست گردو وانار تهيه ميشده است ،اما رنگهايي كه امروزه استفاده ميشود،تماما شيميايي است. در گذشته پنبه اي موسوم به "مله" (malla) كه رنگ آن متمايل به زرد بود، كاشته ميشد و به همان رنگ طبيعي در زيلوبافي مورد استفاده بود.
از لحاظ تركيب رنگ ،زيلو انواع و اقسامي دارد بدين ترتيب: آبي و سفيد- مشكي و سفيد- مله و سفيد- مله و آبي- قرمز و سفيد- آبي و گلي- سبز ونارنجي- فيروزه اي وعنابي- روناسي و سفيد.
دستگاه زيلوبافي از 2 پايه اصلي كه شباهتي به داركول گليم بافي دارد تشكيل شده است. زيلوبافان اين 2 پايه را "اسون"(osoon) ميگويند (اسون صورتي از كلمه استن و تستون است). تير بالا و پايين (نورد)، علم پشت، چوب پشت، كلي(kali)و كمونه اجزاي ديگر اين دستگاه است. علم پشت چوبي است عمودي به موازات اسونها و "شليت" به دو سر آن وصل ميشود. تعداد مشخصي از تارها به رشته هاي كلفت و چندگانه شليت گره زده ميشود. اگر استادكار با 13 رشته از رشته هاي شليت كاركند وبا عقب و جلو بردن و دردام كمانه انداختن آنها نقش (منظور از نقش در اينجا نقشهاي حاشيه نيست كه آن مجهاي مخصوص واضافه بر اين مقدار دارد) مورد نظر را ببافد، ميگويند نقش زيلو 13 تايي يا سيزده "مجي" است. هرچه تعداد مجها بيشتر باشد، بافتن زيلو پيچيده تر و كار حساس تر ميشود. در گذشته زيلوهايي بافته ميشده اند كه هفتاد تايي بوده اند.
كاغذ سازي سنتي :
كاغذ سازي سنتي : پس از اسلام، مسلمانان فن كاغذسازي را از اسيران چيني آموختند و صنعت كاغذسازي را در شهر سمرقند بنيان نهادند. در عهد تيموريان و صفويان به جنبه هاي زيبايي شناختي كاغذ نيز توجه شده و انواع كاغذهاي رنگي و هنري را فراهم كردند. كاغذ آهارزده كه از استحكام بالايي برخوردار بوده، براي خوشنويسي نيز بسيار مرغوب بود. با هنر افشانگري، كاغذهاي افشان زر و نقره نيز مي ساختند و با ابرسازي انواع كاغذهاي ابري (ابروباد) را بوجود مي آوردند. اين كاغذها نه تنها چشم نواز بودند بلكه به جهت روان شناسي مطالعه و پيوند روح و روان خواننده با طبيعت از طريق كتاب مؤثر بودند.... تهيه كاغذ كاغذاز طريق مخلوط كردن آب و رشته هايي از مواد طبيعي ساخته مي شود. سپس آب اين مخلوط خارج شده و رشته ها به صورت داخلي و شكلي تصادفي درهم تنيده مي شوند. بعد به طور طبيعي يا قرار دادن بين غلتك، خشك مي گردند. كاغذ در روند توليد خود به صورت يكپارچه توليد شده و سپس به صورت رول در مي آيد. رشته هاي كاغذ اغلب تمايل دارند كه در جهت حركت ماشين آلات قرار گيرند. در واقع دانه بندي آنها به اين صورت شكل گرفته است. تا كردن كاغذ در مقابل اين دانه ها موجب شكستن رشته ها شده و حالتي ناهموار به آن مي بخشد. به هنگام توليد كاغذ ويژگيهايي توسط پوشش دادن آن با خاك رس، جلادهي و يا پلاستيك مي توان به آن بخشيد. همچنين كاغذ را زماني كه هنوز به صورت خمير است مي توان رنگي و يا بيرنگ نمود. درروش سنتي ساخت كاغذ مراحل مختلفي تا پايان ساخت كاغذ بكار گرفته مي شود. مواد اوليه در ساخت كاغذ عبارتند از: الياف مختلف ( سافه هاي گياهي يا پارچه ) لعاب برنج يا دوغاب بسيار رقيقي از نشاسته ( براي آهار دهي ) آب به مقدار 90% به نسبت ساير مواد
صنايع دستي وگردشگري
نمد مالي: يكي ديگر از صنايع دستي كه قدمتي ديرينه در استان سمنان دارد، نمد مالي است. وضعيت فعلي توليد نمد در استان سمنان از نظر كمي و كيفي بسيار مطلوب است و مراكز توليد نمد در استان، شهرستان سمنان، دامغان و روستاي ابرسيج شاهرود است. مواد اوليه مصرف شده در نمد مالي پشم است كه در اندازه هاي مختلف تهيه مي شود. آنچه در نمد مالي مي توان مشاهده كرد، ذوق و هنر، به همراه تحرك توليد كننده است. توليدات اين زحمت كشان علاوه بر استفاده شخصي به روستاهاي شمالي استان و شهرستان مازندران ارسال مي شود. دستباف ها: مردمان اين سرزمين پارچه هاي مورد نياز خويش را با دست هاي هنر آفرين خود تهيه مي كردند كه از نظر تنوع رنگ، نقش، طرح و شيوه هاي بافت شگفت انگيز بود. دستبافي شامل توليد پرده هاي سنتي و هنري و حوله و شال گردن و پارچه هاي متقال زير ساخت قلمكار است كه در استان رايج است. علاوه برآن جاجيم، چادر شب، پلاس و چوفا (چوخا) كه عمدتاً توسط روستائيان و عشاير توليد مي شود، از ديگر صنايع دست باف مردم استان است. ماهانه مقادير قابل توجه اي از اين توليدات به استان هاي ديگر و مراكز ارسال مي شود. شهرستان سمنان به ويژه سرخه، مهدي شهر، فولاد محله و روستاهاي شهرستان دامغان و روستاهاي بسطام از مراكز توليدات جاجيمچه و دستباف استان به شمار مي روند.
چاپ قلمكار: چاپ قلمكار، گونه اي از چاپ سنتي روي پارچه بافته شده است. براي نخستين بار، قلم كار سازان ايراني براي دسترسي به توليد بيشتر و ايجاد هماهنگي و يكنواختي نقش ها، استفاده از مهره هاي چوبي را جايگزين استفاده از قلمو ساخته اند. براي فراهم آوردن امكاناتي به منظور استفاده مردم، قلم كار را كه در گذشته فقط براي روي پارچه هاي پشمي و ابريشمي انجام پذير بود بر انواع پارچه از قبيل متقال، كتان، چلوار و كرباس انجام دادند. در حال حاضر چاپ قلم كار به وسيله قالب هاي چوبيني كه داراي نقوش برجسته است انجام مي شود. در حقيقت ركن اصلي قلمكار سازي را قالب سازي تشكيل مي دهد كه معمولاً توسط افرادي كه حرفه و تخصصشان قالب تراشي است به تفكيك رنگ و حداكثر در چهاررنگ روي چوب هاي گلابي و زالزالك تراشيده مي شود گروهي از هنرمندان در رشته هايي چون ريشه تابي كه پارچه زير ساخت قلمكار را آماده مي سازند يا صحرا كاري كه كارهاي رنگرزي، سفيد گري، بخار و شستشوي پارچه هاي قلمكار را به عهده دارد به فعاليت مشغولند. مهمترين مركز اين صنعت در استان در شهرستان دامغان قرار دارد كه ماهانه مقادير هنگفتي انواع روميزي، پرده، سفره و ساير محصولات قلمكار توليد و براي صدور به خارج از كشور آماده مي كند.
سفالگري و سراميك: سفالگري از مهمترين و قديمي ترين دست ساخته هاي بشر است. آثار سفالي برخلاف آثار يافته شده فلزي، چوبين در زير خاك فاسد نمي شود و به خاطر اين حالت استثنائي، به اطلاعات گويا درباره آن مي توان پي برد. صنعت سفالگري در استان سمنان از پيشينه معتبر برخوردار است . به طوري كه دكتر اريك اشميد هنگام حفاري در اطراف دامغان اميدوار به كشف شهر افسانه اي هكاتوم پليس يا شهر صد دروازه بود ، اگرچه موفق به كشف بقاياي شهر مورد نظرش نشد ، ولي به مجموعه اي از بهترين فراورده هاي صنعتگران دو تا سه هزار سال قبل از ميلاد مسيح دست يافت . اين فراورده ها شامل كوزه هاي بزرگ به اشكال هندسي و داراي لعاب قهوه اي روشن و كرم بودند . از آنجا كه زمينه هاي لازم براي صنعت سفالگري در اكثر نقاط استان فراهم بوده، اين صنعت با وجود فراز و نشيبهاي تاريخي، به حيات خويش ادامه داده است كارگاه سفال گري و سفال سازي قان بيگي در شاهرود از اهميتي ويژه برخوردار است.
مشاهير استان سمنان
بايزيد بسطامي : از بزرگمردان عرفان و مشايخ صوفيه است كه در شرح احوالش بزرگان و شخصيتهاي بسياري گفته اند و نوشته اند بايزيد بسطامي از رجال قرن دوم و سوم هجري مي باشد. پدرش سروشان از زردشتيان بسطام بود كه بعد به اسلام گرويد. از او نقل است كه مي فرمايد : «از بايزيدي بيرون آمدم چون مار از پوست، پس نگه كردم عاشق و معشوق و عشق يكي ديدم » شيخ ابوالحسن خرقاني: علي بن جعفر يا علي بن احمد خرقاني يكي از اكابر مشايخ طريقت است. وي به سال 348 هجري و يا به قولي 351 يا 352 در خرقان ديده به جهان گشود و در سال 425 هجري در هفتادو چند سالگي در همان ديار جهان را بدرود حيات گفته است. شيخ در آغاز زندگي به تحصيل علوم دين همت گماشت و در آن سرآمد ديگران شد و سپس به طريقت تصوف تمايل كرد و با مجاهدت به مقاماتي شايان دست يافت. در حكايات آمده است كه شيخ ابو سعيد ابوالخير عارف مشهور و شيخ الرئيس ابن سينا فيلسوف نامي، گويند: سلطان محمود غزنوي به ديدار شيخ شتافته و از محضر وي كسب فيض نموده است. از شاگردان ممتاز و مشهور شيخ ابوالحسن خرقاني، خواجه عبدا... انصاري عارف نامي قرن پنجم هجري است كه ساليان متمادي در خرقان زيسته و از انفاس شيخ بهره ها جسته است. آرامگاه وي در كيلومتر 24 جاده شاهرود- آزاد شهر، روستاي قلعه نو خرقان واقع شده است. منوچهري دامغاني: از شاعران بزرگ قرن پنجم هجري – قمري است. از ويژگيهاي شعر او بكاربردن تشبيهات بكر و بسيار عالي است. يكي ديگر از ابتكارات او در شعر «مسمط» است كه بدون ترديد پيش از او كسي در شعر فارسي چنين سبكي بكار نبرده است. شيخ حسين مزجي: وي از علما و محققان بزرگ بوده است، تحصيلات خود را در شاهرود آغاز كرد و در مشهد مقدس ادامه داد. سپس براي تكميل مراحل علمي به نجف عزيمت كرد، از محضر استاداني چون ميرزاي شيرازي و آقا سيد حسين اصفهاني بهره برد و به زودي در زمره شاگردان ممتاز آنان قرار گرفت. او پس از تكميل دروس به زادگاهش مراجعت كرد و مدتي به تدريس و تبليغ مشغول گرديد. آنگاه در سال 1325 ه.ش به تهران رفت و در آنجا به تدريس علوم اسلامي بخصوص فقه و اصول پرداخت. فوت وي در سال 134 ه.ش اتفاق افتاده است. آيت الله العظمي حاج سيد محمود شاهرودي:مرجع بزرگ شيعيان حضرت آيت الله العظمي شاهرودي در سال 1293 ه.ق در روستاي قلعه آقا عبد الله، از توابع شهر بسطام در خانواده اي اصيل و مذهبي، قدم به عرصه گيتي نهاد. وي خواندن و نوشتن را در زادگاهش آموخت و به خاطر علاقه وافر به كسب علوم و معارف اسلامي، وارد حوزه علميه بسطام گرديد. علوم مقدماتي را نزد عالم فرزانه فاضل بسطامي فرا گرفت. سپس به حوزه علميه بيد آباد شاهرود رفته، و از محضر مرحوم مدرس و اساتيد ديگري استفاده كرد. او پس از گذراندن تحصيلات مقدماتي در حوزه علميه بسطام و شاهرود به مشهد مقدس عزيمت كرد وي با تلاش فراوان در 35 سالگي به مدارج عالي علمي دست يافت و با اخذ درجه اجتهاد به توصيه آيت الله ملا محمد كاظم خراساني راهي نجف اشرف گرديد. ابن يمين فريومدي : از نامدارترين شاعران قطعه سراي زبان فارسي است و هنر وي بكار بردن مضامين اخلاقي و اجتماعي در قطعات شيرين و دل انگيز است. وي در سال 685 يا 686 ه – ق ديده به جهان گشود و در سال 769 ه – ق چشم از جهان فرو بست. او مسلمان و شيعي مذهب بود و نسبت به حضرت مولي الموحدين اظهار ارادت و علاقه اي خاص داشت. فروغي بسطامي : وي از بزرگان بسطام بود و يكي از بزرگترين غزل سرايان عصر اخير به شمار مي آيد. تاريخ تولد او را 1213 ه – ق در دوره قاجار مي دانند. در غزل هاي او موجي از احساس عميق شاعرانه به چشم مي خورد. شيخ علاء الدوله سمناني: اين عارف مشهور و نامي ايراني در سال 659 ه – ق در بيابانك سمنان ولادت يافت و در دوم ماه رجب سال 736 ه – ق در صوفي آباد سمنان چشم از جهان فرو بست و همان جا مدفون است. كتابهاي بسياري در فقه و حديث و لغت و ادب از او به جاي مانده است.
آيت الله حاج شيخ علي شاهرودي (كلامويي) : از انديشمندان و بزرگان نجف بود. براي تحصيل علم از وطن به تهران عزيمت كرد. پس از پنج سال به نجف اشرف رفت. از محضر مرحوم آخوند خراساني كسب فيض نمود و پس از اخذ درجه اجتهاد در كربلا حوزه درسي تشكيل داد. او در مدت 15 سال شاگردان بسياري تربيت كرد. وفات وي از بيستم ربيع الثاني 1351 ه.ق در 63 سالگي اتفاق افتاد. توضيح المسائل رساله علميه فارسي و شرح بر عروة الوثقي از آثار علمي او است.
آداب ورسوم استان سمنان
پوشاك مردم استان به نحوي با وضعيت آب و هوايي استان ارتباط دارد. امروزه لباس هاي معمول كه زنان و مردان سمناني مي پوشند همان كت و شلوار و پيراهن براي مردان و چادر و مانتو، شلوار و پيراهن براي زنان است. در اين ميان، پوشاك مردم شهرستان گرمسار با وضعيت آب و هوايي كل منطقه در ارتباط است. امروزه لباس هاي محلي در شهرها و بخش هاي مختلف شهرستان گرمسار كمتر مورد استفاده قرار مي گيرند و مردم شهرستان گرمسار همان لباس هاي رايج در كل كشور و استان را استفاده مي كنند. از سوي ديگر، مردم شهرستان سمنان كمتر از لباس هاي محلي استفاده مي كنند و لباس هاي معمول روز كه در همه مناطق ايران مورد استفاده است در اين خطه از ايران نيز رواج دارد. لباس هاي محلي مردان شامل: سرپوش مردانه، تن پوش تابستاني مردانه، تن پوش زمستاني مردانه و پاپوش مردانه است. لباس هاي محلي زنان عبارت است: نوعي سرپوش موسوم به چارقد كه طرح و جنس و رنگ و اندازه آن درمناطق مختلف فرق مي كند، بيشتر زنان محلي سمناني از تن پوشي به نام پيراهن كه اصطلاحاً به آن شوي مي گويند، استفاده مي كنند. شليته نيز از ديگر لباس هاي مورد استفاده زنان سمناني است. پاپوش زنانه نيز بسته به فصل گرم يا سرد متفاوت است كه مورد استفاده قرار مي گيرد زبان سمناني را مي توان نزديك به زبان پهلوي دانست كه طي دوره هاي گوناگون دست نخورده باقي مانده است. در منطقه شاهرود گويش رايجي كه وجود دارد به شاهرودي معروف است . گويشهاي ديگري نيز در ناحيه شاهرود وجود دارد كه مربوط به گروههاي انساني مهاجر است كه با لهجه هاي كردي، تركي، بلوچي و بعضي ها هم با گويش عربي صحبت مي كنند. در واقع گويش شاهرودي گويش مسلط منطقه شاهرود است.
زبان و لهجه محلي متداول در بين گرمساريها، لهجه رازي است كه با جزئي تفاوت اهالي نواحي اطراف تهران، ري، شميران و ورامين نيز بدان تكلم مي كنند و اما ساكنين نواحي مجاور بلاد جبال يعني مناطق كوهستاني دامنه جنوبي البرز مركزي با لهجه اي آميخته از لهجه هاي رازي و ناحيه جبال كه خود تحت تاثير لهجه طبري قرار گرفته سخن مي گويند. زبانهاي محلي ديگر گرمسار عبارتند از: تركي كه افراد ايل اصانلو و پازوكي بدان تكلم مي نمايند. زبان اصانلو شبيه تركي زنجاني و زبان ايل پازوكي شبيه تركي آذربايجان است. افراد اليكايي نيز به زبان محلي مخصوص خود تكلم مي نمايند.
غذاهاي سنتي استان سمنان
مردم استان سمنان همچون مردم ساير قسمت هاي ايران از انواع غذاها، نان ها، سالادها و سبزي هاي رايج در سبد غذايي خود استفاده مي كنند. برخي از غذاها و نان ها چون نان سمناني و سبزي پلوي سمناني و آبگوشت خربزه و ته چين گرمسار از جمله غذاهايي است كه صرفاً در اين استان تهيه و طبخ مي شوند كه جزو غذاهاي خاص محلي اين استان است
چشمه هاي استان سمنان
منطقه شكار ممنوع تپال: اين منطقه در حاشيه شمال غربي شهر شاهرود واقع شده است. دره هاي طولاني و عميق، صخره هاي بلند و ارتفاعات ممتد و به هم پيوسته از جذابيت هاي آن است. قله بلند يخدان با ۲۹۰۰ متر ارتفاع و دره هاي افسانه اي خانه سوخته و خانه سيد ابهتي از آن جمله است. اهميت اين منطقه در زيست بوم گونه هاي حيات وحش مي باشد. بر اين اساس در گذشته تا كنون به عنوان شكارگاهي معروف شناخته مي شود. زيبايي سنگ ها، صخره ها و فرم زمين شناسي منطقه، وجود چندين قلاده پلنگ، پرندگان كمياب، كبك دري، گله هاي قوچ و ميش و كل و بز اين كوهستان را به ذخيره گاه بسيار پر ارزشي تبديل كرده است.
منطقه حفاظت شده پرور: منطقه حفاظت شده پرور در شمالي ترين نقاط استان سمنان و مرز اين استان با استان مازندران واقع است و داراي سيماي جذاب طبيعي و جلوه هاي زيبا شاهكارهاي خلقت است. كوههاي بلند و صخره هاي پوشيده از درختان، جنگل هاي انبوه، دره هاي سرسبز و چشمه هاي شيرين، رودها و جويبارهاي دائمي كه درجاي جاي منطقه وجود دارد. وجود حيات وحش و رويت آنها از جاده و به لحاظ برخورداري از امكانات اقامتي، منطقه را به يكي از قطب هاي سياحتي و توريستي استان تبديل نموده است .
منطقه حفاظت شده خوارتوران: منطقه حفاظت شده خوارتوران در قسمت جنوب شرقي شاهرود قرار گرفته كه از نظر وسعت ميتوان آنرا بزرگترين منطقه حفاظت شده ايران ناميد. مساحت آن بيش از يك ميليون هكتار است و حيوانات عمده منطقه عبارتند از: خرگوش، كبك، تيهو، هوبره، تشي، باقرقره، شغال، پلنگ، گرگ و...مي باشد. اهميت اين منطقه به دليل وجود يك نوع گورخر معروف به نام گور خر ايراني مي باشد كه همانگونه كه از اسمش پيداست فقط در ايران يافت مي شود .
منطقه حفاظت شده خوش ييلاق: منطقه حفاظت شده خوش ييلاق در قسمت شمال شرقي شاهرود قرار گرفته و مساحت آن در حدود 156 هكتار مي باشد و حيوانات وحشي اين منطقه نيز عبارتند از آهو، مارال، گورخر، يوزپلنگ، گربه وحشي، قاراك، خر، روباه، گرگ، خرگوش، ايبا، هوبره، قرقاول، تيهو و كبك.
غار هاي گردشگري استان سمنان