به وبلاگ ايران نگين درخشان كشورهاي قاره آسيا خوش آمديد

گناباد ، شهر كهنترين قنات جهان



شواهد بر جاي مانده از محوطه هاي باستاني نشان از استقرار و زندگي اجتماعي انسان هاي پيش از تاريخ در اين ناحيه دارد.گناباد به سبب قرار گرفتن در مسير هاي سوق الجيشي مورد توجه حكمرانان هخامنشي بوده است. قنات گناباد كه برخي احداث آن را به بهمن پسر اسفنديار پسر گشتاسب پسر سهراب نسبت مي دهند مويد رونق اين سرزمسن در آن ادوار ديرين مي باشد. اين شهر در صدر اسلام « جنابد» نام داشت و از وقايع مهم در دوره اسلامي مي توان به قيام امامزاده سلطان محمد عابد بردار حضرت رضا بر عليه حكام عباسي اشاره كرد. اين ناحيه در دوره سلجوقي به دليل وجود شخصيتي مبارز همچون ابونصر فارياني وزير طغرل بيك سوم از اهميت خاصي برخوردار بوده است. مسجد جامع گناباد در عصر حكمراني خوارزمشاهيان بنا گرديد. و در زمان تيموريان نيز يكي از حاكم نشينان ايالات قهستان بوده. در اوايل قرن سيزدهم گروهي از اعراب شيباني به اين نواحي مهاجرت نمودند.

برخي از جاذبه ها و آثار تاريخي گناباد:

مسجد جامع گناباد:
مسجد جامع در ميان شهر گناباد واقع شده و از بناهاي ارزشمند دوره خوارزمشاهيان است. بناي مسجد با نقشه دو ايواني مشتمل بر سر در تزئيني، صحن وسيع مياني، دو ايوان شمالي و جنوبي و رواق و سه شبستان ستوندار در جهات ديگر است. اين مسجد داراي دو ورودي در شمال شرقي و جنوب شرقي است. مدخل جنوب شرقي در حال حاضر فاقد تزئينات است، اما در سر در ورودي شمال شرقي با طاق جناغي داراي يك حاشيه تزئيني در پا كار طاق به عرض 25 سانتي متر است كه بر آن نقوش پرندگان در ميان گل وبرگ گچبري شده كه به احتمال زياد مربوط به دوره قاجار است.

مسجد جامع بجستان :
اين بنا در بجستان در 51 كيلومتري شمال غربي گناباد واقع شده بناي اوليه مربوط به دوره تيموري مي باشد اين بنا داراي دو ايوان در شمال و جنوب مي باشد.

مسجد جامع جويمند:
اين بنا در روستاي جويمند در شهرستان گناباد و جنوب خراسان واقع گرديده و بناي اوليه آن براساس سنگ نوشته سر در سال 1040 ه ق توسط شاه حسين پنجم بناشده است.

رباط زين آباد:
اين بناي ارزشمند در 60 كيلومتري غرب گناباد و به فاصله 15 كيلومتري جنوب شرقي بجستان واقع است. رباط زين آباد با وسعت تقريبي 2500 متر مربع به صورت نقشه چهار ضلعي و فضاهاي معماري متفاوت توقفگاه كاروانياني بوده است كه مسير كوير را طي مي نموده اند. در اضلاع شمالي و جنوبي در هر طرف از صحن رباط فضاهايي براغي اقامت مسافران و اتاق هايي متناسب تعبيه شده است. بنا بر شواهد معماري رباط زين آباد از يادگارهاي معماري عصر قاجار در گناباد است.

مزار بيدخت:
اين بقعه آرامگاه بنيانگذار شعبه اي از فرقه صوفيه نعمت اللهي و قطب هاي آن است. اين مجموعه مشتمل بر چهار صحن بزرگ بنامهاي صحن پايين، بالا، كوثر و فردوس ودو حوض سنگي است.گنبد بنا آراسته به كاشيهاي لقيبي و كتيبه مي باشد در اطراف بنا نيز حجره هايي براي اقامت مسافران در نظر گرفته شده است.

مقبره جغتين گيسور:
در گستره دشتي وسيع در 72 كيلومتري شمال شرقي گناباد در شمال روستاي گيسور، بنايي آجري و زيبا متعلق به سده هشتم هجري قرار دارد. اين اثر به اشتباه مقبره جغتاي پسر چنگيز خان مغول معروف شده است. اما به احتمال بسيار آرامگاه يكي از بزرگان و صاحب منصبان ايراني است كه هويت وي آشكار نگرديده است. اين بنا مشتمل بر فضاي چهار طاقي است و گنبدي بر فراز آن قرار داشته است. در بخش تحتاني بنا نيز محل سردابه اي شكل وجود دارد كه مكان دفن متولي احتمالا در همان قسمت بوده است.

بقعه سلطان محمد عابد(ع):
اين بقعه در 24 كيلو متري جنوب شهر گناباد مشرف بر كاخك بر فراز مدفن سلطان محمد بن موسي الكاظم ايجاد شده است. قرائن تاريخي اين شخصيت رابرادر حضرت رضا (ع) معرفي نموده اند كه بعد از شهادت آن حضرت به قصد مبارزه با حكومت مامون با ياران خود وارد خراسان گرديده و سرانجام توسط مامون عباسي در قصبه كاخك به شهادت رسيد. بنابر اقوال گوناگون بنيان اوليه آرامگاه متعلق به اواخر دوره سلجوقي بوده و ساختمان فعلي پس از سالها تغيير و تحول در زمان شاه طهماسب صفوي ساخته شده است. در سال هاي اخير مجموعه مرمت و سازماندهي شده است.

مجموعه معماري روستاي عمراني:
در فاصله حدود 20 كيلو متري شمال گناباد، مجموعه عظيم معماري، محصور در برج و بارو مشهاهده مي شود كه به «عمراني» شهرت دارد. اين روستا تا سي سال پيش مسكوني بوده و در حال حاضر هم بافت تاريخي خود را حفظ نموده و تاسيسات دفاعي و بادگيرهاي آن هنوز پا برجاست. اين روستا علاوه بر معابر و بقاياي معماري ارزشمند سنتي داراي حمام، رباط و دو آب انبار بزرگ است كه متعلق به دوران سلجوقي تا صفوي است.

قلعه دختر شوراب:
اين قلعه سنگي در حدود 15 كيلو متري شهر گناباد و مشرف بر روستايي به نام شوراب واقع شده است و از ابنيه دوران پيش از اسلام و مركب از سه فضاي معماري است كه تمامي آنها به صورت برآمدگي بقاياي ساختماني از شرق به غرب بر روي محدوده قلعه بنيان شده است. بخش تحتاني آن مدخل قلعه محسوب گرديده و شامل برجي مدور ، دالانهاي مسقفبا ديوارهاي عريض و نيم برجهاي تقويت كننده است. قسمت فوقاني آن نيز اختصاص به تالار ها، اطاق هاي وسيع و برجهاي مدور و نيم دايره اي داشته و شواهد موجود حكايت از آن دارد كه قلعه مزبور در دوران اسلامي مرمت شده و گسترش يافته است.

يخدان كوثر:
اين اثر معماري در حدود 4 كيلومتري شمال شرقي بيدخت در مجاورت روستاي متروكه كوثر در ميان اراضي كشاورزي واقع است. به طور كلي يخدان كوثر از سه بخش ديوار شرقي و غربي جوي مخصوص و محل جمع آوري يخ ها ابتياع شده شكل گرفته است. ديوار اين يخدان از خشت و چينه ايجاد شده و در پشت آن نيز جوي قرار داشته است، كه آب در داخل جوي انباشته شده و در شب هاي سرد زمشتان به يخ تبديل مي شد، پس از آن يخ ها كه بيشتر لايه لايه بوده است به چال يا محفظه نگهداري يخ منتقل مي شد. پوشش محفظه يخ در يخدان كوثر به گونه اي است كه ابتدا قاعده مخروطي آن با قطر بيشتر بوده و هر چه ب8ه انتهاي مخروط نزديك مي شود از قطر دايره كاسته شده تا به راس آن منتهي مي سود. در حاشيه بخشي از ديوار يخدان نيز اتاقكي است كه مخصوص يخبان بوده است


  آسياب هاي كاخك:
بقاياي معماري اين آسياب ها در ميان دره اي به فاصله كمي از شهر كاخك واقع است. اين سازه هاكه بيشتر در مناطق كوهستاني ساخته مي شد با استفاده از شيب هاي تند و آب سرشار قنات ها غلات اهالي را به نحوي مطلوب به آرد تبديل مي كرده است. در حال حاضر تعدادي از اين آسياب ها همچون گذشته به فعاليت خود ادامه مي دهند. آبشار كاخك در كنار بقاياي آسياب ها تنها منبع اصلي انرژي چرخش «چرخ پره» بوده كه در كنار مخزن استوانه اي شكل سنگي به نام «تنوره» قرار داشته است. آب ژس از ريزش از بالاي «تنوره» به شدت از محفظه اي باريك خارج شده و به بيرون فوران مي كند كه در نتيجه « چرخ پره» را به گردش در آورده و از اين چرخ  از طريق محوري عمودي به سنگ زيرين آسياب منتقل مي شود. بر راس محور يا «تير» قطعه اي آهني متصل است به نام «توره» كه در حفره ايجاد شده در سنگ زيرين جاي مي گيرد و غلات ريخته شده در لاي سنگ ها را آرد مي كند. «دول» محلي است كه غلات در آن ذخيره مي شود كه با استفاده از قطها اي چوبي به نام « دول چوپش» ريزش گندم از اين محظه كنترل مي شود. « تبلك » وسيله  چوبي ديگري است كه با لرزش بر روي سنگ باعث ريزش گندم از « دول بره» مي شود. در ژايان اين فعاليت غله آرد شده از طريق رخنه ايجاد شده در كنار محفظه سنگ به داخل فضاي گود شده گچ اندود موسوم به « پرخو» مي ريزد و در آنجا انبار مي شود. از ديگر قطعات آسياب ها مي توان به «پشنه» و « چوپشنه» اشاره كرد كه با استفاده از ان ها سرعت چرخش سنگ ها كم يا زياد مي شود.

قنات قصبه گناباد:
قنات قصبه گناباد به عنوان يكي از پديده هاي شگفت انگيز دست ساخته انسان در طول تاريخ و نمادي از هم نوايي بشر با طبيعت، توجه بسياري از مورخان و پژوهشگران را به خود جلب كرده است. اين قنات از ميان اراضي كوي شرقي گناباد از محلي معروف به « برج علي ضامن» در داخل رسوب هاي ريزدانه آغاز شده و از هفت كانال متصل به هم شكل گرفته است. برساس آخرين مطالعات طول اين قنات 33113 متر و تعداد چاه هاي آن متجاوز از 470 حلقه و عمق مادر چاهآن نيز حدودا 280 تا 300 متر است. ناصر خسرو قبادياني نخستين كسي است كه در سفرنامه اش به توصيف اين قنات پرداخته و عمق چاه آن هفتصد گز و طول آن چهار فرسنگ اذكر نموده است و آنرا نيز به كيخسرو نسبت داده است. ظاهرا وي از كنار طولاني ترين رشته انشعابي اين قنات به نام دولاب نو عبور نموده است. فضاي داخلي قنات داراي كانال ها و تونل هاي اعجاب انگيزي است كه با بررسي هاي انجام يافته بر روي آن حفره هايي مشخص شده ظاهرا اين قسمت ها براي قرار دادن چراغ و پينه سوز و وسايل روشنايي به كار رفته است. در حال حاضر ميزان آبدهي اين قنات 150 ليتر در ثانيه است. قطعه سفال هاي پراكنده در اطراف دهانه چاه ها حاكي از اين است كه رشته قصبه در واقع كانال اوليه اصلي قنات گناباد بوده كه در زمان هخامنشيان حفر شده و در پي آن رشته هاي ديگر در مواقع خشكسالي ايجاد شده است. اين پديده مي تواند با ارائه طرح مناسب به مكان توريستي بسيار جذاب و ديدني تبديل شود.

پل يونسي :
از ابنيه تاريخي گناباد كه بر امتداد كال شور . بر روي آن ايجاد شده، سازه اي است آجري و مستحكم موسوم به پل يونسي كه نام خود را از روستاي نزديك واقع در 55 كيلو تري شهر گناباد گرفته است، معماري اين پل داراي 9 چشمه طاقي جناغي و آب برهاي نيمه مدور است كه در بخشي از آن سنگ يا ملاط ساروج و قسمتهاي ديگر از آجر و گچ ساخته شده است اين بناي تاريخي از يادگار هاي معماري دوره صفويه است


1
X