باتلاق گاو خوني زميني است ناهموار كه نزديك به 30 كيلومتر طول و عرض آنست و وسعت آن ب افزايش و نقصان آب رودخانه تغيير ميكند. اين باتلاق از طرف جنوب و مشرق محدود ميشود به تپههاي از ماسه و شن كه بلندي آنها متجاوز از 200 متر است، بالاي آن تپه ابندا جرقويه علياست كه از چشمههاي زاينده رود مشروب ميشود و بعد دشت وسيعي است به طول چندين فرسخ ازماسه و شن بسمت ابرقو . زاينده رود در 140 كيلومتري جنوب شرقي اصفهان پس از مشروب كردن وزرنه كه آخرين آبادي مهم در مسير زاينده رود است در 12 كيلومتري اين آبادي درباتلاق فرو ميرود. مولف كتاب « اصفهان» مينويسد: « تپه هاي مرتفع ماسه و شني اطراف گاوخاني بسبب منافذ و لولههاي شعريه، آب گاوخاني را جذب ميكند مانند قند كه از فنجان ، چاي را بالاميكشد. در اراضي جرقويه عليا كه بالاي آن تپههاست هر جا ته باشد از دامنه تپه، آبي را كه گاوخاني جدذب ميكند و جوفش مملو از آنست بصورت چشمه خارج ميسازد و تمام جرقويه عليا از آب آنست اسن نوع چشمهها مشروب ميشود. گاهي از اثرباد كه ماسه جابجا ميشود درزير ماسه جابجا ميشود ،سكنه آن حدود را عقيده بر اينست كه در آنجا شهرب بوده است اسمش «سمبا» و از غضب الهب ماسه آنرا فرو گرفته است» (22). | |||
پل جويي، از آثار دوره شاهعباس دوم |
مولف « جغرافيايي اصفهان» مي نويسد: « گاوخوني زميني است و سيع و محيطش دو سه فرسنگ، كنارش گزستان و ميانش را كسي نديده»(23). گياهان اطراف گاوخوني از نوع اشنو و چوبك وني و بويژه انواع و اقسام گز است كه در گذشته بصورت بيشههاي پر درخت بوده است و در نتيجه قطع درختان و بكاتر بردن درسوخت و همچنين تهيه زغال از بين رفته، وجود گدالهاي بيشمار كه جهت تهيه زغال ايجاد شده و در اغلب نقاط گاو خوني مشاهده ميشود شاهد براين موضوع است، درختان گز امروز بصورت بوتههاي كوتاه قامت درآمده و ديگر پناهگاه مناسبي براي گورخرهايي كه در اين حوضه فرو رفته زندگي ميكردهاند نيست(24). |