به وبلاگ ايران نگين درخشان كشورهاي قاره آسيا خوش آمديد

زايندرود در گذرگاه تاريخ

 

 

دكتر لطف الله هنر فر     استاد دانشگاه اصفهان

اي آفريدگارت بر ملك برگزيده

تا ملك آفريده چون تا نيافريده

مانند زنده‌روت از آب تا به آموي

نه چشم خلق ديده نه گوش كس شنيده

مهمترين روخانه‌اي كه در مركز فلات ايران جاري است زاينده‌رود ميباشد كهخ از ارتفاعات زرد كوه بختياري و از رشته‌اي بنام كوهرنگ سرچشمه گرفته  از مغرب به مشرق تا باتلاق «گاو خوني» جريان دارد. طول اين رودخانه را باپيچ وخم‌هاي آن 400 تا 480 كيلومتر نوشته‌اند ولي اين فاصله بخط مستقيم 270 كيلومتر است و عرض بستر رودخانه تا 200 كه حد فاصل ميان اصفهان و لرستان بختياري اسيت و آنرا «لر كوچك» نيز ميگويندواقع شده. از سلسله زرد كوه شعبه‌اي جدا ميشود  كه آنرات «‌كوه رنگ» و به تخفيف «‌كور رنگ» ميگويند.  سرچشمه زاينده رود تا اصل زردكوه حدود 10 كيلومتر است و تمام اين مسافت، دره و پشته‌هاي خاكي و سنگي ميباشد كه معمول دامنه اكثر كوههاست . زردكوه بختياري پيوسته پوشيده از برف و حتي در سالهاي خشك و كم آبس هم برف آتن تمام نميشود. سرچشمه زاينده رود در زردكوه مانند حوضي  مدور است كه آنرا « چشمه جانان» مي نامند و ازين چشمه آب به قوت تمام مي جوشد و بجانب مشرق تا حدود 18 كيلومتر جريان مي يابد و در اين مسافت نام آن «جانانه رود» است.

در ناحيه فريدن كه جهت شمال اين رود است سرچشمه بزرگ ديگري است كه آبي معتبر بتنام چهل چشمه بيرون آمده و بهمان اوايل «جانانه رود» ميريبزد، اسم اين آب «خرسنك يا خرسانك» ميباشد. از جانب جنوب هم از چهارمحال آبي ديگر بنام « زرين رود» جريان مي يابد كه پس از پيوستن به دو آب ديگر آنها را تحت الشعاع قرذار مي دهد و از آنجا ببعد ديگرنام اين رودخانه زرين رود ميشود اما در مسير رودخانه شعبه‌هاي ديگري هم از قلل كوهاي پربرف و چشمه‌ها به آن مي‏پيوندد و بتدريج رودي بزرگ ميشود چنانكه از چهل چشمه معروف از هيجده دره آب به پائين سرازير شده و داخل رودخانه ميشود. اطراف رود خرسنك طايفه چهار لنگ و در اطراف زرين رود طايفه مشهور به فهت لنگ بختياري سكونت دارند، در اطراف جانانه رود نيز درروزگاران گذشته آباديهاوجود داشته كه امروز از آنها اثري نيست و محل زراعت طوايف بختياري شده است(1).

 

 

 

بستر اين رودخانه ازسرچشمه تا مصب از خود زايش آب ميكند و وجه تسميه آن به زاينده رود از همين جهت است.

ابن رسته(2) نويسنده مشهور اصفهاني درقرن سوم هجري دركتاب خود بنام «الاعلاق النفسيه» رودخانه اصفهان را زرين رود ميگويد و ابن حوقل بغادي در توصيف ايالات جبال درقرن چهارم آنجا كه از اصفهان صحبت ميدارد نام رودخانه را «نهر زرند رود» و در جاي ديگر «زرن رود» ذكر ميكند(3). مورخ مشهوراسلامي حمزه اصفهاني در قرن چهارم نام رودخانه اصفهان را «زيرن رود» ذكر ميكند(4) در رساله محاسن اصفهان تاليف مفضل يبن سعد بن حسين ما فروخي  اصفهاني از قرن پنجم هجري(5) و ترجمه رساله محاسن اصفهان و تاليف حسين بن محمد بن ابي الرضاآوي در قرن هشتم هجري نام اين رودخانه « زرين رود» و زنده رود آمده است مانند اين دو بيت:

سلام الله ما تلي المثاني

و ما اصطخب المثالث و المثاني

علي اكناف جي و ساكنيها

و وادي زندرود و اصفهان (6)

   

پل زمان خان، از پل هاي قديمي زاينده رود، نزديك سامان

 

   

نام رودخانه و قديمي ترين شيوه تقسيم آب زاينده رود . يادگاري از اردشير بابكان

اين رسته در كتاب خود « اعلاق النفسيه» نامگذاري اين رودخانه را از اردشير بابكان ميداند و چنين مي نويسد: آ‘‌اصفهان تا آنجا كه ما اطلاع حاصل كرده‌ايم سالم ترين آبهاست. آب اصفهان از رودخانه‌اي بنام زيرن رود به دست مي آيد و اردشير پسر بابك اين رودخانه را بدين نام خوانده است. سرچشمه اين آب يكي از روستاهاي اصفهان است كه از آنجا تا قسمت مركزي شهر سي فرسخ فاصله دارد. آب اين رودخانه در روستاهائي كه مسير آنست مورد استفاده قرار ميگيردو بهر جائي كه كشت و كاري انجام گرفته بدون حساب از آن آبياري ميشود تا اينكه به روستاي موسوم به النجان(7) منتهي ميشودو از النجان ببعد مازاد آب زرين رود بين روستاهاي جي (8) و ماربين و لنجان و بر آن وسطوج رود و رويدشت مطابق صورتي كه خسرو اردشير تنظيم كرده است تقسيم ميشود و براي هر يك از روساهاي مذكور سهم معيني است كه در روزهاي خاص بريك از آنها مي رسد بطوريكه تمام اين نقاط از حق خود بهره‌ور ميشوند و آنچه از آب زرين رود ااز روستاي رويدشت كه آخرين منطقه‌ايست كه از آن آب مشروب مي گردد مي گذرد د سرزميني فرو ميب رود و ميگويند همين آب در منطقه كرمان ظاهر ميشود و در آنجا مورد استفاده قرار ميگيرد(9).

 

1
X