آب انبارهاي قزوين را ويران نسازيد با معرّفي: آب انبار حاج كاظم، اثري شكوهمند از معماري قزوين دكتر پرويز ورجاوند استاد دانشگاه تهران و مشاور سازمان ملي حفاظت آثار باستاني ايران در بررسي شهرهاي كهن و بناهاي تاريخي موجود در آنها، بطور معمول بيشتر توجه سفرنامه نويسان و محققان بسوي بناهاي سترك مذهبي، چون: مسجدها – امامزاده ها، ستايشگاهها و بناهاي بزرگي چون: قصرها – كوشكها و مانند آنها جلب شده است و واحدهاي معماري مورد نياز عامه مردم شهر، چون بازارها، تيمها و تيمچهها – حمامها، آبانبارها و نظير آنها توجه جمع كمتري را بخود معطوف ساخته است. در حالي كه در بسياري از موارد ارزش و اعتبار اينگونه بناهاي مورد نياز همگاني از جنبههاي مختلف: طرح ساختمان – بنائي و هنر معماري و تزييناتي، از دو دسته مورد بحث نه تنها كمتر نيست بلكه معرف ويژهگيهائي هستند كه در آن دو گروه نميتوان يافت و با توجه به اينكه برخي از آنها بتدريج در شهرها و شهركها مورد استفادة خود را از دست داده و ميدهد جا دارد، تحقيقي بنيادي از همه جهات در مورد آنها صورت پذيرد، باشد كه گذشته از جنبههاي فني و ساختماني، معماري و تزيينات، از نظرگاه رابطه با بافت هر محل و شهر و نقشي كه در جهت دادن به طرحريزي بافتهاي شهري و مجموعههاي مسكوني داشتهاند، موضوع مورد بررسي جامع قرار گيرد. -اينك با توجه به مقدمه كوتاهي كه در بالا بآن اشاره رفت در اين نوشته در پي مقاله «بيش از اين بافتهاي قديم شهرها را ويران نكنيم» كه در شماره 157 همين مجله بچاپ رسيد و در آن ضمن معرفي كاروانسراي وزير در قزوين لزوم حفظ و نگهداري و استفاده از كاروانسراها و تيمچهها و سراهاي اين شهر و ديگر شهرها اشاره رفت، درباره يكي ديگر از آثار معماري همگاني شهري يعني آبانبارها صحبت ميكنيم. |
-گفتگو درباره آبانبار و مخزنهاي نگهداري و توزيع آب در معماري ايران و اشاره به سابقه تاريخي آن، براساس مدارك موجود بحثي است جالب و طولاني كه از حوصله اين مقاله بيرون است. ولي شايد بيمناسبت نباشد يادآور شويم كه يكي از كهنترين و جالبترين نونه اين نوع معماري را ميتوان در كنار محوطه شهر باستاني چغازنبيل – مربوط به هزاره دوم و دوران شكوفائي معماري ايلام – مشاهده كرد و مورد تحسين قرار داد. در اينجا جا دارد بدون آنكه بخواهيم به نمونههاي ديگر مخزنهاي آب و آبانبارها در طي تاريخ اين سرزمين اشاره كنيم اين نكته مهم را يادآور شويم كه با توجه به شرايط خاص اقليمي ايران و كمبود منابع آب در بخش عمدهاي از اين سرزمين، موضوع كشف و تأمين آب، جلوگيري از هدر رفتن آن و استفاده حساب شده از اين پديده زندگيبخش و آباد كننده از دورترين زمانها مورد توجه بوده است. نتيجه آنكه مهندسان و معماران ورزيده ايراني از ديرباز به تجربههاي موفق و خلق آثاري سترك و ارزنده بصورت ايجاد قناتها - سدها - آبانبارها و مخزنهاي بزرگ آب زدهاند. | |||
منظرهاي از نماي سردر ورودي آبانبار حاج كاظم در قزوين (عكس از نگارنده) |
همچنين با توجه به ارزش و اعتباري كه آب در اين سرزمين داشته است، سبب گرديده تا ستايشگاههاي بزرگي نيز براي نيايش ايزد نگهبان آب، يعني ايزد ناهيد، برپا دارند. به بيان ديگر در تمامي زمينهها و نمودهاي زندگي مردم اين سرزمين به روشني ميتوان نشانههاي چشمگير ارج نهادن به اين مائدة آسماني را مشاهده كرد و پيوند ژرف آنرا با تمامي مظاهر فرهنگ، هنر و تمدن مردم اين مرز و بوم لمس ساخت. -نقش آبانبارها در بافت شهرهاي حاشية كوير و منطقههاي كم آب ايران در دوران بعد از اسلام چنان چشمگير است كه در بسياري از آباديها و شهركها محلههاي مختلف شهرهاي بزرگ چون يزد، آبانبارها، قلب آبادي، شهرك و محلهها را تشكيل ميدهند و در بسياري از محلها بزرگترين و چشمگيرترين واحد معماري بشمار ميروند، تا جائي كه ديگر بناهاي همگاني محل را زير نفوذ خود قرار دادهاند. فن ساختمان و شيوه بنّائي در ساختمان آبانبارها، داراي اعتبار خاصي است،زيرا كه سازندگان اين واحدها، با دقت و نكتهسنجي بسيار به نكات عمدهاي چون: ميزان فشار آب بر كف و سطحهاي جانبي، مسئله اندود داخل انبار، تهويه، تصفيه، جلوگيري از آلودگي آب و بسياري ديگر از مسائل توجه كامل داشتهاند. هنر تزئيني نماي خارجي اين آبانبارها، بخصوص سردر ورودي آنها و بالاخره در برخي موارد انتخاب شعرهاي جالب براي كتيبه بالاي سردر، همه و همه معرف آنست كه اين آثار معماري با بسياري از ويژگيها، روحيه و خصوصيات زندگي ساكنان پيرامونش در ارتباط نزديك و محكم بوده است. حال آيا دريغ نيست كه اين آثار پرارزش و در بسياري موارد زيبا را بدست فراموشي و سپس نابودي بسپاريم؟ |
آنچه من را برآن داشت تا به نوشتن مطلبي دربارة آبانبارها بپردازم، آن بود كه با انجام لولهكشي در شهرها و شهركها، بسياري از اين آبانبارها متروك گشتهاند و ميرود كه بتدريج رو به ويراني كامل گذارند. قصدم آن نيست كه بگويم بايد مردم از آبانبارها استفاده كنند ولي ميخواهم بگويم بايد ترتيبي داده شود، تا بتوان از انهدام آنها جلوگيري كرد و برپايشان نگهداشت نه آنكه چون آبانبارهاي قزوين با بدترين وضع و شكل ممكن ورودي آنها را بصورتي زننده تيغه كرد. با انجام اين عمل نه تنها به نماي بسياري از اين واحدها بلكه به منظر عمومي شهر لطمهاي شديد وارد گشته است. دليل انجام اين امر روشن نيست ولي هرچه هست اگر قصد بر مسدود ساختن ورودي اين واحدها بود ميتوانستند، با مطالعه و بطور مثال با ايجاد يك جدار شبكه مانند از كاشي اين كار را انجام دهند تا اين چنين نماي آنها را زشت و كريه نسازند و موجباتي فراهم سازند تا با مطالعه كافي بتوان ضمن حفظ آنها كاربردي معقول و منطقي برايشان درنظر گرفت. | |||
تصوير ديگري از سردر ورودي و بادگير جالب آبانبار حاج كاظم در قزوين (عكس از نگارنده) |
اين امر بيسابقه نيست چنانكه آبانبار جالب «سيد اسماعيل» در خيابان سيروس تهران چند سالي است كه به يك غذاخوري سنتي ايراني تبديل يافته و «بركه»ها يا آبانبارهاي جالب بندرعباس نيز براي تبديل به موزه، چايخانه و تآتر مورد توجه قرار گرفتهاند. اينك با توجه به آنچه كه در بالا آمد در زير بمعرفي يكي از زيباترين و جالبترين آبانبارهاي قزوين كه چون گوهري درخشان در يكي از محلههاي قديمي اين شهر قرار دارد ميپردازيم. باشد كه مقامات مسئول بر سر ذوق و شوق آيند و گوشهچشمي نيز به اين آثار بياندازند و موجبات حفظ آنها را فراهم سازند. |