برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر گورستان پنبه شلوار |
|
پنبه شلوار روستايي است كه در 6 كيلومتري جنوب شرقي تبريز و 2 كيلومتري جنوب استخر ائل گؤلي واقع شده است. اين قريه گورستاني باستاني و وسيع با سنگ قبرهاي بزرگ و ميلهاي عظيم و پابرجا دارد. گورستان قريه در دامنة تپة بلندي قرار گرفته و در سه گوشة آن مقابري وجود دارد كه صندوق يا تخته سنگهاي بزرگي بر روي آنها نهاده شده است. اين تخته سنگها همه از نوع سنگ كبود يا خاراي سياه هستند و در قسمت بالا سر آنها، سنگ نبشتههاي بلند، يا ميلي با سري مقرنس مخروطي و يا ميل سنگي تراش نخوردة طبيعي با سري به شكل عمامه جاي دادهاند. معمولاً در پاي هر ميل اسم و تاريخ فوت صاحب قبر به طور برجسته به خط كوفي يا ثلث كنده شده است. نوشتة سنگ قبرها نيز همين شيوه را دارد. از مندرجات كتيبة قبرها معلوم ميشود كه عدهاي از مشايخ و عرفا و امراي قرنهاي 7، 8 و 9 هجري تبريز در اين گورستان به خاك سپرده شدهاند كه از آن جمله ميتوان به موارد زير اشاره كرد: بابا خواجه از مشايخ شادآباد، سعدالدين شادآبادي از عالمان دين، شيخ محمد، سلطان اويس دومين پادشاه سلسله ايلكاني يا آل جلاير كه 73 سال بر عراق و آذربايجان حكومت كردند و ... قبر سلطان اويس كه در سال 776 هجري به مرض وبا در تبريز درگذشت و در اين گورستان مدفون شد، سالم است و قطعه سنگ خاراي يكپارچة خوش طرحي بر روي آن نهاده شده است كه دو متر طول، نيم متر عرض و نيم متر ارتفاع دارد. در جلو مدخل مقبرة سلطان، مجسمه سنگي شيري نهاده شده كه يكي از شاهكارهاي هنر مجسمهسازي محسوب ميشود. به نظر ميرسد كه اين مجسمه از وسايل تزئيني مقبرة سلطان بوده باشد. نشانههاي سنگ قبرهاي ميل مانند، آثار دورة فاليك را به ياد ميآورد. |
گورستان كججان |
|
روستاي كججان از توابع سردرود اسكو است و گورستاني تاريخي دارد. اين گورستان بر دامنه و كمرة تپهاي در شرق رودخانة كججان واقع شده و مجموعهاي از نمونههاي عالي خط، طراحي و مجسمهسازي و حجاري است. در اين گورستان مقابر خواجه محمد كججاني، خواجه احمدشاه، خواجه علي، قاضي عمر خراساني، خواجه عوض، امير غياثالدين محمد و دهها تنها ديگر از رجال علم و سياست و عرفان قرار دارد. در مورد خواجه محمد كججاني و خاندان وي بايد گفت كه طبق نوشتههاي مؤلف كتاب روضات الجنان، وي فرزند خواجه صديق بن حاجي محمد بوده و نسب او به امام زينالعابدين علي (ع) ميرسد. او از عرفاي باتقوا و مورد احترام مردمان زمان خويش بوده است. اكثر قبرهاي موجود در گورستان تاريخي كججان متعلق به افراد خانواده و منسوبين اين عارف بزرگ است.
|
|
|
گورستان بادميار (قدمگاه) |
|
در شمال قرية قدمگاه آذرشهر، گورستاني به چشم ميخورد كه داراي سنگ نبشتهها، حجاريها و مجسمههاي متنوعي است. سنگ نبشتهها و لوح قبرها به دو خط كوفي و ثلث نوشته شدهاند. خطوط كوفي اغلب شيوهاي نزديك به تعليق دارند و بهترين نمونة آن سنگ نبشتة قبر خواجه علي و پيرچوپان است. خواجه علي از عرفاي مريد خواجه يوسف دهخوارقاني و پير چوپان برادرزادة وي بوده است. بر روي سنگ قبر اين دو، تاريخ 699 و 724 هجري قمري به چشم ميخورد.
|
گورستان پيرحيران |
|
اين گورستان به نام خواجه يوسف دهخوارقاني ملقب به پير حيران يا باباحيران كه از عرفاي بزرگ زمان خود بود معروف است و در ميان باغهاي آذرشهر قرار دارد. وسط گورستان، اطاق كوچكي است كه محل دفن خواجه يوسف است. سنگ مرمرين بزرگي بر ديوار غربي اطاق نصب كردهاند كه در آن تاريخ 1159 آمده. اما با توجه به كتيبة روي قبر كه تاريخ وفات خواجه را 670 ذكر كرده است، احتمالاً تاريخ 1159 نادرست است.
|
گورستان آخماقيه |
|
روستاي آخماقيه در 13 كيلومتري شمال شرقي اسكو قرار دارد. آخماقيه گورستان كهن بزرگي دارد كه صدها سنگ قبر حجاري شدة بزرگ و كوچك و چند مجسمة قوچ در آن به چشم ميخورد. بزرگترين اين سنگها متعلق به قبر خواجه امينالدين صدقه است كه بر حاشية بالاي ديوارههاي آن با خط ثلث زيبايي نوشتههايي كنده شده است. اين شخص با سلطان محمد غازان معاصر بود و بعيد نيست كه همان خواجه امينالدين، مقرب درگاه سلطان محمد باشد.
|
گورستان ورنق |
|
روستاي ورنق از توابع سردرود اسكو است و گورستان آن قدمت تاريخي در خور توجهي دارد. روي قبرهاي كهنه و مخروبة اين گورستان، لوح، صندوق و قوچهاي سنگي متعددي ديده ميشود كه غالب آنها شكسته شدهاند. سالخوردگان روستا اين محل را گورستان مشايخ مينامند. شيوة حجاري كتيبهها و صندوقهاي قبر و همچنين تاريخهايي كه به ندرت سالم ماندهاند، نشان ميدهد كه در اين روستا نيز از قرن هفتم هجري به بعد گرايش به انزوا و تصوف معمول و مورد عنايت بوده است.
|
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر خانههاي قديمي شهر تبريز |
|
شهر تاريخي و قديمي تبريز خانههاي قديمي متعددي دارد كه هر كدام از آنها از ويژگي معماري در خور توجهي برخوردار است. مهمترين اين خانهها عبارتاند از: - خانة ميرزا مهدي خان فراشباشي واقع در خيابان ثقةالاسلام نرسيده به سرخاب، كوچة شهيد بهروزي پلاك 2. - خانة شربت زادگان كه محل فعلي يكي از شهرداريهاي مناطق تبريز است. - خانة حيدرزاده واقع در كوچة پشت ميدان ساعت تبريز. - خانة حاج محمدآقا حبشي واقع در خيابان ارتش جنوبي كوچة صدر پلاك 30. - خانة دكتر گنجهزاده واقع در كوچة مقصوديه پلاك 83. - خانة ميرزا محمدحسين مجتهد واقع در پشت استانداري. - مدرسة خليفهگري در محلة بارون آواك. - خانة ميرزا حسن واعظ واقع در خيابان شريعتي جنوبي، دربند واعظ. - خانة نيكدل واقع در كوچة مقصوديه. - خانة مستشارالدوله واقع در خيابان دارايي كوچة امام جمعه. - خانة دكتر فرزام واقع در ميدان ساعت. - خانة اميرنظام گروسي واقع در ششگلان. - خانة حاج صفرعلي اصغر واقع در كوچة توفيق پشت مدرسه. - خانة تاجرباشي واقع در كوچة صدر. - خانة سلطانالقرايي واقع در محلة شتربان كوچة حاج آقابابا. - خانة انجمن حقيقت كه كاملاً تعمير و نگهداري و نوسازي شده است. - خانة حاج محمدآقا كلكتچي واقع در ميدان كلكته. - خانة نقشهدار واقع در محلة سرخاب قوچداش. - خانة حاج رضا وبا بين چهارراه منصور و دبيرستان منصور. - خانة قديمي چهار راه امين كه جنب پاساژ 110 واقع شده است. - خانة چاپ باستان در خيابان ارتش جنوبي. - خانة انصاري - خانة حاج شيخباشي مظفريه - خانه شهيد ثقهالاسلام. |
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر حمام كردشت |
|
اين حمام در كنارة رود ارس، در جوار روستاي كردشت كه قلعهاي نيز به همين نام دارد واقع شده است. حمام كردشت از لحاظ طراحي داخلي و نقاشيهاي ديواري شايان توجه است. آب مصرفي حمام را از رودخانة ارس ميگيرند و پس از گرم شدن از طريق سيستم گرمخانهاي آن را به حوضچههاي دروني انتقال ميدهند و پس از استفاده از آن، فاضلاب آن را از طريق سيستمهاي كانالكشي شده به بيرون هدايت ميكنند. ويژگي برجستة اين حمام آن است كه در حالت معمولي از سطح زمين قابل تشخيص نيست، زيرا در گودي ساخته شده است. نقاشيهاي ديواري اين حمام اسليمي و گل بوتههاي زيباي ايراني است كه بخش مهمي از آنها در حال نابودي است. قدمت حمام كردشت به بيش از دو قرن ميرسد و يكي از آثار قابل توجه كنارههاي ارس محسوب ميشود.
|
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر عمارت ائل گولي |
|
شاه گولي (استخر شاه) سابق و ائل گولي (استخر مردم) فعلي از گردشگاه هاي زيبا و دلكش تبريز و ايران است كه در هفت كيلومتري جنوب شرقي تبريز، بر دامنه تپه اي واقع شده است. ائل گولي، استخري بزرگ است با مساحت 54675 متر مربع. در جنوب آن تپه اي است كه آن را از بالا تا پايين و همسطح استخر پله بندي كرده اند و نهر آبي در آن ها جاري است. خياباني از جنوب به عمارت با شكوه وسط استخر مي رسد. پيرامون ا ستخر درختاني كهنسال سر به هم آورده اند كه انعكاس آن ها در آب، زيبايي محوطه را دو چندان مي كند. سطح تمام تپه هاي جنوبي استخر به شكل بسيار زيبايي چمن كاري و گلكاري شده و روزهاي گرم تابستان تفرجگاه مردم تبريز و مسافران است. از تاريخچه بناي اين عمارت اطلاعات مستندي در دست نيست. اين بنا در سال 1346 به علت رطوبت زياد و فرسودگي، تخريب شد به جاي آن در سال 1349 بناي زيباي دو طبقه اي با همان طرح قبلي ساخته شد. عمارت ائل گولي در روزهاي پيروزي انقلاب به آتش كشيده شد و صدمات زيادي به آن وارد گرديد، ولي در سال هاي اخير با تعمير و مرمت قسمت هاي آسيب ديده، زيبايي ها و ويژگي هاي گذشته را بازيافته است و به عنوان يكي از ديدني ترين نقاط شهر تبريز در خدمت جذب سياحان درآمده است.
|
بقاياي عمارت ربع رشيدي |
|
خرابه هاي ربع رشيدي باقيمانده ساختمان هاي عظيمي است كه در زمان ايلخانيان و به همت رشيدالدين فضل الله وزير نامي ايران در محله وليانكوي باغمشه تبريز ساخته شد. اين مكان به اصطلاح امروزي يك شهر علمي و دانشگاهي بود. در حال حاضر به غير از چهار پايه عمارت و پشته هاي خاك و سنگ چيزي از آن باقي نمانده است.
|
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر كاخ شهرداري تبريز |
|
كاخ و تالار شهرداري تبريز در سال 1312 شمسي در گورستان متروك و مخروبه كوي نوبر با نظارت مهندسان آلماني ساخته شد. اين ساختمان داراي يك برج ساعت چهار جانبي است كه با طنين موزون زنگ هايش هر پانزده دقيقه يك بار، گذشت زمان را اعلام مي كند. نماي خارجي تالار شهرداري از سنگ تراش خورده است. نقشه ساختمان آن مشابه ساختمان هاي كشور آلمان قبل از جنگ جهاني دوم است. اين بنا در مركز شهر تبريز، در ميداني موسوم به ميدان ساعت قرار دارد و در حال حاضر تمام امور عمراني و اداري شهرداري تبريز در اين تالار و عمارت متمركز است.
|
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر قدمگاه |
|
اين غار در نزديكي روستاي قدمگاه (باداميار) در جنوب آذرشهر قرار دارد. فضاي غار زيرزميني دايره شكل است و قطري برابر 15 متر دارد. دالاني به طول 9 و عرض 5/1 و ارتفاع 5/2 متر به دهليزي وسيعتر به طول 5/4 و عرض 20/3 و ارتفاع 5/2 تا 4 متر ميپيوندد. سپس اين دهليز به فضاي گنبدي شكل غار باز ميشود. اين فضا از كف تا پنجرة نورگير سقف 12 متر ارتفاع دارد. محراب غار (يا مسجد) با مقرنسهاي آويخته كه به دورة صفوي تعلق دارد به نحوي احداث شده كه گمان ميرود در زماني نزديكتر تعبيه شده باشد. ميتوان فرض كرد كه اين فضا براي مقاصد مذهبي ساخته نشده باشد. يعني نه مسجد بوده است و نه مقبره. ظاهراً اين غار و دخمه را بعداً با تعبية محرابي كه روي به قبله دارد به صورت عبادتگاه اسلامي درآوردهاند. بنابراين ممكن است زمان احداث اين بنا بسيار دور باشد و كاربرد ديگري جز مسجد داشته است. به احتمال زياد اين بنا پيش از اسلام ساخته شده است. در حال حاضر مردم روستاهاي همجوار مراسم مذهبي ماههاي رمضان و محرم را در آنجا برگزار ميكنند و نذورات خود را در كنار اين مسجد قديمي به جا ميآورند.
|
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر رصدخانه خواجه نصير - مراغه |
|
مجموعه رصدخانه مراغه در سال 657 هجري قمري در زمان هلاكو خان بهدستور خواجه نصير الدين طوسي دانشمند بزرگ ايراني ساخته شده كه اينك آثاري از آن باقي مانده است. كاوشهاي باستانشناسي، قسمتهاي مختلفي از اين مجموعه علمي را پديدار كرده است كه مهمترين آنها عبارتنداز: رصد خانه، برج مركزي، واحدهاي مدور پنجگانه، كتابخانه و ديگر آثار است. در كنار اين مجموعه تاريخي،غاري منسوب به دوره ساساني وجود دارد كه به غار طالب خان معروف است.
|
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر قلعه جمهور (بذقالاسي) |
|
قلعه جاويدان يا قلعه «جمهور» (دژ بذ) كه امروزه به نام قلعه بابك معروف است، در 5 كيلومتري جنوب غربي كليبر واقع شده است و 2300 تا 2600 متر از سطح دريا ارتفاع دارد. اطراف اين قلعه را از هر طرف درههايي به عمق 400 تا 600 متر فراگرفته است و تنها يك راه بزرو دارد. از همين جا بود، كه بابك خرمدين و يارانش به مدت 22 سال سپاهيان عرب را كه براي سركوب جنبش و قيام او آمده بودند، در كوهها و گردنهها سرگردان كرد و با شبيخونهاي خود آنان را از دم تيغ گذراند و به شكست و هزيمت وادارشان كرد. در كشفيات و تحقيقات باستانشناسي، آنچه از قلعه جمهور به دست آمده عبارتند از: تنورهاي متعدد پخت نان، سفالينههاي منقوش و لعابدار، سكههايي از دوران اتابكان آذربايجان و هزاراسپيان (قرنهاي 6 و 7 هجري) كه وجود حكومتي در منطقه را در زمانهاي ياد شده نشان ميدهد.
|
|
قلعه پشتو |
|
يكي از باارزشترين و جالبترين آثار تاريخي بخش هوراند شهرستان اهر، قلعه پشتو يا «پشتاب» است كه بر بلندترين كوه بين روستاهاي پشتاب و «كوجان» قرار گرفته است. روستاي پشتاب در 12 كيلومتري غرب هوراند و 50 كيلومتري اهر واقع شده است. قلعه پشتو كه در كوهستاني بسيار بلند و در ارتفاع بيش از 3000 متري بنا شده است داراي حصارهاي بسيار مرتفع و صخرهاي ميباشد و در پيرامون آن پرتگاههاي عميقي وجود دارد. تنها راه ورود به قلعه، معبري است از سمت شمال، كه 220 پله سنگي دارد. در ساخت ديوارههاي قلعه از سنگهاي لاشهاي، ملات گل رس، ساروج و مقداري آجر استفاده شده است. آثار بدست آمده از درون قلعه كه سفالهاي بدون نقش و نگار و قديمي ميباشند نشان ميدهد كه اين قلعه در اوايل تسلط اسلام در منطقه ارسباران و قرهداغ ساخته شده است. از اين قلعه، كه شبيه قلعه بابك است و شايد همزمان با آن ساخته شده بود، به هنگام دفاع و نبرد استفاده نظامي ميشده است.
|
قلعه ضحاك هشترود |
|
بر فراز تونل راهآهن تهران- تبريز (بين مراغه و ميانه) در شرق ايستگاه خراسانك، بقاياي يك آبادي قديمي، سطح وسيعي را پوشانده است كه به قلعه ضحاك معروف است. اين قلعه كه بنايي است محكم و ديواري دولايه با پيشآمدگيهاي مدور دفاعي دارد، به پيش از اسلام تعلق دارد و در دوره اسلامي نيز مورد استفاده قرار گرفته است. ساختمان قلعه با دو حصار جانبي از سمت شرق و غرب پرتگاههاي مشرف به رودخانه قرانقو را ميبندد و از جبهه جنوبي، مدخل آن را كه در زميني باريك بين دو سطح مرتفع واقع است، حفاظت ميكند. در بقاياي اين حصار قديمي، هنوز جايگاه دروازه آن مشخص است و در اطراف آن سفالهايي متعلق به هزاره دوم قبل از ميلاد مسيح يافت شده است، كه از قدمت چند هزار ساله قلعه ضحاك حكايت ميكند. قلعه ضحاك، كه به احتمال زياد قلعهاي ديدهباني بوده، از هزاره دوم قبل از ميلاد تا ابتداي دوره اسلامي مسكوني بوده و مكاني پراهميت به شمار ميرفت.
|
|
داش قلعه ضحاك |
|
داش قلعه ضحاك، در فاصله 28 كيلومتري شرق عجبشير و 95 كيلومتري تبريز واقع شده است. اين قلعه بر بلنداي كوهي كه در ارتفاعات مقدم سهند غربي از درون دره سر برآورده بنا شده است. در شمال قلعه، روستاي «بازار» (بالاس) قرار گرفته و در پايين كوه روستاي «ينگچه» واقع گرديده، كه در قبرستان كنار اين روستا، مجسمه سنگي قوچي قرار دارد. مسير دستيابي به اين قلعه بسيار سخت است و فقط با خودروهاي بياباني و از طريق روستاهاي «گنبد» (گنبر) و «هزاره» امكانپذير است. نماي ديوارهاي قلعه از سنگهايي به شكل مكعب مستطيل است، كه يادآور پوشش ديوارهاي ساساني در تخت سليمان است. اما سفالهايي كه تا كنون از داش قلعه ضحاك به دست آمده همگي مربوط به قرن 11 و 12 ميلادي يعني دوره اسلامي است. شكل حجاريها و جاسازي آنها تفاوتهايي با موارد مشابه اورارتويي دارد. همچنين قطعه سنگي به شكل ستون از كوه درآوردهاند كه شايد مربوط به مذبح و قربانگاه بوده است. همه اينها دلايلي است بر اين كه اين قلعه به دوره پيش از اسلام تعلق دارد.
|
|
قلعه پيغام |
|
قلعه پيغام (پيكان) در كنار راه شوسه اهر به كليبر واقع شده و فاصله آن تا كليبر 13 و تا قلعه بابك 18 كيلومتر است. اين قلعه بر روي تپه بنا شده است. كوه پيغام داراي پرتگاههايي خطرناك است كه در اثر فرسايش و ساييدگي طبيعي به شكل ايوانهاي بزرگ و كوچك با ديوارههاي صخرهاي درآمده و با استفاده از اين موقعيت طبيعي، بر روي سكوهاي آن، در سه رديف، استحكامات مختلفي ساخته شده است. اين قلعه در معبر رودخانه «دره رود» قرار دارد. معماري قلعه و سنگ لاشه به كار رفته در آن و نيز سفالهاي به دست آمده از محل نشان ميدهد كه اين قلعه از استحكامات دوره پيش از اسلام است و تاريخ بناي آن به دوره اشكانيان ميرسد. اين قلعه كه تا قلعه بذ (بابك) 18 كيلومتر فاصله دارد، احتمالا در قرنهاي اوليه اسلام به عنوان يكي از پايگاههاي بابك خرمدين مورد استفاده قرار ميگرفته است. درباره شهرت و وجه تسميه قلعه چنين آوردهاند كه اين قلعه در ديدرس بيشتر قلعهها و استحكامات بابك بوده است و چون دستورات نظامي را از اين قلعه به وسيله آتش به سايرين خبر ميدادهاند، به قلعه پيغام معروف شده است.
|
|
|
قلعه نودوز |
|
قلعه نودوز يا نقدوز در 25 كيلومتري جنوب شرقي شهر اهر واقع شده است. اين قلعه بر فراز قله كوهي مرتفع، مشرف بر رودخانه اهرچاي احداث شده است. ورود به آن فقط از يال شمالي كوه امكانپذير است. ارتفاع برج اين قلعه 11 متر است كه با سنگهاي تراش خورده رسوبي به رنگهاي آجري و زرد و ملات گچ و آهك بنا شده است. اغلب برجها و ديوارهها با تكيه بر بدنه سنگي كوه استوار شدهاند و امكان نقب زني به داخل قلعه را به حداقل رساندهاند. قسمت بالاي ديوارهها با خشت و گل ساخته شده كه به مرور زمان از بين رفته و چندين متر از ارتفاع آن كم شده است.
|
قلعه آوارسين |
|
قلعه قديمي آوارسين منسوب به دوره ساساني، در5/22 كيلومتري جنوب خداآفرين و 11 كيلومتري جاده شوسه اهر-كليبر واقع شده است. حمدالله مستوفي بناي اين قلعه را به بكربن عبدالله از اصحاب حضرت رسول اكرم (ص) نسبت ميدهد كه به امر عُمر خليفه دوم در سال 22 هجري به آذربايجان لشگر كشيد. قلعه سن سارود: در 26 كيلومتري شمال مرند بر روي تپهاي سنگي و مرتفع، كه بين دو بازوي رودخانه واقع شده است، بقاياي قلعهاي قرون وسطايي به نام سن سارود وجود دارد. احتمالا اين قلعه در قرنهاي 13 و 14 ميلادي بنا شده است. در قسمت شرقي قلعه تخته سنگهاي بزرگي قرار دارد كه قدمت آن را به دوران قبل از ميلاد ميرساند. امتداد حصار دفاعي قلعه هنوز در سطح زمين نمايان است. به علاوه قسمتهايي از ديوار نيز تا ارتفاع زياد پابرجاست و آثار برجهاي نيم استوانهاي پيش آمده در آنها ديده ميشود. در حياط داخلي قلعه، پيهايي از چند اتاق كه در جوار هم و عمود بر يكديگر بودهاند نمايان است. تمام ديوارههاي قلعه سن سارود از سنگ لاشه و ملات گل و آهك ساخته شده است. در جنوب قلعه، قبرستان قديمي مسلمانان و بقايايي از پيهاي ساختماني وجود دارد كه به پيرحسن معروف است. ظاهرا اين مكان گوشه عزلت زاهد مسلماني بوده كه در مجاورت «پيرحسن» مدفون است. به طور يقين مشخص نيست كه قلعه سن سارود مامن طايفهاي اسلامي بوده است و يا مسكن يكي از اشراف ارمني. اين قلعه تقريبا در مرز شرقي ارمنستان واقع شده است.
|
|
|
قلعه قهقهه |
|
در دهستان يافت از توابع بخش هوراند شهرستان اهر، نزديك روستاهاي «گنجويه» و «قره آغاجلو» بر فراز كوهي مرتفع و صخرهاي، قلعه و زندان قهقهه (كهن دژ) ساخته شده است. از روستاي گنجويه و قره آغاجلو تا دامنه قلعه قهقهه حدود 3 كيلومتر راه كوهستاني است. در سمت شمالي اين قلعه هفت برج و بارو بنا شده كه با ديوارهاي بلند و محكم محصور است. راه ورود به قلعه طوري ساخته شده كه بيش از يك نفر نميتواند از آن بگذرد و قلعه از سه طرف (جنوب، شرق و غرب) با ديوارهاي بسيار بلند و صخرهاي مشرف بر پرتگاهي طبيعي و خطرناك محصور شده است. اين قلعه در دوره صفويه محل نگهداري مجرمين سياسي بوده است. در اوايل حكومت صفويه هميشه عدهاي از شاهزادگان درجه اول و رجال بزرگ داخلي در اين محل تحت نظر و زنداني بودهاند. شاه اسماعيل دوم، القاص ميرزا و سام ميرزا (نويسنده كتاب تحفه سامي) از جمله كساني بودند كه به فرمان شاه تهماسب اول، سالها در اين قلعه زنداني بودند. غير از شاهزادگان، افراد بانفوذ و قدرتمندي چون خان احمد گيلاني و اميرخان تركمان، فرمانرواي آذربايجان به امر سلطان محمد خدابنده زنداني اين قلعه كوهستاني بودهاند. همچنين عدهاي از امراي گرجي، لزگي، ترك، عرب و ارمني نيز در اين قلعه زنداني بودهاند. در زمان شاه تهماسب اول در مواقع خطر، خزاين سلطنتي صفويه از تبريز و قزوين به اين محل انتقال مييافت. آخرين واقعه مهمي كه در اين قلعه روي داد، طغيان زندانيان قلعه در سال 1019 هجري قمري بود. عدهاي از اسراي عثماني همراه با محافظان و نگهبانان، قلعه را در اختيار گرفتند و بعد از دو ماه مقاومت مسلحانه در برابر سپاه شاه عباس، سرانجام با تسخير قلعه توسط سربازان شاه تمامي آنها به قتل رسيدند. قلعه و زندان قهقهه مانند قلعه پيغام كليبر از سه حصار متداخل تشكيل شده است. حصارها علاوه بر تعيين حدود قلعه جهت تكميل ديوارههاي سنگي كوه تعبيه شدهاند و نشان ميدهد كوهي كه قلعه بر آن قرار دارد خود نيز يك قلعه دست نيافتني است. زندان قلعه اتاقي است كه دربدنه دژ ساخته شده است، طوري كه سه ديوار آن مشرف به پرتگاه است و از يك طرف به داخل قلعه راه دارد و در سمت شمال غربي برجي هشت ضلعي براي ديدهباني ساخته شده است. از دامنه كوه تا فراز قلعه راهي تنگ و سربالا به طول نيم فرسنگ كشيده شده كه حتي يك نگهبان و تفنگچي هم ميتواند به راحتي از آن دفاع كند. |
|
|
قلعه و غار قيزلارقالاسي |
|
قيزلاقالاسي (قلعه دختران) يكي از مهمترين آثار تاريخي و طبيعي شهرستان مراغه است. اين قلعه و غار در 20 كيلومتري جنوب غربي مراغه و در سمت جنوبي دره بسيار عميق كوههاي گؤي داغ (كوه كبود) واقع شده است. ابعاد دهانه غار 30 در 20 متر، طول دالان ورودي آن 35 متر، عرضش 24 متر و ارتفاعش حدود 20 متر است. ارتفاع كلي غار و قلعه نسبت به دره عميق مقابل حدود 1800 متر تخمين زده شده است. داخل غار دالانهاي متعدد تنگ و تاريكي وجود دارد كه در بعضي از آنها اقسام استالاكتيتهاي آهكي به چشم ميخورد. در ارتفاعات پشت قلعه، باقيمانده يك ديوار خشتي به چشم ميخورد كه از بقاياي قلعهاي قديمي است و در پايين آن چند دخمه وجود دارد كه آثار كندوكاوهاي غيرمجاز در آنها مشهود است.
|
|
|
979
قلعه جوشين |
|
قلعه تاريخي جوشين يا جوشقون در 26 كيلومتري غرب ورزقان به سوي جلفا و در شش كيلومتري روستاي جوشين واقع شده و راه آن كوهستاني و بسيار سخت است. قلعه بر فراز كوهي است كه سه طرف آن را شيبهاي ديوار مانند احاطه كرده است و تنها راه ارتباطي آن يك معبر كوهستاني است، كه فقط يك يا دو نفر ميتوانند به زحمت از آن بالا روند. به اين علت نگهباني و دفاع از اين قلعه حتي با تعدادي معدود هم ممكن بوده است. اين قلعه در حمله اعراب به ايران يكي از مراكز مقاومت بود. سفالهايي كه در محوطه قلعه پيدا شدهاند، مربوط به هزاره اول قبل از ميلاد تا قرن ششم هجري قمري هستند.
|
|
قلعه كردشت |
|
قلعه كردشت در حاشيه رودخانه ارس و روستاي كردشت قرار دارد. در گذشته، اين قلعه يكي از دژهاي معروف دفاعي ايران در سواحل جنوبي ارس به شمار ميرفته است. در دوره قاجاريه به ويژه در جريان جنگهاي ايران و روس، اين قلعه يكي از مراكز فرماندهي و استقرار قواي ايران بوده است. هنوز هم ديوار بلند قلعه و بخشي از بناهاي داخلي باقيمانده آن در نقاط استراتژيكي، بر فراز تپههاي حاشيه ارس ديده ميشود و استحكام و صلابت آن را نشان ميدهد. ساير قلعهها: علاوه بر قلعههاي ياد شده، ميتوان در سطح استان از قلعههايي نام برد كه هنوز هم آثار و نشانههايي از آنها قابل رويت است. اين |
قلعه انداب جديد: |
|
اين قلعه در 30 كيلومتري شهرستان اهر در جنب روستاي قلعه باشي قرار گرفته است.درگذشته اين روستا در داخل قلعه قديمي قرار گرفته بود. |
|
|
قلعه سن ساروت |
|
اين قلعه در بيستو شش كيلومتري مرند در روستاي هرزند بر روي تپه اي سنگي و مرتفع قرار داردآثار بجا مانده از اين قلعه متعلق به قرون هفتم و هشتم است. |
منطقة تاريخي قوبول درهسي |
|
قوبول درهسي در يك كيلومتري غرب قرية چناب از توابع هوراند (دو كيلومتري جادة اهر ـ كليبر) پشت كوه سنگي مرتفعي واقع شده است، در مقابل آن، كوه هشتسر قرار دارد كه به روايتي مسكن اصلي بابك خرمدين بوده است. تپة تاريخي اژدها داشي در اين دره قرار دارد. بر بدنه و بالاي آن غارهايي است كه به گفتة اهالي هر كدام گنجايش بيش از دو هزار نفر را دارد. بر روي تپههاي قوبول درهسي، حفاري و تخريبهاي ناهنجاري صورت گرفته و تعداد قابل توجهي مجسمههاي سنگي بيرون ريخته است. اين مجسمهها كه تعداد آنها از صد بيشتر است و در غارهاي وسيع سينة كوه پيدا شدهاند، اكثراً صورت مردان جنگي را دارند كه دست بر سينه ايستادهاند. همچنين در قوبول درهسي ميداني است به نام هوشنگ شاه (لشگرگاه) و معبدي به نام جلال تالان كه احتمالاً بازماندة يك آتشكده است. علاوه بر مجسمههاي سنگي مردان جنگي، مجسمههاي ديگري نيز به شكل گاو يا افراد غيرنظامي از اين منطقه كشف شده كه نميتوان هويت دقيق محل آن را تعيين كرد. از طرف ديگر در اين ناحيه مقابري وجود دارد كه سفالهاي منسوب به هزارة اول و دوم قبل از ميلاد از درون آنها به دست آمده است.
|
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر گورستان خليجان |
|
گورستان قديمي روستاي خليجان سردرود پشت بقعة ابودجانه است. سنگ قبرهاي حجاري شدة متعددي در آن وجود دارد كه متعلق به قرنهاي 8، 9 و 10 هجري قمري است و پارهاي از آنها با وجود شكستگي و فرو ريختگي، باز هم شاهكاري از هنر حجاري و خطاطي به نظر ميرسند. علاوه بر اين گورستانها، در آذربايجان شرقي گورستانهاي متعدد تاريخي ديگري نيز وجود دارد كه به مرور زمان، در نتيجة ساخت و سازهاي جديد و حفاريهاي غيرقانوني تخريب شدهاند.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
پل دختر |
|
اين پل بر روي رودخانة قزل اوزن در مدخل ارتفاعات قافلانكوه در 20 كيلومتري جنوب شرقي ميانه احداث شده است. تاريخ بناي آن به درستي معلوم نيست و كتيبهاي هم كه تاريخ بناي پل را نشان ميداد، ساييده شده و متن آن از بين رفته است. به نظر پروفسور پوپ در كتاب بررسي هنرهاي ايران، تاريخ بناي پل به اواخر قرن پانزدهم ميلادي ميرسد. اسم معمار و حاكم حامي او در اين كتاب چنين ثبت شده است: «حاج عباس بن الحاج محمد بن العباس القزويني» و «محمد روان بن عثمان القزويني». شيندلر تاريخ احداث پل را در حدود سال 1882 ميلادي خوانده است. پل دختر ميانه در طول تاريخ بارها تعمير و بازسازي شده است كه ميتوان به تعميرات سال 923 هجري توسط شاه بيگم، 1084 هجري، همچنين در زمان آغامحمد خان قاجار و يكبار نيز بعد از شهريور 1320 شمسي اشاره كرد. در سال 1325 شمسي (21 آذر) براي ممانعت از حملة ارتش شاه به آذربايجان، طاق مياني پل، توسط ارتش فرقه دمكرات مينگذاري و تخريب شد. بعد از سرنگوني حكومت آذربايجان، طاق تخريب شده از نو بازسازي گرديد، ولي اين تعمير به جهت عدم تناسب با شيوة معماري و مصالح به كار رفته در بنا، سالها بعد مجدداً خراب شد. در حال حاضر پل دختر ميانه به همان صورت آسيب ديده باقي مانده و يادآور وقايع مختلف تاريخي در طي قرنهاي متمادي است.
|
پل ميانه |
|
اين پل كه به پل شهر چاي ميانه نيز معروف است بر روي رودخانة شهر چاي كه از دامنة كوههاي سهند و بزغوش سرچشمه ميگيرد احداث شده است. تاريخچة پل به طور دقيق معلوم نيست، ولي اطلاعاتي كه در سفرنامههاي سياحتي نظير لسترنج، شواليه شاردن (1664 م)، جملي كارري ايتاليايي (1105 هجري) وجود دارد، نشانگر آن است كه پل مزبور از بناهاي تاريخي و قديمي اين شهر است. از متون فوق چنين استنباط ميشود كه بناي اوليه پل قبل از قرن هشتم هجري، يعني دورة حمدالله مستوفي بود، و در قرن 17 ميلادي يعني زمان مسافرت شواليه شاردن رو به ويراني گذاشته است. اين پل در طول تاريخ بارها مرمت شده؛ يكي از اين تعميرات در كتيبهاي كه در بنا موجود است در زمان فتحعلي شاه قاجار است. اين مرمت به همت عباس ميرزا وليعهد قاجار صورت گرفته است. در كتيبة سنگ مرمر كوچكي كه بر پيشاني طاق نزديك به وسط پل قرار دارد تاريخ آخرين تعمير آن يعني دورة ولايتعهدي عباس ميرزا در آذربايجان نوشته شده است. مصالح عمدة پل را آجر تشكيل ميدهد كه در طاق، بدنه و قسمت زيادي از پايهها به كار رفته و ملاط مصرفي در طاقها گچ است. در پايهها نيز تقريباً تا سطح آب رودخانه از سنگ تراش داده با ملاط ساروج استفاده شده است. اين پل كه مروزه نيز يكي از ديدنيهاي شهرستان ميانه است، به علت قدمت و اهميت معماري آن، تحت شماره 871 در فهرست آثار ملي كشور به ثبت رسيده است.
|
پل خدا آفرين |
|
روي رودخانه ارس، دو پل تاريخي به فاصله اندكي (100 متر) از يكديگر بنا شده است كه به نام خدا آفرين مشهورند. اولي منسوب به قرن ششم هجري (دورة سلجوقيان) است كه طول آن 160 متر است (اكنون 120 متر از اين متعلق به ايران و 40 متر متعلق به جمهوري آذربايجان است) و از 15 طاقي جناقي و هلالي با ابعاد نامساوي و غيرمشابه تشكيل شده است. اتكاي پاية طاقها بر صخرههاي طبيعي بستر رودخانة ارس علت عدم تساوي آنها است. مصالح ساختماني اين پل، سنگهاي قلوه و لاشه در قسمت پايهها و آجر در ساختمان طاقها است و ملاط آن آهك و گچ است. پل دوم خدا آفرين حدود 120 متر طول دارد، داراي ده طاق است و منسوب به دورة صفوي است. مصالح ساختماني آن سنگ تراشيده با ملاط گچ و آهك است.
|
|
|
پل بيلان كوه |
|
اين بنا به دليل قرار گرفتن در محله بيلان كوه يكي از محلات قديمي شهر تبريز به اين نام مشهور مي باشد و قدمت اين پل دوره قاجاريه است. آثار پايه هاي پل قديمي كه قبل از اين پل بوده مربوط به دوره صفويه مي باشد در چند متري اين پل بدست آمده است. اين پل به طول 26 و عرض 70/5 متر و شامل سر دهنه با طاقهاي جناغي بوده دو موج شكن كه بالاي موج شكن ها خالي و با طاق كهواره اي اجرا شده است. مصالح بنا سنگ و اجر مي باشد و بر روي پايه هاي سنگي بنا شده است و خود طاقها نيز با تركيبي از سنگ و آجر ساخته شده است. دو درخت قديمي نيز در طرفين ضلع جنوبي پل قرار گرفته است. عرض دهانه وسطي پل بزرگتر از بقيه قسمتها مي باشد. در بدنه پل سنگهاي منقوش و كتيبه دار نيز به چشم مي خورند. ارتفاع پل 5/5 متر است. در ساختمان پل از سنگ قبرهاي قديمي قبرستان آن اطراف كه داراي كتيبه مي باشد استفاده شده است. كماكان از اين پل استفاده مي شود. يكي از پل هاي زيبا بر روي رودخانه مهرانه رود مي باشد كه شامل سه دهنه با طاقهاي جناغي مي باشد دهنه طاق مياني بزرگتر و دهنه طاقهاي جانبي كوچكتر مي باشد. طاقهاي جناغي با آجر و بدنه پل سنگي مي باشد.
|
پل راسته كوچه (حاجي عظيم |
|
- اين پل با توجه به شواهد موجود و گفته هاي اهل محل مربوط به دوره قاجاريه است. بنابر اظهارات اهل محل اين بنا توسط شخصي بنام حاجي عظيم ساخته شده است كه پل به نام وي حاجي عظيم و پل سنگي نيز خوانده مي شود. سنگ نبشته اي مستطيل منصوب بر پايه جنوبي پل وجود دارد كه به خط نستعليق نوشته شده تاريخ سنگ 1363 ه.ق است. به عنوان پل ارتباطي بين دو طرف رودخانه ساخته شده است. داراي 5 دهنه مي باشد. در كنار اين پل دو زيرگذر وجود دارد. مصالح به كار رفته در بنا از آجر و سنگ و به علت رطوبت بالا از ملات ساروج استفاده شده است. تزئينات خاصي به كار نرفته است. |
|
|
3793
پل يك دهنه |
|
اين پل يك دهنه بوده و داراي طاق هلالي مي باشد. مصالح آن سنگ لاشه و ملات آهك و گچ است. پل بر روي رودخانه كليبرچاي واقع شده است. اين پل ارتباط بين مركز شهر ( بازار و حرمخانه )با بخش شمالي (سيد حمزه – سرخاب) را برقرار مي كرده است. از خصوصيات آن نحوه قوس هاي مدور – قاب بندي آجري و بدنه سفيد كاري شده آن مي باشد. پل به عنوان معبر عمومي عابرين پياده مورد استفاده قرار مي گيرد.
|
پل ونيار تبريز |
|
اين پل داراي سه دهنه بوده و مصالح آن سنگ تراش و آجر با ملات گچ و آهك ميباشد. كف پل سنگ فرش بوده كه بعدها آسفالت شده است. داراي دو طاق جناغي و يك طاق رومي مي باشد. كافه پوشهاي پل با سنگ لاشه اجرا شده است. پل بر روي رودخانه آجي چاي قرار دارد. |
پل منصور |
|
احتمالا" اين پل از آثار دوره قاجار است و به خاطر خيابان منصور اسم آن پل منصور است. جديدا" به آن پل بهشتي مي گويند. پل داراي 5 دهنه است. مصالح به كار رفته در بنا سنگ و آجر و به علت رطوبت بالا از ملات ساروج استفاده شده است. تزئينات خاصي به كار نرفته فقط پايه هاي سنگي به كار رفته در آن قابل توجه است.
|
پل منجم |
|
مربوط به دوره قاجار است و به علت وجود خيابان منجم اين پل به پل منجم مشهور است. فقط در قرن اخير مرمت داشته است. به عنوان پل ارتباطي بين دو طرف رودخانه است. داراي 6 دهنه است كه سه دهنه آن مثل هم و 3 دهنه ديگر آن به گونه اي ديگر است. شش چشمه نامساوي كه آب برهاي جديد نيم دايره و آب برهاي قديمي مثلثي شكل است. مصالح به كار رفته از سنگ و آجر و به علت رطوبت از ملات ساروج است. در قسمت بالاي قوس دهانه تزئينات آجري وجود دارد. سنگ تراش با ملات ساروج در پايه ها و بدنه ، آجر با ملات گچ در اطاق ها بكار رفته است.
|
پل گاودوش آباد اوقان |
|
- آذربايجان شرقي، شهرستان سراب، پل بر سر راه روستاي اوقان به روستاي گاودوش آباد از روستاهاي توابع سراب قرار دارد و در 8 كيلومتري شمال شهر سراب مي باشد. پل بر روي رودخانه اي كه در جهت شرق به غرب، در شمال شهرستان سراب جاري است ساخته شده است. پل داراي سه چشمه بوده و چهار ميل در طرفين پل قرار دارد. طول آن 31 متر، عرض 6 متر و ارتفاع 5/3 متر مي باشد. مصالح به كار رفته در اين پل آجر و سنگ مي باشد، كف پل و پايه هاي آن با سنگ و ملات آهك و ساروج ساخته شده است و ساير قسمتها آجري مي باشد. وجود چهار ميل با ارتفاع 10/2 متر و قطر 80 سانتي متر اين پل را از ساير پل هاي منطقه متمايز كرده و بر زيبايي آن افزوده است. راه دسترسي به پل از طريق راه آسفالته و قسمتي هم راه شوسه بين روستاي اوغان و گاودوش آباد است |
|
|
پل شهرچاي ميانه |
|
پل شهرچاي ميانه در 12 كيلومتري جنوب شهر ميانه در نزديكي قريه تازه كنده بر روي رودخانه شهرچاي كه يكي از شعبات قزل اوزن مي باشد قرار گرفته است. قدمت پل بر طبق متون و مأخذ سفرنامه ها به دوره صفويه مي رسد كه در ساليان متوالي مكرراً مورد تعمير قرار گرفته است. اين پل به طول 260 متر و عرض 9/7 متر داراي 23 چشمه با طاقي جناغي بود كه به علت ويران شدن دو چشمه بر اثر سيل يك طاق مسطح بتوني ناموزون بجاي آن احداث كرده اند. عرض چشمه ها هر كدام 70/6 و ارتفاع پل در حدود 25/5 متر مي باشد. بر روي پايه ها كه داراي آب برهاي مثلثي شكلي مي باشند فاصله بين طاق ها بصورت صندوقه مي باشد و روزنه هاي بيضي شكل كه در طرفين صندوقه ها ساخته شده كار تهويه هواي داخل را به عهده دارند. در طرفين ورودي هاي گذرگاه پل در گذشته ميلهائي با ارتفاع 5/1 متر و سرستونهاي چهار گوش مطبق تعبيه شده بود كه عابران را به تنها راه مطمئن معبر هدايت مي كرده است. جان پناه هاي پل را به ارتفاع 70 سانتيمتر با گچ و آجر ساخته اند. مصالح غالب در بنا آجر است و فقط در پايه ها سنگ سفيد به صورت مكعب تراش دار بكار رفته و در طاق مسطح دو چشمه نيز از بتون مسلح استفاده شده است. آخرين تعمير پل بنا به كتيبه منصوب بر پيشاني يكي از طاق ها، در دوره ولايتعهدي عباس ميرزا در آذربايجان انجام گرفته است.
|
|
|
3800
|
پل سنگي |
|
آذربايجان شرقي، تبريز، خيابان چايكنار ، روبروي مسجد پل سنگي، پل سنگي (خويلي ها) در شمالغربي شهر تبريز، بر روي تلخه رود يا قوري چاي محله كوچكي است در شمال شرقي تبريز، كه از شمال به محله سيلاب، از جنوب به محله خيابان، از مشرق به باغميشه، از مغرب به محله ششگلان محدود است. وجه تسميه اين محل وجود پل سنگي بزرگي است كه بر مهرانرود، در محدوده بازارچه و مسجد محله و بقعه شاه حسين ولي ساخته شده است. از قديم الايام اين پل به پل سنگي (سنگين) مشهور بوده است. بنيان اوليه پل مربوط به اوايل دوره قاجار، ولي بازسازي در اواخر قاجار است. مصالح به كار رفته در بنا از آجر و سنگ و به علت رطوبت بالا از ملات ساروج استفاده شده است. تزئينات خاصي به كار نرفته فقط ستونهاي به كار رفته در دو طرف هر دهنه كه احتمالا" به عنوان استراكچر بوده قابل توجه است. سنگ تراش با ملات ساروج در پايه ها و بدنه و طاق ها و آجر در داخل پوشش طاق ها.
|
پل پنج چشمه بناب |
|
پل پنج چشمه بناب پلي است تاريخي به فاصله 600 متر از ضلع شرقي جاده كمربندي شرق بناب بر روي رودخانه صافي كه عرض آن در اين قسمت به بيش از 60 متر مي رسد قرار گرفته است. اين پل داراي پنج چشمه بطول 50 متر و عرض 80/4 متر است. پايه ها سنگي و طاقها جناقي و با آجر چهارگوش بنا شده است. كف پل سنگ فرش و در طرفين داراي دست انداز آجري (جان پناه) به ارتفاع يك متر است. تعميرات پل شامل مرمت پايه هاي سنگي - طاقهاي آجري- بدنه هاي طرفين پل- صندوقه كردن و كف سازي روي پل كه بعلت عبور كاميونهاي سنگين آسيب ديده بود به اتمام رسيده است.
|
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر تپة باستاني قلعه جوق |
|
اين تپه در 2 كيلومتري شمال سراب در دهكدهاي به همين نام واقع شده است. ارتفاع آن 30 متر است و مساحتي در حدود 20 هزار مترمربع (به شعاع 80 متر) دارد. بيش از نصف اين تپه خاكبرداري و غارت شده كه در نتيجه آن برشهاي مختلفي به وجود آمده است و باعث شده در بعضي جاهاي آن ديوارهاي بلندي به ارتفاع قريب به 5 متر پيدا شود. اين ديوارها از خشتهاي بزرگي كه در بناهاي مادي وجود دارد ساخته شده است. در اين تپه انواع سفال از دوران ماقبل تاريخ و هزارة دوم قبل از ميلاد و دوران پارتها تا قرون اولية اسلامي و سفالهايي مرصع در انواع مختلف به حد وفور پيدا شده است.
|
|
|
تپة مصلي |
|
در ساحل شمالي رودخانة آذرشهر تپة بلندي قرار دارد كه به دوواداغي يا مصلي داغي معروف است. سطح تپه وسيع و هموار است و از الواح و سنگ نبشتههاي قبور پوشيده شده است. بين اين الواح نه تنها كتيبههاي تازه، بلكه سنگ نبشتهها و قطعه سنگهاي منقور و منقش فراواني نيز به چشم ميخورد كه غالباً به قرنهاي 7 و 8 هجري تعلق دارد.
|
تپة باستاني امام چاي |
|
در شمال شرقي روستاي امام چاي سراب، تپهاي باستاني به نام امام چاي وجود دارد. مساحت تپه حدود 4000 مترمربع و ارتفاع آن از زمينهاي اطراف 20 متر است. در نتيجة حفاريهاي غيرمجاز و خاكبرداريهاي زراعتي كه در اين تپه صورت گرفته، موارد زير مشخص شده است: تعدادي قبرهاي اسلامي، يك رگه با سفالهاي مختلف مربوط به هزارة اول قبل از ميلاد، يك رگه آثار خاكستر و غزال از يك آتشسوزي و يك دورة تاريخي با سفالهاي مختلف و خشت خام.
|
تپة اژدها داشي |
|
در دشت لشگرگاه هوراند از توابع شهرستان كليبر تپة بسيار كوچكي به شعاع تقريبي 15 و ارتفاع 5/1 متر وجود دارد كه در اصطلاح محلي به اژدها داشي (سنگ اژدها) معروف است. از اين تپه آثاري مختلف از قبيل قطعات سفال و سنگ چخماق مربوط به قرون اولية هزارة اول قبل از ميلاد به دست آمده است. يك قطعه گل بيست و چهار پر گچي قالبي، به ضخامت 5/8 و شعاع 134 سانتيمتر، كه 8 پر آن باقي است پيدا شده است كه در موزة آذربايجان نگهداري ميشود.
|
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر وجه تسميه آذربايجان غربي |
|
آذربايجان يكي از نامهاي پرآوازه در تاريخ ايران است. وجه تسميه اين سرزمين از ديرباز توجه بسياري از دانشوران را به خود جلب كرده و نظريات گوناگوني درباره آن ابراز شده است. طبق روايات شرقي زرتشت و آنچه كه در كتاب «بندهش اوستا» آمده است، آذربايجان غربي محل تولد زرتشت بوده و به آن سرزمين «ايرانويچ» ميگفتند. نام ديگر آذربايجان «آذرگشسب» بود كه از نام آتشكده مقدس آذرگشسب در شهر شيز پايتخت «سليمان» ـ كه آثار تاريخي آن اكنون در شهر تكاب استان آذربايجانغربي وجود دارد ـ گرفته شده است. نام مهم ديگري كه آذربايجان ريشه در آن دارد، «آتورپاتگان» از «آتروپاتن»، «آتروپات» و «آذرپات» يعني پاسدار آتش است كه لقب يكي از ساتراپهاي هخامنشي و نام يكي از سرداران نامي آن دوران نيز است. آذربايجان در دوره حكومت رضا شاه در سال 1311 ش به دليل اهميت سياسي منطقه به دو واحد سياسي تقسيم شد كه واحد غربي آن آذربايجان غربي ناميده شد.
|
|
|
وجه تسميه ايلام |
|
نام منطقه استان ايلام در زمان باستان، اريوجان بوده است. در جاي خود شهر ايلام كنوني در قديم شهري به نام ردين بوده و بعدها يعني در زمان فرمانروايي حاكمان محلي آن يعني واليان، حسينآباد نام داشته كه در سال ۱۳۰۸ خورشيدي در زمان رضاشاه پهلوي ايلام نام گرفته است.
|
وجه تسميه قزوين |
|
كهن ترين سند درباره نام قزوين نوشته قداثر بن جود است كه در نيمه دوم سده سوم هجري مي زيسته است . نام قزوين به فارسي كشوين خوانده مي شود . كتاب فتوح البلدان نيز آن را كشوين ياد مي كند . حمدالله مستوفي مورخ پر آوازه قرن هشتم نيز از اين شهر بعنوان كش وين نام مي برد كه عربها بعداً آنرا معرب كرده و قزوين ناميده اند . مورخين غربي نام قزوين را مأخوذ از كاسپين مي دانند . گذشته از تحليلهائي كه درباره نام قزوين به اعتبار منابع كهن و پژوهشهاي انجام شده بدان اشاره رفت از نظر بررسي لغوي مي توان اين نام را تركيبي از دو جزء دانست : وين بر وزن سين (برهان قاطع و دهخدا ) به معني درخت - باغ و بويژه انگور سياه ولي درباره جز نخست آن معني روشني نمي شناسيم . از استاد علامه دهخدا به نقل دكتر دبير سياقي نيز اشاراتي رفته كه قزوين در اصل كزوين مركب از " كِزو " بمعناي پسته و ين نسبت بوده است به معناي شهر پسته كه بعدها معرب شده و به قزوين بدل گشته است . امام رافعي در التدوين ، ضمن حديث هاي مختلفي كه درباره قزوين ذكر كرده به روايتي از حضرت رسول ( ص ) اشاره دارد كه بر اساس آن پيامبر اسلام قزوين را باب الجنه ناميده است . در جامع التواريخ رشيدي نيز از قزوين با لقب باب الجنه ياد گرديده است . در كتاب تاريخ گيلان ضمن شرح سفر سلطان ابوسعيد به قزوين از اين شهر به نام باب الجنه سخن رفته است و بالاخره صاحب وفيات الاعيان در صفحه 62 از قزوين به نام“ مدينه مبارك قزوين ”ياد كرده است . قزوين در دوران صفويه كه به پايتختي برگزيده شد لقب جديدي يافت كه عبارت بود از دارالسلطنه قزوين. اين لقب تا دوران قاجاريه نيز باقي بود و در اكثر فرمان هاي پادشاهان قاجار اين عنوان ديده مي شود . علاوه بر آنچه گفته شد قزوين را درعهد باستان شاد شاپور مي ناميده اند .
|
|
|
1