به وبلاگ ايران نگين درخشان كشورهاي قاره آسيا خوش آمديد

موسيقي محلي در بوشهر

موسيقي محلي

 

 

آن چه بيش از همه براي مطالعه تاريخ موسيقي بوشهر حائز اهميت به نظر مي رسد، تركيب جمعيت اين منطقه است. زيرا در اين منطقه نه فقط ساكنان محلي، بلكه اقوام ديگري از جمله مهاجرين بسيار قديمي آفريقايي نيز زندگي مي كنند. موسيقي بوشهر به عقيده بعضي از شناسندگان آن تحت تاثير بسيار زياد موسيقي بوميان آفريقايي است.
يكي از فرم هاي معمول در موسيقي محلي «سيالو» ناميده مي شود و آن آوازي است كه با دايره همراهي مي شود و به وسيله خوانندگاني كه دايره وار كنار هم مي نشينند اجرا مي گردد. خوانندگان همزمان با اجراي سبالو، شانه هاي خود را به طرف راست و چپ منظما حركت مي دهند سبالو متاثر از موسيقي غرب و آفريقا است.
يكي ديگر از فرم هاي رايج موسيقي محلي «يزله» است. يزله به وسيله گروه خوانندگان غير حرفه اي اجرا مي شود و فقط با دست زدن همراه است. در اين فرم ملودي بيشتر از همه حائز اهميت است و به متن چندان اهميتي داده نمي شود. علاوه بر موسيقي محلي (سازي و آوازي) موسيقي مذهبي نيز بسيار در اين استان رايج است. براي ساكنان اين منطقه موسيقي مذهبي و به خصوص موسيقي اي كه در ماه محرم ارائه مي شود، اهميت بيشتري نسبت به موسيقي محلي دارد.
سرودها و ترانه هاي فولكلوريك
ترانه هاي استان بوشهر متنوع و جالب توجه است. در گذشته خوانندگان محلي بيش از امروز بود، ولي امروزه اين ترانه ها در درجه اول در مراسم عروسي خوانده مي شوند. در زير به چند ترانه مشهور محلي اشاره مي شود:
شروه
شروه و يا دو بيتي محلي، داراي قدمت تاريخي است. موطن اصلي شروه، مناطق دشتي، دشتستان و تنگستان است. در اين مناطق گاهي به شروه، حاجياني و يا شنبه اي نيز گفته مي شود. در گذشته ملودي شروه با مقدمه اي شروع مي شد كه متن آن شامل اشعار مولانا جلال الدين مولوي بود. اين سنت هنوز هم در دشتستان رواج دارد. اشعار كه امروز متن اكثر ترانه هاي بوشهر و ا طراف آن را در برمي گيرد و به دو شاعر معروف محلي تعلق دارند، يكي از اين دو زاير محمدعلي معروف به فايزدشتستاني است كه در كور دوان (بخش دشتي) مي زيسته و احتمالا در سال 1290 ه.ش (1911 م). وفات يافته است. شاعر دوم سيد برمنيار ملقب به مفتون است كه او نيز در بخش دشتي (بورخون) زندگي مي كرده است. بيشتر دو بيتي هاي عاشقانه را به صورت شروه مي خوانند كه ذيلا نمونه اشعار آن آورده مي شود.
قسم بر سوره والشمس و الليل به غير از تو ندارم با كسي ميل
كلام الله باشد خصم فايز اگر نامحرمي بر تو كند سيل
دگر شب شد كه من شيدا بگردم چو ماهي بر لب دريا بگردم
مرا كرده نگاري پاي در گل الهي خون شوي اي بوالهوس دل
ره دور و غم و رنج صبوري كي كرده بار يك ناقه دو محمل
يقين يارا دلي از سنگ داري و يا از صحبت ما ننگ داري
طريق و رسم دلداري چنين است كه بر عاشق جهان را تنگ داري
ميان موج دريا خانه من فلك بر هم زدي كاشانه من
خلايق دور فايز جمع گرديد كه كم كم پر شده پيمانه من
اي جونم ليلي آي بنال ليلي هر دومون بناليم
باله پشتي كفتر پروني دستت بنازم خوب مي پروني
آي جونم ليلي آي بنال ليلي هر دومون بناليم


1
X