به وبلاگ ايران نگين درخشان كشورهاي قاره آسيا خوش آمديد

زبان آذري در تبريز

زبان آذري

 

 

فرهنگ مردم آذربايجان همچون ديگر فرهنگ ها در ارتباط با عوامل متعدد جغرافيايي، اقتصادي، از ويژگي هاي منحصر به فردي برخوردار است. عمده ترين ويژگي فرهنگ مردم اين خطه، تكوين زبان و ويژگي هاي فولكلوريك آن است كه به نحوي در مراسم و سنن برجستة قومي انعكاس يافته است.
زبان امروزي مردم آذربايجان علاوه بر منطق آذربايجان، در سرزمين هاي وسيعي از نواحي شرق تركيه، عراق، كوهپايه هاي خراسان، مناطقي از سواحل خزر، بخشي از دامنه هاي زاگرس و جبال فارس و كرمان رايج است و مردم اين نواحي به همين زبان تكلم مي كنند.
گروهي از محققان اعتقاد دارند كه زبان كنوني مردم آذربايجان از نظر منشا و پيوستگي تاريخي انشعابي از شاخة تركي به زبان هاي آلتائيك است كه طي دوران هاي تاريخي بسيار دور بر جلگه هاي وسيع آسياي مركزي و سواحل رود يني سئي تسلط داشتند. همراه با حركت و مهاجرت قبايل ترك و حكومت و اسكان طولاني اين قوم، زبان تركي تثبيت و گسترش يافت.
دامنة اين زبان از يك سو تا سوريه و بين النهرين و از سوي ديگر تا شبه جزيرة بالكان و سواحل درياي سياه وسعت داده شده و زبان تكلم و كتابت ملل و اقوام مختلف گشت.
جريان استقرار و رواج زبان آذربايجاني (آذري) از ديرباز مورد گفتگو و مباحث گوناگون بوده و عقايد مختلف و غالباً متناقص و دور از حقيقت در اين باره اظهار شده است، ولي آنچه در ميان اين نظريه ها و افسانه پردازي هاي ضد و نقيض، محرز است و قطعيت دارد، اين است كه زبان آذربايجاني قرن هاست زبان احساس و انديشه هاي مردم اين ديار است.
فولكور يا ادبيات شفاهي مردم منطقه نيز مانند تاريخ و زبان آن از سابقه اي كهن برخورداري است.
شكل هاي مختلف ادبيات فولكوريك هر منطقه محصول پيكار و تلاش مردمي است كه غم ها، شادي ها، آرزوها، نفرت و محبت خود را در قالب هاي منعكس كرده اند.
آذري ها، مردماني شاعر مسلمك هستند كه با هر پديدة طبيعي، رخدادي اجتماعي و پيشامدي ناگوار و يا خوشايند مواجه شوند، احساسات خود را با زبان شعر بيان مي كنند. ترانه هاي «لاي لاي» آذري كه بر زبان مادران جاري است با سحر و شيريني خود كودكان را به خواب مي برند. رونق و شادي عروسي با شعر و آوازهاي خاص كامل مي شود. سوگواري ها با آغي آغاز و خاتمه مي يابد. كشتگر آفتاب و باران را با شعر فرا مي خواند، به مدد شعر با طغيان و خشم طبيعت مقابله مي كند و هر آنچه را كه از طبيعت سهم برده است با شعر توصيف مي كند. و براي هر مناسبتي «باياتي» مي سرايد. در فرهنگ شفاهي مردم آذربايجان بايارتي ها به خاطر گستردگي و مضامين رنگارنگ، ايجاز كلام و قالب هاي زيبا و دلنشين مقام اول را دارد. ويژگي باياتي ها اين است كه از زندگي و ينازهاي مردم سادع و عادي برمي خيزند و در قالب الفاظي روان و بي تكلف شكل مي گيرند. اين نغمه ها از چنان لطف و صراحتي برخوردارند كه وقتي با آهنگ ويژة خود ادا شوند نمي توان از تحسين خودداري كرد و تحت تاثير قرار نگرفت.
ارادت و اعتقاد مردم به باياتي ها بدان پايه است كه آنها را بر حسب حال و موقعيت خود اشارات تقدير و سرنوشت مي دانند و به هنگام نياز و پريشاني، به آنها پناه مي برند و با تفالي از آن مدد مي گيرند.
در طول زمان، نسل ها باياتي ها را سينه به سينه بازگو كرده اند و باقتضاي حسن و حال خود تغييراتي را در آنها داده اند و به اين شكل نام سرايندة مشخصي بر آنها نيست و در واقع به عام تعلق دارد و در تملك گنجينة فولكلوريك درآمده است.
براي آشنايي با اين سير طولاني تكوين و تحول فرهنگ آذري و بازتاب آن در باياتي ها، چند نمونة مختصر از اين گنجينة سرشار به فارسي ترجمه شده است.
آذري فارسي
بوداغلار اولو داغلار كنار كوههاي، اين سربلندان
چشمه لي، سولو داغلار پر از چشمه، پر از آب غزلخوان.
بوردا بير آتلي اولوب سواري مرده و در ماتمش ابر
گوي كيشنر، بولود آغلار زند شيهه، ميان برق و باران.

بوردان بير آتلي گئچدي سحر آمد سواري از بر دشت
آتين اويناتدي گئچدي دمي جولان گرفت و تند بگذشت.
آي كيمي شقف ساچدي، چو مهتاب سحرگاهان شفق ريخت
گون كيمي باتدي، كئچدي چو خورشيد شبانگاهان بدر رفت.

داغلاراقار دوشبدو، نشسته برف سنگين روي كوهسار
گور نه هامار دوشبدو لطيف و نرم همچون خواب جويبار.
قبريمي يادلار قازيب مرا نا اهل گوري كنده دل تنگ
اهلتيم دار دوشوبدو. برش ديوار خنجر، بسترش خار.

عزيزي يم غمده گول، ميان غم بزن لبخند هر دم،
غمده دانيش، غمده گول. بزن حرف و بزن لبخند در دم.
آغ گونده گولن كونول دلا خندي چو روز آفتابي
مرد ايگيدسن غمده گول. اگر مردي بزن خنده به ماتم

آشديم، آشديم گول اولدوم شكفتم نرم – نرمك، گل شدم من،
بوي آتديم سونبول اولدوم. جوانه بستم و سنبل شدم من.
بيرديل بيلمز قوشو دوم به گلشن بي زبان بودم، زهر گل
او خودوم بولبول اولدوم ورق ها خواندم و بلبل شدن من.

در مورد زبان تاريخي مردم آذربايجان نظريات گوناگوني وجود دارد. طبق يك نظريه زبان قديم مردم آذربايجان، شاخه‌اي از زبان‌هاي ايراني بوده است كه به مناسبت انتساب به آذربايجان، آذري خوانده مي‌شود و بعضي از واژه‌ها و جمله‌هاي آن در كتاب‌هاي جغرافيا باقي مانده و برخي نيز در بعضي روستاها هنوز استفاده مي‌شود. بر طبق اين نظريه، تغيير زبان گفتاري از آذري ايراني به آذري تركي از زمان تسلط سلجوقيان آغاز شد و در دوره ي سلطنت تركمن‌ها و آغاز عصر صفويان بيشتر شهرها و روستاها را شامل شد.
نظريه ديگري نيز وجود دارد كه با اشاره به وجود كتابهاي قديمي‌تر از دوران سلجوقيان مانند ديوان اللغات ترك، دده قورقود و قوتادقو بيليك، تاريخ كهن‌تري براي زبان تركي آذربايجاني قائل مي‌شود.


1
X