صنايع دستي دزفول، تاريخي ديرپا سابقه صنايع دستي را در دزفول بايد از زماني بدانيم كه مهارتهاي فردي با استفاده از انديشه و خلاقيت، دستان پرتوان و سواد اوليه، انسان را به ساخت وسايل مورد نيازش وادار كرد.بر حسب نوشتههاي پروفسور گيرشمن، در 5000 سال قبل از ميلاد در كوههاي شمال خوزستان مردماني زندگي ميكردند كه با فن سفالگري و بافندگي آشنايي داشتهاند. با توجه به اين كه كوههايي كه در موقعيت جغرافياي شهرستان دزفول قرار دارند جزو كوههاي مذكور ميباشند به رايج بودن اين گونه مهارتها كه امروز به آنها صنايع دستي گفته ميشود پي خواهيم برد. اين مصنوعات روزگاري مصرفي بودند و سپس براي معاملات پاياپاي استفاده شدند و در نهايت به عنوان شغل و حرفه درآمدند.راستههاي متعدد در بازار قديم، نام برخي محلهها، مساجد و القاب خانوادگي شهرونداني كه از پيشههاي صنايع دستي اقتباس گرديده، نشان از غنا و توانمنديهاي صنايع دستي اين شهرستان است. با اندكي تامل در پيشينه اين مشاغل در دزفول به قريب 60 حرفه پي خواهيم برد كه جمعيتي حدود يك ششم شاغلان و كاسبكاران روزگار خود را در اين شهر شامل بوده است. صاحبان اين حرفهها توليدكنندگان كليه مصنوعات مورد نياز مردم اين خطه اعم از پوشاك، لوازم خانه، وسايل زندگي، تجهيزات و ابزار پيشهوران بودهاند. به طور كلي آنچه در منزل، مسجد و محل كسب مورد بهرهبرداري قرار ميگرفت توسط صنعتگران صنايع دستي دزفول ساخته ميشد. هيچ كالايي براي مصرف مردم به اين منطقه وارد نميشد بلكه دزفول تامينكننده كالاهاي مورد نياز شهرهاي اطراف و استانهاي همجوار بوده است. حتي كالاهايي به هندوستان و اروپا و مقنعه و سفال به كشورهاي عربي حوزه خليج فارس صادر ميگرديد. بايد خاطرنشان كرد انواع حرفههاي صنايع دستي از گذشته تا به امروز در اين شهرستان بافتههاي اداري، بافندگي سنتي، نمدمالي، سفالگري، فلزي و آلياژي، زيورآلات سنتي، سنگتراشي، كاشي، شيشهگري، خراطي، ريزهكاري چوب، محصولات حصيري، فرآوردههاي چرم و پوست، بافتني، قلمزني، معرقكاري، چاپهاي سنتي و ساير فرآوردههاي دستي است. گستردگي حرفهها در اين شهرستان چنان بوده كه از 24 گروه طبقهبندي در كل كشور، دزفول در 18 گروه قريب 60 نوع حرفه داشته است. نام محلهها، مساجد، مكانها و القاب مشهور تاييدي است كه اين ادعا را به سندي زنده مبدل ميسازد. تعدد رشتهها و كثرت صنعتگران موجب گرديد تا دزفول به عنوان قطب صنايع دستي استان خوزستان محسوب شود. علاوه بر آن مصنوعات از چنان كيفيتي برخوردار بودند كه فروش آنها از محدوده جغرافيايي شهرستان و استان گذشته و به ديگر استانها گسيل داده شده و حتي برخي اقلام نيز صادر شدهاند.
نوروز و خوزستان
نوروز و خوزستان امسال براي خوزستان 5 ميليون مسافر نوروزي پيش بيني مي شود. به گزارش روابط عمومي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي وگردشگري خوزستان، حسين هاتفي فارمد، معاون صنايع دستي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري كشور در دومين جلسه ستاد تسهيلات سفرهاي نوروزي خوزستان با اشاره به اينكه از حدود 6 ماه است كه سازمان در ستاد و استانها استقبال و پذيرايي از مسافران نوروزي را در دستوركار خود دارد گفت: سال گذشته 70 ميليون سفر با امكانات پارسال در كشور صورت پذيرفته و امسال 20 تا 22% افزايش سفر خواهيم داشت و يقيناً فضاي سفر نشان از حجم گسترده سفر در ايام نوروز دارد. وي با اشاره به اينكه استان خوزستان پذيرايي ميهمانان نوروزي و كاروانهاي راهيان نور است در خصوص ميانگين آمار پيش بيني شده براي استان گفت: ميانگين آمار مسافران استان خوزستان در سال گذشته 4 ميليون نفر بوده است كه امسال پيش بيني مي شود اين تعداد به 5 ميليون نفر افزايش يابد.معاون صنايع دستي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي وگردشگري كشور با تأكيد بر نهادينه شدن سفر در كشور به نقش نمايشگاههاي صنايع دستي در ايجاد فضاي نشاط انگيز و شاد براي ميهمانان نوروزي اشاره كرد و گفت: امسال براي اولين سال است كه صنايع دستي استان با حجم انبوه غرفه هاي صنايع دستي در نمايشگاه شركت مي كند 14 نقطه در استان خوزستان به برپايي نمايشگاه اختصاص يافته است و در فضاي نمايشگاهي مركز استان 250 غرفه از سراسر كشور اين موقعيت را براي صنعتگران ايجاد مي نمايد تا در گردش مالي استان مستقيماً مؤثر باشند.وي برپايي نمايشگاههاي صنايع دستي را در بخش جاذبه ها بسيار مؤثر و حائز اهميت عنوان كرد. همچنين در اين نشست دكتر طباطبائي معاون عمراني استانداري خوز ستان و رئيس ستاد تسهيلات سفرهاي نوروزي استان گفت: استان خوزستان با 3 ميليون و 750 هزار نفر مسافر نوروزي در نوروز سال 87 رتبه پنجم را در جذب گردشگر در كشور كسب نمود امسال با احتساب آمار كاروانهاي راهيان نور پيش بيني مي شود اين رقم به 5 ميليون نفر برسد وي با اشاره به اينكه سرمايه گذاريهايي كه در يكي ، دو سال اخير در مناطق گردشگري در خصوص صنايع دستي استان و احياء ميراث فرهنگي صورت پذيرفته است افزود: سال 86 را سال مطالعه و سالهاي 87 و 88 را سالهاي اجرا قرار داده ايم. اكثر مطالعات در حوزه گردشگري در سه ماهه اول سال 87 به پايان رسيده و عمليات مناسب سازي مناطق هدف گردشگري شروع شده است. در سال آينده تعداد قابل توجهي از مناطق هدف گردشگري آماده پذيرايي از مسافران نوروزي خواهند بود.ما در زمينه انجام زيرساختها و مناسب سازيها هنوز ابتداي كار هستيم.رئيس ستاد تسهيلات سفرهاي نوروزي استان در خصوص وظايف ستاد استان گفت: ستاد استان خوزستان امسال به موقع تشكيل شده و كميته ها به موقع وارد عمل شده اند.فرمانداريها به عنوان رؤساي ستاد شهرستانها تعيين شده اند و انتظار مي رود سازمان ميراث فرهنگي ، صنايع دستي و گردشگري استان به عنوان دبير ستاد در اين امر سركشي و نظارت داشته باشد و با ارائه گزارش به ستاد در جهت پي بردن به ضعف كار اقدام نمايد وي همچنين از نمايندگان مجلس، مسئولين استان خواست تا به محل اسكان ميهمانان نوروزي سركشي نمايند. دكتر طباطبائي با توجه به اينكه بيشتر اسكان در مدارس مي باشد مناسب سازي مدارس جهت اسكان ميهمانان را بسيار مهم عنوان كرد و با تأكيد بر سلامت ميهمانان نوروزي بازرسي مراكز بهداشتي را از برنامه هاي ستاد برشمرد همچنين وي بر اعلام توصيه ترافيكي از طرف شوراي ترافيك استان جهت اطلاع رساني در خصوص رعايت موازين و مقررات در ايام نوروز تأكيد كرد
خانه تاريخي تيزنو
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) از خوزستان خانه تاريخي تيزنو به شماره 2573 در رديف آثار ملى ايران به ثبت رسيده و يكي از بزرگترين و زيباترين خانههاي محله قلعه است كه در ضلع شرقي ميدان اصلي اين محله واقع شده است. پيكره اصلي خانه متعلق به دوره صفويه است كه تغييرات عمدهاي در دوره قاجار و اوايل پهلوي به خود ديده است. محله قلعه قديميترين محله شهر دزفول بوده كه در اصل به خاطر همجواري با قلعه نظامي كه به خاطر حفاظت از پل ساساني ساخته شده بود به اين نام شهرت يافته است. خانه تيزنو دزفول برگرفته از هويت غني معماري دزفول با مصالحي از آجر و خشت و به شيوه يك ايوانه اصفهاني ساخته شده است. ورودي بنا در مجاورت حوزه علميه معزي قرار گرفته است. و ورود به خانه از ضلع غربي بنا و از سمت مركز محله قلعه صورت ميگيرد (با احداث خيابان ساحلي اين مركزيت از بين رفته است.) در دو طرف سر در ورودي سكوهاي كوچكي به نام خواجه نشين قرار دارد كه براي استراحت رهگذران خسته و يا نشستن كسي كه جهت باز شدن در به انتظار مانده مورد استفاده قرار ميگرفته است. پس از عبور از سردري بزرگ و زيبا وارد فضاي مسقفي به نام "هشتي" ميشويم كه به عنوان فضاي تقسيم كننده عمل مينموده به نحوي كه از سمت چپ آن به بيروني (قسمت پذيرايي از مهمانان) و از سمت راست آن به اندروني ميرسيم. به علاوه هشتي به دليل ايجاد محرميت مانع ديد مستقيم رهگذران از بيرون به فضاهاي داخلي ميشود. زير سقف عرق چين هشتي رسمي بندي (كاربندي) شده است و اين رسمي بنديها از نوع دوازده ضلعي هشت و نيم هشت پركار ميباشد. كفسازي هشتي از جنس قلوه سنگ رودخانهاي ميباشد. اندروني يا حياط اختصاصي بنا معمولا جهت سكونت اهالي خانه مورد استفاده قرار ميگرفته كه در حال حاضر ورودي آن از سمت هشتي مسدود و در تملك شخص ديگري است. بعد از گذر از هشتي به فضاي بيروني خانه ميرسيم؛ حياطي زيبا كه در نگاه اول چشم هر بينندهاي را خيره به آجركاريهاي دورتادور آن ميكند كه معماران زيردست دزفولي با ظرافتي خاص طرحهاي شگفت و زيبايي را با آجرهاي تكامل يافته دوره صفويه خلق كردهاند. نماي زيباي خانه با قوسهاي رومي و پنج و هفت با وجود تنوع خود تقارني زيبا و شكوه خاصي را به نمايش گذاشته است. فضاي اصلي خانه درونگرا بوده و داراي يك ايوان اصلي در طبقه همكف و دو ايوان فرعي در طبقه اول است. كفسازي حياط با استفاده از آجرهايي با ابعاد 3،20،20 صورت گرفته است. بنا دو طبقه بوده و طبقه همكف آن به واسطه چهار پله از سطح حياط بالاتر ميباشد. در جلوي ايوان اصلي و اتاقهاي طبقه همكف صفه قرار دارد. در نماهاي داخلي و بيروني اين بنا در قسمت بالاي طاقها با استفاده از آجر خوونچينيهاي زيبا و ظريفي با طرحهاي متنوع اجرا گرديده كه نظر هر بينندهاي را به خود جلب ميكند. نماي ايوان اصلي با ارسي مسدود شده بود كه تابش نور خورشيد به قطعه شيشههاي رنگي ارسي تلألو زيبايي را در ايوان به وجود ميآورده است. در دو طرف ايوان اصلي اتاقهاي كوچكي قرار دارد كه به آنها "غلام گردش يا گوشوار" گفته ميشود. ورود به ايوان اصلي از طريق اين اتاقهاي كوچك صورت گرفته است. بعدها به دليل سكونت چندين خانواده فاميلي در اين خانه از آنها به عنوان مطبخهاي خانوادگي نيز استفاده شده و ارسي ايوان از ميان برداشته شده است. از ديگر فضاهايي كه در اكثر خانه هاي قديمي دزفول ديده ميشود وجود دو نوع زير زمين است؛ شبستان و شوادان. شبستان اين خانه كه نسبت به سطح حياط حدود 150 سانتيمتر پايينتر ميباشد داراي سه ورودي است كه به واسطه چند پله ارتباط آن با حياط برقرار ميشود. شبستان با مصالح بنايي ساخته شده؛ ديوارهاي آن باربر بوده و وزن ديوارهاي طبقات فوقاني را به زمين منتقل مينمايد. نورگيري شبستان از طريق روزنهاي متعدد و كوچكي صورت ميگيرد كه در نماي صفه مشاهده ميشوند. اختلاف سطح طبقه همكف با حياط اين امكان را فراهم ميكند تا نورگيري شبستان به آساني انجام شود. شيبدار بودن كف اين روزنها موجب انعكاس نور به شبستان شده به نحوي كه تمام فضاها را روشن ميكند. شوادان بنا نسبت به شبستان در سطحي بسيار پايين تر قرار گرفته است. شوادانهاي دزفول حفرههايي دست كند ميباشد كه در ديوارها و سقف آن از هيچ نوع مصالح بنايي استفاده نشده و فقط در كفسازي و ساخت پلههاي آن آجر به كار رفته است. شوادانها يكي از ويژگيهاي خاص و ويژه معماري دزفول است كه كاربريهاي متنوعي داشته است از جمله كار تهويه هوا و خنكي ساختمان را بر عهده داشته به اين صورت كه شوادان دريچهاي در بيرون خانه براي ورود هوا داشته و با توجه به عمق شوادان و رطوبت موجود در آن هواي در شوادان خنك شده و اين هواي خنك از طريق كانالهايي در بخشهاي مختلف ساختمان توزيع مي شده است. علاوه بر آن به عنوان محلي خنك و آرام در تابستانها مورد استفاده قرار گرفته همچنين اين شوادانها به خانههاي همجوار راه داشته است و به اين صورت ارتباط نزديكي ميان همسايهها وجود داشته است. شيب موجود در سقف پلكاني كه ارتباط حياط با صحن شبستان را برقرار ميكند نيز با مصالح آجري تزيين و به اين وسيله از ريزش سنگهاي بستر طبيعي زمين نيز جلوگيري مينمودهاند. لازم به ذكر است حفر شوادان به دليل استحام زياد بستر طبيعي زمين در دزفول كه از سنگ كنگلومرا است ميسر شده است. گفتني است كنگلومرا سنگي رسوبي است كه وجود ذرات گل و آهك در لابهلاي آن مانند ملات بسيار مستحكمي عمل نموده كه اين ذرات را به هم متصل مينمايد. در دو طرف حياط راه پلههايي با پلههاي بلند قرار دارد كه ما را به طبقه اول ساختمان هدايت ميكنند، در طبقه اول صفههايي آجر فرش شده قرار دارد كه در گذشته در فصولي كه هوا مساعد بوده از آن به عنوان محلي براي استراحت و دور هم نشيني استفاده ميشده است. در حال حاضر نيز با توجه به نزديكي خانه تيز نو به ساحل زيباي رود دز و موقعيت خاص قرارگيري آن در شهر دزفول منظرهاي چشمنواز و دلانگيز را در جلو ديد بازديدكنندگان به نمايش ميگذارد. دليل نامگذاري اين خانه تاريخي به اسم تيزنو نام مالك آن بوده است. در حال حاضر خانه تيزنو تغيير كاربري داده و به عنوان اداره ميراث فرهنگي دزفول از آن استفاده ميشود و يكي از جاذبههاي گردشگري دزفول محسوب ميشود. گردشگراني كه از دزفول ديدن ميكنند ميتوانند لذت مهماني جشن آجرها را در آن به نظاره بنشينند.
مناطق جنگي خوزستان3
. سايت موشكي و رادارهاي 4 و 5 قبل از انقلاب براي كنترل كشورهاي منطقه توسط آمريكا درست شد. اين منطقه در همان روزهاي اول جنگ به اشغال دشمن بعثي درآمد و به يكي از مراكز فرماندهي ارتش بعث تبديل شد. به دليل موقعيت استراتژيك، اين منطقه يكي از اهداف عمليات فتح المبين قرار گرفت، كه پس از دور زدن دشمن و تصرف توپخانه هاي دشمن در تپه هاي علي گره زد توسط رزمندگان اسلام آزاد شد. طي عمليات فتح المبين غنايم زيادي به دست رزمندگان افتاد كه موجب تقويت و گسترش سازمان رزم سپاه شد. در اولين روزهاي جنگ دشمن تا پشت رودخانه كرخه جلو آمد و در حاشيه كرخه كه مشرف بر شهر شوش و جاده انديمشك اهواز بود مستقر شد. حضور رزمندگان اسلام در اين جبهه، با شكل گيري خط دفاعي و اجراي عملياتي تحت عنوان امام مهدي(عج) در سال 1360، مقدمه اجراي عمليات فتح المبين شد. در جريان اين عمليات تعدادي از نيروهاي اسلام كه قصد رخنه به سنگرهاي دشمن در شيارهاي المهدي، شيخي و شليكا را داشتند با سنگرهاي كمين دشمن درگير شدند كه منجر به شهادت تعدادي از رزمندگان شد. مزار شهداي گمنام عمليات فتح المبين و سنگرها و شيارهاي به جاي مانده از آن زمان بيانگر حماسه اي است كه شير مردان الهي در آنجا خلق كردند. وقتي در جاده اهواز خرمشهر از ايستگاه حسينيه 7 كيلومتر به سمت دارخوين بروي يك ساختمان بتوني بزرگ كه كاملاً استتار شده را به شكل شلي از خاك مي بيني كه نام آن بيمارستان صحرايي امام حسين(ع) است. اين بيمارستان توسط وزارت مسكن و شهرسازي قرارگاه مهندسي خاتم الانبياء جهت پشتيباني و مداواي مجروحين عمليات كربلاي 5 و عمليات هاي بعدي همچون والفجر8 ساخته شد. اين بيمارستان علاوه بر پذيرش مجروحين جنگي، مصدومين شيميايي را نيز پذيرش مي كرد. بيمارستان امام حسين(ع) كاملا مجهز بود بطوريكه داراي 8 اتاق عمل، 25 تخت اورژانس براي مصدومين شيميايي، داروخانه، بخش ICU و آزمايشگاه، و 1450 نفر پزشك و كادر مرتبط پزشكي و 120 نفر كادر اجرايي بود. اين بيمارستان با ارتفاع 5/1 متر خاك و 5/0 متر ماسه و قطعات بتوني كه قدرت تحمل بمبهاي 500 پوندي را داشت، پوشيده شده بود.سايت 4 و 5 :
يادمان شهداي فتح المبين:
بيمارستان صحرائي امام حسين(ع):
شهر سلطنتي و تاريخي شوش
شهر سلطنتي و تاريخي شوش تصفيه خانه آب چغازنبيل هفت تپه
اين شهر در رديف اولين شهرهاي متمدن دنيا شناخته شده است . اين شهر متجاوز از نيم قرن است كه خاورشناسان و باستان شناسان فرانسوي و آلماني را در خود راه داده است و آنان مشغول بررسي و كشف واقعيت هاي ايران هستند . اين كاوش نيم قرنه در جهان بي سابقه و مهم شناخته شده است . خرابه هاي شوش در ميان دشت وسيع و باشكوهي از نظز جغرافيايي قرار دارد . كه ادامه دشت بين النهرين است و بر فراز چهار تپه مرتفع ميباشد ( در جنوب غربي ايران ) . اين دشت در حدود چهار كيلومتر وسعت دارد . 4000 هزار سال پيش از ميلاد مسيح مردم فلات ايران از خشك شدن تدريجي دشت شوش استفاده كرده و از دره هاي مرتفع مشرف بر آن براي سكونت در دشت شوش استفاده نمودند . از آن پس 5000 سال متمادي شوش نامزد ايفاي نقش مهمي در زندگي سياسي و اجتماعي ايران بوده است . ميسيون فرانسوي كه پيشرفت تمدن از ابتدا تا كنون را قدم به قدم دنبال نموده است ميگويد : در حدود 3000 سال قبل از ميلاد مسيح امر تجارت و پيدايش خط و نوشتن كتاب يعني شگفت انگيز ترين اختراعات بشري در جنوب ايران تحقق يافته است . در شوش زندگي شهر نشيني جالبي شكفته و اين شهر به صورت پايتخت نيرومند امپراطوري هاي عيلام كه تمدن آن مخلوطي از تمدن دولتهاي سومر و آكاد بود و همچنين امپراطوري هخامنشيان قرار گرفت . در دل خاكهاي شوش دهها كتيبه و نبشته هاي تاريخي توسط فرانسويان بدست آمد كه در مورد مذهب و جنگهاي تاريخي و تمدن بشري سخن گفته است و امپراطوري عيلامي ها را در هزاران سال پيش اثبات نمود . تمدن شوش در كنار اولين تمدنهاي بشري بابلي و آشوري قرار دارد . ارتش پيروزمند عيلاميان فتوحات بسياري را در غرب و شمال انجام دادند . عيلام رقيب سرسخت آشور بود و سرانجام در اثر ضربات سهمگين پادشاه آشور " آسورباني پال " در هم كوبيده شد و كل شهر طعمه حريق ارتش آشوريان گشت آشوريان كه به منتهي قدرت و جلال رسيده بودند 30 سال پس از شكست عيلاميان از هم پاشيده شد ند و نينوا پايتخت آن به سرنوشت شوش دچار گشت . بعد از عيلاميان داريوش كبير كه از جان و دل پايتخت جديدش در شوش را دوست ميداشت كاخهاي باشكوهي در خرابه هاي عيلام بنا نهاد . در حال حاضر در موزه لوور فرانسه سرستونهاي زيبايي به شكل گاوميش و همچنين صفحات گلين مينا كاري شده و همچنين نقش سربازان گارد شاهنشاهي ايران ( گارد جاويد ) كه از شوش بدست آمده است قرار دارد . پس از شاهنشاهي پر افتخار هخامشيان اسكندر شوش را از اهداف مهم خود قرار داد و تصميم به فتح آن گرفت . وي شوش را كاملا تصرف كرد و غنائم بسياري از آنجا بدست آورد . وي پس از بازگشت از هند با ارتشي نيرومند به شوش رفت و مدتي در آنجا بسر برد . همانجا دختر داريوش سوم آخرين پادشاه هخامنشي را به همسري برگزيد و در شوش مراسم باشكوهي از عروسي خود بر پاكرد . در شوش عده زيادي از سربازان يوناني دختران ايراني را به همسري برداشتند و در آنجا اتحادي بين دو دنياي غرب و شرق رقم خورد . "مرگان" و جانشينش "كنت دومكنم"متوني شگفت اور به زبانهاي عيلامي – بابلي – فرس قديم يوناني و پهلوي از شوش بدست آوردند همراه با ابزارها و اثاثيه هاي بسياري كهن در كتابخانه هاي باستاني فرانسه بيش از 30 كتاب در مورد شوش و تمدن شوش وجود دارد.
برگرفته از آثار باستانشناسان مشهور : " بازن" و "اميل بن و نيست" از استادان كلژدوفرانس
اين محل بعنوان اولين و قديمي ترين تصفيه خانه آب دنيا شناخته شده است كه جهت آب شرب شهر دورانتاش با توجه به قابل شرب نبودن آب دز در اين محل ايلاميان با استفاده از يك كانال ۴۵ كيلومتري آب را از رودخانه دز به آنجا منتقل ميكردند . اين كار با استفاده از قانون ظروف مرتبط و ملاط قير طبيعي كه بعنوان ملاط ديوارهاي آجري در جداره كار گذاشته شده آب را تصفيه مي نموده است
معبد چغازنبيل (زيگورات - قلعه آتش ) :
نام باستاني آن دور اونتاش مي باشد . نام شهري كه در پايان هزاره دوم قبل از ميلاد توسط اونتاش نپيريشا پادشاه ايلامي ساخته شد است . اين پادشاه در قسمت مركزي شهر معبدي مطبق كه در آن زمان ذيقورات ناميده ميشده بنا مي كند . . اين معبد رفيع و سه طبقه به اينشوشيناك و نپيريشا كه از خدايان بزرگ ايلامي بودند اهدا گشته بود. محوطه صحن ذيقورات توسط ديواري احاطه گشته است.خارج از محوطه اين معبد بزرگ كاخها و آرامگاهها خانواده شاهي در منتهي اليه زاويه شرقي شهر بنا گشته است . به غير از دو ديوار نامبرده حصاري قطور تمامي شهر را محصور كرده است كه مجموع طول آن حدود ۴ كيلومتر ميباشد . دور تا دور معبد با آجرهاي پخته شده پوشيده شده است كه اين آجرهاي با خط ميخي زندگي پادشاه را توصيف كرده است . درهاي چوبي معبد و كاخها با قطعات شيشه اي تزئين مي شده اند
يكي ديگر از شگفتي هاي اين معبد آن است كه در پشت معبد در روي زمين جاي پاي انسان ( كودكي ) نقش بسته است كه بعد از گذشت بيش از 5300 سال هنوز پابرجاست . محققين گفته اند در هنگام ساخت و آن زماني كه آجرهاي نرم بوده است انساني پا گذاشته است . اين جاي پا واقعا ديدني است
مجموعه تاريخي هفت تپه يكي ديگر از شگفتي هاي تمدن ايران ميباشد . اين مجموعه مربوط بدوره ايلامي ها ميباشد كه بين سالهاي ۱۵۰۵ تا ۱۳۵۰ قبل از ميلاد ساخته شده است . به اعتقاد كارشناسان نام ايلامي اين منطقه كاپي ناك بوده است . اين مجموعه شامل آرامگاه تپتي آهار پادشاه ايلامي - آرامگاه دسته جمعي ۲۳ نفري - حياط معبد - سكوي قربانگاه حيوانات به خداي خود و پرستشگاهها ميباشد . اين مكان ( آرامگاه تپتي آهار ) به عنوان اولين و قديمي ترين طاق هلالي جهان معرفي شد
مجموعه كاخهاي آپادانا از زمان داريوش بزرگ
مجموعه كاخهاي آپادانا از زمان داريوش بزرگ
مجموعه كاخهاي هخامنشي شوش توسط داريوش كبير در سال ۵۲۱ قبل از ميلاد ( ۲۵۲۶ سال پيش ) بر پا گشت . اين مجموعه شامل كاخ آپادانا - دروازه - ديوارخانه و بخشهاي ديگر است آپادانا ( تالار ستوندار ) سه ايوان ۱۲ ستوني و يك تالار ۳۶ ستوني با ارتفاع ۲۲ متر مي باشد . ديوارها از خشت و ايوانها با آجر مينايي ( لعابدار منقوش ) مزين شده بود . در زمان اردشير اول دچار حريق گشت و اردشير دوم آنرا بازسازي كرد . مدت ۲۰۰ سال شوش ( در جنوب غربي ايران ) مركز سياسي ايران و سرزمينهاي تحت فرمانروايي هخامشيان بود كه اين كشورها شامل بيش از ۲۵ كشور بوده است . سرانجام در سال ۳۲۳ قبل از ميلاد در يورش اسكندر مقدوني ويران شد . در اين مكان كتيبه هاي به زبان بابلي - ميخي و فارسي باستان كشف شد
ليست برخي آثار كهن و ارزشمند خوزستان
شاهنشاهي ساساني آسك آثاري از شهرهاي باستاني ايران 42 آسك
شاهنشاهي ساساني اهواز آثاري از شهرهاي باستاني ايران 43 ويرانه هاي شهر قديم اردشير بابكان
شاهنشاهي ساساني بهبهان آثاري از شهرهاي باستاني ايران 44 خرابه هاي ارجان
شاهنشاهي ساساني رامهرمز آثاري از شهرهاي باستاني ايران 45 آثار دورك
شاهنشاهي ساساني شوشتر آثاري از شهرهاي باستاني ايران 46 شهر باستاني جندي شاپور
شاهنشاهي ساساني شوش كاخ 47 ايوان كرخه
شاهنشاهي ساساني هنديجان آثاري از شهرهاي باستاني ايران 48 آثار هنديجان
شاهنشاهي ساساني ايذه آتشكده ايرانيان 49 آتشكده
شاهنشاهي ساساني رامهرمز بنا باستاني 50 طاق نصرت
مربوط به 4500 سال پيش به اين رو هفت تپه در نزديكي شوش آثار و آرامگاه شاهان عيلامي 51 تپه هاي باستاني هفتپه
شاهنشاهي ساساني شوشتر سد باستاني 78 بند قيصر
شاهنشاهي ساساني دزفول پل باستاني 84 پل ساساني
عيلامي و ساساني ايذه نقش برجسته 133 حجاريهاي سنگ كوه
شاهنشاهي اشكاني و ساساني مسجد سليمان آتش 300 آتشكده مسجد سليمان
شاهنشاهي ساساني خير آباد آتشكده ايرانيان 371 آتشكده چهار طاقي
شاهنشاهي ساساني ميدان نفت آتشكده ايرانيان 372 آتشكده ميدان نفت
شاهنشاهي اشكاني و ساساني دستوا ويرانه هاي باستاني شهر 421 شهر قديم دستوا
عيلامي نزديكي هفت تپه معبد ديني و بزرگ منطقه 895 معبد باستاني زيگورات
شاهنشاهي هخامنشي شوش كاخ سطلنتي داريوش بزرگ - كاخ آپادانا
خرمشهر
« خرمشهر » يا « محمره » در آغاز نام باستاني « پيان » را به خود داشته كه بعدها به « بيان » تبديل شده است . اين نام پس از مهاجرت اعراب به خوزستان به محمره تبديل گرديد و وجه تسميه آن از آنجا ناشي مي شود كه برنج سرخ درآن محل كشت و زرع مي شده و موقعيتي سوق الجيشي و اقتصادي به محمره تبديل گرديد و وجه تسميه آن از آنجا ناشي مي شود كه برنج سرخ در آن محل كشت و زرع مي شده و موقعيتي سوق الجيشي و اقتصادي به لحاظ ارتباطات آبي در منطقه داشته است. رودخانه كارون در همين محل به اروند پيوند مي خورد و اين منطقه را از طريق خليج فارس و درياي عمان به آبراههاي بين المللي مرتبط مي سازد.
شهرستان « شادگان » در جنوب خوزستان به آبادان منتهي مي شود و به وسيله رودخانه جراحي كه تركيبي از دو رود « مارون » و « علاء » است و از كوهستانهاي « منگشت » سرچشمه گرفته ، كشاورزي دشت شادگان را مشروب مي سازد. نام قديم شادگان ، « دراك » بوده كه از تركيب دو كلمه « دارا » و « ارك » ساخته شده و به معني « ارك دارا » است كه معرب آن ، كلمه « دورق » است. ابودلف جهانگرد عرب در قرن چهارم هجري از ساختمانها و آتشكده هايي كه به دست قباد بن دارا پادشاه ساساني، در شادگان ساخته شده، ياد مي كند و « ابن حوقل » و « اصطخري » و « ياقوت حموي » به پرده ديبا و بافته هاي زيباي آن شهر و همچنين وجود آبهاي گرم و گوگردي در آن منطقه اشاره دارد.
از ديگر شهرهاي جنوبي و كناره اي اين استان مي توان به ماهشهر يا « بندر معشور » اشاره كرد كه شهري آباد بوده و در كنار دريا بازار و مسجدي نيكو داشته است.ماهشهر هم اكنون بيشتر جنبه صنعتي به خود گرفته و تأسيسات عظيم و مهم پتروشيمي ، و شيميايي و گاز، اين ناحيه را به قطبي صنعتي در كنار دريا با برخورداري از آبراههاي مناسب تبديل نموده است كه مقداري از نفت ايران از اين ناحيه به كشورهاي خارجي صادر مي شود.
« سوسنگرد » و « دشت آزادگان » با زمينهاي حاصلخيز خود، يكي از بهترين دشتهايي است كه قابليت هاي ويژه اي را براي كشاورزي بخصوص سبزيجات و گياهان و حبوبات داراست . سابقه كشاورزي سوسنگرد به دورانهاي باستان مي رسد و مورخين آبياري آنجا را منسوب به « ليترانا » مي دانند كه گويا از فرزندان گودرز بوده است، همچنين در اين منطقه پارچه اي با نام « سوزن گرد » بافته مي شده كه نام اين ديار از آن گرفته شده است.
خوزستان از حيث زمين و مرغوبيت خاك و حاصلخيزي، يكي از بهترين جلگه هاي ايران است كه گاهي به دليل ويژگيهاي آب و هوايي مي توان در سال دو بار محصول را در آن توليد نمود. فراواني آب، وسعت و باروري خاك و تنوع طبيعي، اين ديار را به جلگه اي زرخيز و پربركت تبديل نموده كه در صورت استفاده صحيح و برنامه ريزيهاي كشاورزي مكانيزه به تنهايي مي تواند كشور را به لحاظ فرآورده هاي كشاورزي تأمين نمايد و آنچه تاكنون در اين استان به دست آمده با برخورداري از همان روش سنتي است كه اگر بهره گيري صحيح از اين امر صورت پذيرد، بزودي خوزستان نه تنها به « طلاي سياه » ( نفت ) بلكه به « طلاي سبز » ( كشاورزي ) شهرت خواهد يافت. بي شك در كمتر استاني از ايران اين همه رودخانه و آبهاي پرخروش و مشرف بر دشتهاي وسيع وجود دارد.
كرخه، جراحي، دز ، اروند، هنديان ، شاوور، بهمنشير، « بهمن اردشير » مارون، رود زرد، رود هنديجان، و رودهاي متفاوت ديگر منابع عظيم و هرز آبهايي كه در تمامي ايام سال دشتهاي حاصلخيز استان را بي استفاده مي گذارد منابعي هستند كه در كمتر استاني يافت مي شود كه مي توان از اين آبها به منظور پرورش ماهيان و آبزيان استفاده نمود. وجود آبهاي فراوان و استفاده شايان توجه از آنها مي تواند صنايع شيلات را در اين منطقه گسترش دهد. برپايي سدهاي كارون 3 و 4 و سد كرخه و تأسيسات آبي كه اخيراً از سوي دولت در جهت بهره گيري هر چه بيشتر از اين نعمت خدادادي صورت پذيرفته گامهاي موثر و ارزنده اي است كه مي تواند آينده اين استان را در راستاي توليد انرژي و آبياري زمينهاي باير و بارور اين استان قرار دهد و به كشاورزي گسترده آن ياري برساند. همچنين توسعه نخلستانها، زه كشي نخلستانهاي قديم، آبياري و كانال كشي دشتهاي خوزستان از هرز آب رفتن اين آبهاي غني به درياها جلوگيري مي كند. اهميت و روش به كارگيري آب، اين « طلاي سفيد » اكنون در جهان معاصر به عنوان يكي از دستاوردهاي علمي است كه مي تواند جاي نفت و منابع ديگر را بگيرد و در واقع جنگ سالهاي اخير جنگ آبي و چگونگي برخورداري از اين انرژي ارزشمند است.
همچنين تنوع فرآورده هاي نباتي و وجود نخل ها، مركبات ، گياهان ، سبزيجات و كوهستانهايي كه قابليت پرورش زيتون را دارند و نيز نيشكر خوزستان كه شهرتش در تاريخ به استناد نام خوزستان ( شكرستان ) به آفاق رسيده است. از نكته هاي قابل توجه ديگر استان محسوب مي شود . گندم و جو و دانه هاي روغني، برنج، اكاليپتوس ، گياهان دارويي همه و همه استعداد بي نظير اين جلگه حاصلخيز را نشان مي دهد كه قابليتهاي فراواني را در دل خود نهفته دارد. از سوي ديگر وجود امكانات ارتباطي، دسترسي به انرژي برق، آب، راه آهن و حمل و نقل آبي و حاصلخيزي خاك و صنايع پيشرفته در منطقه از جمله مواهبي هستند كه مي توانند اين استان را به خطه اي خود كفا و بي بديل تبديل نمايند.
جاذبه هاي تاريخي استان خوزستان
جاذبه هاي تاريخي استان خوزستان استان خوزستان نخستين زيستگاه مردم آريايي در فلات ايران بوده و به اين سبب در بين ايرانشناسان به «زادگاه مردم ايران» شناخته شده است. زندگي شهرنشيني در خوزستان پيشينه اي هشت هزار ساله دارد و آن را در رده كهن ترين سرزمينهاي جهان جاي ميدهد. در درازاي تاريخ شناخته شده انسان، مردم خوزستان در زمينههاي بسياري پيشرو و نخست بوده اند.پيش از پيدايش امپراتوري انديشه دوستان (هخامنيشيان)، شاهنشاهي ايلام از 35 سده پيش در دشت خوزستان و سرزمينهاي خاوري نزديك به آن فرمانروايي ميكرد. در آن زمان دو سرزمين بزرگ ايلام، «اوج» و «انشان» بودند. در زمان كمبوجيا پدر كوروش بزرگ، انشان، و در زمان كوروش بزرگ، پس از ماد، شوش به فرمان پارسيان در ميآيد. شوش، شوشييانا و سوزيانا مركز حكومت شهر عيلام بوده كه بناي عظيم معبد پنج طبقه « زيگورات چغازنبيل » در نواحي اين شهر هم اكنون يكي از بناهاي عظيم خاورميانه است كه با ديوارهاي تو در تو و هزاران خشت و آجر بر تپه اي بنا شده و كتيبه هاي آجرين با خط ميخي ايلامي قدمت اين بنا را آشكار مي سازد.اين بنا كه معبدي مذهبي براي نيايش بوده به ياد « اينشوشيناك » خداي حامي شهر شوش ساخته شده است . شهر عظيم شوش به وسيله پادشاه آشوري، « آشورباني پال » ويران گرديد تا آنكه با تلاش هخامنشيان و برپائي كاخهاي زمستاني به عنوان پايتخت، بار ديگر رونق گذشته خود را به دست آورد . آرامگاه « دانيال نبي » از پيامبران بني اسرائيل، معاصر و مورد توجه كوروش بزرگ هخامنشي كه در زمان داريوش به وزارت رسيد، در دامنه هاي تپه « آكروپوليس » بر كنار رود « شاوور» قرار دارد. به نظر مي رسد، دانيال نبي هنگامي كه به دستور داريوش براي بازديد و زيارت به بيت المقدس مي رفت در همين محل در گذشت و در شهر شوش به خاك سپرده شد. هم چنين آرامگاه يعقوب ليث صفاري – كه عليه ظلم و ستم خلفاي عباسي به پا خاست و در شاه آباد خوزستان به علت بيماري در گذشت- در اطراف شهر دزفول با نام استعاري « شاهزاده ابوالقاسم » در اين بقعه مدفون است.
در امپراتوري هخامنشي، شوش به همراه هگمتانه، بابل، و پارسه، همواره پايتخت هخامنشيان بوده است. كاخ آپادانا داريوش بزرگ هخامنشي، و كاخ اردشير دوم هخامنشي از آثار به جا مانده در اين شهر هستند كه هر دو به دست الكساندر پليد مقدوني زيانهاي فراواني ديده اند. افزون بر اين آثار، در شمال خوزستان آثار بيشمار ايلامي، هخامنشي، اشكاني، ساساني، ووو يافت ميشود.از ميان اين آثار، كه همه ناياب يا كمياب هستند ميتوان به بزرگترين سنگ نوشتههاي ايلامي به جاي مانده براي ما، در تاريشا و كول فره ايذه، نخستين آسيابهاي آبي جهان در شوشتر، يكي از بزرگترين پرستشگاههاي ايلامي، زيگورات چغازنبيل شوش، نخستين دانشگاه پزشكي جهان در گنديشاهپور، يكي از نخستين سيستمهاي مديريت آب در شوشتر، دژپل و اهواز به همراه برخي از نخستين بندها (سد) و پلهاي ساخته شده در جهان، در رامهرمز، مسجدسليمان، شوشتر، و دژپل اشاره كرد. هرچند اينها همه آثار تاريخي خوزستان نيستند، خوزستان داراي چند ده هزار اثر تاريخي است و همين سبب آن شده كه به آن نام «بهشت باستانشناسان» نيز بدهند.
خوزستان در دورهاي اسلامي نيز همواره مهم و درخشان بوده است. هرچند در دوره ننگين قاجار، با روي كار آمدن شاهان پتياره و نادان قاجاري از يك سو، و كوچ اعراب در پتج سده پيش به خوزستان، و نيرنگ برخي كشورهاي اروپايي در پي يافت سرچشمههاي بيشمار نفت در اين سرزمين، ميرفت كه آينده اين سرزمين به سويي شوم رود، ولي با هوشياري بزرگمردان اين سرزمين خوزستان از گزند بدخواهان ايران دور ماند.هرچند اين دست اندازيها پس از چند دهه، يك بار ديگر نيز به آزمون گذاشته شد، اين بار به دست صدام حسين، ولي يك بار ديگر نيز مردم ايران دست اهريمنيان را از خاك پاك ايران كوتاه نمودند.پس از جنگ، خوزستان همانند گذشته نبود. شهرهايي ويران از جنگ، مردمي كوچ كرده، سرمايههايي از دست رفته در زمينههاي گوناگون، خوزستان همانند هشت سال پيش از آن، دومين استان كشور نبود.خوزستان در بيست و اندي سال گذشته انباشتي از مشكلات فراوان در زمينه زندگي شهري و روستايي است، كه در كنار كارخانهها، سدهاي بزرگ، نيروگاهها و صنايع مادر كشور، تاريخ پرشكوه چندين هزار ساله، و طبيعت زيبا سيمايي ناهماهنگ و اندوه انگيز را پديد آورده است.
آمار رسمي نشان ميدهند، 8% جمعيت ايران در خوزستان زندگي ميكنند، 98% سرچشمههاي نفت، و يك سوم آبهاي روان ايران در خوزستان هستند. استان خوزستان توليد كننده نزديك به 60% برق كشور است.
دزفول يا « دژپل » و به روايت محلي « دس بيل » يكي از آبادترين شهرهاي اني استان بوده كه چه به لحاظ تاريخي و چه به لحاظ اقتصادي و كشاورزي رونق و رواج شايان توجهي در اين استان داشته است . وجه تسميه « دزفول » به سبب پلي مي باشد كه در اين شهر با دوازده طاق و چشمه بر روي رودخانه دز به روزگار شاپور اول ساساني بنا شده است . البته محققيني ، همچون : « اصطخري » آن را پل « اندامش » نيز نام نهاده اند كه وجه تسميه شهر انديمشك كنوني را تشكيل مي دهد. در قرن چهارم هجري شهر دزفول به « قصر روناش » معروف بوده و « مقدسي » مورخ سرشناس از آن به نام شهر « قنطره » يعني « پل » ياد مي كند . شبكه هاي عالي آبياري و به كارگيري و مهار آب در جهت توليد انرژي به زيباترين شكلي براي آسياب كردن غذاي عشاير و ساكنين منطقه در بستر رود خروشان دز در نزديكي پل خلاقيت هاي ويژه معماري اين منطقه را مي رساند. همچنين معماران دزفولي در ساخت قلعه شوش و قلاع ديگر استان سرآمد بوده اند. دزفول به زراعت « نيل » جهت رنگ آميزي و پرورش قلم ني شهره بوده كه اين فرآورده تا هند و قسطنطيه نيز صادر مي شده است . اين شهر براي برقراري ارتباط بين پايتخت جديد يعني جندي شاپور و شوشتر ساخته شد و پل آن بر رودخانه دز هم اكنون نيز قابل استفاده است و مردم اين شهر هنوز از آن آمدوشد مي كنند.
اما شوشتر به فاصله اي نه چندان دور، در همين جغرافي، شهري عظيم و قابل توجه است كه آب رودخانه پيش از ورود به شهر به دو شاخه تقسيم مي شود: شاخه « گرگر » كارون كه از داخل شهر عبور مي كند، آبشارهاي زيبايي را تشكيل مي دهد و بسياري از تأسيسات آبرساني قديم همچون : آسياب ها، كانالهاي پل ، سدبندها، بندها و آبشارها براي آن ساخته شده بوده كه از عجايب روزگار به شمار مي روند و شاخه ديگر « چهاردانگه » است كه از غرب به سوي جنوب شوشتر جريان داشته و در محلي به نام « بند قير » مجدداً به هم پيوند مي خورد. شوشتر هم در دوران پيش از اسلامي و هم پس از اسلام رونق فراواني داشته و همچون دزفول به لحاظ معماري و بافت سنتي شهر و ويژگيهاي بومي در معماري محلي، مي تواند نقش مهمي را در جلب سياح داشته باشد. بافت سنتي شهر و ويژگيهاي بومي در معماري محلي، مي تواند نقش مهمي را در جلب سياح داشته باشد . بافت سنتي معماري اين شهر كاملاً متراكم و فشرده است و كوچه هاي باريك و ديوارهاي بلند و گذرگاههاي تنگ كه همگي با گذر از « سعباط » ها يا سايه بان ها به ميدانچه هاي اصلي شهر ختم مي شوند، زيبايي كم نظيري دارند. « سعباط » ها علاوه بر ايجاد فضاهاي خنك در معابر ، ارتباط دو منزل را در فواصل مختلف ايجاد كرده و علاوه بر پيوند معماري، زمينه اي را براي ارتباط و ساخت طبقات بيشتر فراهم مي آورده است . همه اين گذرگاهها با پيچ و شكستگيهاي مختلف ضمن آنكه چاره اي براي گريز از گرما و هدايت جريان باد به كوچه پس كوچه ها و دهليز و خانه ها بوده، محلات مختلف شهر را با پرداختي زيبا و دلفريب به دروازه ها و مدخل هاي ورودي شهر مرتبط مي ساخته است بافت معماري يكدست و همگون با بهره گيري از مصالح بومي و منطقه اي يعني آجر و خلق نقشهاي زيبا و ابتكاري تحت عنوان « خوون چيني » بر سر در بناها ، جلوه هاي خوشايندي را در معماري منطقه ايجاد كرده كه از جنبه هاي مختلف قابل توجه و دقت است . به طور كلي، شكل و تركيب اين دو شهر تابع تناسب زمين، موقعيت صخره ها و پستي و بلندي هاي خاك و جريان رودخانه هاست . به اين ترتيب ارتباطي هنرمندانه با عناصر طبيعي را در جهت خلق فضاهاي معماري كه در شهرهاي ديگر استان يافت نمي شود ايجاد كرده است. دزفول و شوشتر به لحاظ به كارگيري معماري آجر و آسيابهاي آبي ابداعات ويژه اي دارند.
شوشتر در گويش و اصطلاحات محلي به شهر « چهل پير » معروف است. زيرا در آن بقاع متبركه، امامزاده ها و مساجد و تكيه هاي بسيار به چشم مي خورد. مسجد جامع شوشتر كه يكي از ديدني ترين مساجد ايران است در اين شهر قرار دارد و از كتيبه هاي آن چنين استنباط مي شود كه خلفاي عباسي در زمان امام حسن عسگري (ع) به ساخت آن اقدام نموده و پس از آن تكميل و ترميم شده است . اين مسجد با 54 ستون در ايوان و طاقهاي موسوم به رومي تأثير فرهنگ ديرينه ايران و معماري محلي منطقه را با سقفها، گچبري ها، كنده كاريها ، و مناره ها و آجركاريهاي پر نقش ملهم از فرهنگ اسلامي در قالبي ارزشمند و زيبا به منصه ظهور رسانده است. هم چنين بقعه امامزاده عبدالله يكي از زيباترين بناهاي شوشتر با نقشهاي ويژه و پلكانها و نوشته هايي بر قطعات سنگي و كاشيها و لچكها و ستونهاي بسيار بر بالاي تپه اي مشرف بر شهر شوشتر و بقعه براء بن مالك انصاري كه در واقع قديمي ترين مقبره اسلامي در ايران به شمار مي رود. قابل ذكر است او يكي از صحابه دلاور پيامبر بود كه هنگام فتح شوشتر كشته شد و آرامگاه او در شمال شهر مقابل قلعه سلاسل قرار دارد. از شهر تاريخي و فرهنگي شوشتر علما، مجتهدين وشخصيتهاي برجسته اي همچون قاضي نوراله شوشتري، شيخ مجتهد شوشتري و شيخ محمد تقي شوشتري برخاسته اند.
خوزستان به لحاظ ديرينگي و پشينه آثار تاريخي و باستاني يكي از پر اهميت ترين مناطق كشور است كه قابليت هاي فراواني براي بررسي و مطالعه پژوهشگران و جهانگردان ايراني و خارجي دارد. علاوه بر اهواز، شوش، دزفول و شوشتر بايد تمدنهاي « عيلام نور» را در مسجد سليمان، بهبهان و ايذه جستجو كرد كه قدمت ديرپايي در فرهنگ اين ديار داشته و آثار متفاوتي را از جمله سنگ نوشته ها و حكاكيهاي متفاوت از خود به جاي گذاشته اند. « ايذه » يا « ايذج » در شمال شرقي خوزستان پايتخت اتابكان لر، از جمله شهرهاي ديگر خوزستان است كه در ميانه كوهستان با آب و هوائي معتدل و طبيعتي سرسبز واقع است و استعداد فراواني براي كشاورزي دارد. اين شهر يكي از اهداف مهم سپاهيان اسلام بوده و در دورانهاي مختلف تاريخ داراي رونق بسزايي بوده است. پل « خده زاد » كه يكي از پلهاي عجيب دنيا به شمار مي رود در اين شهر قرار داشته كه به نام مادر اردشير بابكان با پايه هايي از سرب مذاب ساخته شده و 104 ذرع ارتفاع داشته است. اين بطوطه جهانگرد مراكشي كه در قرن هشتم هجري از اين شهر ديدن كرده، به خانقاه ها، كاروانسراها و قناتها و قلعه مدرسه هاي بسياري در اين شهر اشاره مي كند . لسان الغيب، حافظ شيرازي در غزليات خود صحراي « ايذج » را به زيبايي معرفي مي نمايد.
بعد از اين نشگفت اگر با نكهت خلق خوشت خيزد از صحراي « ايذج » نافه مشك ختن كتيبه هاي منقوش و سنگي « اشكفت سلمان » و « كولفره » يادگار تمدنهاي عيلام نو است كه قدمت آن به سه هزار سال مي رسد . مجسمه مفرغي « مرد پارتي » كه هم اكنون در موزه ايران باستان نگهداري مي شود، از منطقه « شمي » واقع در اين ناحيه به دست آمده است.
« مسجد سليمان » ديگر شهر بختياري نشين خوزستان است كه علاوه بر آتشكده ها و معابد باستاني، همچون : « سر مسجد و برد نشانده » و ... اطراق گاه زمستاني ايل بزرگ بختياري بوده كه اولين چاه نفت ايران به وسيله « ويليام ناكس دارسي » و شركت انگليسي به منظور عمليات اكتشافي نفت در آنجا حفاري شد و اين شهر به صورت يك منطقه نفتي و صنعتي در آمد.
« بهبهان » با صحراهاي حاصلخيز و تپه ماهورها و ارتفاعات بلند و كوتاه و بخشهاي كوهستاني و جلگه اي ، شهري قديمي است كه سابقه آن به دورانهاي عيلامي و پس از آن به دوره ساساني مي رسد. كشف جام برنزي « كيدين هوتران » موسوم به « جام زندگي » با 16 لايه متفاوت و نقوش داستانگويي و تابوت مفرغي و پارچهاي متفاوت در حفاريهاي باستان شناسي در سالهاي اخير در اين منطقه، سابقه اين ديار را آشكارتر مي سازد.
شهر « ارگان » يا « ارجان » يا « ابرقباد » ، كه به وسيله ، قباد پادشاه ساساني، برپا شده، در ده كيلومتري شهر بهبهان فعلي قرار داشته است. بهبهان هم اكنون نيز يكي از مراكز عمده تجاري و اقتصادي عشاير منطقه مي باشد و به لحاظ اعتقادي، بافتي مذهبي و سنتي دارد. روحانيون برجسته اي همچون آيت الله بهبهاني – كه در صدر مشروطيت در مقام مجاهدت برآمد و همپا با انقلابيون و مجاهدان در شكل گيري نهضت مشروطيت نقش بسزايي داشت – و نيزآيت الله وحيد بهبهاني و ادبا و شاعران فرهيخته ديگر از اين خطه برخاسته اند.
اما « رامهرمز» ، شهري ميان دو بخش جنوبي و شمالي استان خوزستان خطه اي آباد و پراهميت بوده كه « سلمان فارسي » صحابه شفيق پيامبر در اين ديار زاده شده است. اين شهر در دوره ساساني رونق بسياري داشته و بناي آن را به هرمز اول پادشاه ساساني، نسبت مي دهند. پرورش كرم ابريشم ، پارچه هاي زيبا، عطريات و حصيربافي و كتابخانه بزرگي در اين ديار شاخصه هاي تاريخي اين شهر را تشكيل مي دهند.
از سوي ديگر آبادان در جنوب غربي اين استان زرخيز جايگاه و منزلت ويژه اي دارد. در تجزيه و تحليل واژه آبادان مي توان به معني محلي براي « پاسداري و نگهباني از آب » رسيد و بطليموس پدر جغرافياي يونان نام « آرپفانا » و « آپفادانا » را براي آبادان به كار مي برد. واژه « عبادان » كه در دوره هاي اخير به آبادان استناد مي شد معرب همان واژه است .
در آبادان، عمارت و آباداني زيادي به چشم مي خورد كه مي توان به رباطها و خانقاه و مدرسه ها و مساجد متعدد استناد كرد. هم چنين مقبره اي منسوب به حضرت خضر و الياس در اطراف رود بهمنشير وجود دارد كه به همين سبب، عرب زبانان آبادان را « جزيره الخضر » مي گفته اند . آبادان لنگرگاه مناسبي براي كشتي هاي تجاري بوده و علاوه بر جنبه هاي صنعتي نظير پالايشگاه نفت كه در اين شهر تأسيس شده، مي تواند محلي براي رفت و آمدهاي تجاري و اقتصادي باشد.
آرامگاه زرتشتيان – اهواز
آرامگاه زرتشتيان – اهواز چغاميش خوزستان شهر پنج هزار ساله ايران زمين
در كوهستان هاي خاور اهواز دخمه هاي در دل كوه تراشيده شده اند كه مدفن زرتشتيان اهواز دردوران پيش از اسلام بوده است.وضع موجود دخمه ها چنين مي نمايد كه آن ها ابتدا معبد بوده اند وبعدها به مدفن مردگان تبديل شده اند. نظير اين دخمه ها در كوه هاي شوشتر ورامهرمز ديده مي شوند.
چغاميش در پناه كوه زاگروس و حاشيه شمالي شوش در ميان رودخانه آب دز و كارون واقع شده است . كوزه ها و آثار باستاني بسياري از اين محل به دست آمد كه نشان از قدمت آن دارد . موئسسه شرق شناسي شيكاگو در سالهاي 1961 تا 1966 ميلادي عازم اين منطقه شدند كه با كشف آثاري گزارش از شهري باستاني دادند . اين گروه و گروهاي بعدي كه عازم منطقه شدند با شگفتي تمام از فرهنگ و تمدني نام بردند كه به 8 هزار سال پيش باز ميگردد و تاكنون ناشناخته بوده است . نقاشي ها و تصاوير اژدها و حيوانات آن با حكاكي زيبا صوتر گرفته است . سطح شهر باستاني چغاميش در حدود 16 هزار هكتار مي باشد . آثار بدست آمده نزديك به تمدن بين النهرين بوده ولي با تغيراتي كه در آن انجام شده نشان از نقوش باستاني و هويت ايراني آن دارد . كه شبيه به دشت باستاني پاسارگاد دارد . نقاشي هاي از گروهي مرد در اين شهر بدست آمده كه با پاهاي نزديك به هم به تصوير كشيده شده . باستان شناسان اين تصوير را نمونه اي از گروه هاي نظامي شبه ارتشي براي دفاع از منطقه دانسته اند .
اثارثبت شده درخوزستان
سخنگوي انجمن دوستداران ميراث فرهنگي خوزستان به خبرنگار مهر در اهواز گفت: از سال 1310 تا كنون كه 68 سال مي گذرد و 790 اثر و محوطه تاريخي در استان خوزستان در فهرست آثار ملي كشور به ثبت رسيده اين در حالي است كه اين تعدد آثار ثبت شده در خوزستان به نسبت ساير استانهايي كه قدمت تاريخي آنها كمتر از خوزستان بوده، بسيار كمتر است.
مجتبي گهستوني در واكنش به سخنان انتشار يافته سازمان ميراث فرهنگي خوزستان مبني بر اينكه طي چهار سال اخير بيش از دو هزار اثر تاريخي به ثبت رسيده است، گفت: افزايش 400 درصدي ثبت آثار طي چهار سال اخير نسبت به سالهاي قبل با واقعيت مطابقت ندارد و استان خوزستان از جمله استانهاي كم كار در زمينه ثبت آثار تاريخي است.
گهستوني افزود: رئيس سازمان ميراث فرهنگي خوزستان در حالي از ثبت بيش از دو هزار اثر تاريخي در استان خبر مي دهد كه روزانه شاهد تخريب، تعرض و غارت آثار، تپه ها و بناهايي هستيم كه به محض دريافت خبري از آنها براي جلوگيري از هرگونه تعرض بيشتر به مسئولان و مردم گزارش مي شود.
وي بيان داشت: اگرچه طي يك سال اخير بررسي شناسايي محوطه هاي باستاني در خوزستان انجام شده است اما شناسايي صدها اثر و محوطه باستاني به معني انجام ثبت آنها در فهرست آثار ملي نيست زيرا ثبت هر اثر در فهرست آثار ملي شرايطي دارد كه پس از تشكيل پرونده ثبتي در مراكز استانها، آن پرونده ها به تهران ارسال شده و در سازمان مركزي مورد بررسي قرار مي گيرد.
سخنگوي انجمن دوستداران ميراث فرهنگي خوزستان اظهار داشت: هم اكنون در استان خوزستان نه تنها از آثار و بناهاي ثبت نشده مراقبت خاصي به عمل نمي آيد بلكه بسياري از آثار، محوطه ها و بناهاي تاريخي ثبت شده نيز در معرض خطر هستند.
وي گفت: از ثبت اولين آثار و محوطه هاي ثبت شده در استان خوزستان تاكنون 68 سال مي گذرد و تنها 790 اثر به ثبت رسيده است كه بيان اين ادعا با انتشار آمار واقعي قابل اثبات است استان خوزستان تاكنون 68 سال مي گذرد و تنها 790 اثر به ثبت رسيده است كه بيان اين ادعا با انتشار آمار واقعي قابل اثبات است
خوزستان:
منطقه پارسومانش، زيگورات چغازنبيل، سازههاي آبي شوشتر، آثاري چون كاخهاي آپادانا و ماندانا و شهرهاي شاهي و صنعتگران، شهرآجري قديمي دزفول و بازار كهنه ريال.
از لرستان كه ميگفتيد مسير دهلران به انديمشك را پيشنهاد كرديد تا مسافران سري هم به خوزستان بزنند؛ اما ميخواهم بگويم حيف ميشود اگر كسي تا جنوب شرقي ايران برود و به گذري كوتاه از شمال خوزستان بسنده كند.
با شما موافقم اما هشدار ميدهم كه براي سفر به خوزستان بايد عجله كنيد، چون از نيمه فروردين اندك اندك هوا گرم ميشود.
منطقه پارسوماش خوزستان در محدوده تقريبي شهرستانهاي مسجد سليمان، انديكا، لالي، هفتگل و ايذه نخستين مناطق استقرار پارسيان آريايي در ايران بودهاند. بيشتر مردم از جاذبههاي خوزستان خبر دارند و زيگورات چغازنبيل يادگار تمدن بزرگ عيلاميها در محدوده شهرستان هفتتپه، شوش پايتخت زمستاني هخامنشيان با آثاري چون كاخهاي آپادانا و ماندانا و شهرهاي شاهي و صنعتگران را ديدهاند، اما شايد در سفرهايشان به اين استان كمتر از شهر آجري قديمي دزفول و بازار كهنه ريال در آن بازديد كرده باشند.