به وبلاگ ايران نگين درخشان كشورهاي قاره آسيا خوش آمديد

شيرهاي مرده خوزستان

 

شيرهاي مرده خوزستان

خوزستان موزه روباز شيرهاي سنگي تاريخي ايران است. نمادهاي قدرتي كه قرن هاست از شمال شرقي استان خوزستان گرفته تا شمال غربي، از شرق تا غرب ، در قبرستان هاي اين استان ديده مي شوند اما اين روزها با كم توجهي مسئولان نسبت به ساماندهي آنها، رفته رفته رو به نابودي و حذف از تاريخ مي روند.

شيرهاي سنگي كه مردم قوم بختياري‌ بر سر آرامگاه بزرگان ايل مي‌گذارند يكي از نمونه‌هاي پايبندي به شيوه‌هاي كهن ايراني در ارج نهادن به بزرگان است كه بدون كم و كاستي از راه پر پيچ و خم تاريخ گذر كرده و تا امروز در زندگي و رسوم مردم بختياري جايگاه خويش را استوار نگاه داشته است.

مجتبي گهستوني سخنگوي انجمن دوستداران ميراث فرهنگي خوزستان درباره اين آثار تاريخي مي گويد: «تاسف برانگيز است كه بگوييم كسي نه از شمار شيرهاي سنگي آگاهي دارد و نه تاكنون شيرهاي سنگي در فهرست آثار ملي كشور ثبت شده اند و نه كسي مي‌داند كه به طور كامل اين آثار تاريخي در چند نقطه از استان هنوز استوار هستند.

شيرهاي سنگي را به جز در خوزستان در استانهاي لرستان، كهگيلويه و بويراحمد، اصفهان و چهارمحال و بختياري نيز مي بينيم ولي تراكم شيرهاي سنگي در بعضي مناطق خوزستان به قدري است كه گويي پهلوانان و جوانمردان در مقابل شما نشسته‌اند تا شكوه و اقتدارشان را به رخ بكشند

 شيرهاي سنگي كه روزي روي مزار انسانها مي‌نشستند امروز مي‌روند تا آدميان را با مزار خود تنها بگذارند چراكه قديمي‌ترين آنها هر روز در گوشه‌اي از اين سرزمين يا به سرقت مي‌روند و يا با تخريب مواجه مي‌شوند و هر چند سازمان ميراث فرهنگي با چالش شناسنامه‌دار كردن اين شيرها براي ممانعت از تخريب آنها روبه‌ روست اما حل اين چالش نخستين گام براي پاسداشت و حتي بهره ‌برداري از اين آثار تاريخي در صنعت گردشگري به شمار مي رود.»

سخنگوي انجمن دوستداران ميراث فرهنگي خوزستان ادامه مي دهد: «از گذشته‌هاي بسيار دور تاكنون شيرهاي سنگي، يكي از نمادهاي مهم فرهنگي مردم زاگرس مياني و زاگرس غربي بوده‌ اند. فراواني اين شيرها در اين مناطق از اهميت آنها در نگاه مردمان كاسته و ما روز به روز زخم هاي بيشتر و بيشتري را بر بدن اين شيرها مي‌بينيم. با اين حال ما شيرهاي سنگي را به جز در خوزستان در استانهاي لرستان، كهگيلويه و بويراحمد، اصفهان و چهارمحال و بختياري نيز مي بينيم ولي تراكم شيرهاي سنگي در بعضي مناطق خوزستان به قدري است كه گويي پهلوانان و جوانمردان در مقابل شما نشسته‌اند تا شكوه و اقتدارشان را به رخ بكشند.»

او يكي از دلايل مهم كاهش شمار شيرهاي سنگي را آبگيري سدها مي داند و مي گويد: «سدهايي كه هركدام هنگام آبگيري گله گله شيرهاي سنگي را غرق مي‌كنند و در اين خصوص بايد گفت پس از به زير آب رفتن تعداد زيادي محوطه و بنا بر اثر آبگيري سد «كارون 3» در سال 1383، امسال با آبگيري سد گتوند، شيرهاي سنگي منطقه «آب ماهيك» در شهرستان لالي به زير آب خواهند رفت.»

گهستوني ادامه مي دهد: «در گورستان بارانگرد كه ميان باغملك و ايذه واقع شده چند شير سنگي وجود دارد كه تعدادي از آنها به دليل حفاريهاي غيرمجاز از جا كنده و شكسته شده‌اند.در آخرين بازديد خود از قبرستان شهسوار ايذه كه در فهرست آثار ملي (به واسطه وجود سنگ نگاره شاه يا امير ايلامي كه در مقابل او پنج نفر ايستاده اند)  به ثبت رسيده و از تعداد زيادي شيرهاي سنگي برخوردار است متوجه تخريب بيش از پيش شيرهاي سنگي و احيانا سرقت آنها شدم.»

به گفته سخنگوي انجمن دوستداران ميراث فرهنگي خوزستان در حال حاضر در قبرستان هاي كهباد (شهسوار) و ترشك ايذه و بابا زاهد قلعه خواجه انديكا تراكم شيرهاي سنگي فراوان است و البته بخش قابل توجهي از آنها آسيب جدي ديده اند همچنين دو شير عظيم سنگي روستاهاي آب ماهيك و تنبل پس از آبگيري سد گتوند به زير آب خواهند رفت كه درباره نجات بخشي آنها تاكنون اطلاع رساني صورت نگرفته است.

 

1

جزيره شيدور يا جزيره ماران

جزيره شيدور يا جزيره ماران
آيا تاكنون حيات وحش جزيره شيدور سفر كرده ايد؟ اين جزيره در فاصله 5/1 كيلومتري جنوب شرقي جزيره لاوان واقع شده و مساحت آن 4/1 كيلومتر مربع ميباشد. پوشش گياهي اين منطقه از گياهان شور و ÷سند و مقاوم در مقابل كم آبي است كه بطور پراكنده رشد كرده اند. اين جزيره ، جزيره اي است غير مسكوني كه هيچگونه فعاليتي در ان ديده نمي شود. پرندگان موجود در آن شامل چهارگونه پرستوي دريايي است كه در جزيره توليد مثل مي كنند.در اين جزيره تعداد زيادي مار سمي سياهرنگ و كوچك كه معمولاٌ زير شن مخفي مي شوند مشاهده شده است به همين جهت به جزيره ماران نيز معروف است . همچنين لاك پشتهاي دريايي در سواحل آن تخم گذاري مي كنند. صيادان و بوميان جزاير اطراف در هنگام طوفاني بودن دريا و همچنين براي جمع آوري لاك پشتها و تخم پرندگان دريايي به اين جزيره مسافرت مي كنند. شيدور با اين كه مساحت بسيار كمي دارد از مهمترين و با ارزشترين زيستگاههاي پرندگان و لاك پشتهاي دريايي در خليج فارس و درياي عمان است . بازديد از اين جزيره همراه با راهنمايان آشناي محيط زيست و مجوزهاي لازم امكان پذير است .

اين منطقه يكي از جزاير ايراني خليج فارس مي باشد كه از سال 1366 تحت مديريت سازمان حفاظت محيط زيست قرار گرفته است . اين جزيره در تقسيمات كشوري جزء استان هرمزگان و از توابع شهرستان بوموسي مي باشد و در فاصله 262 كيلومتري ( از طريق دريا ) شهر بندرعباس قراردارد. از نظر حيات وحش اين جزيره در مسير مهاجرت پرندگان قرار داشته و سواحل آن زيستگاه مناسبي براي پرندگاني چون پرستوي دريايي و عقاب ماهيگير مي باشد. تنها پستاندار جزيره را جبير تشكيل مي دهد كه از ساليان قبل در آن رها شده و امروزه جمعيت قابل توجهي را تشكيل داده است.

1

جاذبه هاي طبيعي استان هرمزگان

جاذبه هاي طبيعي استان هرمزگان

منطقه حفاظت شده گنو
اين منطقه نام خود را از كوه گنو گرفته است كه در داخل منطقه واقع شده است و بعد از كوه فارغان دومين كوه بلند شهرستان بندرعباس است . منطقه حش سيرجان طول 35 كيلومتر انجام مي گيرد. مسير دسترسي به قله كوه گنو از راه مالرو كوهستاني دزك به بندر آگاه مي باشد كه البته يالهاي غربي داراي شيب ملايمتري هستند و امكان دسترسي پياده به قله كوه را فراهم مي سازند.اين منطقه از نظر منابع كمبودي ندارد. به ويژه چشمه هاي موجود در منطقه اغلب در تمام فصول قادرند آب مورد نياز حيات وحش را تامين كنند.يكي از مهمترين منابع آبي اين منطقه چشمه هاي آب گرم گنو مي باشد كه از نظر خواص دارويي كانونهاي شناخته شده اي هستند و از ديرباز مورد استفاده اهالي و مسافرين قرار گرفته اند.

تنوع پوشش گياهي : اين منطقه از دامنه تا قله كوه مشتمل بر انواع درختان گرمسيري ، استيپ كوهپايه هاي و گونه هاي گياهي نواحي سردسيري است . اغلب دره هاي آن پوشيده از درختان و درخچه ها است . دشتها با ارتفاعات مياني آن عرصه گونه هايي چون آكاسيا، كنار، كهور و استبرق است و از ارتفاعات مياني تا قله كوهها جايگاه درختاني چون بنه و بادام مي باشد. اين منطقه داراي تنوع قابل توجهي از حيات وحش دشتزي و كوهزي است . جبير، قوچ ، ميش ، بز، پازن ، گرگ و كفتار از پستانداران مهم آن به شمار مي روند و كركس ، دال سياه ، هما ، قرقي ، تيهو ، كبك و جيرفتي از پرندگان قابل ذكر منطقه هستند.

1

چشمه هاي آب گرم

چشمه هاي آب گرم
چشمه هاي آب گرم خورگو: اين چشمه ها كه تعداد آنها سه چشمه است . از طريق فرعي منشعب از جاده بندرعباس – سيرجان – قابل دسترسي اند. از دوراهي جاده بندرعباس – سيرجان تا مظهر چشمه اول در حدود 28 كيلومتر فاصله است . آي چشمه اول از شكاف سنگ هاي آهكي ماراني خارج و وارد رودخانه خورگو مي شود. آب اين چشمه در رديف آبهاي سولفات كلسيم همراه با منيزيم و كلرور سديم ولرم است .تعداد چشمه هاي آب گرم اين منطقه سه چشمه است كه خصوصيات واحدي دارند. چشمه دوم خورگو در يك كيلومتري شرق چشمه اول از شكاف سنگهاي آهكي مارني به صورت جوشان از زمين مي جوشد. در نزديكي مظهر چشمه ، حوضچه اي به شكل دايره ، و به قطر 3 متر بنا شده است . از اب اين چشمه براي استحمام استفاده مي شود و در رديف آبهاي گوگردي با كاتيون ها و آنيونهاي مختلف گروم است . دسترسي به چشمه سوم نيز از طريق جاده فرعي منشعب از جاده بندرعباس – سيرجان امكان پذير است .از بندرعباس تا دوراهي خورگو 30 كيلومتر و از دوراهي تا مظهر چشمه در حدود 20 كيلومتر فاصله است . در كنار مظهر چشمه حوضچه اي جهت استحمام وجود دارد و اب چشمه در رديف آب هاي گوگردي با كاتيون ها و انيون هاي مختلف گروم است .

چشمه آبگرم سرخان : اين چشمه در مسير جاده فرعي خورگو- سرخان منشعب از جاده بندرعباس – سيرجان قرار دارد. فاصله چشمه تا روستاي سرخان در حدود يك كيلومتر است . عامل تشكيل چشمه تكنونيك صفحه اي است و آب آن از شكاف سنگ هاي شيلي از زمين خارج مي شود. آب اين چشمه در رديف آبهاي گوگردي با كاتيون و آنيون هاي مختلف گرم است .

1

شهر سلطنتي و تاريخي شوش

شهر سلطنتي و تاريخي شوش
اين شهر در رديف اولين شهرهاي متمدن دنيا شناخته شده است . اين شهر متجاوز از نيم قرن است كه خاورشناسان و باستان شناسان فرانسوي و آلماني را در خود راه داده است و آنان مشغول بررسي و كشف واقعيت هاي ايران هستند . اين كاوش نيم قرنه در جهان بي سابقه و مهم شناخته شده است . خرابه هاي شوش در ميان دشت وسيع و باشكوهي از نظز جغرافيايي قرار دارد . كه ادامه دشت بين النهرين است و بر فراز چهار تپه مرتفع ميباشد ( در جنوب غربي ايران ) . اين دشت در حدود چهار كيلومتر وسعت دارد . 4000 هزار سال پيش از ميلاد مسيح مردم فلات ايران از خشك شدن تدريجي دشت شوش استفاده كرده و از دره هاي مرتفع مشرف بر آن براي سكونت در دشت شوش استفاده نمودند . از آن پس 5000 سال متمادي شوش نامزد ايفاي نقش مهمي در زندگي سياسي و اجتماعي ايران بوده است . ميسيون فرانسوي كه پيشرفت تمدن از ابتدا تا كنون را قدم به قدم دنبال نموده است ميگويد : در حدود 3000 سال قبل از ميلاد مسيح امر تجارت و پيدايش خط و نوشتن كتاب يعني شگفت انگيز ترين اختراعات بشري در جنوب ايران تحقق يافته است . در شوش زندگي شهر نشيني جالبي شكفته و اين شهر به صورت پايتخت نيرومند امپراطوري هاي عيلام كه تمدن آن مخلوطي از تمدن دولتهاي سومر و آكاد بود و همچنين امپراطوري هخامنشيان قرار گرفت . در دل خاكهاي شوش دهها كتيبه و نبشته هاي تاريخي توسط فرانسويان بدست آمد كه در مورد مذهب و جنگهاي تاريخي و تمدن بشري سخن گفته است و امپراطوري عيلامي ها را در هزاران سال پيش اثبات نمود . تمدن شوش در كنار اولين تمدنهاي بشري بابلي و آشوري قرار دارد . ارتش پيروزمند عيلاميان فتوحات بسياري را در غرب و شمال انجام دادند . عيلام رقيب سرسخت آشور بود و سرانجام در اثر ضربات سهمگين پادشاه آشور " آسورباني پال " در هم كوبيده شد و كل شهر طعمه حريق ارتش آشوريان گشت آشوريان كه به منتهي قدرت و جلال رسيده بودند 30 سال پس از شكست عيلاميان از هم پاشيده شد ند و نينوا پايتخت آن به سرنوشت شوش دچار گشت . بعد از عيلاميان داريوش كبير كه از جان و دل پايتخت جديدش در شوش را دوست ميداشت كاخهاي باشكوهي در خرابه هاي عيلام بنا نهاد . در حال حاضر در موزه لوور فرانسه سرستونهاي زيبايي به شكل گاوميش و همچنين صفحات گلين مينا كاري شده و همچنين نقش سربازان گارد شاهنشاهي ايران ( گارد جاويد ) كه از شوش بدست آمده است قرار دارد . پس از شاهنشاهي پر افتخار هخامشيان اسكندر شوش را از اهداف مهم خود قرار داد و تصميم به فتح آن گرفت . وي شوش را كاملا تصرف كرد و غنائم بسياري از آنجا بدست آورد . وي پس از بازگشت از هند با ارتشي نيرومند به شوش رفت و مدتي در آنجا بسر برد . همانجا دختر داريوش سوم آخرين پادشاه هخامنشي را به همسري برگزيد و در شوش مراسم باشكوهي از عروسي خود بر پاكرد . در شوش عده زيادي از سربازان يوناني دختران ايراني را به همسري برداشتند و در آنجا اتحادي بين دو دنياي غرب و شرق رقم خورد . "مرگان" و جانشينش "كنت دومكنم"متوني شگفت اور به زبانهاي عيلامي – بابلي – فرس قديم يوناني و پهلوي از شوش بدست آوردند همراه با ابزارها و اثاثيه هاي بسياري كهن در كتابخانه هاي باستاني فرانسه بيش از 30 كتاب در مورد شوش و تمدن شوش وجود دارد.
برگرفته از آثار باستانشناسان مشهور : " بازن" و "اميل بن و نيست" از استادان كلژدوفرانس

تصفيه خانه آب چغازنبيل
اين محل بعنوان اولين و قديمي ترين تصفيه خانه آب دنيا شناخته شده است كه جهت آب شرب شهر دورانتاش با توجه به قابل شرب نبودن آب دز در اين محل ايلاميان با استفاده از يك كانال ۴۵ كيلومتري آب را از رودخانه دز به آنجا منتقل ميكردند . اين كار با استفاده از قانون ظروف مرتبط و ملاط قير طبيعي كه بعنوان ملاط ديوارهاي آجري در جداره كار گذاشته شده آب را تصفيه مي نموده است

معبد چغازنبيل (زيگورات - قلعه آتش ) :
نام باستاني آن دور اونتاش مي باشد . نام شهري كه در پايان هزاره دوم قبل از ميلاد توسط اونتاش نپيريشا پادشاه ايلامي ساخته شد است . اين پادشاه در قسمت مركزي شهر معبدي مطبق كه در آن زمان ذيقورات ناميده ميشده بنا مي كند . . اين معبد رفيع و سه طبقه به اينشوشيناك و نپيريشا كه از خدايان بزرگ ايلامي بودند اهدا گشته بود. محوطه صحن ذيقورات توسط ديواري احاطه گشته است.خارج از محوطه اين معبد بزرگ كاخها و آرامگاهها خانواده شاهي در منتهي اليه زاويه شرقي شهر بنا گشته است . به غير از دو ديوار نامبرده حصاري قطور تمامي شهر را محصور كرده است كه مجموع طول آن حدود ۴ كيلومتر ميباشد . دور تا دور معبد با آجرهاي پخته شده پوشيده شده است كه اين آجرهاي با خط ميخي زندگي پادشاه را توصيف كرده است . درهاي چوبي معبد و كاخها با قطعات شيشه اي تزئين مي شده اند
يكي ديگر از شگفتي هاي اين معبد آن است كه در پشت معبد در روي زمين جاي پاي انسان ( كودكي ) نقش بسته است كه بعد از گذشت بيش از 5300 سال هنوز پابرجاست . محققين گفته اند در هنگام ساخت و آن زماني كه آجرهاي نرم بوده است انساني پا گذاشته است . اين جاي پا واقعا ديدني است

هفت تپه
مجموعه تاريخي هفت تپه يكي ديگر از شگفتي هاي تمدن ايران ميباشد . اين مجموعه مربوط بدوره ايلامي ها ميباشد كه بين سالهاي ۱۵۰۵ تا ۱۳۵۰ قبل از ميلاد ساخته شده است . به اعتقاد كارشناسان نام ايلامي اين منطقه كاپي ناك بوده است . اين مجموعه شامل آرامگاه تپتي آهار پادشاه ايلامي - آرامگاه دسته جمعي ۲۳ نفري - حياط معبد - سكوي قربانگاه حيوانات به خداي خود و پرستشگاهها ميباشد . اين مكان ( آرامگاه تپتي آهار ) به عنوان اولين و قديمي ترين طاق هلالي جهان معرفي شد


1

مجموعه كاخهاي آپادانا از زمان داريوش بزرگ

مجموعه كاخهاي آپادانا از زمان داريوش بزرگ
مجموعه كاخهاي هخامنشي شوش توسط داريوش كبير در سال ۵۲۱ قبل از ميلاد ( ۲۵۲۶ سال پيش ) بر پا گشت . اين مجموعه شامل كاخ آپادانا - دروازه - ديوارخانه و بخشهاي ديگر است آپادانا ( تالار ستوندار ) سه ايوان ۱۲ ستوني و يك تالار ۳۶ ستوني با ارتفاع ۲۲ متر مي باشد . ديوارها از خشت و ايوانها با آجر مينايي ( لعابدار منقوش ) مزين شده بود . در زمان اردشير اول دچار حريق گشت و اردشير دوم آنرا بازسازي كرد . مدت ۲۰۰ سال شوش ( در جنوب غربي ايران ) مركز سياسي ايران و سرزمينهاي تحت فرمانروايي هخامشيان بود كه اين كشورها شامل بيش از ۲۵ كشور بوده است . سرانجام در سال ۳۲۳ قبل از ميلاد در يورش اسكندر مقدوني ويران شد . در اين مكان كتيبه هاي به زبان بابلي - ميخي و فارسي باستان كشف شد


ليست برخي آثار كهن و ارزشمند خوزستان
شاهنشاهي ساساني آسك آثاري از شهرهاي باستاني ايران 42 آسك
شاهنشاهي ساساني اهواز آثاري از شهرهاي باستاني ايران 43 ويرانه هاي شهر قديم اردشير بابكان
شاهنشاهي ساساني بهبهان آثاري از شهرهاي باستاني ايران 44 خرابه هاي ارجان
شاهنشاهي ساساني رامهرمز آثاري از شهرهاي باستاني ايران 45 آثار دورك
شاهنشاهي ساساني شوشتر آثاري از شهرهاي باستاني ايران 46 شهر باستاني جندي شاپور
شاهنشاهي ساساني شوش كاخ 47 ايوان كرخه
شاهنشاهي ساساني هنديجان آثاري از شهرهاي باستاني ايران 48 آثار هنديجان
شاهنشاهي ساساني ايذه آتشكده ايرانيان 49 آتشكده
شاهنشاهي ساساني رامهرمز بنا باستاني 50 طاق نصرت
مربوط به 4500 سال پيش به اين رو هفت تپه در نزديكي شوش آثار و آرامگاه شاهان عيلامي 51 تپه هاي باستاني هفتپه
شاهنشاهي ساساني شوشتر سد باستاني 78 بند قيصر
شاهنشاهي ساساني دزفول پل باستاني 84 پل ساساني
عيلامي و ساساني ايذه نقش برجسته 133 حجاريهاي سنگ كوه
شاهنشاهي اشكاني و ساساني مسجد سليمان آتش 300 آتشكده مسجد سليمان
شاهنشاهي ساساني خير آباد آتشكده ايرانيان 371 آتشكده چهار طاقي
شاهنشاهي ساساني ميدان نفت آتشكده ايرانيان 372 آتشكده ميدان نفت
شاهنشاهي اشكاني و ساساني دستوا ويرانه هاي باستاني شهر 421 شهر قديم دستوا
عيلامي نزديكي هفت تپه معبد ديني و بزرگ منطقه 895 معبد باستاني زيگورات
شاهنشاهي هخامنشي شوش كاخ سطلنتي داريوش بزرگ - كاخ آپادانا

1

خرمشهر


« خرمشهر » يا « محمره » در آغاز نام باستاني « پيان » را به خود داشته كه بعدها به « بيان » تبديل شده است . اين نام پس از مهاجرت اعراب به خوزستان به محمره تبديل گرديد و وجه تسميه آن از آنجا ناشي مي شود كه برنج سرخ درآن محل كشت و زرع مي شده و موقعيتي سوق الجيشي و اقتصادي به محمره تبديل گرديد و وجه تسميه آن از آنجا ناشي مي شود كه برنج سرخ در آن محل كشت و زرع مي شده و موقعيتي سوق الجيشي و اقتصادي به لحاظ ارتباطات آبي در منطقه داشته است. رودخانه كارون در همين محل به اروند پيوند مي خورد و اين منطقه را از طريق خليج فارس و درياي عمان به آبراههاي بين المللي مرتبط مي سازد.


شهرستان « شادگان » در جنوب خوزستان به آبادان منتهي مي شود و به وسيله رودخانه جراحي كه تركيبي از دو رود « مارون » و « علاء » است و از كوهستانهاي « منگشت » سرچشمه گرفته ، كشاورزي دشت شادگان را مشروب مي سازد. نام قديم شادگان ، « دراك » بوده كه از تركيب دو كلمه « دارا » و « ارك » ساخته شده و به معني « ارك دارا » است كه معرب آن ، كلمه « دورق » است. ابودلف جهانگرد عرب در قرن چهارم هجري از ساختمانها و آتشكده هايي كه به دست قباد بن دارا پادشاه ساساني، در شادگان ساخته شده، ياد مي كند و « ابن حوقل » و « اصطخري » و « ياقوت حموي » به پرده ديبا و بافته هاي زيباي آن شهر و همچنين وجود آبهاي گرم و گوگردي در آن منطقه اشاره دارد.


از ديگر شهرهاي جنوبي و كناره اي اين استان مي توان به ماهشهر يا « بندر معشور » اشاره كرد كه شهري آباد بوده و در كنار دريا بازار و مسجدي نيكو داشته است.ماهشهر هم اكنون بيشتر جنبه صنعتي به خود گرفته و تأسيسات عظيم و مهم پتروشيمي ، و شيميايي و گاز، اين ناحيه را به قطبي صنعتي در كنار دريا با برخورداري از آبراههاي مناسب تبديل نموده است كه مقداري از نفت ايران از اين ناحيه به كشورهاي خارجي صادر مي شود.
« سوسنگرد » و « دشت آزادگان » با زمينهاي حاصلخيز خود، يكي از بهترين دشتهايي است كه قابليت هاي ويژه اي را براي كشاورزي بخصوص سبزيجات و گياهان و حبوبات داراست . سابقه كشاورزي سوسنگرد به دورانهاي باستان مي رسد و مورخين آبياري آنجا را منسوب به « ليترانا » مي دانند كه گويا از فرزندان گودرز بوده است، همچنين در اين منطقه پارچه اي با نام « سوزن گرد » بافته مي شده كه نام اين ديار از آن گرفته شده است.
خوزستان از حيث زمين و مرغوبيت خاك و حاصلخيزي، يكي از بهترين جلگه هاي ايران است كه گاهي به دليل ويژگيهاي آب و هوايي مي توان در سال دو بار محصول را در آن توليد نمود. فراواني آب، وسعت و باروري خاك و تنوع طبيعي، اين ديار را به جلگه اي زرخيز و پربركت تبديل نموده كه در صورت استفاده صحيح و برنامه ريزيهاي كشاورزي مكانيزه به تنهايي مي تواند كشور را به لحاظ فرآورده هاي كشاورزي تأمين نمايد و آنچه تاكنون در اين استان به دست آمده با برخورداري از همان روش سنتي است كه اگر بهره گيري صحيح از اين امر صورت پذيرد، بزودي خوزستان نه تنها به « طلاي سياه » ( نفت ) بلكه به « طلاي سبز » ( كشاورزي ) شهرت خواهد يافت. بي شك در كمتر استاني از ايران اين همه رودخانه و آبهاي پرخروش و مشرف بر دشتهاي وسيع وجود دارد.


كرخه، جراحي، دز ، اروند، هنديان ، شاوور، بهمنشير، « بهمن اردشير » مارون، رود زرد، رود هنديجان، و رودهاي متفاوت ديگر منابع عظيم و هرز آبهايي كه در تمامي ايام سال دشتهاي حاصلخيز استان را بي استفاده مي گذارد منابعي هستند كه در كمتر استاني يافت مي شود كه مي توان از اين آبها به منظور پرورش ماهيان و آبزيان استفاده نمود. وجود آبهاي فراوان و استفاده شايان توجه از آنها مي تواند صنايع شيلات را در اين منطقه گسترش دهد. برپايي سدهاي كارون 3 و 4 و سد كرخه و تأسيسات آبي كه اخيراً از سوي دولت در جهت بهره گيري هر چه بيشتر از اين نعمت خدادادي صورت پذيرفته گامهاي موثر و ارزنده اي است كه مي تواند آينده اين استان را در راستاي توليد انرژي و آبياري زمينهاي باير و بارور اين استان قرار دهد و به كشاورزي گسترده آن ياري برساند. همچنين توسعه نخلستانها، زه كشي نخلستانهاي قديم، آبياري و كانال كشي دشتهاي خوزستان از هرز آب رفتن اين آبهاي غني به درياها جلوگيري مي كند. اهميت و روش به كارگيري آب، اين « طلاي سفيد » اكنون در جهان معاصر به عنوان يكي از دستاوردهاي علمي است كه مي تواند جاي نفت و منابع ديگر را بگيرد و در واقع جنگ سالهاي اخير جنگ آبي و چگونگي برخورداري از اين انرژي ارزشمند است.


همچنين تنوع فرآورده هاي نباتي و وجود نخل ها، مركبات ، گياهان ، سبزيجات و كوهستانهايي كه قابليت پرورش زيتون را دارند و نيز نيشكر خوزستان كه شهرتش در تاريخ به استناد نام خوزستان ( شكرستان ) به آفاق رسيده است. از نكته هاي قابل توجه ديگر استان محسوب مي شود . گندم و جو و دانه هاي روغني، برنج، اكاليپتوس ، گياهان دارويي همه و همه استعداد بي نظير اين جلگه حاصلخيز را نشان مي دهد كه قابليتهاي فراواني را در دل خود نهفته دارد. از سوي ديگر وجود امكانات ارتباطي، دسترسي به انرژي برق، آب، راه آهن و حمل و نقل آبي و حاصلخيزي خاك و صنايع پيشرفته در منطقه از جمله مواهبي هستند كه مي توانند اين استان را به خطه اي خود كفا و بي بديل تبديل نمايند.

1

جاذبه هاي تاريخي استان خوزستان

جاذبه هاي تاريخي استان خوزستان

استان خوزستان نخستين زيستگاه مردم آريايي در فلات ايران بوده و به اين سبب در بين ايرانشناسان به «زادگاه مردم ايران» شناخته شده است. زندگي شهرنشيني در خوزستان پيشينه اي هشت هزار ساله دارد و آن را در رده كهن ترين سرزمين‌هاي جهان جاي مي‌دهد. در درازاي تاريخ شناخته شده انسان، مردم خوزستان در زمينه‌هاي بسياري پيشرو و نخست بوده اند.پيش از پيدايش امپراتوري انديشه دوستان (هخامنيشيان)، شاهنشاهي ايلام از 35 سده پيش در دشت خوزستان و سرزمين‌هاي خاوري نزديك به آن فرمانروايي مي‌كرد. در آن زمان دو سرزمين بزرگ ايلام، «اوج» و «انشان» بودند. در زمان كمبوجيا پدر كوروش بزرگ، انشان، و در زمان كوروش بزرگ، پس از ماد، شوش به فرمان پارسيان در مي‌آيد.


در امپراتوري هخامنشي، شوش به همراه هگمتانه، بابل، و پارسه، همواره پايتخت هخامنشيان بوده است. كاخ آپادانا داريوش بزرگ هخامنشي، و كاخ اردشير دوم هخامنشي از آثار به جا مانده در اين شهر هستند كه هر دو به دست الكساندر پليد مقدوني زيان‌هاي فراواني ديده اند. افزون بر اين آثار، در شمال خوزستان آثار بي‌شمار ايلامي، هخامنشي، اشكاني، ساساني، ووو يافت مي‌شود.از ميان اين آثار، كه همه ناياب يا كمياب هستند مي‌توان به بزرگ‌ترين سنگ نوشته‌هاي ايلامي به جاي مانده براي ما، در تاريشا و كول فره ايذه، نخستين آسياب‌هاي آبي جهان در شوشتر، يكي از بزرگترين پرستشگاه‌هاي ايلامي، زيگورات چغازنبيل شوش، نخستين دانشگاه پزشكي جهان در گنديشاهپور، يكي از نخستين سيستم‌هاي مديريت آب در شوشتر، دژپل و اهواز به همراه برخي از نخستين بندها (سد) و پل‌هاي ساخته شده در جهان، در رامهرمز، مسجدسليمان، شوشتر، و دژپل اشاره كرد. هرچند اينها همه آثار تاريخي خوزستان نيستند، خوزستان داراي چند ده هزار اثر تاريخي است و همين سبب آن شده كه به آن نام «بهشت باستانشناسان» نيز بدهند.


خوزستان در دورهاي اسلامي نيز همواره مهم و درخشان بوده است. هرچند در دوره ننگين قاجار، با روي كار آمدن شاهان پتياره و نادان قاجاري از يك سو، و كوچ اعراب در پتج سده پيش به خوزستان، و نيرنگ برخي كشورهاي اروپايي در پي يافت سرچشمه‌هاي بيشمار نفت در اين سرزمين، مي‌رفت كه آينده اين سرزمين به سويي شوم رود، ولي با هوشياري بزرگمردان اين سرزمين خوزستان از گزند بدخواهان ايران دور ماند.هرچند اين دست اندازي‌ها پس از چند دهه، يك بار ديگر نيز به آزمون گذاشته شد، اين بار به دست صدام حسين، ولي يك بار ديگر نيز مردم ايران دست اهريمنيان را از خاك پاك ايران كوتاه نمودند.پس از جنگ، خوزستان همانند گذشته نبود. شهرهايي ويران از جنگ، مردمي كوچ كرده، سرمايه‌هايي از دست رفته در زمينه‌هاي گوناگون، خوزستان همانند هشت سال پيش از آن، دومين استان كشور نبود.خوزستان در بيست و اندي سال گذشته انباشتي از مشكلات فراوان در زمينه زندگي شهري و روستايي است، كه در كنار كارخانه‌ها، سدهاي بزرگ، نيروگاه‌ها و صنايع مادر كشور، تاريخ پرشكوه چندين هزار ساله، و طبيعت زيبا سيمايي ناهماهنگ و اندوه انگيز را پديد آورده است.


آمار رسمي نشان مي‌دهند، 8% جمعيت ايران در خوزستان زندگي مي‌كنند، 98% سرچشمه‌هاي نفت، و يك سوم آب‌هاي روان ايران در خوزستان هستند. استان خوزستان توليد كننده نزديك به 60% برق كشور است.

شوش، شوشييانا و سوزيانا مركز حكومت شهر عيلام بوده كه بناي عظيم معبد پنج طبقه « زيگورات چغازنبيل » در نواحي اين شهر هم اكنون يكي از بناهاي عظيم خاورميانه است كه با ديوارهاي تو در تو و هزاران خشت و آجر بر تپه اي بنا شده و كتيبه هاي آجرين با خط ميخي ايلامي قدمت اين بنا را آشكار مي سازد.اين بنا كه معبدي مذهبي براي نيايش بوده به ياد « اينشوشيناك » خداي حامي شهر شوش ساخته شده است . شهر عظيم شوش به وسيله پادشاه آشوري، « آشورباني پال » ويران گرديد تا آنكه با تلاش هخامنشيان و برپائي كاخهاي زمستاني به عنوان پايتخت، بار ديگر رونق گذشته خود را به دست آورد .


دزفول يا « دژپل » و به روايت محلي « دس بيل » يكي از آبادترين شهرهاي اني استان بوده كه چه به لحاظ تاريخي و چه به لحاظ اقتصادي و كشاورزي رونق و رواج شايان توجهي در اين استان داشته است . وجه تسميه « دزفول » به سبب پلي مي باشد كه در اين شهر با دوازده طاق و چشمه بر روي رودخانه دز به روزگار شاپور اول ساساني بنا شده است . البته محققيني ، همچون : « اصطخري » آن را پل « اندامش » نيز نام نهاده اند كه وجه تسميه شهر انديمشك كنوني را تشكيل مي دهد. در قرن چهارم هجري شهر دزفول به « قصر روناش » معروف بوده و « مقدسي » مورخ سرشناس از آن به نام شهر « قنطره » يعني « پل » ياد مي كند . شبكه هاي عالي آبياري و به كارگيري و مهار آب در جهت توليد انرژي به زيباترين شكلي براي آسياب كردن غذاي عشاير و ساكنين منطقه در بستر رود خروشان دز در نزديكي پل خلاقيت هاي ويژه معماري اين منطقه را مي رساند. همچنين معماران دزفولي در ساخت قلعه شوش و قلاع ديگر استان سرآمد بوده اند. دزفول به زراعت « نيل » جهت رنگ آميزي و پرورش قلم ني شهره بوده كه اين فرآورده تا هند و قسطنطيه نيز صادر مي شده است . اين شهر براي برقراري ارتباط بين پايتخت جديد يعني جندي شاپور و شوشتر ساخته شد و پل آن بر رودخانه دز هم اكنون نيز قابل استفاده است و مردم اين شهر هنوز از آن آمدوشد مي كنند.

آرامگاه « دانيال نبي » از پيامبران بني اسرائيل، معاصر و مورد توجه كوروش بزرگ هخامنشي كه در زمان داريوش به وزارت رسيد، در دامنه هاي تپه « آكروپوليس » بر كنار رود « شاوور» قرار دارد. به نظر مي رسد، دانيال نبي هنگامي كه به دستور داريوش براي بازديد و زيارت به بيت المقدس مي رفت در همين محل در گذشت و در شهر شوش به خاك سپرده شد. هم چنين آرامگاه يعقوب ليث صفاري – كه عليه ظلم و ستم خلفاي عباسي به پا خاست و در شاه آباد خوزستان به علت بيماري در گذشت- در اطراف شهر دزفول با نام استعاري « شاهزاده ابوالقاسم » در اين بقعه مدفون است.


اما شوشتر به فاصله اي نه چندان دور، در همين جغرافي، شهري عظيم و قابل توجه است كه آب رودخانه پيش از ورود به شهر به دو شاخه تقسيم مي شود: شاخه « گرگر » كارون كه از داخل شهر عبور مي كند، آبشارهاي زيبايي را تشكيل مي دهد و بسياري از تأسيسات آبرساني قديم همچون : آسياب ها، كانالهاي پل ، سدبندها، بندها و آبشارها براي آن ساخته شده بوده كه از عجايب روزگار به شمار مي روند و شاخه ديگر « چهاردانگه » است كه از غرب به سوي جنوب شوشتر جريان داشته و در محلي به نام « بند قير » مجدداً به هم پيوند مي خورد. شوشتر هم در دوران پيش از اسلامي و هم پس از اسلام رونق فراواني داشته و همچون دزفول به لحاظ معماري و بافت سنتي شهر و ويژگيهاي بومي در معماري محلي، مي تواند نقش مهمي را در جلب سياح داشته باشد. بافت سنتي شهر و ويژگيهاي بومي در معماري محلي، مي تواند نقش مهمي را در جلب سياح داشته باشد . بافت سنتي معماري اين شهر كاملاً متراكم و فشرده است و كوچه هاي باريك و ديوارهاي بلند و گذرگاههاي تنگ كه همگي با گذر از « سعباط » ها يا سايه بان ها به ميدانچه هاي اصلي شهر ختم مي شوند، زيبايي كم نظيري دارند. « سعباط » ها علاوه بر ايجاد فضاهاي خنك در معابر ، ارتباط دو منزل را در فواصل مختلف ايجاد كرده و علاوه بر پيوند معماري، زمينه اي را براي ارتباط و ساخت طبقات بيشتر فراهم مي آورده است . همه اين گذرگاهها با پيچ و شكستگيهاي مختلف ضمن آنكه چاره اي براي گريز از گرما و هدايت جريان باد به كوچه پس كوچه ها و دهليز و خانه ها بوده، محلات مختلف شهر را با پرداختي زيبا و دلفريب به دروازه ها و مدخل هاي ورودي شهر مرتبط مي ساخته است بافت معماري يكدست و همگون با بهره گيري از مصالح بومي و منطقه اي يعني آجر و خلق نقشهاي زيبا و ابتكاري تحت عنوان « خوون چيني » بر سر در بناها ، جلوه هاي خوشايندي را در معماري منطقه ايجاد كرده كه از جنبه هاي مختلف قابل توجه و دقت است . به طور كلي، شكل و تركيب اين دو شهر تابع تناسب زمين، موقعيت صخره ها و پستي و بلندي هاي خاك و جريان رودخانه هاست . به اين ترتيب ارتباطي هنرمندانه با عناصر طبيعي را در جهت خلق فضاهاي معماري كه در شهرهاي ديگر استان يافت نمي شود ايجاد كرده است. دزفول و شوشتر به لحاظ به كارگيري معماري آجر و آسيابهاي آبي ابداعات ويژه اي دارند.


شوشتر در گويش و اصطلاحات محلي به شهر « چهل پير » معروف است. زيرا در آن بقاع متبركه، امامزاده ها و مساجد و تكيه هاي بسيار به چشم مي خورد. مسجد جامع شوشتر كه يكي از ديدني ترين مساجد ايران است در اين شهر قرار دارد و از كتيبه هاي آن چنين استنباط مي شود كه خلفاي عباسي در زمان امام حسن عسگري (ع) به ساخت آن اقدام نموده و پس از آن تكميل و ترميم شده است . اين مسجد با 54 ستون در ايوان و طاقهاي موسوم به رومي تأثير فرهنگ ديرينه ايران و معماري محلي منطقه را با سقفها، گچبري ها، كنده كاريها ، و مناره ها و آجركاريهاي پر نقش ملهم از فرهنگ اسلامي در قالبي ارزشمند و زيبا به منصه ظهور رسانده است. هم چنين بقعه امامزاده عبدالله يكي از زيباترين بناهاي شوشتر با نقشهاي ويژه و پلكانها و نوشته هايي بر قطعات سنگي و كاشيها و لچكها و ستونهاي بسيار بر بالاي تپه اي مشرف بر شهر شوشتر و بقعه براء بن مالك انصاري كه در واقع قديمي ترين مقبره اسلامي در ايران به شمار مي رود. قابل ذكر است او يكي از صحابه دلاور پيامبر بود كه هنگام فتح شوشتر كشته شد و آرامگاه او در شمال شهر مقابل قلعه سلاسل قرار دارد. از شهر تاريخي و فرهنگي شوشتر علما، مجتهدين وشخصيتهاي برجسته اي همچون قاضي نوراله شوشتري، شيخ مجتهد شوشتري و شيخ محمد تقي شوشتري برخاسته اند.


خوزستان به لحاظ ديرينگي و پشينه آثار تاريخي و باستاني يكي از پر اهميت ترين مناطق كشور است كه قابليت هاي فراواني براي بررسي و مطالعه پژوهشگران و جهانگردان ايراني و خارجي دارد. علاوه بر اهواز، شوش، دزفول و شوشتر بايد تمدنهاي « عيلام نور» را در مسجد سليمان، بهبهان و ايذه جستجو كرد كه قدمت ديرپايي در فرهنگ اين ديار داشته و آثار متفاوتي را از جمله سنگ نوشته ها و حكاكيهاي متفاوت از خود به جاي گذاشته اند. « ايذه » يا « ايذج » در شمال شرقي خوزستان پايتخت اتابكان لر، از جمله شهرهاي ديگر خوزستان است كه در ميانه كوهستان با آب و هوائي معتدل و طبيعتي سرسبز واقع است و استعداد فراواني براي كشاورزي دارد. اين شهر يكي از اهداف مهم سپاهيان اسلام بوده و در دورانهاي مختلف تاريخ داراي رونق بسزايي بوده است. پل « خده زاد » كه يكي از پلهاي عجيب دنيا به شمار مي رود در اين شهر قرار داشته كه به نام مادر اردشير بابكان با پايه هايي از سرب مذاب ساخته شده و 104 ذرع ارتفاع داشته است. اين بطوطه جهانگرد مراكشي كه در قرن هشتم هجري از اين شهر ديدن كرده، به خانقاه ها، كاروانسراها و قناتها و قلعه مدرسه هاي بسياري در اين شهر اشاره مي كند . لسان الغيب، حافظ شيرازي در غزليات خود صحراي « ايذج » را به زيبايي معرفي مي نمايد.


بعد از اين نشگفت اگر با نكهت خلق خوشت خيزد از صحراي « ايذج » نافه مشك ختن كتيبه هاي منقوش و سنگي « اشكفت سلمان » و « كولفره » يادگار تمدنهاي عيلام نو است كه قدمت آن به سه هزار سال مي رسد . مجسمه مفرغي « مرد پارتي » كه هم اكنون در موزه ايران باستان نگهداري مي شود، از منطقه « شمي » واقع در اين ناحيه به دست آمده است.


« مسجد سليمان » ديگر شهر بختياري نشين خوزستان است كه علاوه بر آتشكده ها و معابد باستاني، همچون : « سر مسجد و برد نشانده » و ... اطراق گاه زمستاني ايل بزرگ بختياري بوده كه اولين چاه نفت ايران به وسيله « ويليام ناكس دارسي » و شركت انگليسي به منظور عمليات اكتشافي نفت در آنجا حفاري شد و اين شهر به صورت يك منطقه نفتي و صنعتي در آمد.


« بهبهان » با صحراهاي حاصلخيز و تپه ماهورها و ارتفاعات بلند و كوتاه و بخشهاي كوهستاني و جلگه اي ، شهري قديمي است كه سابقه آن به دورانهاي عيلامي و پس از آن به دوره ساساني مي رسد. كشف جام برنزي « كيدين هوتران » موسوم به « جام زندگي » با 16 لايه متفاوت و نقوش داستانگويي و تابوت مفرغي و پارچهاي متفاوت در حفاريهاي باستان شناسي در سالهاي اخير در اين منطقه، سابقه اين ديار را آشكارتر مي سازد.


شهر « ارگان » يا « ارجان » يا « ابرقباد » ، كه به وسيله ، قباد پادشاه ساساني، برپا شده، در ده كيلومتري شهر بهبهان فعلي قرار داشته است. بهبهان هم اكنون نيز يكي از مراكز عمده تجاري و اقتصادي عشاير منطقه مي باشد و به لحاظ اعتقادي، بافتي مذهبي و سنتي دارد. روحانيون برجسته اي همچون آيت الله بهبهاني – كه در صدر مشروطيت در مقام مجاهدت برآمد و همپا با انقلابيون و مجاهدان در شكل گيري نهضت مشروطيت نقش بسزايي داشت – و نيزآيت الله وحيد بهبهاني و ادبا و شاعران فرهيخته ديگر از اين خطه برخاسته اند.


اما « رامهرمز» ، شهري ميان دو بخش جنوبي و شمالي استان خوزستان خطه اي آباد و پراهميت بوده كه « سلمان فارسي » صحابه شفيق پيامبر در اين ديار زاده شده است. اين شهر در دوره ساساني رونق بسياري داشته و بناي آن را به هرمز اول پادشاه ساساني، نسبت مي دهند. پرورش كرم ابريشم ، پارچه هاي زيبا، عطريات و حصيربافي و كتابخانه بزرگي در اين ديار شاخصه هاي تاريخي اين شهر را تشكيل مي دهند.


از سوي ديگر آبادان در جنوب غربي اين استان زرخيز جايگاه و منزلت ويژه اي دارد. در تجزيه و تحليل واژه آبادان مي توان به معني محلي براي « پاسداري و نگهباني از آب » رسيد و بطليموس پدر جغرافياي يونان نام « آرپفانا » و « آپفادانا » را براي آبادان به كار مي برد. واژه « عبادان » كه در دوره هاي اخير به آبادان استناد مي شد معرب همان واژه است .


در آبادان، عمارت و آباداني زيادي به چشم مي خورد كه مي توان به رباطها و خانقاه و مدرسه ها و مساجد متعدد استناد كرد. هم چنين مقبره اي منسوب به حضرت خضر و الياس در اطراف رود بهمنشير وجود دارد كه به همين سبب، عرب زبانان آبادان را « جزيره الخضر » مي گفته اند . آبادان لنگرگاه مناسبي براي كشتي هاي تجاري بوده و علاوه بر جنبه هاي صنعتي نظير پالايشگاه نفت كه در اين شهر تأسيس شده، مي تواند محلي براي رفت و آمدهاي تجاري و اقتصادي باشد.

1

آرامگاه زرتشتيان – اهواز

آرامگاه زرتشتيان – اهواز
در كوهستان هاي خاور اهواز دخمه هاي در دل كوه تراشيده شده اند كه مدفن زرتشتيان اهواز دردوران پيش از اسلام بوده است.وضع موجود دخمه ها چنين مي نمايد كه آن ها ابتدا معبد بوده اند وبعدها به مدفن مردگان تبديل شده اند. نظير اين دخمه ها در كوه هاي شوشتر ورامهرمز ديده مي شوند.

چغاميش خوزستان شهر پنج هزار ساله ايران زمين
چغاميش در پناه كوه زاگروس و حاشيه شمالي شوش در ميان رودخانه آب دز و كارون واقع شده است . كوزه ها و آثار باستاني بسياري از اين محل به دست آمد كه نشان از قدمت آن دارد . موئسسه شرق شناسي شيكاگو در سالهاي 1961 تا 1966 ميلادي عازم اين منطقه شدند كه با كشف آثاري گزارش از شهري باستاني دادند . اين گروه و گروهاي بعدي كه عازم منطقه شدند با شگفتي تمام از فرهنگ و تمدني نام بردند كه به 8 هزار سال پيش باز ميگردد و تاكنون ناشناخته بوده است . نقاشي ها و تصاوير اژدها و حيوانات آن با حكاكي زيبا صوتر گرفته است . سطح شهر باستاني چغاميش در حدود 16 هزار هكتار مي باشد . آثار بدست آمده نزديك به تمدن بين النهرين بوده ولي با تغيراتي كه در آن انجام شده نشان از نقوش باستاني و هويت ايراني آن دارد . كه شبيه به دشت باستاني پاسارگاد دارد . نقاشي هاي از گروهي مرد در اين شهر بدست آمده كه با پاهاي نزديك به هم به تصوير كشيده شده . باستان شناسان اين تصوير را نمونه اي از گروه هاي نظامي شبه ارتشي براي دفاع از منطقه دانسته اند .

1

تالاب گاوخوني / زاينده رود / اصفهان

تالاب گاوخوني / زاينده رود / اصفهان
در منتهي اليه رودخانه زاينده رود تالاب گاوخوني در 167 كيلومتري جنوب شرقي اصفهان قرار دارد كه به سبب عدم تخصيص حقآبه خشك شده است. تالابي كه به باتلاق گاوخوني نيز مشهور است امروز ديگر پهنه اي كويري است كه سبب ايجاد ناهمواري هاي ماسه اي در منطقه شده است.

محمد درويش متخصص محيط زيست در اينباره مي گويد: مردم بايد از وضع بوجود آمده در اين تالاب متاثر شوند چرا كه تمامي زمينهاي اطراف تالاب طعمه نمكزارهاي بستر خوني تالاب شده و سرنوشت تلخي را براي منطقه رقم زده است.

باتلاق گاخوني از تالابهاي با ارزش و نادري بود كه در فلات مركزي ايران و در آستانه كوير قرار دارد. گاخوني به معني گاوخانه است و گور خوني هم ناميده ميشود. ظاهرا به علت وجود تعداد زيادي گورخر در گذشته به اين نام معروف شده است.

 


درويش معتقد است گاوخوني پديده اي نادر بود كه بايد عبرتي براي بي توجهي به هشدار هاي زيست محيطي براي حفظ طبيعت باشد.

تالاب پريشان، طشتك، بختگان، كميجان / فارس
جاده سازي و برداشت بي رويه آب از سفره هاي زير زميني سطح آبهاي زير زميني در سرزمين باستاني فارس را به اندازه اي فرو برده كه حتي دسترسي طبيعت به آن نيز مشكل شده است.

در آستانه سال جديد و احتمال حضور گردشگران بايد گفت كه تالابهاي طبيعي استان فارس به دليل بحران آب در اثر دخالتهاي بي جا و پر تعدد، دچار خسران جبران ناپذير شده اند و امروز سرزمين تاريخ ساز پارس به مدد خشكسالي به دشتهايي خشك و بي آب بدل شده است.

يك متخصص محيط زيست در اين باره مي گويد: سد سازي در اين منطقه عامل بروز چنين فاجعه اي است. سد سيوند، سد ملاصدرا و ديگر سدهاي اين منطقه اراضي فارس را به نمكزارهاي بي آب و علف بدل كرده است.

 


در كنار درياچه خشك پريشان در كازرون "معبد آناهيتا" به عنوان الهه آب در فرهنگ ايران زمين اما همچنان ايستاده است. معبدي كه از معماري و هنر فوق العاده ايراني بهره برده و در منطقه بيشابور چشم به ديدن مردمي بسته كه آب را مايه روشني مي دانستند.

هامون / انبار غله ايران / سيستان و بلوچستان
حال پريشان درياچه هامون به دليل چاهاي كنده شده و حائل سد كجكي بر روي رودخانه هيرمند در مرز افغانستان رغبت حضور در منطقه باستاني سيستان را از همه مي گيرد. آسمان غبار آلود و خاك ترك خورده بيش از هر چيز نشانه عدم رعايت توسعه پايدار است.

به عقيده ناصر كرمي متخصص محيط زيست، گردشگري پايدار نيازمند رعايت الزامات زيست محيطي و اصول و قواعد ثابت است اما گاهي اكوسيستمهاي طبيعي مثل تالاب هامون چنان در هم تكيده است كه راهي براي عبور از آن را نمي توان يافت.
به عقيده زردتشتيان "سيستان يازدهمين سرزمين نيكويي ]بود[ كه اهورامزدا آن را به بهترين وجهي بيافريند".

بنا بر مستندات تاريخي، سيستان از حيث اراضي و مزارع سرآمد زمينهاي روي زمين بوده، به نحوي كه از يك تخم 500 الي 1000 تخم برداشت مكرر از زمينها ديده شده است و عنوان پر افتخار انبار غله آسيا بر تارك اين مهد تمدن كهن ايران زمين مي درخشد.

اما آنچه حيرت انگيز است خشك شدن هامون سه گانه به عنوان "بزرگترين درياچه آب شيرين فلات ايران" در سالهاي اخير در اين منطقه است.

شادگان / حوض ماهي / خوزستان
تالاب شادگان حوض بي ماهي جنوب اگرچه در سالهاي اخير تلاشهايي براي احياي آن صورت گرفت اما حالا ماهي زنده در آن يافت نمي شود.

پهنه اي آبي كه سفره بر حضور گردشگران گسترده داشت در سايه سار نخلستانهاي خشكيده ديگر نايي براي حضور گردشكران ندارد. درياچه اي كه محل معيشت جوامع محلي و منبع درآمدي براي مردم بود ولي امروز به دليل بار تنشهاي محيطي و آلودگي پسابهاي نفتي و كشاورزي ديگر سلامتش را از دست داده است.

شادگان نامي باستاني است كه رودخانه طاب يا به‌قولي يكي از شاخه‌هاي رودخانه خيرآباد با اين نام ناميده مي‌شود و در جنوب غربي ايران در جنوب جلگه خوزستان حد فاصل شهرستان‌هاي شادگان، آبادان، ماهشهر واقع است.

تالابي كه در آبان ماه
۱۳۸۳ شهرداري آبادان ۳۵ هزار مترمكعب از زباله‌هاي نفتي منطقه گيسي را از زير خاك خارج و در آن ريخت و زيستگاه ماهيان بومي و غير بومي را بهم ريخت تا ديگر ماهي ها در آن تخم ريزي نمي كنند.

روزگاري در تالاب شادگان
۱۵۲ گونه پرنده و۴۰ گونه پستاندار ثبت شده بود كه مهم‌ترين آنها دلفين بيني بطري با نام علمي tursiops truncatus است كه حالا شايد فقط خاطره حركات نمايشي زيبا و ديدني اش در يادها مانده است.

درياچه اروميه / بيابان نمك / آذربايجان غربي
درياچه اروميه كه بعد از بحر الميت در اردن بزرگترين درياچه آب شور دنيا است حالا ديگر درياچه نيست كه 230 هزار هكتار از وسعتش تبدل به نمك زارهايي شده كه باد مي تواند بلورهاي نمك را از هم باز كند و سراسر منطقه غرب ايران رامتاثر كند.

محمد درويش در اينباره مي گويد: روزي درياچه اروميه يكي از زيباترين اكوسيتسمهاي تالابي ايران بود ولي امروز ديگر كوير شده است چرا كه بر روي 13 رودخانه از 14 رودخانه ورودي به اين درياچه سد ساخته شد و آب وردي به درياچه گرفته شد و خسارات جبران ناپذيري به بار آورد.

 


سدهايي كه در اين منطقه ساخته شد پنجه بر گلوي درياچه فشرد و امروز درياچه اروميه از بي آبي نمكزاي شده كه ديگر نه زيستگاه بكر و بي نظير فلامينگوهاست و نه ديگر تلاو خورشيد بر سطح آب درخشندگي سابق را دارد. امروز توده هاي نمك حيات شش ميليون انسان را به خطر انداخته است.

به نظر مي رسد ديگر درياچه اروميه چشم انداز دلنوازي براي گردشگران نباشد. گردشگراني كه براي گذران وقت نوروز خود كوله بار سفر بسته اند، چرا كه اروميه اگرچه باغات سيبش آباد شد اما درياچه چند ميليون ساله اش را از دست داده است.

جنگلها و سواحل / تحمل سر رفته/ شمال ايران
بسياري از ايرانيان نيمه شمالي كشور وقتي استارت سفر را مي زنند به طور غريزي فيلشان ياد جنگلها و درياي شمال مي كنند و به سمت شمال مي روند. شمالي كه نه ديگر جنگلي دست نخورده دارد و نه ساحلي كه موج سهمگيني را تحمل پذير كند.

 


جنگلهاي تخريب شده
افزايش روز افزون جمعيت و تراكم مشافران در شمال ايران در سالهاي اخير به اندازه اي اكوسيستمهاي جنگلي و ساحلي شمال كشور را تخريب كرده كه بسياري از متخصصان گردشگري و محيط زيست از رفتن مسافران به مناطق شمالي هراسان مي شوند.

ناصر كرمي معتقد است؛ ديگر منطقه اي در شمال ايران نيست كه از تيغ و آتش حضور انسان آسيب نديده باشد و كاش مردم ما مي دانستند ديدن كوير هم مي تواند به اندازه جنگل نشاط انگيز باشد با اين تفاوت كه كوير و بيابان شكنندگي اكوسيتمهاي جنگلي و دريايي را ندارد.

اگر چه در عبور از عرضهاي شمالي و دامنه هاي البرز مشامه گردشگران به بوي نمناك و مرطوب خزري عادت دارد اما به سبب ورود بيش از پيش گردشگران و فشار اكوسيستمي وارده و تخريبهاي صورت گرفته به گفته آمارها، تراكم جمعيت توانسته باعث كاهش تراكم جنگلي منطقه نيز شود.

سالانه ميليونها گردشگر از جاده هاي زيبا و ديدني شمال ديدن مي كنند، حال آنكه كسي از آنها نمي داند كه از حدود پنج ميليون هكتار مساحت جنگل هاي اين منطقه از كشور در دوران باستان ، اكنون 2/1 ميليون هكتار بيشتر نمانده است.

زنگ هاي خطر آنگاه واضح تر به گوش مي رسند كه بدانيم ، مساحت جنگل ها در دهه 40 شمسي حدود 4/3 ميليون هكتار بوده است و اين موضوع سرعت تخريب جنگل ها را طي چهار دهه گذشته نشان مي دهد.

سواحل در خطر شمال
با اين حال بسياري از اكولوژيستها به سبب بار بيش از حد وارده بر سواحل درياي خزر در 50 سال گذشته، معتقدند تحمل سواحل شمال به سر آمده و افزايش جمعيت، بهره‌ برداري بي‌ رويه از منابع، آلوده ‌سازي مناطق ساحلي، توسعه فعاليتهاي ناسازگار با محيط و عدم هماهنگي بين فعاليتها در نوار ساحلي از مهمترين دلا‌ئل ايجاد فشار بر اين مناطق است.

اگرچه تلا‌شهاي بسياري براي ضابطه ‌مند كردن عرصه‌ ها به خصوص سواحل در سالهاي گذشته آغاز شده اما به دلائل مختلف اين اقدامها به نتايج مورد نظر منتهي نشده و كماكان مسائل و مشكلا‌ت مناطق ساحلي كشور به طور عام و سواحل شمالي كشور به طور خاص خودنمايي مي‌ كند.

درياي خزر به طول بين هزار و
۳۰ تا هزار و۲۰۰ كيلومتر و عرض آن بين ۲۰۸ تا ۴۸۰ كيلومتر است و مساحت آن با توجه به تغييرات سطح آب متفاوت بوده و در حال حاضر حدود ۳۷۸ هزار كيلومتر مربع برآورد مي‌ شود، عمق متوسط اين دريا حدود ۱۸۰ متر است كه در قسمتهاي جنوبي به حدود هزار متر و در قسمتهاي شمالي تنها به چندين متر مي ‌رسد.

طول خط ساحلي اين دريا حدود شش هزار و
۴۴۰ كيلومتر است كه از اين مقدار بيش از پنج هزار و۳۰۰ كيلومتر آن در كشور‌‌ هاي همسايه شمالي و حدود هزار كيلومتر آن خط ساحلي ايران است، اين طول با احتساب خط ساحلي درون پيكره‌ هاي آبي متصل به دريا، مانند خليج گرگان است، در صورت حذف اين خطوط، طول دقيق ساحلي مستقيم درياي خزر در سواحل ايران حدود ۷۴۰ كيلومتر خواهد بود.

درياي خزر ازجنوب با سه استان سرسبز شمالي در ارتباط است. استان گيلا‌ن در غرب، گلستان در شرق و مازندران در ميانه كه در مجموع داراي مساحتي حدود
۶۱/۴۶۵ كيلومتر هستند و 2.83 درصد مساحت كشور را دربرمي‌گيرند.

تنگه واشي / زباله دان گردشگران/ تهران
رودخانه اي كه گردشگران را از دل خود عبور مي دهد بيش از آنكه جاذبه اي براي لذت بردن از ترنم زلال اب باشد وبهانه اي براي گذر شادانه از اين سمت به سمت ديگر رودخانه باشد محل دفع زباله ها يي است كه بر اثر حضور بيش از پيش گردشگران در حاشيه رود به جا مانده است.

گردشگراني كه به اين محوطه مي آيند با غذا و خوراكي هاي مختلف انبوهي از زباله ساخته اند و رودخانه زلال ديگر كرانه اي براي نشستن و پهن كردن سفره شادي گردشگران ندارد.

در اين گزارش توصيه مي شود چشمهاي خود را به روي يادگار نوشته هاي كتيبه تاريخي اين تنگه ببنديد چرا كه در دل اين سنگ نبشته يادگار تاريخ كهن سرزمين ما نهفته است اما اين يادگار تاريخ كه از دوره قاجار به جاي مانده ديگر رنگي به رخسار ندارد.

تنگه واشي در يك كيلومتري شهرستان فيروزكوه قرار دارد كه به عقيده گردشگران مي توان جذاب ترين رودخانه نوردي را در آن تجربه كرد اما بسياري از موسسه‌هاي توريستي، اقدام به برگزاري تورهاي گوناگوني در اين منطقه كرده اند كه به دليل افزايش حجم گردشگران و نبود سامانه مديريت مناسب به شدت آسيب ديده است.

اين منطقه محل رويش گياه كمياب "باريچه" است كه مصارف مهم صنعتي و دارويي دارد ولي به عليرغم هشدارهاي زيست محيطي كه چيدن باريچه به دليل كميابي آن جرم است و پيگرد قانوني دارد اين گياه طبق اظهارات متخصصان گياهشناسي در آستانه انقراض قرار دارد.

 

1

خطوط و كتيبه سر در مدرسه و مناره هاي دردشت


 

كتيبه مناره هاي دردشت كه يكي از آنها ريخته و ديگري باقي است بخط بنائي آجري بر زمينه كاشي فيروزه اي بشرح زير است:

" لا اله الا الله محمد رسول الله علي ولي الله حقاً "


تزئينات جدار خارجي مناره ها شبيه به تزئينات مناره باغ قوشخانه مي باشد كه در همين دوره ساخته شده و بخط بنايي فيروزه اي بر زمينه آجري تكرار جمله الله اكبر است.

خطوط سر در مجلل آن بخط بنائي فيروزه اي بر زمينه آجري بشرح زير است :
در سه شكل مربع : " يا ديان "
در دو مربع : " يا حنان "
و در دو شكل مربع ديگر : " يا منان "

در زير كتيبه خط سابق سر در كه چيزي از آن باقي نمانده در دو شكل مربع مستطيل بخط بنائي فيروزه اي بر زمينه آجري در طرف راست جمله " لا اله الا الله " و در سمت چپ جمله " محمد رسول الله " نوشته شده است . بالاي سكوهاي طرفين سر در بخط بنايي فيروزه اي بر زمينه آجري " يا حنان يا منان " و بر جزرهاي طرفين سر در جملات " الملك الله " و القوت لله " و العزت لله " نوشته شده است.

 

1
X