آرامگاه ابن سينا نگيني در خاتم شهر همدان
در حال حاضر تالار جنوبي آرامگاه به عنوان موزه محل نگهداري سكه هاي قديمي، سفال، برنز و ساير اشياي كشف شده زير خاكي مربوط به هزاره هاي قبل از ميلاد و دوره هاي اسلامي و نيز اشياي قديمي اهدايي مردم مي باشد و در تالار شمالي، كتابخانه هايي مشتمل بر 5 هزار جلد كتاب خطي و چاپي نفيس ايراني و خارجي و غرفه هايي مربوط به آثار بوعلي سينا و شعرا و نويسندگان همداني نگهداري مي شود.
شتر شهرهاي دنيا با بنايي تاريخي يا فرهنگي مشهورند و آن را شناسه خود مي دانند به عنوان مثال شهر "پاريس" با برج "ايفل"، اصفهان با ميدان "نقش جهان" و شيراز با بناي آرامگاه شاعر بزرگ ايران "حافظ شيرازي" خود را معرفي مي كنند. همدان نيز از حدود 60 سال پيش به برج آرامگاه شيخ الرييس ابوعلي سينا طبيب و دانشمند نامدار ايران زمين مزين شده است و خود را با اين نماد معرفي مي كند.
اين بناي با شكوه كه همچون نگيني در خاتم شهر همدان مي درخشد از ويژگي هاي منحصر به فرد تاريخي، فرهنگي و هنري بي شماري برخوردار است كه مواردي از آن در اين گزارش ذكر مي شود.
به گفته خانم فاطمه زارعي كارشناس سازمان ميراث فرهنگي استان همدان و راهنماي بازديدكنندگان از آرامگاه ابوعلي، بناي اين آرامگاه تاكنون 3 بار نوسازي شده است. مقبره قديمي آن كه در دوره قاجاريه ساخته شده بود، در خور شأن و منزلت اين متفكر بزرگ نبوده، بنابراين انجمن آثار ملي ايران به مناسبت هزارمين سال تولد بوعلي سينا در سال 1330 تصميم به تجديد بناي آن گرفت.
طرح و نقشه بناي فعلي، با معماري "مهندس هوشنگ سيحون" به سبك معماري دوره اي كه حكيم در آن دوره مي زيسته از روي قديمي ترين بناي تاريخ دار اسلامي، يعني "برج قابوس ابن وشمگير" در شهر گنبد كاووس، اقتباس شده است.
بناي آرامگاه ابوعلي تلفيقي از دو سبك معماري ايران باستان و ايران بعد از اسلام است كه با بهره گيري از هنر معماري سنتي و شيوه هاي نوين در آن از عناصري چون "برج" الهام گرفته از برج "گنبد كاووس" ، باغچه ها متأثر از باغ هاي ايراني، "آب نماها" هم بر گرفته از حوض خانه هاي سنتي و نماي روكار سنگ هاي حجيم و خشن خارا كه با سنگ گرانيت كوهستان الوند آراسته شده و نمودار كاخ هاي باستاني ايرانيان و استمرار و مقاومت ابوعلي در فراگيري علم و دانش است، استفاده شده و 12 پرۀ برج نشان از 12 علم اين فيلسوف گرانقدر است.كه كار ساخت بناي جديد در سال 1333 هجري شمسي به پايان رسيد.
خانم زارعي افزود: محل فعلي آرامگاه بوعلي منزل مسكوني "ابوسعيد دخوك" دوست صميمي بوعلي سينا بوده است كه او نيز در جوار بوعلي سينا مدفون مي باشد.
در حال حاضر تالار جنوبي آرامگاه به عنوان موزه محل نگهداري سكه هاي قديمي، سفال، برنز و ساير اشياي كشف شده زير خاكي مربوط به هزاره هاي قبل از ميلاد و دوره هاي اسلامي و نيز اشياي قديمي اهدايي مردم مي باشد و در تالار شمالي، كتابخانه هايي مشتمل بر 5 هزار جلد كتاب خطي و چاپي نفيس ايراني و خارجي و غرفه هايي مربوط به آثار بوعلي سينا و شعرا و نويسندگان همداني نگهداري مي شود. در غرفه آثار بوعلي عكسي از جمجمه بوعلي نيز در معرض ديد همگان گذاشته شده كه به احتمال زياد به هنگام تخريب مقبره قديمي تهيه شده است.
مكمل اين بنا بوستاني است به شكل نيم دايره با فضاي سبزي زيبا كه تنديس ابوعلي نيز با كتابي در دست و چشماني خيره به افق در ضلع شرقي ميدان خودنمايي مي كند.
به گفته سيد ابوالحسن فاطمي كارشناس ايرانگردي و جهانگردي، "حجه الحق شيخ الرييس شرف الملك ابوعلي حسين بن عبدالله بن سينا" فيلسوف و متفكر بزرگ و طبيب و دانشمند عاليقدر از بزرگترين حكما و اطباي اسلام و از دانشمندان بزرگ جهان است. بنابر آنچه خود وي در شرح احوالاتش نگاشته است پدرش "عبدالله" از اهالي بلخ و عمال دولت ساماني بود كه زمان فرمانروايي "نوح بن منصور" (387-366 هـ-ق) به بخارا منتقل و عامل قريه "خورميثن" ( خرميثن) از قراء بخارا گرديد .
عبدالله از قريه اي كه نزديك خرميثن بود و "افشنه" نام داشت زني به نام "ستاره" را به همسري گرفت و در ماه صفر سال 370 هجري قمري خداوند به وي فرزندي عطا كرد كه او را "حسين" ناميد.
پس از آن عبدالله با خانواده خود به بخارا سفر كرد و در آنجا حسين را به فرا گرفتن قرآن، ادب، فقه و علوم رياضي گماشت.
حسين قسمتي از كتاب معروف "منطق و اقليدس و المجسطي" را نزد استاد خود "ابوعبدالله ناتلي" خواند و قسمت ديگر را پس از سفر ناتلي از بخارا به خوارزم به تنهايي فرا گرفت و به مطالعه و تحقيق در علوم الهي، طبيعت، طب و رياضي پرداخت و در همه اين علوم به تبحر رسيد. چندي بعد به دليل معالجۀ پادشاه ساماني اجازه ورود به كتابخانه عظيم سامانيان را يافت و پس از مطالعه كتاب هاي بي نظير آن كتابخانه به گفته خود وي به 18 سالگي نرسيده بود
كه از همه علوم دوران فارغ شد و بعدها آوازه علم و دانش او مرزهاي آن روزگار را درنورديد و قرن ها انديشه ها و افكار ژرف او الهام بخش سالكان طريقت و چراغ هدايت عالمان و انديشمندان رشته هاي مختلف علمي گرديد و به اعتبار اينكه پسرش علي و جدش سينا بود ( علي بن حسين بن عبدالله بن سينا) ابوعلي سينا(بوعلي سينا) خوانده شد.
وي در همان اوايل كودكي قرآن را حفظ كرد و در علوم مختلف چون رياضيات، صرف، نحو، لغت و معاني، جبر، مقابله، هندسه، فلسفه و منطق چنان تبحري به دست آورد كه تا آن زمان كسي به آن پايه نرسيده بود. او پس از فلسفه به طب روي آورد و همزمان از تحصيل علم نيز غافل نشد. در طب نيز چنان شهرتي كسب كرد كه همه روزه گروهي از بيماراني كه از اطباء ديگر مايوس شده بودند از معالجات او بهره مند مي شدند.
در كتاب "كارنامه انجمن آثار ملي ايران" و كتاب "ابن سينا نابغه اي از شرق" نوشته "جورج بي كوچ" آمده است بوعلي سينا در سن 22 سالگي از بخارا به "گرگانج" ( پايتخت خوارزمشاهيان) عزيمت كرد و مورد تجليل و تكريم بسيار قرار گرفت و در سن 30 سالگي در تمام كشورهاي اسلامي شهرت يافت.
وي پس از چندي به ري رفت و مورد استقبال "مجدالدوله" حاكم ري و مادرش سيده ملك خاتون قرار گرفت. اما تهاجم "سلطان محمود غزنوي" به ري سبب شد كه از طريق قزوين به همدان عزيمت نمايد.
بوعلي در آنجا وزارت "شمس الدوله ابوطاهر شاه خسرو ديلمي" پسر "فخرالدوله" كه از سال 412-387 هـ–ق در همدان سلطنت مي كرد را عهده دار شد ولي در زمان ديالمه بر او شوريدند و او را نزد "شمس الدوله" بردند و تقاضاي قتل او را كردند كه شمس الدوله تنها به عزل او رضايت داد.
ابن سينا به منزل دوست صميمي خود "ابو سعيد دخوك" رفت سپس به تأليف كتاب هاي "طبيعيات"، "شفا" و "قانون" پرداخت. او طي نامه اي از "علاء دوله كاكويه" خواست كه اگر اجازت فرمايد به خدمت او درآيد.
در اين زمان چون "تاج الملك" وزير "سماء الدوله" كه بعد از مرگ پدرش به سلطنت رسيده بود و ابوعلي وزارت وي را پذيرفته بود شيخ را متهم به مكاتبه با مخالفان سلطنت كرد، سماء الدوله ابوعلي را به مدت چهار ماه در قلعه "فردجان" واقع در ناحيه "فراهاني" زنداني كرد كه شيخ در اين مدت كتاب "الهدايه" و رساله "حي بن قيطان" و كتاب "القولنج" را تاليف كرد.
در خلال اين مدت، علاء الدوله كاكوئيه به قصد تنبه تاج الدوله و تسخير همدان به سمت اين شهر حركت كرد كه بدون مقاومت اين شهر به تصرف او در آمد.
سپس بوعلي از زندان آزاد شد به اصفهان رفت و به وزارت علاء الدوله منصوب شد و نزد او منزلت خاصي پيدا كرد و تا آخر عمر در خدمت او ماند تا اينكه در مسافرتي به همراه علاء الدوله به همدان به مرض قولنج دچار شد.
وقتي به همدان رسيد متوجه شد كه بدنش توان مقابله با بيماري را ندارد، پس غسل كرد و توبه نمود و آنچه داشت به فقرا بخشيد و هر سه روز يك بار از حفظ، ختم قرآن مي كرد.
شيخ الرييس حجه الحق شرف الملك ابوعلي سينا در روز جمعه اول ماه مبارك رمضان سال 427 هجري قمري به جوار رحمت الهي پيوست و در همدان مدفون شد.
آثار شيخ را در فنون مختلف منطق، طب، طبيعيات، رياضيات، نجوم، الهيات، علم النفس، خلقيات، سياست، تصوف، تفسير قرآن و غيره و 328 كتاب و رساله و نامه به پارسي و تازي برشمرده اند كه تقريباً همه آنها در دست است.
علاوه بر منظومه هايي كه به مسائل مختلف علمي پرداخته است و هر يك رساله اي مستقل است، چندين قطعه، رباعي و قصيده به فارسي و عربي نيز به نام وي وجود دارد.
در حال حاضر پس از گذشت 1002 سال از درگذشت فيلسوف نامدار ايران زمين هنوز هم همه ساله و در مناسبت هاي مختلف ملي و مذهبي آرامگاه اين فقيد حق شناس ميزبان علاقمندان و مشتاقان علم و ادب و هنر است تا جايي كه هر سال طبق سر شماري سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان همدان در بين تمامي مكان هاي گردشگري توريستي و تفريحي همدان آرامگاه شيخ الرييس ابو علي بيشترين تعداد بازديدكنندگان مسافران داخلي و خارجي را به خود اختصاص مي دهد و آثار و كتاب هاي به جا مانده از اين دانشمند بزرگ منبع مطمئن و غني اي براي دانشجويان ايران و جهان است