بهمن، نخستين زادۀ خدا، در طرف راست اهوره مزدا مي نشيند و تقريباً نقش مشاور را دارد. اگر چه او پشتيبان حيوانات سودمند در جهان است، با انسان نيز سروكار دارد. بهمن بود كه آشكارا در برابر زردشت نمايان شد و اوست كه گزارشي روزانه از انديشه و گفتار و كردار مردمان تهيه مي كند. پس از مرگ، بهمن روان پارسايان را خوشامد مي گويد و آنان را به بالاترين قسمت بهشت رهنمون مي شود. در پس اين تصويرپردازي با هم اين اعتقاد وجود دارد كه «انديشۀ خوب» (بهمن) مظهر خرد خداست كه در وجود انسان فعال است و انسان را به سوي خدا رهبري مي كند؛ زيرا از طريق «انديشۀ نيك» است كه به شناخت «دين بهي» مي توان رسيد. ديواني كه بهمن با آنان مخالف است، عبارتند از «اَيشمَه» (خشم) و آز (غلط انديشي) و بالاتر از همه، اَكَه مَنَه (اَكُومَن: انديشۀ بد يا بي نظمي).
هَوروَتات (خرداد) و اَمِرِتات، (مرداد) كمال و بيمرگي
چون اين دو موجود مادينه هميشه در متون با هم ذكر مي شوند، در اينجا نيز با هم مورد بحث قرار مي گيرند. خرداد كه به معني تماميت، كليت و پُري است (غالباً كمال معني مي شود)، مظهري است از مفهوم نجات براي افراد بشر. مرداد (تحت الفظي به معني بيمرگي) تجلي ديگر رستگاري و جاودانگي است. اين دو امشاپسند با آب و گياه ارتباط دارند و هداياي آنان ثروت و رمۀ چهارپايان است، به گونه اي كه اين دو نمايندۀ آرمان هاي نيرومندي، سرچشمۀ زندگي و رويش هستند. هماوردان خاص آنان «گرسنگي» و «تشنگي» اند
خشَثَره وَيريَه (شهريور)، شهرياري مطلوب
از جهات بسياري شهريور انتزاعي ترين امشاسپندان است. او مظهر توانايي، شكوه، سيطره و قدرت خداست. در جهان مينويي او نمايندۀ فرمانروايي بهشتي است و در زمين نمايندۀ آن سلطنتي است كه با كمك كردن به فقرا و ضعفا و با چيرگي بر همۀ بدي ها، ارادۀ خدا را در آن مستقر مي كند. به دليل پشتيبانيش از فلزات، وي با جاري شدن فلز گداخته اي كه در پايان جهان همۀ مردمان را به آزمايش خواهد كشيد، ارتباط دارد. از اين رو، گفته مي شود كه خدا از طريق او پاداش و مكافات اخروي را تعيين مي كند. هماورد اصلي او سَوروَه است كه سرديو «حكومت بد» و «هرج و مرج» و «هستي» است.
جشن زايش اشو زردشت
ششمين روز فروردين كه بنا به نظر بسياري محققان و موبدان زرتشتي، سالروز تولد زردشت اسپنتمان است، به نوروز بزرگ معروف است. دراين روز زردشيان در آتشكدههاي هر شهر گردهم مي آيند، به سخنرانيهاي مذهبي گوش ميدهند، اوستا ميخوانند و تولد پيامبرشان را جشن ميگيرند. آب پاشيدن به همديگر، دود كردن اسپند و پخش كردن سنجد و آويشن نيز از ديگر مراسمهاي اين جشن است.
گاتاخواني، دف زني و سخنراني در مورد تاريخچه نوروز و جشن زايش زردشت از جمله برنامههاي اين مراسم مي باشد. حضور در نيايشگاه شاور اهرام ايزد و ساير نيايشگاهها و مكانهاي مقدس ديني در صبح روز ششم فروردين از ديگر آيينهاي بزرگداشت زايش زردشت است، كه در همه شهرهاي زردشتي نشين برگزار ميشود.
ايزدان، يا موجودات ستوني
در دين زردشتي امشاسپندان تنها موجودات آسماني نيستند، يَزَته ها (= ايزدان) يعني «موجودات پرستيدني، ستودني» نيز موجود دارند. در مجمع آسماني، ايزدان از لحاظ رتبه در ردۀ سوم بعد از اهوره مزدا و امشاسپندان قرار دارند. اگر چه ايزدان اصولاً بي شمارند، اما بديهي است كه بعضي چهره ها بر ديگران تفوق دارند و اينان عمدتاً ايزداني هستند كه روز خاصي از ماه در تقويم زردشتي به آنان اختصاص دارد. مهمترين آنان مانند مهر (ميثرَه) و ناهيد (اَناهيتا) معمولاً سرود يا «يشتي» مخصوص به خود دارند. از آنجا كه دربارۀ ايزدان عمده اي چون واي، ناهيد، هوم، آتَر، بهرام، رَپيثوين و مهر در جاي ديگر بياوريم. به جاي آن، بهتر است كه بر همۀ آنان به صورت يك گروه نظري بيفكنيم. به طور كلي، احساس مي شود كه آنان يك مينوهاي نگاهبان خورشيد و ماه و ستارگان و غيره هستند يا تجسمي از مفاهيم انتزاعي مانند دعا و راستي و خداياني از مجموعۀ خدايان، مانند شخصيت هاي اساطير يونان باستان، بدانيم، لااقل در مورد دين زردشتي كنوني، به خطا رفته ايم. زردشتيان اعتقاد دارند كه اورمزد چنان بزرگ و والاست كه انسان نبايد با تظلم هاي كوچك، توبه ها و پيشكش هاي خود خاطر او را آشفته كند. به جاي او، مردم نگهبان خاص خود را انتخاب مي كنند و بدو تقرب مي جويند. اين كار به اين معني نيست كه آنان عشق و قدرت و فرمانروايي اهوره مزدا را بزرگ ندارند يا نستايند، همانگونه كه كاتوليك هاي رومي با درخواست كمك و آسايش از قديسان عشق به خدا را از نظر دور نمي دارند. بنابراين، پارسيان (= زردشتيان) به حق ادعا مي كنند كه قرينۀ حقيقي ايزدان (زردشتي)، خدايان متعلق به «مجموعۀ خدايان دوران قديم (يونان)» نيستند، بلكه قديسان يا فرشتگان مسيحيت اند. بنابراين، در دين زردشتي ايزدان موجودات جهان مينويي هستند. به طور خلاصه، زردشتيان به يك خدا يا نيروي غايي يعني اهوره مزدا اعتقاد دارند كه نيكي و خرد و دانايي مطلق است و انسان مي تواند با بهره داشتن از جلوه هاي مختلف شخصيت او و با دنبال كردن راه «انديشه نيك» و «راستي»، در وجود او شريك باشد. ارادۀ او را در جزئيات امور تعدادي از «فرشتگان» به مرحلۀ اجرا درمي آورند كه خود مورد عشق و علاقۀ مؤمنانند، اگر چه هيچكدام از آنان هرگز نمي توانند جاي «سرور دانا» (اهُورَه مَزدا) را بگيرند. متضاد درگاه بهشتي، جهان «روح شر» (= اهريمن) است و اينك بدان مي پردازيم.
آثار 7000 ساله دشت قزوين
در حدود 7000 سال پيش در دشت وسيعي كه بين قزوين و ري وجود دارد، در مكاني كه امروز به نام اسماعيل آباد معروف است مردمي زندگي مي كرده اند كه داراي تمدن پيشرفته بوده اند. در سال 1336 از طرف اداره باستان شناسي در اين ناحيه حفاري گرديده و اشيا بسيار جالبي به دست آمده كه امروز در موزه ايران باستان است. در اين حفاري كاسه سفالي به رنگ قرمز با نقش هاي سياه پيدا شده كه مربوط به 5000 سال قبل از ميلاد مسيح است. نقش اين ظرف دو رديف بز كوهي با شاخ هاي بلند است كه بسيار ظريف كشيده شده اند. ظرف ديگري نيز به دست آمده كه داراي نقش مرغان آبي است كه مربوط به 6000 سال پيش است و نظير آن در حفاري هاي چشمه علي نزديك تهران به دست آمده و مي رساند كه تمدن اين ناحيه تا ري گسترش داشته است. از حفاري هايي كه در اين ناحيه به عمل آمده، معلوم شده است كه ساكنان اين قسمت به خانه سازي و كشت گندم آشنايي داشته و از تمدن پيشرفته اي بهره مند بوده اند. نقوشي كه در روي اين ظروف وجود دارد، به نظر مي رسد كه معرف افكار و مفاهيم مذهبي باشد.
شهر گور
شهر گور نخستين شهر دايرهاي شكل ايران مي باشد كه به دستور اردشير بابكان، پايهگذار سلسله ساساني در نزديكي فيروزآباد استان فارس ساخته شده است. پيش از كاوشهاي باستان شناسي در اين شهر ساساني، بقاياي بنايي به نام مناره و نيايشگاه به چشم ميخورد. اما با آغاز كاوشهاي باستان شناسي به سرپرستي دكتر هوف آلماني و ليلي نياكان، نه تنها اين دو اثر قابل مشاهده خوانا سازي شدند كه بخشهايي از كاخ اردشير به همراه دروازه نيايشگاه و آرامگاهي متعلق به شاهزادگان ساساني نيز كشف شد. از جمله مهمترين يافتههاي باستان شناسي در اين شهر، كشف نقاشيهاي ساساني با نقش شاهزادگان مي باشد كه در محل آرامگاه آنان رويت شده است. هم اكنون اين مكان با پيشرفتهترين امكانات مرمتي، مورد حفاظت و پاسداري قرار گرفته است اما همچنان ادامه كاوشهاي باستان شناسي در آن با ابهام مواجه است.
آبگرم هاي گيلان (شمال)
نام هراز را بارها و بارها شنيده ايد. نامي كه بيشترين خاطره شما را در جاده هاي شمال رقم مي زند. اما پيشنهادي براي شما دارم كه هراز را نه به عنوان يك جاده كه به عنوان دنيايي پرماجرا در خاطرات سفري شما ثبت مي كند. اين بار كه قصد شمال كرديد، يك روز از برنامهتان را در خود جاده بگذرانيد. در جادهاي كه سرشار از پديدههاي طبيعي و جذاب است. هراز داراي جاذبههايي مانند دره گل زرد، آبشار ملك بهمن، آبگرم لاريجان، منظريه، استله سر، آبگرم بايجان و اسك است. هر كدام از اين جاذبهها پتانسيل ميزباني شمار زيادي از طبيعتگردان و گردشگران را داراست. شما هم اگر قصد سفر طولاني مدت نداريد، كولههايتان را ببنديد و جاده هراز را زير پاي خود ميهمان كنيد.
- دره گل زرد
اين منطقه ييلاقي در شمال مباركآباد و جنوب قله 3750 متري "گل زرد" است. دره گل زرد درهاي شمالي - جنوبي است كه ابتداي آن تنگ و اندكي سنگلاخي است كه در انتها بازتر شده و به زيرشيبهاي تند قله ميرسد. سرچشمه انتهاي دره زير شيبهاي گل زرد، از زيباترين و مهمترين نقاط ديدني اين منطقه است. براي رسيدن به اين نقطه 2 ساعت پيادهروي از روستاي مباركآباد كافي است.
- آبشار ملك بهمن
اين آبشار بزرگ در بالاي ده "شونادشت" در جاده هراز - شونادشت قرار دارد. در كنار اين آبشار، قلعه بزرگ ملك بهمن مربوط به دوران ساساني واقع است كه مجموعه آثار تاريخي و طبيعي را براي يك روز طبيعتگردي به وجود آورده است. باغهاي موجود در مسير دسترسي به آبشار نيز در فروردين ماه جلوه خاصي دارند. براي رسيدن به اين آبشار از روستاي شونادشت تنها 30 دقيقه زمان لازم است.
- آبگرم لاريجان
آبگرم "لاريجان" در حاشيه شمالي دره رودخانه هراز در جنوب قله دماوند قرار دارد. با اينكه دماوند، مهمترين كوه ايران، در اين منطقه قرار دارد، اما سالانه هزاران طبيعتگرد براي استفاده از آبگرم لاريجان و دامنههاي سرسبز البرز مركزي به اين منطقه سفر ميكنند.
- منظريه
"دره منظريه" يكي ديگر از مناطق ييلاقي منطقه پلور در جاده هراز است. اين دره منطقهاي مسطح و هموار است كه بيشتر طبيعتگردان براي رسيدن به دشت لار و غار گل زرد از آن استفاده ميكنند. دره منظريه تا دامنههاي جنوبي تيزكوه و دشت "امام پهنك" پيش ميرود. درياچه منظريه، قله دماوند، غار گل زرد و آبشار گل زرد از مهمترين نقاط ديدني اين منطقه است كه داراي پوشش گياهي متنوع و درختهاي بسيار است.
- استله سر
دره استله سر كه رودخانه آن موسوم به تلخ رود است در شرق دماوند و منتهياليه دره يخار قرار دارد. دره استله با آبي گلآلود، حاصل از ذوب يخچال يخار دماوند،درهاي با شيبهاي تند و مراتع وسيع است. چشمه آب معدني "استله"، قله "منار"، دره "يخار" و جبهه شرقي قله دماوند از مهمترين نقاط ديدني دره تلخ رود است.
- آبگرم بايجان
آبگرم "بايجان" در 11 كيلومتري شمال بخش "گزنك" در جاده هراز است. اين آبگرم از متعدد آبگرمهاي البرز مركزي است كه سالانه ميزبان بسياري از طبيعتگردان ايراني و خارجي است. براي رسيدن به آبگرم بايجان برخلاف ديگر جاذبههاي اين منطقه نياز به پيادهروي نيست و با خودروي شخصي ميتوان تا حاشيه آبگرم رفت.
- آبگرم اسك
اين آبگرم در 13 كيلومتري پلور در جاده هراز و عمق دره رودخانه آن قرار دارد. آبگرم، غار "اسك" و برفچال فصلي از زيباترين مناطق طبيعي اين منطقه است. دره هراز آب اسك داراي پديده ديگري به نام كافركولي است كه يكي از نادرترين پديدههاي كوهستاني در جهان است. براي رسيدن به اين منطقه كه از مراتع وسيعي ميگذرد، نياز به پيادهروي نيست و ميتوان با خودرو تا كنار آبگرم رفت.
شهرستان ديواندره
شهر ديواندره مركز شهرستان ديواندره در فاصله 99 كيلومتري شمال سنندج و در مسير جادة سنندج به سقز قرار گرفته است شهر ديواندره امروزي در يك دهة قبل به شهرستان تبديل شده است. قسمت وسيعي از اين شهرستان را دشت مرتفع اوباتو فرا گرفته، ارتفاع اين دشت از سطح دريا 2200 متر است. شهر كوچك زرينه كه در مركز دشت اوباتو قرار دارد از سردترين شهرهاي استان محسوب ميگردد و در قسمت غربي شهرستان، كوه چهلچشمه با ارتفاع 3173 واقع شده و در جنوب اين كوه دشت سرسبز سارال قرار گرفته است. مراتع اين دشت از نوع درجه يك بوده و دشتهاي پر از گل اين منطقه در فصل بهار مشهور است. مهمترين رودخانه اين شهرستان رود قزلاوزن است كه از كوههاي چهلچشمه سرچشمه ميگيرد. شغل بيشتر مردم كشاورزي و محصولات عمدة آن گندم، جو، نخود وآفتابگردان ميباشد. اماكن باستاني بسياري در نقاط مختلف شهرستان وجود دارد كه غار تاريخي كرفتو مهمترين آن است همچنين در شهرستان ديواندره تصوف و طريقت داراي شعبات مختلفي ميباشد كه مهمترين آن طريقت قادري است در اين شهرستان 22 خانقاه وجود دارد. مهمترين جاذبههاي گردشگري شهرستان ديواندره: 1 - غار باستاني كرفتو: اين غار در 67 كيلومتري شمال شهر ديواندره قرار گرفته است غار كرفتو جزو زيباترين و با اهميتترين غارهاي طبيعي و دستساز ايران محسوب ميشود كه در ادوار مختلف مورد استفاده و سكونت انسان بوده و طي اين دورهها جهت سكونت تغيير حالت داده و فضاهايي به صورت معماري و صخرهاي در 4 طبقه و در دل كوه حفر شده است به دليل وجود كتيبهاي يوناني بر سردرب يكي از اتاقتهاي طبقه سوم از آن به عنوان معبد هراكلس (هركول) نام ميبرند. ستون فقرات غار 750 متر طول دارد و درون غار فضاها و راهروها و دالانهاي معتددي را به وجود آوردهاند كه در ميان غارهاي دستكن انسان از معماري كاملي برخوردار است اين غار مهمترين جاذبة تاريخي قابل بازديد استان ميباشد كه موقعيت كمنظير آن در مجاورت ساير سايتهاي تاريخي مانند قلعة باستاني زيويه و مجموعة تاريخي تخت سليمان موجب شده است كه اين اثر مورد توجه و بازديد گردشگران قرار گيرد در اين مجموعه تسهيلاتي مانند پاركينگ، سكو هاي استراحت، سرويس بهداشتي، پايگاه پژوهشي ميراث فرهنگي و سايت اطلاعرساني گردشگران وجود دارد. 2- كوهستان چلچمه (چهلچشمه): اين كوه در فاصلة 64 كيلومتري غرب شهرستان ديواندره قرار گرفته است روستاي تبت محل تجمع كوهنوردان در دامنه اين كوه قرار گرفته است قلة بلند اين كوه شاهنشين نام داشت و ارتفاع آن 3173 متر ميباشد در مسير صعود به اين كوهستان چندين آبشار زيبا به همراه چشمههاي بيشمار و رودخانههاي كوچك وجود دارد كه مناظر بسيار بديعي را به وجود آوردهاند. رودخانة قرلاوزن از اين كوه سرچشمه ميگيرد اين كوهستان محل رشد گياهان دارويي و غذايي و قارچهاي خوراكي ميباشد و هرساله تعداد زيادي از گروههاي كوهنوردي به اين كوه صعود مينمايند. 3- منطقة شكار ممنوع زرينه اوباتو : اين منطقه به مساحت 24000 هكتار در 16 كيلومتري شمال ديواندره زيستگاه مناسبي جهت گونه پرنده حمايت شده و رو به انقراض ميشمرغ ميباشد.