3 آذر ماه آذر به چم(معني) آتش است. و يكي ديگر از چهار آخشيج(عنصر پاك كننده) نزد زردشتيان مي باشد. از آنجا كه آتش بهترين و سريع ترين عنصر پاك كننده و گرما است از زمان هاي قديم مورد احترام بوده است. زردشتيان در جشن آذرگان مانند ساير جشن ها با لباس آراسته و تميز به آدريان ها مي روند و با خواندن آتش نيايش(بخشي از اوستا) اهورامزدا را سپاس گفته و پس از نيايش به شادي مي پردازند. منبع : سالنماي راستي
جشن تيرگان جشن امردادگان
اين جشن ميان زرتشتيان دوره اي ده روزه داشت و از تير روز از تيرماه ، روز سيزدهم شروع و به باد ايزد يعني روز بيست و دوم پايان مي گرفت. زرتشتيان تيرگان را “ تير و جشن Tiru-Jashn ” مي نامند و برايش اهميت فراواني قايل اند. لباس و پوشاك نو مي پوشند و نقل و شيريني و ميوه و خوراك هاي سنتي و ويژه مي پزند. پيش از اين روز خانه را خوب پاكيزه نموده و بامدادان شست و شو مي كنند و خواندن دو نيايش “ خورشيد نيايش ” و “ مهرنيايش” از اوستا را بسيار نيكو مي دانند 3 امرداد: واژه اوستايي امرداد،(امرتاته- Amertata) است كه به معني بي مرگي است و اگر الف آن را كه پيشوند نفي است از قلم بيندازيم معني آن عوض شده و فرشته بي مرگي و جاودانگي به ديو نيستي و مرگ تغيير شكل مي دهد. زيرا همانطور كه امرداد به معناي بي مرگي است مرداد معني مرگ مي دهد.بنابراين شايسته است كه اين كلمه را امرداد بخوانيم، و چون امرداد فرشته جاودانگي و بي مرگي مي باشد، در عالم جسماني نگهباني گياهان و روييدني ها و آباداني و افزايش دار و درخت با اوست. نياكان ما در اين روز به باغ ها و مزارع خرم و دلنشين مي رفتند و پس از نيايش به درگاه اهورامزدا طي مراسمي اين جشن را با شادي و سرور در هواي پاك و در دامن طبيعت برگزار مي كردند. منبع: سالنماي راستي
شايد “ تير و جشن” يكي از شادترين جشن هاي كهن ايراني بوده باشد. در اين جشن بيش از همه بچه ها بهره مي بردند با تارهاي نخي و رنگيني كه به مچ دست مي بستند در كوچه ها و خانه ها و بامها مي دويدند ، ترانه مي خواندند و كنار نهرها و جويها و تالاب ها به هم آب مي پاشيدند و يا به آب مي پريدند .
مهرگان: عيد جوانان و آينده سازان
روز هاي ماه در ايران باستان نام هاي خاص داشتند و ازجمله روز شانزدهم هر ماه «مهر» بود. بنابراين «روز مهر» در ماه مهر (شانزدهم)، مهمترين روز آيين هاي مهرگان بود. آيين هاي مهر (جشن هاي مهرگان) پس از نوروز، مهمترين عيد ملي ايرانيان بوده است. نوروز با بهار و شكوفه و نويد بركت آغاز مي شد و مهرگان به خاطر پايان رسيدن كار جمع آوري محصول و آغاز شش ماهه شب هاي طولاني تر و سرما.
«مهرگان» ويژه آيين هاي سپاسگزاري به درگاه خداوند [اهورامزدا] است كه اين همه نعمت را به انسان ارزاني داشته و نيز استفاده از اين فرصت براي تحكيم دوستي ها، محبت ها و عواطف انساني بوده است. به نظر بسياري از مورخان، «مهرگان» آيين الزام ايرانيان به دوستي كردن و مهر ورزيدن به يكديگر هم به شمار مي آيد. در گذشته، در روزهاي مهرگان (4 تا 6 روز) مردم مهماني هاي بزرگ برپا مي كردند و پذيرايي با ميوه تازه در مهرگان و ميوه خشك (آجيل و خشكبار) در نوروز؛ رسم تغييرناپذير ايرانيان از عهد باستان بوده است
سيزده به در
جشن سيزده فروردين ماه روز بسيار مبارك و فرخنده است. ايرانيان چون در مورد اين روز آگاهي كمتري دارند آن روز را نحس مي دانند و براي بيرون كردن نحسي از خانه و كاشانهً خود كنار جويبارها و سبزه ها مي روند و به شادي مي پردازند. تا كنون هيچ دانشمندي ذكر نكرده كه سيزده نوروز نحس است. بلكه قريب به اتفاق روز سيزده نوروز را بسيار مسعود و فرخنده دانسته اند. مثلا در صفحهً 266 آثار الباقيه جدولي براي سعد و نحس آورده شده كه در آن سيزده نوروز كه تير روز نام دارد كلمهً ( سعد ) به معني فرخنده آمده و به هيچ وجه نحوست و كراهت ندارد. بعد از اسلام چون سيزدهً تمام ماه ها را نحس مي دانند به اشتباه سيزده عيد نوروز را نيز نحس شمرده اند. وقتي دربارهً نيكويي و فرخنده بودن روز سيزدهم نوروز بيشتر دقت و بررسي كنيم مشاهده مي شود موضوع بسيار معقول و مستند به سوابق تاريخي است. سيزدهم هر ماه شمسي كه تير روز ناميده مي شود مربوط به فرشتهً بزرگ و ارجمندي است كه " تير " نام دارد و در پهلوي آن را تيشتر مي گويند. فرشتهً مقدس تير در كيش مزديستي مقام بلند و داستان شيريني دارد. ايرانيان قديم پس از دوازده روز جشن گرفتن و شادي كردن كه به ياد دوازده ماه سال است، روز سيزدهم نوروز را كه روز فرخنده ايست به باغ و صحرا مي رفتند و شادي مي كردند و در حقيقت با اين ترتيب رسمي بودن دورهً نوروز را به پايان ميرسانيدند. سبزه گره زدن افسانهً آفرينش در ايران باستان و مسئلهً نخستين بشر و نخستين شاه و دانستن رواياتي دربارهً كيومرث حائز اهميت زيادي است. در اوستا چندين بار از كيومرث سخن به ميان آمده و او را اولين پادشاه و نيز نخستين بشر ناميده است. گفته هاي حمزه اصفهاني در كتاب سني ملوك الارض و انبياء و گفته هاي مسعودي در كتاب مروج الذهب جلد دوم و بيروني در كتاب آثار الباقيه بر پايهً همان آگاهي است كه در منابع پهلوي وجود دارد. مشيه و مشيانه كه پسر و دختر دوقلوي كيومرث بودند روز سيزده فروردين براي اولين بار در جهان با هم ازدواج نمودند. در آن زمان چون عقد و نكاحي شناخته شده نبود آن دو به وسيله گره زدن دو شاخه پايهً ازدواج خود را بنا نهادند. اين مراسم را بويژه دختران و پسران دم بخت انجام ميدادند و امروز هم دختران و پسران براي بستن پيمان زناشويي نيت مي كنند و علف گره مي زنند. اين رسم از زمان كيانيان تقريباً متروك شد ولي در زمان هخامنشيان دوباره شروع شده و تا امروز باقي مانده است. در كتاب مجمل التواريخ چنين آمده " اول مردي كه به زمين ظاهر شد پارسيان او را كل شاه گويند. پسر و دختري از او ماند كه مشيه و مشيانه نام گرفتند و روز سيزدهً نوروز با هم ازدواج كردند و در مدت پنجاه سال هيجده فرزند بوجود آوردند و چون مردند جهان نود و چهار سال بي پادشاه بماند " . چنانكه در بحث جشن نوروز اشاره شد كردهاي ايران و عراق كه زرتشت را از خود مي دانند روز سيزدهم فروردين را جزو جشن نوروز به حساب مي آورند.
جشن ارديبهشتگان
نگارش : راشين جهانگيري
جشن ارديبهشتگان كه يكي از جشن هاي بزرگ ديني زرتشتيان است ، با برابري روز و ماه ارديبهشت، يعني دوم اريبهشت ماه تقويم فصلي هماهنگ است.اين روز بزرگ يادآور فروزهء اهورايي ارديبهشت يا اشه وهيشته و ويژگيهاي آن يعني بهترين راستي و پاكي مي باشد.ارديبهشت، دومين امشاسپند، داراي انگاره اي مادي است به نام آتش يا آذر، فروغي خدا داده كه گرمي بخش و فروزان و پاك كننده و در يك كلام زندگي بخش است و پرتوهاي نوراني آن هستي را از نيستي جدا مي گرداند وراست را از دروغ باز مي شناساند. پس بجاست كه آتش را نموداري از آن داده بزرگ بدانيم.
بهترين راستي برترين نعمتي است كه دست يابي به آن يعني پيروزي بزرگ و اين پيروزي شايسته جشني است بس بزرگتر با نام جشن ارديبهشتگان يا جشن اخلاق.
جشن زايش اشو زردشت
ششمين روز فروردين كه بنا به نظر بسياري محققان و موبدان زرتشتي، سالروز تولد زردشت اسپنتمان است، به نوروز بزرگ معروف است. دراين روز زردشيان در آتشكدههاي هر شهر گردهم مي آيند، به سخنرانيهاي مذهبي گوش ميدهند، اوستا ميخوانند و تولد پيامبرشان را جشن ميگيرند. آب پاشيدن به همديگر، دود كردن اسپند و پخش كردن سنجد و آويشن نيز از ديگر مراسمهاي اين جشن است.
گاتاخواني، دف زني و سخنراني در مورد تاريخچه نوروز و جشن زايش زردشت از جمله برنامههاي اين مراسم مي باشد. حضور در نيايشگاه شاور اهرام ايزد و ساير نيايشگاهها و مكانهاي مقدس ديني در صبح روز ششم فروردين از ديگر آيينهاي بزرگداشت زايش زردشت است، كه در همه شهرهاي زردشتي نشين برگزار ميشود.
نوروز باستاني
هفت سين هفت سين به معناي هفت قلم شيئي كه نام آنها با حرف «س» (سين) آغاز ميشود، يكي از اجزاي اصلي آيينهاي سال نو است كه بيشينهي ايرانيان آن را برگزار ميكنند. اين اقلام سنتاً در سفرهي هفت سين چيده و به نمايش گذاشته ميشوند. اين سفرهاي است كه هر خانوادهاي بر روي زمين (يا بر روي ميز) در اتاقي كه معمولاً به ميهمانان گرامي اختصاص داده شده ميگسترد و اين اقلام بر روي آن قرار داده ميشود: در بالاي سفره (در دورترين فاصله از در) آينهاي گذاشته ميشود، كه در دو طرف آن شمعدانهايي داراي شمع نهاده شده (سنتاً مطابق با شمار فرزندان خانواده)، در پايين آن نسخهاي از قرآن (از شاهنامه يا ديوان حافظ نيز استفاده ميشود)، تُنگي كه معمولاً حاوي يك ماهي لايي (بسياري از خانوادهها يك كوزه آب باران را كه قبلاً جمع آوري شده و/ يا كاسه آبي كه حاوي برگ سبز انار، نارنج، يا شمشاد است نيز ميافزايند)، ظرفهاي حاوي شير، گلاب، عسل، شكر، و (1، 3، 5 يا 7 عدد) تخم مرغ رنگآميزي شده گذاشته ميشود. مركز سفره عموماً با گلداني از انواع گلها، معمولاً سنبل و شاخههاي بيدمشك فروگرفته ميشود. كنار آن، سبزه و دستكم شش قلم ديگر كه با حرف سين آغاز ميشوند (تشريح شده در زير)، ظرفي حاوي ميوه (سنتاً سيب، پرتقال، انار، و به)، چند نوع نان (اغلب شيرين)، ماست و پنير تازه، شيرينيهاي گوناگون، آجيل (مخلوط خشك و بو داده شدهي تخمهاي نخودچي، خربزه، گندم برشته، برنجك، و فندق و گردو، كه همگي با كشمش آميخته شدهاند) قرار داده ميشود.