شهريورروز از شهريورماه يا چهارمين روز اين ماه، برابر است با جشن شهريورگان كه از آيينها و مراسم وابسته به آن هيچگونه آگاهي در دست نيست. برگزار نشدن آيينهاي جشن شهريورگان توسط ايرانيان در زماني طولاني، موجب شده است تا همه جزئيات آن به فراموشي سپرده شود و حتي در متون كهن نيز آگاهيهاي چنداني در باره آن فرا دست نيايد.
نام شهريور در متون اوستايي به گونه «خْـشَـتْـرَه وَئيريَـه» آمده كه به معناي تقريبي «شهر و شهرياري (شهرداري) آرماني و شايسته» است. چنين مينمايد كه اين انديشه و آرمان، خاستگاه نظريههاي افلاطون و فارابي در زمينه «آرمانشهر» يا «مدينه فاضله» بوده باشد. نام شهريور چند بار به همين معنا در «گاتها»ي زرتشت نيز آمده است و بعدها در اوستاي نو، او را به گونهاي تشخصيافته به پيكر يكي از امشاسپندان در ميآورند.