نقشه وضعيت آب و هواي كشور موقعيت و طبيعت
كشور جمهوري اسلامي ايران سرزمين پهناوري است كه 1648000 كيلومتر مربع مساحت دارد و در جنوب غربي آسيا، ميان كشورهاي تركمنستان ، آذربايجان و ارمنستان در شمال ؛ افغانستان و پاكستان در شرق ؛ و تركيه و عراق در غرب قرار گرفته است . سراسر مرزهاي جنوبي ايران را كرانههاي خليج فارس و درياي عمان فراگرفته است . مجموع مرزهاي خشكي ايران 51700 كيلومتر ، و مجموع مرزهاي آبي آن ، در شمال و جنوب 2510 كيلومتر است
ايران در قلب خاورميانه قرار گرفته است و چون پلي درياي مازندران ، يعني زيباترين درياچه جهان را به خليج فارس وصل مينمايد و همچنين مانند چهارراهي بر سر راه شرق و غرب ، پيوندگاه تجليات فرهنگي ، معنوي و سياسي جهان شرق و غرب است
چشمهسارهاي زلال ، انارستانها ، باغهاي پسته ، رديف درختان تبريزي ، كوچ كاروان عشاير در فصلهاي گوناگون شبهاي پرستاره ، صخرهها ، كوهها ، پستيبلنديهاي پايان ناپذير، آتشفشانهاي خاموش و پوشيده از برف ، جنگلهاي انبوه رشته كوههاي البرز و كرانههاي درياي مازندران از جمله چشماندازهاي ديدني و فراموش ناشدني طبيعت ايراناند كه خاطرههاي ماندگار در اذهان جهانگردان به جا ميگذارند
چهره دشت و هامون ايران در خلال سال مختلف و متغير است ؛ زماني پر از شن و سنگ، گاه پر از سيلاب و زماني پوشيده از برف و گل و لاي يا سرشار از گل و گياه و سبزه است
هنرمندان ايراني در طرحهاي انواع آثار هنري خود غالباً طبيعت را به عنوان نماد و نشانهاي از زيبايي هستي ترسيم كردهاند . ايرانيان آب را هميشه ارجمند داشته و نشانه آباداني شناختهاند . در چمنزارها، باغ و بوستانها ، خانهها و در مسجدها و مكانهاي مقدس به طور هميشگي آب جريان دارد و درختان بسيار به ويژه درختان سرو ، كاج ، نارنج ، انار و انگور و غيره را آبياري ميكند
طبيعت جادويي و پهناور ايران يكي از عاملهاي بسيار ارزشمند صنعت جهانگردي است . از ميليونها هكتار مساحت خشكي ايران ، 19 ميليون هكتار باغ و كشتزار ؛ 10 ميليون هكتار جلگه و مرتع ؛ 19 ميليون هكتار جنگل ،و باقي مانده آن شامل زمينهاي باير ، صحرا و كوه است ...
برندگان جشنواره وبلاگ نويسي ايران گردي و ايران شناسي
بسم الله الرحمن الرحيم سلام خدمت همه كاربران عزيز تبياني. همانطور كه مستحضريد، باشگاه كاربران تبيان به مناسبت هفته گردشگري با همكاري سازمان منطقه آزاد تجاري صنعتي انزلي يك دوره مسابقه وبلاگنويسي با موضوع ايرانگردي و ايرانشناسي برگزار كرد كه بيش از ششصد وبلاگ با فراتر از "68هزار" پست و مطلب در مسابقه شركت كردند. پس از پايان مهلت شركت در مسابقه، بعد از چند مرحله غربالگري و داوري، از 600 وبلاگ شركت كننده در اين مسابقه، 53 وبلاگ به عنوان وبلاگ برتر انتخاب گرديد. اكنون همراه با شكر حضرت باري، از همكاري بي دريغ سازمان منطقه آزاد تجاري صنعتي انزلي به ويژه روابط عمومي آن سازمان محترم سپاسگزاريم و مفتخريم كه برندگان اين مسابقه را معرفي كرده و ضمن آرزوي توفيق براي همه اهالي باشگاه كاربران تبيان، بر آنان تبريك گوييم. رديف نام و نام خانوادگي عنوان وبلاگ جايزه 1 امين باغباني جاويد ميهن ما *ايرانشناسي و گردشگري كمك هزينه سفر حج عمره به مبلغ پانصد هزار تومان 2 شادي يوسفي زاده سرزمين اريايي كمك هزينه خريد لپتاپ به مبلغ چهارصد هزار تومان 3 زهره سادات شريف ايران زيبا كمك هزينه سفر به سوريه به مبلغ سي صد هزار تومان 4 فاطمه كارگر نجفي افرند زمين-سرزمين باشكوه كمك هزينه سفر به عتبات عاليات به مبلغ دويست هزار تومان 5 مهدي بازماندگان ايران گشت كمك هزينه سفر به عتبات عاليات به مبلغ دويست هزار تومان 6 علي واعظي نژاد ايروون كمك هزينه سفر به عتبات عاليات به مبلغ دويست هزار تومان 7 رسول گلي زاده ايران زيبا كمك هزينه سفر به عتبات عاليات به مبلغ دويست هزار تومان 8 احمدرضا شامحمدي **تچر (tachar)** كمك هزينه سفر به كيش به مبلغ يكصد و شصت هزار تومان 9 رضا علويان رو كلات نادر كمك هزينه سفر به كيش به مبلغ يكصد و شصت هزار تومان 10 ميلاد اكاتي ايران رويايي كمك هزينه سفر به كيش به مبلغ يكصد و شصت هزار تومان 11 عاطفه شامحمدي ليدوما(lidoma) كمك هزينه خريد گوشي موبايل به مبلغ يكصد و پنجاه هزار تومان 12 ميثم زعفراني بـــوق بــوق ايــران كمك هزينه خريد گوشي موبايل به مبلغ يكصد و پنجاه هزار تومان 13 امير عربي لرستان ، آئينه فرهنگ و تمدن ايران زمين كمك هزينه خريد گوشي موبايل به مبلغ يكصد و پنجاه هزار تومان 14 محمد صادق فردوسيان ايران شناسي و تاريخ ايران كمك هزينه خريد گوشي موبايل به مبلغ يكصد و پنجاه هزار تومان 15 سيدجعفر نوش آبادي فاطمي ميراث كوير كمك هزينه خريد دوربين ديجيتال به مبلغ يك صد هزار تومان 16 محمد علي حاجيان سرزمين هميشه بهار كمك هزينه خريد دوربين ديجيتال به مبلغ يك صد هزار تومان 17 عليرضا كلامي ايران زمين كمك هزينه خريد دوربين ديجيتال به مبلغ يك صد هزار تومان 18 فهيمه تربتي خياطي ايرانگردي و ايرانشناسي كمك هزينه سفر به مشهد به مبلغ نود هزار تومان 19 احمد محمد آبادي سرزمين كهن كمك هزينه سفر به مشهد به مبلغ نود هزار تومان 20 ژاله غفاري ايران من، سرزمين من كمك هزينه سفر به مشهد به مبلغ نود هزار تومان 21 حسين رضايي ايران نگين درخشان كشورهاي قاره آسيا كمكهزينه سفر به اصفهان به مبلغ هشتاد هزار تومان 22 محسن قهرماني گردشگري كمكهزينه سفر به اصفهان به مبلغ هشتاد هزار تومان 23 معصومه هاديزاده شهر من طبس كمكهزينه سفر به اصفهان به مبلغ هشتاد هزار تومان 24 سامان رشيدي وركان كمكهزينه سفر به اصفهان به مبلغ هشتاد هزار تومان 25 فاطمه سلحشور ايران براي تمام سليقه ها كمكهزينه سفر به اصفهان به مبلغ هشتاد هزار تومان 26 رضا عظيم زاده دنياي ايران MP4 به ارزش هفتاد هزار تومان 27 علي صفت زاده مدافعان خليج هميشه فارس MP4 به ارزش هفتاد هزار تومان 28 احسان شاكري myIlam MP4 به ارزش هفتاد هزار تومان 29 محمدرضا زينلي همه جاي ايران سراي من است MP4 به ارزش هفتاد هزار تومان 30 يحيي پورسلطاني كوله پشتي كارت هديه به ارزش پنجاه هزار تومان 31 جمال علي پور ايرانگردي انلاين كارت هديه به ارزش پنجاه هزار تومان 32 مهران قاسميلو ايران سراي من كارت هديه به ارزش پنجاه هزار تومان 33 سولماز آهنگري ابهر شهر خانه هاي سفيد كارت هديه به ارزش پنجاه هزار تومان 34 امير باقراسكويي ايرانگردي و ايرانشناسي كارت هديه به ارزش پنجاه هزار تومان 35 علي جاويد پناه ايران هميشه جاويدان كارت هديه به ارزش پنجاه هزار تومان 36 سيد امين عسگري شهر ما كارت هديه به ارزش سي هزار تومان 37 مهدي محمدي ايران گردي كارت هديه به ارزش سي هزار تومان 38 هانيه حيدريان ايران گردي كارت هديه به ارزش سي هزار تومان 39 ه ش پايتخت فرهنگي جهان اسلام كارت هديه به ارزش سي هزار تومان 40 محمد وحيدي توريسم ايران كارت هديه به ارزش سي هزار تومان 41 جواد شم آبادي مشهد شهر بهشت كارت هديه به ارزش سي هزار تومان 42 بهروز قاسمي البرز با شكوه كارت هديه به ارزش سي هزار تومان 43 رضا شم آبادي پايتخت معنوي ايران فلش مموري به ارزش بيست هزار تومان 44 محيد مريدي سيرجان شناسي فلش مموري به ارزش بيست هزار تومان 45 عباس فرزاد ايران زيبا و ايراني مهربان فلش مموري به ارزش بيست هزار تومان 46 ايمان قاسمي لو ايران كهن فلش مموري به ارزش بيست هزار تومان 47 فاطمه قاسميلو جهان در ايران فلش مموري به ارزش بيست هزار تومان 48 اميد فهندري عباس نيا ايرانگردي فلش مموري به ارزش بيست هزار تومان 49 حميد صالحي داراب كهن،ايران كوچك چهارفصل فلش مموري به ارزش بيست هزار تومان 50 امير قرباني ايرانگردي و ايران شناسي فلش مموري به ارزش بيست هزار تومان 51 فاطمه نوروزي بام ايران فلش مموري به ارزش بيست هزار تومان 52 محسن ذهبي بچه محل امام رضا(ع) فلش مموري به ارزش بيست هزار تومان 53 فاطمه اميدوار زيگورات فلش مموري به ارزش بيست هزار تومان ضمن تبريك به كليه عزيزاني كه برنده اين دوره از جشنواره وبلاگ نويسي شده اند؛ به اطلاع آنان مي رساند كه باشگاه كاربران تبيان جهت تحويل جوايز و هدايا به اين دوستان با آنان تماس خواهد گرفت .
اطلاعيه وبلاگ "ايران نگين درخشان كشور هاي قاره آسيا
باسلام خدمت داوران وبازديد كنندگان گرامي : عنوان اين وبلاگ "ايران نگين درخشان كشورهاي قاره آسيا "مي باشد منابع اين وبلاگ از سايت هاي گردشگري وايرانگردي انتخاب شده كه به شرح زير است: 1-سايت هاي استانداري هر شهر واستان 2- سايت هاي گردشگري وايرانگردي هر شهر واستان 3-سايت هاي ميراث فرهنگي هر شهر 4- پرتال ساز مان ميراث فرهنگي 5-سازمان شهرداري شيراز 6-سايت آستان قدس رضوي 7-سايت آستان شاهچراغ شيراز 8-سايت نماي ايران 9-سايت راسخون 10 سايت نكتاز 10-سايت موزهاي تهران 11-سايت شبكه خبر 12-وبلاگ ((ايران تراول از بلاگفا)) مطالب فوق حدئد 36010مطلب ميباشد((سه هزار وشيصدوده مطلب))مي باشد . وديگر سايت ها ووبلاگ هايي كه در جستجو گر گوگل به نام ايرانگردي وايرانشناسي جستجو شد. ولوگوي وبلاگ كه به دست خودم طراحي شده را ميتوانيد در سمت راست وبلاگ مشاهده كنيد با تشكر از داوران و بازديد كنندگان گرامي كه وقت با ارزش خود را صرف خواندن مطالب اين وبلاگ كه با زحمات فراوان اينجاب براي خواندن ومشاهده شما عزيزان گذاشته شده استفاده كافي را برده باشيد. ان شالله توانسته باشيم پاسخگوي قسمتي از نياز هاي شما باشيم. با تشكر ازشما حسين رضايي نويسنده اين وبلاگ
نقشه كل ايران
دكتر بهناز امين زاده (عضو هيئت علمي دانشكده ي محيط زيست – دانشگاه تهران ) فصلنامه علمي پژوهشي هنرهاي زيبا، شماره 6، صص 55 الي 66. اين مقاله بر اساس يافته هاي طرح پژوهشي مركز مطالعات و تحقيقات شهر سازي و معماري اسلامي وابسته به دانشكده ي هنر زيبا ، تحت عنوان كيفت تجلي توحيد در مراكز شهري شهر هاي ايراني ، مصوب شوراي پژوهشي دانشگاه تهران، صورت يافته است. يكي از مصاديق تفكر توحيدي شيعيان در فرهنگ عاشورا و درارزش هاي نهفته ي آن، متجلي شده است. دكتر بهناز امين زاده بر اساس اين فرضيه كه حسينيه ها و تكايا ي ايراني ماهيتِ پيامِ چنين فرهنگي را به صورت گوياترين تجلي كالبدي، در ساختار فضاي شهري عرضه مي دارد، در مقاله ي خويش به بخش هاي زير مي پردازد: - بررسي اهميت مراسم ماه محرم - شناسايي اجمالي مكان هايي با عملكرد يكسان (فضاهاي مختلف آيين برگزاري سوگواري ماه محرم)، در ساير جوامع شيعه نشين - تحليل ويژيگيهاي خاص حسينيه ها و تكايا ي ايراني تحت عناويني از قبيل مفاهيم نمادين و كيفيات فضايي و بصري. دكتر امين زاده اين موضوع را مطرح مي كند كه حسينيه ها و تكاياي ايراني، مظهرپيوند بين زمان، مكان و مردم هستند و به دليل «فضاي شهري بودن»شان، نه تنها در قياس با مكان هاي هم عملكرد خويش در سايركشورها هويتي متمايز مي يابند، بلكه به عنوان تنها فضاهاي باز شهري با عملكرد مذهبي در فرهنگ شهر سازي مسلمين منحصر به فرد مي باشند. ضمن اين كه با شناخت و بكارگيري هر چه بيشتر اصول طراحي چنين فضاهايي از قبيل مكانيابي، انعطاف پذيري در فرم و عملكرد و مفاهيم غني نمادين، مي توان به تداوم بيان كالبدي يك فرهنگ در محيط و هويت بخشي به شهر ايراني، كمك مؤثري نمود . شكل1 در مقدمه اين مقاله مي خوانيم كه براي جلوگيري از بروز بحراني كه اغلب شهرهاي مسلمان نشين به آن مبتلا هستند، شهرهايي كه امروزه به سوي محيطي براي ترجمان مجدد سبك ها و الگوهاي منسوخ بيگانه مي روند؛ توجه به تداوم و پيوستگي تاريخي به وسيله ي بكارگيري صحيح تجارب گذشتگان، نقش به سزايي دارد. در اكثر مطالعات محققين مختلف كه تحت عنوان شهر مسلمين يا شهر اسلامي صورت گرفته است، به وجود مفهومي تحت عنوان «عامل وحدت» اشاره شده است. از نگرش هاي مشخص مذهبي، در محدوده ي دين اسلام نيز مي توان به عنوان عامل ديگري در بيان نمايش متفاوتي از وحدت در شهر هاي مسلمين نام برد. خانم دكتر امين زاده بيان مي كند كه در اين زمينه تحقيقات اندكي صورت گرفته است و از كتاب پروفسور بسيم حكيم، با نام شهرهاي عربي – اسلامي، كه به تأثير فقه مالكي در ساختار فضايي شهر تونس پرداخته است، نام مي برد و در اين رابطه مي افزايد: «در بلاد شيعه نشين نيز، تأثير تفكر شيعي كه تفسير خاص خود را از اصل توحيد و اعتقاد به ارتباط و تداوم آن با اصل امامت دارد، مقوله اي مناسب براي تحقيق است و نيازمند بررسي وجوه تمايز تفكر شيعي با ساير فرق اسلامي است». در اين مقاله نيز به يكي از مصاديق تجلي اين تفكر كه درحماسه ي عاشورا و ارزشهاي مستتر در آن نهفته است، پرداخته مي شود. نويسنده درباره ي اهميت مراسم سوگواري ماه محرم در فرهنگ شيعه، موارد زير را عنوان كرده است: - برگزاري آيين و رسوم مختلف درهرجامعه اي تقويت كننده ي پيوندهاي اجتماعي آن جامعه است. - آيين هاي مذهبي در وراي استحكام بخشيدن به وحدت جامعه، باعث حفظ ارزشها، احساسات واعتقادات مردم هستند - ماهيت و پيام واقعه ي عاشورا متعلق به زمان و مكان خاصي نيست و اين قيام ابعاد جهاني دارد. - واقعه ي عاشورا، به عنوان يك واسطه ي فرهنگي در جوامع مختلف و متشكل از گروه هاي مذهبي متفاوت، ظهور نموده است. - نوسان تعداد تكايا نسبت به شرايط و موقعيت سياسي تهران (بين سال هاي 1282-1231) نشان مي دهد، چنين مكان هايي نه تنها براي اجراي مراسم عزاداري بلكه به عنوان مركز سياسي مردم بوده است. مراسم عزاداري و مكان هاي اجرا ي آن تاريخي طولاني دارد و بر اساس موقعيت هاي سياسي واجتماعي مختلف، دچار تغيير و نوسان مي شده است. نويسنده در اين باره مطرح مي كند كه اگر چه جزئيات مراسم محرم، نه تنها در جوامع گوناگون شيعه، از جمله در ايران، كشورهاي عربي و هند، بلكه از شهر به شهر و گاه از محله به محله متفاوت است، وي در قسمتي كه به شرح مراسم سوگواري ومكانهاي اجرا مي پردازد، اين مراسم را به طور عمده بر دو بخش مي داند: 1- مراسم تجمع با نام مجلس يا جلسه 2- حركت دسته هاي عزاداري دسته هاي عزاداري به عنوان يك آيين شهري مطرح مي گردند، چرا كه اقشار مختلف را به خيابان ها مي كشاند و به فضاي شهري معنويت مي بخشند. دسته هاي عزاداري ممكن است شامل اجراي نمايشنامه نيز باشند. لغت تعزيه به عنوان بيان همدردي و عزاداري است و در غالب يك فرم نمايشي مذهبي در مراسم ماه محرم به اجرا در مي آيد. چلكوسكي تعزيه را به عنوان يك نمايش بومي ايراني توصيف مي كند ومعتقد است تعزيه اگر چه اسلامي است ولي متأثر از فرهنگ ايراني مي باشد . خانم دكتر امين زاده بيان مي كند، اطلاعات اندكي در رابطه با ويژگي هاي محل برگزاري و خصوصيات كالبدي آن ها موجود است. استفاده از مكان عزاداري به نظر اتفاقي و فاقد چارچوب خاصي مي آيد و در واقع عرف محلي اهميت زيادي در انتخاب مكان نمايش داشته است. در افغانستان در حياط مسجد، در هند به نام امامباره و عاشورخانه، در تركيه به نام تكيه، دركشورهاي عربي حسينيه، و در ايران به نام حسينيه و تكيه شناخته مي شوند. دكتر امين زاده به ذكر ويژگي هاي كلي هر يك از اين فضاها پرداخته است. در اينجا جهت اختصار بيشتر به ويژگي هاي حسينيه ها و تكاياي ايراني مي پردازيم. ويژگي هاي حسينيه ها[i] و تكاياي [ii] ايراني سيّاحاني كه خصوصا از دوره ي صفويه به بعد از ايران ديدن كرده اند به اجراي مراسم در ميادين بزرگ شهرها، حياط كاروانسراها و تكايا اشاره نموده اند. بنابراين حسينيه ها و تكايا عامل مهمي در بازگويي فرهنگ اسلامي در طراحي فضاهاي باز شهري بوده اند و از اين نظر اهميت ويژه اي دارند. در اين راستا برخي از دلايل اهميت آن ذكر مي شود: حتي پروفسور حكيم كه در شهر تونس، به فضاهاي باز رها شده (در محل تقاطع برخي خيابان ها) اشاره مي كند، آن ها را فاقد عملكرد خاص توصيف مي كند. اما در ايران وجود ميادين و خصوصا تكايا و حسينيه ها در سطح محلي، ساختار شهر ايراني را متفاوت با شهرهاي ديگر مسلمين مي نمايد . شكل 2. امامباره بزرگ در لاكنهو هند، متعلق به اوايل قرن 18 ميلادي نويسنده ويژگي هاي مشترك حسينيه ها و تكايا را عامل وحدت بخش چنين فضاهايي مي داند و در سه بخش مفاهيم نمادين ، كيفيات فضايي و كيفيات بصري به آن پرداخته است . مفاهيم نمادين: در اين بخش، چندين مفهوم نمادين و از آن جمله، «آب» را عنوان مي شود كه يكي از مفاهيم نمادين ديني است و علاوه بر مفاهيم بهشت ،زندگي، پاكي و زيبايي كه در فرهنگ اسلامي دارد، در فرهنگ شيعي نمادي از تشنگي امام و ياران و اهلبيت (ع) در كربلا و ايثار حضرت ابوالفضل العباس است. بنا بر اين به عنوان يك عنصر نمادين مهم، به شكلهاي گوناگون، آب انبار هايي در مركز و زير سكوي مياني تكيه و يا حسينيه قرار مي گيرند. مانند حسينيه ي پنجاهه درنائين و تكيه وقت و ساعت در يزد. همچنين سقا خانه ها معمولترين شكل حضور آب، در داخل فضاي حسينيه و تكيه و يا در مجاورت آنها (در گذري منتهي شده به آن ها) قرار مي گيرند و به مثابه ي زيارتگاه، محل دخيل بستن، نذر و شمع روشن كردن مردم است. همچنين در به وجود آوردن ارتباط بين زمان و مردم، حسينيه ها و تكايا به عنوان بخشي از شبكه ي دسترسي، نقش مؤثري ايفا مي نمايد. شكل 3. سقاخانه ي حسينيه كلوان، نايين شكل 4. نخل حسينيه شاه ابولقاسم يزد كيفيات فضايي: حسينيه ها مانند مفصل هايي هستند كه شبكه ي معبر را به يكديگر پيوند مي دهد و به عنوان نشانه هاي تذكر دهنده در معنويت بخشيدن به راه هاي فيزيكي شهر هستند. موقعيت آنها در مسير گذرهاي اصلي و يا مراكز محلات، پيوندي بين اين عناصر شهري كه زنجيروار به هم متصل هستند، ايجاد مي كند. حتي در توسعه هاي جديد كه چنين فضاهايي غالبا فراموش شده هستند و به صورت چادرهاي موقت شكل مي يابند، علي رغم نا امن بودن، در مسير هاي اصلي يا در تقاطع خيابان هاي فرعي مستقر مي شوند. شكل 5. (راست) تكيه شاهرخ خان، كرمان، (چپ) حسينيه نوگاآباد، نايين : 1- مسجد، 2- حسينيه يا تكيه، 3- بازارچه، 4-آب انبار، 5- حمام وجود يك يا چند ايوان در رواق ها، معماري بسياري از اين مكان ها را به حياط مركزي، مساجد ومدارس ديني شبيه مي سازد. غالبا وجود يك ايوان در سمت قبله كه بزرگتر از ساير ايوانها است فضاي مناسبي را براي جايگاه و يا استقرار سخنران در ايام سوگواري ايجاد مي نمايد. تعداد معدودي از حسينيه ها، در سطح شهر و اغلب در سطح محلات عملكرد داشته اند. اما بايد دانست كه عملكرد تكيه و حسنيه، بر خلاف فضاهاي مشابه در كشورهاي ديگر، به محرم ختم نمي شود و همواره به عنوان بخشي از شبكه ي دسترسي، ميداني براي تجمع و مكاني براي خريد و فروش در سطح محلي، مطرح بوده اند. ضمن اين كه چند عملكردي بودن اين فضاها، از عوامل حيات بخش و سرزنده كننده محيط هاي كه در متن زندگي مردم قرار دارند، مي باشد. كيفيات بصري: خصوصيت گذر از فضاي محصور كوچه ها به فضاي باز حسينيه ها و تكيه ها، كيفيتي است كه حتي در حسينيه ي نوگا آباد در نائين، كه در در تقاطع شش گذر قرارگرفته وجود دارد. شكل6. حسينيه نوگاآباد، نايين شكل 7. (راست) تكيه زرگر محله، بابل، (چپ) تكيه سرچشمه، گرگان پوشش سقف قبل از ورود به فضا، عابر را براي ورود به فضاي باز و روشن حسينيه آماده مي سازد. يكي از بهترين نمونه ها حسينيه ي باب المسجد در نائين است. در برخي از تكايا از زمان قاجار با سقفي شيبدار پوشيده شده اند (مانند تكاياي سمنان). تضاد تاريكي و روشني و عبور از تاريكي به روشني و يابالعكس از جذابيت هاي فضاي حسينيه است. شكل8- حسينيه باب المسجد، نايين خانم دكتر بهناز امين زاده در انتهاي كلام خود ، بررسي مراسم سوگواري ماه محرم و مكان هاي اجراي آن را از عوامل بسيار مهم تأثير گذار در هويت بخشي به معماري و شهر سازي شهرهاي شيعيان مي شمارد و اضافه مي كند: «هدف از بررسي الگوهاي تاريخي موجود در ساخت و طراحي حسينيه ها و تكايا، شناسايي و تداوم اصول وارزش هاست كه مهمترين آنها ارتباط با مكانيابي، تجلي مفاهيم غنيِ نمادين و انعطاف پذيري اين فضاهاست.علاوه بر كيفيات كالبدي، يكي از مهمترين معيارهاي ارزشي اين فضاها، ميزان مشاركت مردمي در ساخت و تجهيز آن هاست. مردم خود آن را مي سازند و نگهداري مي كنند و از آن به عنوان نماد اجتماعي و محلي، نام مي برند». متأسفانه در عصر حاضر ، گرايش به حسينيه ها و تكا ياي بسته و محصور شده در قالب ساختمان بيشتر شده و اين روند به دلايل گوناگوني صورت گرفته است كه از آن جمله اند: - عدم مشاركت مردم در طراحي - عدم شناخت طراحان از كيفيات معنوي، فضايي و بصري حسينيه ها و تكاياي تاريخي - رواج تفكر معماري مدرنيسم، كه به ساختمان بيش ازفضاي شهري اهميت مي دهد و نحوه ي نگرش سوداگرانه به زمين به عنوان كالايي با منفعت مادي
سقاخانههاي قديمي تهران
مقدمه عناصر اصلي تشكيل دهنده يك سقاخانه آبخوري پياله، كاسه يا ليوان آبخوري پنجرهي مشبك قفل شمعداني محل جمع آوري نذورات نقدي تمثالها و نقاشيها تعدادي وسايل اضافي و غير ضروري
هنگام عبور از بعضي از محلهها و بازارهاي قديمي تهران و برخي شهرهاي بزرگ ايران، نوعي حجرهي كوچك يا تورفتگي، توجه آدمي را به خود جلب توجه ميكند كه در ديواري تعبيه شده يا درز دو ديوار را در برميگيرد، و پنجرهي مشبك آهني، قسمتي از آن را ميپوشاند. اين امكان در اصطلاح محاورهاي مردم، »سقاخانه« ناميده ميشود. سقاخانه به غرفه يا نيمبابي گفته ميشود كه مردم در آن، آبگاهي به وجود آوردهاند، جام يا پيالهاي در آن نهادهاند تا آب در دسترس همگان قرار گيرد. اين اقدام توسط شيعيان، بيشتر همزمان با روضهخواني حضرت سيدالشهدا و به ياد تشنگان و شهيدان كربلا به وجود آمده و از زمرهي كارهاي ثواب به حساب ميآيد.
»داخل اين تورفتگي، شيرهاي متصل به مخزني پشت ديوار، يا مخزن آب بزرگ استوانهاي از مس ديده ميشود. مخزن مسي گاهي به تزييناتي آراسته است. بالاي آن سه قبه دارد. از روي قبهي مياني كه از دو قبهي ديگر بزرگتر است، دست پهن مسيني برافراشته است كه روي آن، با خط خوش، كلماتي را به صورت مشبك نوشتهاند. چند پيالهي آبخوري سنگين مسي با زنجير به مخزن متصلاند. از ديوار عقب تورفتگي، شمايلهايي به رنگهاي درخشان آويزانند و دور و بر مخزن آب، شمعهايي گذاشتهاند كه بعضي روشنند و بعضي سوختهاند. تكه پارچههايي به ميلههاي پنجرهي مشبك بستهاند. بر چهارپايهي پهلوي سقاخانه، پيرمردي مينشيند كه شبهاي جمعه كار او آب دادن و شمع فروختن و شايد نوحه خواني است. اين مكان مقدس غريب، كيفيت آييني سحرآميزي دارد«1-
اگر چه احداث مكاني براي نوشتن آب، و رفع تشنگي رهگذران، و كسب ثواب از اين راه، يكي از انگيزههاي اوليهي احداث سقاخانهها بوده، چنانكه اين مكانها، تنها جايي نيستند كه رهگذران تشنه از آب آن نوشيده و بگذرند، بلكه ارتباط سقاخانه با استفادهكنندگان بستگي نزديكي با مذهب و باور عابران تشنه دارد.
انگيزهي ساختن سقاخانه، علاوه بر حس نوع دوستي و خدمت به عموم، بيشتر جنبهي مذهبي و آييني داشته است. همزمان با انتشار اخبار كربلا و متداول شدن تعزيه و عزاداري، و نقل مصايب عاشورا، از جمله بسته شدن آب بر روي اهل بيت اماام حسين (ع) و رشادت و شهادت طلبي برادر امام حسين، حضرت ابوالفضل (ع)، و تمامي حوادث احساس برانگيز براي مردم مذهبي - عاطفي ايران، الهامها و پيامهاي فراواني در برداشت. از جمله وقايع مهم حماسهي حسيني و صحراي كربلا، بستن آب رودخانهي فرات بر سپاهيان و ياران حضرت حسين (ع) است. از روز هفتم محرم سال 61 هجري، سپاه يزيد بن معاويه با بستن آب فرات به روي ياران امام، سعي كردند تا آنان را به تسليم وادارند. امام حسين (ع) و يارانش در نهايت تشنگي و مظلوميت، تن به ذلت و بيعت با يزيد ندادند. عباس برادر وفادار امام حسين (ع)، كه در جنگ آوري و رشادت و پيكار با سپاه دشمن، شهرهي همگان بود، برعهده ميگيرد كه رهسپار فرات گشته و براي زنان و كودكان حرم، آب بياورد. آن گونه كه در روايات مذهبي و مرثيهها گفته شده، نگهبانان فرات در يك نبرد غافلگيرانه، دو دست حضرت عباس را قطع كرده و مشك آب را نيز با تير سوراخ ميكنند تا قطرهي آبي به بنيهاشم نرسد. اين روايت و چندين روايت ديگر كه دال بر بي رحمي و شقاوت يزيديان و تشنگي مظلومانهي بني هاشم در صحراي سوزان و خشك كربلاست، زمينهي مناسبي براي ابزار احساس پاك و دلسوزانهي شيعيان شده است.
شيعيان ايران، به خصوص در سدهها و دهههاي گذشته، با يادآوري مصيبت تشنگي اصحاب امام حسين (ع)، و با انجام اعمال انسان دوستانه - مانند باز گذاشتن آب به روي مردم، درست كردن منبعها و آبخورها و حمل آب بر دوش و پخش آن بين مردم - سعي ميكنند خود را هر چه بيشتر از ناپاكي و شقاوت بنياميه دور كرده و مظلوميت و جوانمردي بنيهاشم را بستايند و خود را به آنان نزديك سازند. و از طرفي، با احداث سقاخانههايي كه آب در آنها جريان داشته، يا نگهداري ميشود و به آساني در دسترس مردم تشنه، رهگذران خسته و عزاداران مراسم مذهبي قرار ميگيرد، سعي در زنده نگه داشتن ياد واقعهي كربلا و اداي دين مذهبي خويش، نسبت به اين واقعه دارند.
افرادي كه به سقاخانهها رفته و با آن ارتباط دارند، انسانهايي پايبند به مذهب و داراي باور و اعتقادي، و حتي نوعي شيفتگي مذهبياند. آنان تنها به نوشيدن آب اكتفا نميكنند، شمع روشن ميكنند، ذكر ميخوانند، واقعهي كربلا و مصيبتهاي بيشمار فرزندان پيامبر را از نظر ميگذرانند، حتي دقايقي گريه ميكنند، دخيل ميبندند، پول مياندازند و نذر و نيازهاي خود را بازگو ميكنند و به اين طريق ارادت و دوستداري خود را نسبت به ائمه اطهار، به خصوص حضرت امام حسين (ع) ابراز ميدارند.
سقاخانه، مانند امامزادهها و اماكن متبركه، به عنوان مكان مذهبي، ارتباط و بستگي افراد را با باورها برقرار ميسازد. ورود به مسجد و ذكر مصيبت و اداي آيينهاي نذر در آن، به خصوص براي بانوان و شاغلان و رهگذران گاه ميسور نبوده است، اما اين مسائل با وجود سقاخانههاي گوشه و كنار محلهها، برطرف شده است.
سقاخانه فاقد شكوه و جلال معماري وسيع بناهاي معروف است، ولي در مقابل از نوعي صميميت و روحانيت در انزوا برخوردار است كه راز و نياز، و ذكر نذر و حاجت را جلا و صفايي تسلي گر ميدهد. گودي سقاخانه، گويي براي سر فرو كردن و زمزمه كردن و همسوزي با شمعهاي برافروخته است. برخلاف اماكن ديگر كه به خاطر داشتن فضاي زياد، مناسب عبادات و آيينهاي دسته جمهي هستند، سقاخانه با ذكرها و عبادات فردي همسازي بيشتر دارد. اين مكان كوچك، نقطهي تماس و همسويي مردمان كوچه و بازار، با تفكر اعتقادي و خاطرهي قومي خويش، و محل اتصالات آنات نهفته در مشغلههاي زندگي، با لحظهي ازلي - آييني واقعهي مذهبي، و زمان زايا و توانمند نيايش است.
سقاخانه به خاطر شكل خاص و ابزار و اشيايي كه در آن نهاده شده - مخزن نقش دار آب، پنجهي مسي بالاي مخزن، كه نماد مراسم محرم است، علمها و تصاويري كه سمبل عاشورا و حماسه حسينياند - نماد تجسم زمان واقعهي كربلا و اساسا زمان مذهبي و آييني، در مكان آيين است. تلفيق و تجسم زمان در مكان، در بيشتر اماكن مذهبي مشرق زمين و در بناها و معابد مردمان آيينپرداز، به چشم ميخورد. شكل خاص و فرم كلي اين بناها، از نظرگاه معاني نمادين اشكال به كار رفته در آنها نيز، اين تلفيق را نشانگر است، چرا كه شكل اغلب معابد، اماكن متبركه و سقاخانهها، در پايين چهارگوش و در بالا گرد و مدور - يا گنبدي جناقي - است. از نظر ديدگاه آييني اشكال، مربع و چهارگوش نماد زمين و مكان است، در حالي كه دايره و گردي نشانهي آسمان و زمان. و همآميزي مربع و دايره، يا چهارگوش با گردي گنبد، نشانهي آميزش و تعجين زمين و آسمان، و تلفيق مكان با زمان است.
سقاخانهها، از ديدگاههاي مختلف، مكانهايي كاملا مذهبي هستند، مكانهايي همپايهي معابد بودايي يا عبادتكدهي بعضي از اديان. با اين تفاوت كه مورد استفادهي عموم بوده و با مقياس بسيار كوچكتر بنا ميشوند، و
جايي براي نشستن و عبادت كردن ندارند.
از جهتي ديگر، سقاخانهها سمبلي از آب فراتاند كه هر رهگذر شيعه مذهب، با ديدن آن، ياد عاشورا را در ذهن زنده كرده و با سلام فرستادن به حسين (ع) و يارانش، و لعن كردن كشندگان آنها و كساني كه آب به روي آنان بستند، سهمي از رسالت مذهبي خويش را ادا ميكنند. در اساس يكي از فلسفههاي وجودي سقاخانه، يادآوري واقعهي عاشورا به مردمان و رهگذران كوچه و بازار است. يادآوري اوليا و اشقيا، و يادآوري ظالم و مظلوم در ميان همهي مشغلهها و گرفتاريهاي روزمرهي زندگي. و بيترديد به خاطر همين تذكار و يادآوري است كه بيشتر سقاخانهها در محلهاي قديمي، شلوغ و پر رفت و آمد شهرها ساخته شدهاند - در تهران حوالي ميادين توپخانه، بهارستان، قيام، مولوي و بازار، داراي سقاخانههاي بيشتري هستند - در اين محلها، خردهفروشها، باربران، كارگران تشنه و عابران خسته از پرسهاي بيپايان، براي نوشيدن آب به سوي سقاخانه روانه ميشوند و در اوج خستگي و تشنگي، پيالهي مسي را از آب پر ميكنند، تا قد برميافرازند كه ظرف آب را بر لب نهاده و خود را سيراب كنند، بالاي سر ميخوانند: »بنوش به ياد تشنگان كربلا«. و افراد بيسواد با ديدن سيماي تمثال معصومانهي حضرت ابوالفضل و مشك خالي او، تشنگي فرزندان پيامبر در سرزمين كربلا، به ذهنشان متداعي ميشود. فرط تشنگي و خستگي و يادآوري تشنگان بي گناه صحراي نينوا، دلبستگي، شيفتگي و سوز دل او را براي اوليا، و نفرت او را نسبت به اشقياي همهي زمانها، دامن ميزند.
بزرگي، ميزان تزيينات و اهميت سقاخانهها، رابطهي مستقيم با محلهاي دارد كه در آن قرار گرفتهاند. سقاخانههايي كه در اطراف ميادين و محلههاي پر رفت و آمد يا خيابانهاي عريض و شلوغ هستند، بزرگتر و با تزيينات بيشتر مشاهده ميشود و هر چه به سمت كوچههاي تنگ با ديوارهاي قديمي كاه گلي ميرويم، سقاخانهها كوچكتر و مهجورتر ميشوند.
در ابتدا كه سقاخانه ساخته ميشد، مغازه يا حجره يا زيرپلهاي، ساختمان آن راتشكيل ميداد. سقاخانههايي هم وجود داشتند كه چهار طرف آنها باز بوده و داراي اسكلتي فلزي بودهاند. سقاخانههاي فلزي داراي گنبدي از فولاد بودهاند و چهار طرفشان با پنجرهاي مشبك محصور شده بود. از اين نوع سقاخانهها، امروز نمونهاي به چشم نميخورد و ما بيشتر سقاخانههايي را كه در شكافي منزل يا مسجد بنا شده، ميشناسيم.
سطح داخلي سقاخانهها با مواد و مصالح گوناگوني پوشيده ميشود: كاشيكاري، آينهكاري، گچبري، خاتم و منبت و نقاشي، جلوههايي از انواع پوشش سطح داخلي سقاخانههاست. كاشيكاريها يا رنگين و منقوش هستند يا ساده كاربرد بيشتري در داخل سقاخانه دارد، زيرا دود حاصل از سوختن شمعها، كاشي را سياه و فرسوده ميكند. كاشيهاي منقوش كه با گل و بوتههاي تجريدي و اسليميهاي رنگين،نقاشي شده، براي سطوح بيروني استفاده ميشود در بعضي از سقاخانهها كه كاشيكاري نقاشي شده يا خطاطي شده در اطراف و يا بالاي سردر ديده ميشود.
آيينهكاري و گچبري، به دليل ظرافت و شكنندگي، اغلب در داخل سقاخانه به كار گرفته ميشود. آيينهكاريها به سبك آيينهكاري قبور متبركهي اسلامي انجام گرفته است. گچبريها به دو روش ايراني - اسلامي، و غربي ساخته ميشوند. در گچبريهاي ايراني، قوسها و شاخ و برگهاي ساده شدهي گياهان (اسليمي) و گلها را ميتوانيم ببينيم و در گچبري سبك غربي، خطوط صاف و كمانحنا، كه گاهي معماري كليساهاي اروپا را تداعي ميكنند. البته مورد اخير در معدودي از سقاخانههاي تجديد مرمت شده، به چشم ميخورد.
سقاخانههايي در تهران وجود دارد كه با سنگ ساخته و پرداخته شده، و در واقع نشاني از هنر حجاري است. از اين نوع، يكي در خيابان ناصر خسرو و ديگري در ضلع شمالي مسجد شاه ديده ميشود. سقاخانهي مسجد شاه كه شايد قديمترين سقاخانهي تهران بوده، و در دورهي فتحعلي شاه قاجار بنا شده است، ويژگيهاي سقاخانههاي كوچه و بازار را ندارد. آيهاي از قرآن كريم روي چهارچوب سنگي اين سقاخانه به چشم ميخورد و ماهيهايي روي حوضچهي سقاخانه كندهكاري شدهاند كه درهم پيچيده و تزييني به نظر ميرسند.
معماري سقاخانهها از خيلي جهات به معماري مساجد و محرابها شبيه و نزديك است. قوسهايي كه در يك محراب مسجد ديده ميشود، با اختلافي بسيار ناچيز در سقاخانهها نيز مشاهده ميشود. البته در نظارهي سقاخانههاي امروز، با گونهي تغيير يافته و عوض شدهي سقاخانههاي قديم مواجه ميشويم. اين تغييرات به سبب گذشت زمان و تجديد اساسي بناهاست. بر اثر افراط در بازسازي و تجديد بنا با سقاخانههايي روبهرو ميشويم كه با نماي قبلي خود، اشتراك و تشابه كمتري دارد. ممكن است نوع معماري و وسعت سقاخانه تغيير پيدا كند ولي به طور يقين، مكان قبلي تغيير نمي يابد، به همين دليل است كه اغلب سقاخانهها با معماري و مصالح امروزي بازسازي ميشوند.
سقاخانههاي تهران - و شهرهاي ديگر - در عمل از يك نوع معماري و اسلوب ساختاري ثابت و واحدي برخوردار نيستند. اعمال سليقه در ساخت سقاخانهها، متنوع بودن معماري، كوچك و كماهميت بودنشان در مقايسه با مساجد و مكانهاي مذهبي، امكان وحدت فرم و شكل را از آنها ميگيرد. البته وجود اين تنوع شكل و ساختار، از نظر بصري و ديدگاه هنر آييني - مذهبي، برتري و مزيتي براي اين اماكن محسوب ميشود.
بيشتر سقاخانههاي امروز، به هر دليلي، يكي از اركان اصلي خود را از دست دادهاند. سقاخانههايي به چشم ميخورد كه به دليل اعتقادي بودن صرف، آب از اجزاي اصليشان حذف شده، و جاي ديگر در بعضي از آنها، ديگر شمع روشن نميشود و جايي هم براي اين كار وجود ندارد.
اندازهي فرورفتگي داخل، در اغلب سقاخانهها متفاوت است و معمولا بين 2 متر و سي سانتيمتر، متغير ميباشد. تقريبا همهي سقاخانهها، با ارتفاع تقريبي يك متر آبخوري و شمعداني دارند. اما اين اندازه حتمي نبوده و در جاهايي ديده ميشود كه شير آب از زمين 30 سانتيمتر فاصله دارد و نوشيدن آب را مشكل ميكند. جاي ديگر بلندي شير آب به 1/5 متر ميرسد كه براي رفع مشكل، بلندي و سكوي پله مانندي جلو آن درست كردهاند.
سقاخانهها معمولا در مكانهايي بنا ميشد كه مشغلهي مردم زياد، و دسترسي به آب غيرمقدور يا سخت بوده است. حفر چاه و استفاده از تلمبه در احداث سقاخانه، اين امكان را فراهم ميساخت تا مردم بازار از آن استفاده كنند. و در صورت نبودن چاه، عدهاي بر مبناي نذر و نيت قبلي، آب را از نقطهاي دور دست آورده و مخزن سقاخانه را براي استفادهي عموم پر ميكردند.
كاسههايي هم وجود دارد كه تنديس فلزي دستي بر ميانهي آنها تعبيه شده است كه معنايي مذهبي داشته و يادآور دست بريدهي علمدار كربلا، حضرت ابوالفضل (ع) است. در بعضي ديگر از كاسهها، تعدادي كليد با تكه نخ يا مفتولي به قسمتي از كاسه متصل شده است. اين كاسهها، به كاسههاي »چهل كليد« معروف هستند. كليدها كه از لحاظ اندازه كوچك و نازك هستند. بسيار ساده و جنبهي نمادين دارند. كليدها فقط داراي يك دندانهاند و معلوم است كه هيچ قفلي را باز نميكنند. وجود اين كليدها كاربردي ندارد و بيان يك باور ساده و عاميانه است. عقيده بر اين است كه هر انسان دل سوختهاي كه از كاسههاي مزبور آب خورده و مبلغي هر چند ناچيز در آنها براي خرج در تكايا و مجالس امام حسين (ع) بياندازد، به وسيلهي دست حضرت عباس (ع) و با يكي از اين كليدها،
قفلي از قفلهاي مشكلات زندگي اش باز ميشود.
شكل ديگري از پنجرهها با طرحي هندسي ساخته شدهاند. طرحهاي هندسي كه ستارههاي هشت پر و شش ضلعي و فواصل بين آنها، تشكيل يك طرح مذهبي و يك گره چيني را ميدهد. بعضي ديگر هم بسيار ساده بوده و در بين آنها چند مربع، لوزي يا مستطيل قرار دارد، و از هر نوع تزيين و ريزهكاري بدورند. پنجرههايي هم به تقليد از ضريح امامزادهها ساخته شهاند. بعضي گلولههاي اين شبكهها، مدورند كه با استوانهاي باريك فلزي به هم مربوط شدهاند. نوع ديگر از گلولههاي پيوست شبكهها، مكعبياند كه باز با ميلهها و استوانههاي فلزي به هم مربوط ميشوند.
در بعضي از سقاخانهها، پنجره به سان يك در عمل ميكند و با باز شدن آن، امكان استفاده از آب، يا روشن كردن شمع مقدور ميشود. اين در ميتواند يك لنگه، دو لنگه، و يا تاشو باشد. مسألهي مهم، شكل نمادين نقوش و باز و بسته شدن آن است.
علاوه بر قفل درب سقاخانه، مردماني كه نذري دارند، هر يك قفل يا پارچهاي را به يكي از نردهها و شبكههاي سقاخانه ميبندند كه نشانهي بستگي زاير و ارتباط او با سقاخانه و باور مذهبي اوست، مردم معتقدند هر يك از اين قفل ها و گرهها، نمادي از گرهها و بستهاي زندگي آنهاست كه در صورت پذيرفته شدن حاجتشان، به دست »باب الحوايج« و اولياي، گشوده ميشود.
انگيزهي روشن كردن شمعها نزد مردمان معتقد و آيينپرداز ميتوانست اين باشد كه تاريكي شب دشت كربالا به روشني گرايد و يتيمان و اسيران اهل بيت، بدون روشنايي و در انزواي تاريكي شام غريبان نمانند.
سقاخانههايي وجود دارند كه فقط محل روشن كردن شمع هستند. محل شمعداني ممكن است با محل آبخوري، يكي باشد و يا اينكه به طور جداگانه قرار گرفته باشد. شمعداني يكي از اجزاي اصلي سقاخانه است. شمعداني هم مانند آبخوري، ارتفاعي در حدود تا 1/5 متر از زمين دارد كه كار روشن كردن شمع را آسانتر مي كند.
رنگهاي موجود براي نقاشي، اكثرا رنگ لعاب روي كاشي، رنگ و روغن روي بوم، گواش و آبرنگ روي كاغذ و رنگهاي پلاستيكي و روغني براي ديوارهاست. تصاوير ائمه كه جزو مهمترين نقاشيهاي مذهبي درون سقاخانه و اماكن ديني هستند، از قديم در اين مكانها نگهداري ميشوند.
چنانكه آورده شد، سقاخانهها انواع و اشكال متفاوتي دارند كه از جهات مختلف ميتوان آنها را تقسيم كرد. تعدادي از آنها فقط براي استفاده روزمره و شخصي، مانند آبخوري، شستشوي دست و صورت و وضو به كار ميرود و رنگ و بوي اعتقادي كمي در آنها به چشم ميخورد. آبخوريهاي كوچكي كه در مساجد و محل عبور رهگذران وجود دارد، از اين دستهاند. اين آبخوريها يا سقاخانههاي متحرك و قابل حمل از فلزي چون مس، فولاد يا فلزي كه به راحتي زنگ نزند و نپوسد، ساخته ميشوند. نمونههاي قديمي از اين نوع وجود دارند كه از مس ساخته شده و شبيه سماور ميباشند، داراي دري از بالا براي ريختن آب و انداختن يخ و شيري براي انتقال آب به بيرون هستند. اين آبخوريها، داراي اندازههاي متفاوت، كوچك و بزرگ هستند، و بر روي آنها نقش و نگارها و ادعيه و شعارهايي كندهكاري شده است. از لحاظ اعتقادات ديني و مذهبي و نقشهايي كه دارند، به سقاخانه شبيهاند ولي از لحاظ فيزيكي و ساختار، يك منبع محسوب ميشوند.
بعضي از سقاخانهها داراي جنبهي كاملا مذهبي و اعتقادي است. در كوچه پس كوچههاي تنگ، با ديوار كاهلگي در محلههاي قديمي و جنوب شهر، گاه در پستو يا تورفتگي كوچك سقاخانهاي به چشم ميخورد كه با يك پنجرهي فلزي از دنياي بيرون جدا شده و در آن تعدادي تمثال ائمه و دنيايي از باورهاي ديني و مذهبي، همراه با بوي گلاب و شمع ديده ميشود و رنگ سبز آنها، بر مذهبي بودنشان، مهر تأييد ميزند.
در اين سقاخانهها، منبع آب ديده نميشود. شايد از ابتدا نبوده يا به مرور زمان از آن جدا شده است. زايران اين سقاخانهها نذر خود را بيشتر با روشن كردن شمع، بستن پارچه و قفل و انداختن پول، ادا ميكنند.
بعضي از سقاخانهها نيز، هم جنبهي روزمرگي دارند و هم اعتقادي، اين نوع سقاخانهها كاملترين نوع سقاخانه هستند. رهگذر يا كسبهاي كه در آن حوالي هستند، بعد از نوشيدن آب بر حسين (ع) سلام و صلوات، و بر يزيد و سپاهيانش لعن ميفرستند و شايد هم پولي براي كمك به همان سقاخانه يا استفادهي عام المنفعه، به صندوق يا درون اشكاف مياندازند. از اين نوع سقاخانهها در سطح شهر، بيشتر ديده ميشود.
اين نوع سقاخانهها، نسبت به انواع ديگر بزرگترند، و به دليل اهميتي كه دارند، بيشتر به آنها رسيدگي ميشود. پولهاي جمع شده، صرف مرمت، تزيينات و كامل سازي اين بناها ميشود. دستههاي عزاداري در روزهاي تاسوعا و عاشورا، معمولا مسير حركت خود را از كنار اين سقاخانهها انتخاب ميكنند. عزاداران تشنه، يكي يكي از دسته جدا شده و از آب آنها سيراب شده، دوباره به دستهي عزاداري، برميگردند. عدهاي نيز، به خصوص بانوان ناظر عزاداري، سري به آن زده، شمعي از زير آستين درآورده و بعد از روشن كردن، در آن ميگذارند، دعا و ذكري ميخوانند و قطره اشكي در خلوت گودي آن ميافشانند و به آرامش و تشفي قلبي ميرسند