جايي بسيار دور از شهر هاي شلوغ، درست نزديك به مركز پهنه يك ميليون و ششصد و چهل و هشت هزار و صد و نود و هشت كيلومتر مربعي ايران و در ميانه كويري پهناور، روستايي به نام «مصر» واقع است. روستايي كه درست مثل خود كوير شگفت است و حير ت انگيز.
هرچند كه پهنه ها، بلندي ها و پستي هاي طبيعت سراسر شگفتي است; اما شگفتي منحصربه فردي است، شگفتي كوير! افسوني كه تنها با حضور قابل درك است.
نه متن، نه عكس و نه هيچ رسانه ديگري حتي نمي تواند روياي كوير را تمام و كمال زنده كند. اما گريزي نيست از پارادوكس نوشتن از كوير چرا كه حضور در كوير هيچ گاه دايمي نيست.
در دل كوير مركزي ايران و در گوشه اي از آن، روستاي مصر همچون جزيره كوچك و زيبايي ميان درياي شن هاي روان آرميده است. اين شن هاي روان كه محلي ها با تركيب زيباي فارسي «ماسه بادي» (رمل) از آن نام مي برند همه چيز اين درياست كه برخلاف درياي مرسوم كم تر موجودي، زنده يا مرده در آن يافت مي شود. اين ماسه بادي ها تا ديوار به ديوار چينه هاي روستا و زمين هاي كشاورزي آن پيش آمده اند و درعين لطافت بسيار چونان آب روان، گويي به انتظار نشسته اند تا روستا را هم درنوردند.
اما مردمان كوير در دل اين درياي شن، با توسل به كاريز (قنات) اين ابتكار خاص ايرانيان، جزيره اي ساخته اند، بستر نعمت:خرما، انار، صيفي و... . شايد هم، همين نخل هاي استوارند كه اين سرسبزي را ميان اين همه بي آبي و داغي به ارمغان آورده اند.
شايد احساساتي مي شوم، هر بار كه به كوير مي روم، اما به گمانم به دور از هرگونه احساس و در تعقل كامل در پهنه اي كه زير پايت تا چشم كار مي كند ماسه بادي است و بالاي سرت آسمان سرمه اي بي لك و ديگر هيچ و ديگر هيچ. تجسم عيني «لااله» است و حقيقتاجز او نيست. هيچ بازيچه اي به بازي ات نمي گيرد و هيچ بيهوده اي سرگرمت نمي سازد.
غروب كه مي شود آسمان و زمين يكپارچه سرخ مي شوند و آن دويي هم يكي مي شود تا نهايت يگانگي را تجربه كنيم.
روستاي مصر با سكنهاي كم تر از 40 خانوار در 45 كيلومتري شرق «جندق» واقع است. شهر كوچك كويري درست در ميانه راه دامغان به نايين و اصفهان. جاده اي آسفالته و افزون بر 500 كيلومتر طول; اما فرعي و بسيار كم رفت و آمد.
جندق حدودا260 كيلومتري جنوب دامغان است. سراسر اين 260 كيلومتر هم صرف نظر از چند روستاي كوچك ابتداي مسير، بيابان است و عاري از دست كاري و خراب كاري بشر در طبيعت.
كاملابرخلاف روستاي مصر، شهر جندقزيبا نيست و بناهاي آجري بدون روكار و در و پنجره هاي آهني نافرم و ... شهري ساخته به دور از هويت اصلي خود اما ساختمان هاي كاهگلي و كويري مصر سراسر زيبايي است و چشم نوازي. معماري ساختمان ها هم، همان معماري اصيل و سنتي ايران است كه بدون وسايل برقي خنك كننده، تحمل تابستان هاي گرم كوير را براي اهالي اش ممكن كرده است. (البته توصيه نمي شود كه براي رفتن به كوير فصل تابستان را انتخاب كنيد. گرماي تابستان در سايه كوير افزون بر 50 درجه سانتي گراد است)
روستاي مصر با دو روستاي بسيار كوچك ديگر به نام هاي علي آباد و فرحزاد در يك خط شمالي جنوبي به طول حدود هشت كيلومتر واقع شده اند. تعداد خانوارهاي ساكن در فرحزاد كم تر از تعداد انگشتان يك دست است و روستاي علي آباد هم ظاهراسال هاي زيادي است كه متروكه شده است.
آب كشاورزي و شرب روستا از طريق يك قنات كه از سرمنشأ آن تا روستا نزديك به 40 كيلومتر فاصله دارد، تامين مي شود كه آب نسبتاشيرين و گوارايي است. خانه هاي روستا، مسجد و دبستان آن هم دو طرف خيابان اصلي كه آب قنات از ميانش مي گذرد، قرار گرفته است.
ورودي روستا دو اتاق كوچك مقابل هم قرار گرفته اند كه داخل يكي ژنراتور بزرگي است كه برق مصر وروستاي همجوار را تامين مي كند و ديگري تنها مغازه روستا است كه مجهز به خط تلفن ثابتي است كه ارتباطات مخابراتي ساكنان يا احيانامسافران را برقرار مي كند.(ارتباط با تلفن همراه ميسر نيست) برق روستا هم به دليل عدم قرار گرفتن در شبكه سراسري از پنج صبح تا 30 :10 شب متصل است و راس ساعت 30 :10 برق و صداي موتور برق قطع مي شود.
البته پاييز گذشته كه آن جا بودم به خاطر برنامه «شب هاي برره» اين ساعت تغيير كرده بود و اكنون هم حتمابه خاطر مجموعه «نرگس»، مصر تا نيمه شب بيدار مي ماند!
كشك تازه و نساييده، رب انار، شيره خرما و شير شتر از جمله سوغات اين روستاي كم نظير ايران است. البته اگر هنگامي آن جا باشيد كه فصلش به اتمام نرسيده باشد.
براي رفتن به كوير مصر طبيعتابايد نيمه دوم سال را انتخاب كنيد. البته به ياد داشته باشيد كه رانندگي در جاده هاي كويري در روزهاي باراني يا اندكي پس از آن خالي از خطر نيست. اگر اندكي از مسير معمولاباريك آسفالت به شانه خاكي منحرف شويد، به علت سستي خاك احتمال واژگون شدن خودرو بسيار است.
در هر حال، ديدن دست كم يكباره كوير كم تر دست خورده مصر بسيار خاطرانگيز و لذت بخش خواهد بود; اگر گوني را به آتش نكشيد و پاكتهاي پلاستيكي خود را در آن جا،باقي نگذاريد!