برج قلعه پرتغالي ها قلعه مغويه (بندر مغيه) پنج بركه بركه دريا دولت گنبد سرخ (روستاي گنبد سرخ) موزه بزرگ استان قلعه پرتغالي ها (بندركنگ) خانه گلبتان (بندركنگ) كارگاه هاي لنج سازي (بندركنگ) قلعه لشتان (شمال غربي بندركنگ )
اين بنا به همراه آثاري در اطراف آن ، باقيمانده قلعه اي بسيار بزرگ و وسيع مي باشد كه حدود 400 سال پيش توسط پرتغالي ها ساخته شد. ارتفاع اين برج 8 متر است و پايه آن به علت فرسايش باريك شده بود ، مجددا بازسازي شده .
اين بنا در بندر مغيه واقع و متعلق به شيخ سلطان احمد مرزوقي مي باشد . ساختمان قلعه داراي دو حياط اندروني و بيروني بوده كه قدمت حياط اندروني از بيروني بيشتر است . اين بنا در دو طبقه و در قسمت هايي نيز در سه طبقه ساخته شده و داراي تعداد زيادي اتاق به همراه حمام سنتي ، يك برج نگهباني و دو بادگير مي باشد . ساخت اين بنا در سال 1321 ه . ق پايان يافته است .
اين بنا به صورت يك آب انبار مدور مركزي به قطر 14 متر و عمق 6 متر و چهار آب انبار طولي در چهار طرف آن به طول 18 متر مي باشد . مصالح آن سنگ و ساروج است .
اين بنا به صورت يك آب انبار مدور به قطر 28 متر و عمق 14 متر بوده كه فاقد سقف مي باشد . ضخامت ديوار پيراموني آن 1 متر و ارتفاع آن 3 متر است .
اين بنا در 60 كيلومتري شمال شرقي شهرستان بندرعباس در روستايي به نام گنبد سرخ قرار دارد . اين بنا مربوط به سده مياني دوره اسلامي است كه در ميان قبرستان قديمي واقع مي باشد .
اين موزه با مساحت بالغ بر 2000 متر مبع در سه طبقه احداث گرديده و داراي چهار گالري شامل مكتب ، خانه و سكونت ، بازار و كسب ، زراعت و حياط مي باشد .
شهر كنگ در 5 كيلومتري شرق بندرلنگه قرار دارد و داراي بافت شهري تاريخي با ارزش و منحصر به فرد و خانه هاي قديمي و مساجد زيبا است . از آثار تاريخي بجاي مانده در اين شهر ، ستون عظيمي به ارتفاع هشت متر و عمارتي از سنگ و ملات ساروج در درون دريا است . با توجه به آثار بجا مانده به نظر مي رسد اين دو بنا بازمانده يك قلعه قديمي مربوط به دوره هاي پيش ازاسلام باشد كه در دوره صفويه پرتغالي ها به وسعت آن افزوده اند .
اين بنا به شماره 2231 به ثبت آثار ملي ايران رسيده است .
از بناهاي بسيار زيباي قاجاريه در بندر كنگ مي باشد كه داراي تعداد اتاق در پيرامون يك حياط مركزي و چند بادگير است . طاق ها و گچبري هاي زيباي آن نمايانگر هنر استادكاران آن دوره مي باشد .
شهر بندركنگ را مي توان شهر دريانوردان و لنج سازان ناميد . هنوز بسياري از استادكاران لنج ساز در اين منطقه به ساخت و ساز لنج هاي عظيم مشغولند . اين لنج ها به بسياري از كشورهاي حاشيه خليج فارس و كشورهاي آفريقايي رفت و آمد دارند .
اين قلعه در شش كيلومتري مشرق بندرلنگه و شمال غربي بندركنگ بر فراز كوهي به ارتفاع 100 تر قرار گرفته است . پاره اي از مورخان ، آن را متعلق به زمان هخامنشينان مي دانند كه بعد ها به دست پرتغاليها افتاده است . اين قلعه در سال 904 هجري قمري مورد مرمت قرار گرفت .
اين قلعه 30000 متر مربع وسعت دارد كه بدور اين قلعه ده ها راهروي سنگي ، دخمه ، اتاق و آب انبار قرار دارد.
چشمه هاي آب گرم هرمزگان
آبگرم گنو
از ديگر ديدنيهاي هرمزگان چشمه هاي آب گرم متعددي است كه از نظر طبي و رفع انواع امراض پوستي و رماتيسمي و كمردردهاي مزمن و درد مفاصل و مو ثر است . مهمترين اين چشمه ها عبار تنداز : آب گر م گنو، آب گرم خورگو ، آب گرم بندر خمير و آب گرم چستانه .
چشمه آب معدني گنو در فاصله 34 كيلومتري شمال شرقي بندرعباس در كناره راه بندرعباس سيرجان واقع شده است . اين چشمه در دره اي قرار دارد كه كوه گنو و ارتفاعات سخت آهكي از شمال و جنوب آن را در بر گرفته است .
منطقه حفاظت شده گنو
اين منطقه حفاظت شده در 29 كيلومتري شمال غربي بندرعباس و روي كوه گنو واقع شده است اين كوه داراي آب و هواي نسبتا معتدل و از پوشش گياهي جالبي برخوردار است . تنوع پوشش گياهي اين كوه از دامنه تا قلعه كوه مشتمل بر درختان گرمسيري ، استپ كوهپايه اي و گونه هاي نواحي سردسير است . جانوران منطقه حفاظت شده عبارتند از : قوچ ، بزكوهي ، آهو ، گرگ ، خرس ، روباه و ...
صنايع دستي هرمز گان
صنايع دستي هرمزگان همانند بسياري از نقاط كشورمان حالتي مكمل اقتصاد كشاورزي را داشته و در اثر موارد تامين كننده بخشي از نيازهاي منطقه است .
گلابتون دوزي ، خوس دوزي ، بادله دوزي و زردوزي از مهمترين صنايع بومي است كه در واقع منحصر به استان هرمزگان است و مشابه آنها در مناطق ديگر كشور يافت نمي شود . اين هنرها در ميان اهالي بندرعباس ، بندرلنگه و ميناب كاملا رايج ست و از ديرباز براي تزيين لباس از آنها استفاده كرده اند .
حصيربافي از جمله صنايع دستي است كه در ميناب ، بشاگرد و روستاهاي اطراف آن رواج فوق العاده دارد و تقريبا تمامي زنان و دختران با آن آشنا هستند .
سفالگري نيز در منطقه ميناب ، از صنايع دستي سنتي منطقه محسوب مي شود .
بندرعباس
مركز مساحت ۷۰٬۶۹۷ كيلومترمربع جمعيت (۲۰۰۵) ۱۰۶۲۱۵۵ تعداد شهرستانها ۱۱ شهرستان منطقه زماني IRST (گرينويچ+۳:۳۰) -تابستان (دياستي) IRST (گرينويچ+۴:۳۰) زبان(هاي) اصلي اكثريت:فارسي (بندري). استان هُرمُزگان نام يكي از استانهاي كشور ايران است. اين استان در جنوب ايران و در شمال تنگه هرمز قرار دارد. كرانههاي اين استان در شرق بر درياي عمان و در غرب بر خليج فارس قرار دارند. بعضي از جزيرههاي مهم هرمزگان عبارتاند از قشم، كيش، ابوموسي، لاوان، هرمز، لارك، سري. استان هرمزگان داراي ۱۱ شهرستان، ۲۳ شهر، ۳۳ بخش و ۷۱ دهستان و ۲۱۷۰ آبادي داراي سكنهاست و بنا به سرشماري بعمل آمده در سال ۱۳۷۵ جمعيت استان هرمزگان ۱۰۶۲۱۵۵ نفر ميباشد. استان هرمزگان در حدفاصل بين مختصات جغرافيايي ۲۵ درجه و ۲۴ دقيقه تا ۲۸ درجه و ۵۷ دقيقه عرض شمالي و ۵۳ درجه و ۴۱ دقيقه تا ۵۹ درجه و ۱۵دقيقه طول شرقي از نصف النهار گرينويچ واقع شدهاست.اين استان حدود ۶۸هزار كيلومتر مربع مساحت دارد كه از اين نظر هشتمين استان كشور ميباشد. هرمزگان از جهت شمال و شمال شرقي با استان كرمان، غرب و شمال غربي با استانهاي فارس و بوشهر از شرق با سيستان و بلوچستان همسايه بوده و جنوب آن را آبهاي گرم خليج فارس و درياي عمان در نواري به طول تقريبي ۹۰۰ كيلومتر دربرگرفتهاست. بنا به سرشماري بعمل آمده در سال ۱۳۷۵ جمعيت استان هرمزگان ۱۰۶۲۱۵۵ نفر ميباشد كه از اين تعداد ۴۱۹۹۳۸ نفر در بندرعباس ساكن ميباشند. بندرعباس بهعنوان مركز استان امروزه يكي از شهرهاي بزرگ ايران ميباشد كه مركز مهم فعاليتهاي اقتصادي و تجاري ميباشد. اين شهر كه در قسمت انتهايي خليج فارس و در فصل مشترك شاهراه خليج فارس و درياي عمان واقع گرديدهاست كه نقش مهمي در زمينه صادرات و واردات كشور ايفا ميكند.تأسيسات مهم دريايي و زيربنايي كشور همچون بندر شهيد رجايي، پالايشگاه نفت بندرعباس، كارخانه آلومينيوم المهدي، كارخانه آلومينيم هرمزگان، كشتي سازي خليج فارس، فولاد و سيمان هرمزگان از اين جمله ميباشند. اين استان از طريق زمين به استانهاي بوشهر فارس كرمان و سيستان و بلوچستان ارتباط دارد و با راه آهن به راه آهن سراسري ايران متصل است و از طريق هوا با داشتن فرودگاهاي بين المللي بندرعباس، كيش، بندر لنگه و قشم به سراسر جهان متصل است .استان هرمزگان جز< پردرامد ترين استانهاي ايران مي باشد اين استان از نظر درامد جزء5استان برتر ولي متاسفانه از نظر تقسيم بودجه در رده بيست و چهارمين استان قرار دارد. زبان زبان مردم هرمزگان عموما لهجههاي گوناگون گويش بندري (فارسي دري تغيير يافته در اثر ورود زبانهاي گوناگون به منطقه)است كه از زير شاخههاي زبان فارسي است كه داراي پيوندهايي با زبان مردم لارستان استان فارس ميباشد. ونيز در نواحي غربي وجزاير ايراني خليج فارس زبان عربي نيز رايج است، همچنين در نواحي شرقي مانند جاسك زبان بلوچي رواج دارد. همچنين در برخي روستاهاي حاشيهٔ دريا زبان عربي كلاً رايج است، بطور مثال: مثلاً در روستاي شناس و دهستان مغويه ساكنان اصلي اين مناطق كلاً به زبان عربي تكلم ميكنند. شهرستانها و تقسيمات كشوري استان هرمزگان داراي ۱۱ شهرستان، ۲۵ شهر، ۳۳ بخش و ۷۱ دهستان و ۲۱۷۰ آبادي داراي سكنهاست. چندين دهه قبل اين استان خود بخشهايي از كرمان و فارس به شمار ميرفتهاست. فهرست شهرستانهاي استان هرمزگان ايران: منابع تاريخچه شهرستان تبريز
اقليت:بلوچي و عربي
تبريز يكي از قديمي ترين مناطق ايران است و مجموعه آثار تاريخي و نشانه هاي باستان شناختي كه از محل هاي مختلف آن به دست آمـده دلالت بر ديـريـنـگـي و قـدمـت تـاريخي ايـن شـهـر دارد. سـاركـن « سـاركـن پـادشـاه آشـور 722-750 » در كتبيه خود از شهري به نام اوشكايا كه شايد همان اسكوي امروزي است و نيز از دژ و قلعه محكمي به نام تارويي ياد مي كند كه ............
تبريز يكي از قديمي ترين مناطق ايران است و مجموعه آثار تاريخي و نشانه هاي باستان شناختي كه از محل هاي مختلف آن به دست آمـده دلالت بر ديـريـنـگـي و قـدمـت تـاريخي ايـن شـهـر دارد. سـاركـن « سـاركـن پـادشـاه آشـور 722-750 » در كتبيه خود از شهري به نام اوشكايا كه شايد همان اسكوي امروزي است و نيز از دژ و قلعه محكمي به نام تارويي ياد مي كند كه به احتمال زياد تبريز است. گذشته از اين در يكي از كتبيه هاي سناخريت پادشاه آشور ( 705-681 ق . م ) از شهري به نام تربيس نام برده شده است كه پادشاه مزبور در آنجا معبدي به نام نركان ساخته بود. بعضي از مورخان تروياي معروف و تبريز را يكي مي پندارند. عده اي حتي اين شهر را همان سوز يا شوش قديم و عده اي ديگر آكراتا يا آماتاي ذكر شده در تورات فرض كرده اند. تعيين تاريخ دقيق پيدايش شهرنشيني در دشتي كه تبريز در آن قرار گرفته دشوار است. شرايط اين دشت حاصلخيز به واسطه وجود دو رود آجي چاي و مهران رود، اقليم معتدل، موقعيت ارتباطي بسيار مناسب، وجود منابع زيرزميني غني و موقعيت مناسب استراتژيكي آن، زمينه مساعدي براي تكوين و توسعه زندگي شهري فراهم آورده است. در دوره حكومت رواديان تبريز پايتخت آذربايجان شد و به علت موقعيت ممتاز جغرافيايي و نظامي خود بيشتر از ساير شهرها مورد توجه قرار گرفت. در سال 340 هجري قمري از اتحاد سه گانه تبريز، اشنو ( اسند ، اسنق ) و دهخوارقان مملكت بني روديني به وجود آمد كه حكام آن قدرت و استقلال كامل داشتند و خلفاي بغداد از دخالت و نفوذ كمي در آن برخوردار بودند. از قرن دهم ميلادي يا قرن سوم هجري به بعد نام تبريز در رديف شهرهاي بزرگ آذربايجان آمده است كه در آنجا همزمان با پيشرفت صنعت و تجارت علم و تمدن نيز شكوفا شده است. اهالي تبريز در سال 616 هجري موفق شدند با دادن هداياي قيمتي و پول فراوان از هجوم مغولان به شهر و ويراني آن جلوگيري كنند. پس از حمله مغول به ايران براي اولين بار شهر تبريز به دستور آباقاخان ( 680-663 هجري قمري ) پايتخت رسمي ايلخانان شد. در سال 658 هجري در دوران حاكميت آباقاخان در تبريز ، زندگي مدني و اقتصادي دوباره شكوفا شد. سلطان محمود غازان خان معروف ترين شاه مغول در 694 هجري تبريز را مقر حكومت قرار داد و آن را به منتهاي درجه عظمت و بزرگي و آباداني رساند. پس از ايلخان مغول، تبريز در عصر جلايريان و تركمانان آق قويونلو و قره قويونلو پايتخت ايران شد و در اين زمان (870هجري) بود كه به دستور جهان شاه بن قره يوسف بن تركمان مسجد كبود (گؤي مسجد) بنا گرديد. در سال 906 هجري شاه اسماعيل صفوي (متخلص به ختايي) تبريز را پايتخت ايران كرد. در دوران صفوي شهر تبريز بارها ميدان جنگ ايران و عثماني شد. در آغاز حكومت قاجار بخصوص زمان فتحعلي شاه، تبريز پايتخت دوم يا وليعهد نشين ايران شد و محل استقرار عباس ميرزا نايب السلطنه گرديد. در دوره استبداد صغير محمد علي شاه، مردم تبريز به رهبري دو قهرمان ملي – ستارخان و باقرخان – پس از ماهها مبارزه و ستيز ، ابتدا تبريز و آذربايجان و سپس ايران را از چنگ استبداد رهايي بخشيدند
يادگار باستاني
يادگار باستاني شوشتر به لحاظ موقعيت طبيعياش همواره در طول تاريخ زندگي بشر مسكوني بوده همچنين وجود كوههاي صعبالعبور به عنوان حفاظ طبيعي و امتداد رشته كوه زاگرس در شمال اين شهر محل و ماواي مناسبي جهت اسكان انسان پيش از تاريخ بوده است. محلهاي سكونت بيشماري در كوههاي منطقه و دامنههاي آن وجود دارد كه اين واقعيت، بررسيهاي باستانشناسي اين محلها و محوطههاي باستاني را براي كشف و معرفي آثار تاريخي ميطلبد.در حمله مغول به منطقه، آسيبها و خسارات جبرانناپذيري به شوشتر وارد آمد اما با وجود تخريبهايي كه در طول تاريخ بر پيكر اين شهر باستاني وارد آمد هرگز اهالي شوشتر از عمران و آباداني و ساختن بناها و حصارهاي غيرقابل نفوذ دست برنداشتهاند. نگاهي به بافت قديم شوشتر همه چيز را به اثبات ميرساند.وقتي كه وارد بافت قديم شوشتر ميشويم همه چيز گوياي صلابت، عظمت و بزرگي است. ديوارهاي سنگي آنچنان عظمتي را به بيننده القا ميكنند كه نفسها در سينهها كم ميآورند. در بررسي حصار و ديوار دفاعي شهر به اين مورد مهم بايستي توجه كرد: قلعه شوشتر (سلاسل) هرمزان ساساني هنگام تصرف شهر در آن مستقر شد زيرا عظمت برج و بارو و خندق اين قلعه به حدي بود كه لشكر اسلام قادر به تصرف اين قلعه نبود و سرانجام با همكاري محليها و پس از اتمام آذوقه ساكنان قلعه، هرمزان خود را تسليم سپاه اسلام كرد. عظمت و تصرفناپذيري اين قلعه تا دوره قاجاريه نيز آن را مقر حاكمنشين ساخته بوده است. در عصر پهلوي به دليل از بين رفتن قدرتهاي محلي و منطقهاي و وادار كردن آنها به اطاعت از حكومت مركزي امنيت در منطقه و شهر باعث گرديد كه اهالي ديگر ترسي از هجوم غارتگران نداشته باشند و در نتيجه شهر رو به توسعه و عمران نهاد تا جايي كه بنيان حصار شهر نيز در معرض خطر قرار گرفت و بخش اعظم آن در گسترش شهرنشيني از بين رفت. متاسفانه در چند دهه اخير به دليل شرايط اقتصادي و سياسي (دفاع مقدس حتي) شوشتر از مركزيت خارج شده اما ميتوان اذعان كرد كه شوشتر ميتواند به عنوان يك قطب فرهنگي، اقتصادي مجددا به گردونه حيات ناب خودش بازگردد.
شيرهادي نمادين
شيرهادي نمادين ايوب سلطاني، باستان شناس خوزستاني نيز با اشاره به اينكه شير به جهت خصوصيات كم نظيرش، جايگاه ويژه اي در فرهنگ تصويري و شفاهي اقوام دارد مي گويد: شير در نگار كنده هاي صخره اي، تنديس هاي متنوع و سكه هاي رايج ادوار تاريخي و بافته هاي عشاير داراي معاني نمادين بوده است. اما بختياريها با اقتباس از اصل منشا اين فلسفه، شير را به عنوان نماد خود پذيرفته و ارائه كرده اند و در نقوش تخت جمشيد جامها و الواح ساساني و قاليهاي شكارگاهي همه جا شير در جدال با دلاوران نقش بسته است. حجاري و نقشينه هاي مزين به شير نشانه ذوق، فكر و احساس اين قوم به هنر است كه بدون پيرايه و در نهايت سادگي و شيوايي متجلي شده او بر طبيعت و انديشه جمعي استوار است. او ادامه مي دهد: مردمان با تكيه بر همين واقع نگري و ساده زيستي با رها كردن اين سنبل از قيد و بند نمادهاي درباري سلطنتي و مكتب هاي مصور توانستند اين سنبل مقتدر را به عنوان نماد خود برگزينند، هنري كه به طبيعت وابسته است و سادگي، وقار و خشونت را در هم مي آميزد بنابراين منشا شيرهاي سنگي و بافته هاي منقش به شير را مي توان در همان سنت ديرين و باستاني جستجو كرد كه بدين صورت در زمينه هاي ديگر در فرهنگ اين قوم رسوخ كرده و به نحو اصالت مندي احيا شده است.
شيرهاي مرده خوزستان
شيرهاي مرده خوزستان خوزستان موزه روباز شيرهاي سنگي تاريخي ايران است. نمادهاي قدرتي كه قرن هاست از شمال شرقي استان خوزستان گرفته تا شمال غربي، از شرق تا غرب ، در قبرستان هاي اين استان ديده مي شوند اما اين روزها با كم توجهي مسئولان نسبت به ساماندهي آنها، رفته رفته رو به نابودي و حذف از تاريخ مي روند. شيرهاي سنگي كه مردم قوم بختياري بر سر آرامگاه بزرگان ايل ميگذارند يكي از نمونههاي پايبندي به شيوههاي كهن ايراني در ارج نهادن به بزرگان است كه بدون كم و كاستي از راه پر پيچ و خم تاريخ گذر كرده و تا امروز در زندگي و رسوم مردم بختياري جايگاه خويش را استوار نگاه داشته است. مجتبي گهستوني سخنگوي انجمن دوستداران ميراث فرهنگي خوزستان درباره اين آثار تاريخي مي گويد: «تاسف برانگيز است كه بگوييم كسي نه از شمار شيرهاي سنگي آگاهي دارد و نه تاكنون شيرهاي سنگي در فهرست آثار ملي كشور ثبت شده اند و نه كسي ميداند كه به طور كامل اين آثار تاريخي در چند نقطه از استان هنوز استوار هستند. شيرهاي سنگي را به جز در خوزستان در استانهاي لرستان، كهگيلويه و بويراحمد، اصفهان و چهارمحال و بختياري نيز مي بينيم ولي تراكم شيرهاي سنگي در بعضي مناطق خوزستان به قدري است كه گويي پهلوانان و جوانمردان در مقابل شما نشستهاند تا شكوه و اقتدارشان را به رخ بكشند شيرهاي سنگي كه روزي روي مزار انسانها مينشستند امروز ميروند تا آدميان را با مزار خود تنها بگذارند چراكه قديميترين آنها هر روز در گوشهاي از اين سرزمين يا به سرقت ميروند و يا با تخريب مواجه ميشوند و هر چند سازمان ميراث فرهنگي با چالش شناسنامهدار كردن اين شيرها براي ممانعت از تخريب آنها روبه روست اما حل اين چالش نخستين گام براي پاسداشت و حتي بهره برداري از اين آثار تاريخي در صنعت گردشگري به شمار مي رود.» سخنگوي انجمن دوستداران ميراث فرهنگي خوزستان ادامه مي دهد: «از گذشتههاي بسيار دور تاكنون شيرهاي سنگي، يكي از نمادهاي مهم فرهنگي مردم زاگرس مياني و زاگرس غربي بوده اند. فراواني اين شيرها در اين مناطق از اهميت آنها در نگاه مردمان كاسته و ما روز به روز زخم هاي بيشتر و بيشتري را بر بدن اين شيرها ميبينيم. با اين حال ما شيرهاي سنگي را به جز در خوزستان در استانهاي لرستان، كهگيلويه و بويراحمد، اصفهان و چهارمحال و بختياري نيز مي بينيم ولي تراكم شيرهاي سنگي در بعضي مناطق خوزستان به قدري است كه گويي پهلوانان و جوانمردان در مقابل شما نشستهاند تا شكوه و اقتدارشان را به رخ بكشند.» او يكي از دلايل مهم كاهش شمار شيرهاي سنگي را آبگيري سدها مي داند و مي گويد: «سدهايي كه هركدام هنگام آبگيري گله گله شيرهاي سنگي را غرق ميكنند و در اين خصوص بايد گفت پس از به زير آب رفتن تعداد زيادي محوطه و بنا بر اثر آبگيري سد «كارون 3» در سال 1383، امسال با آبگيري سد گتوند، شيرهاي سنگي منطقه «آب ماهيك» در شهرستان لالي به زير آب خواهند رفت.» گهستوني ادامه مي دهد: «در گورستان بارانگرد كه ميان باغملك و ايذه واقع شده چند شير سنگي وجود دارد كه تعدادي از آنها به دليل حفاريهاي غيرمجاز از جا كنده و شكسته شدهاند.در آخرين بازديد خود از قبرستان شهسوار ايذه كه در فهرست آثار ملي (به واسطه وجود سنگ نگاره شاه يا امير ايلامي كه در مقابل او پنج نفر ايستاده اند) به ثبت رسيده و از تعداد زيادي شيرهاي سنگي برخوردار است متوجه تخريب بيش از پيش شيرهاي سنگي و احيانا سرقت آنها شدم.» به گفته سخنگوي انجمن دوستداران ميراث فرهنگي خوزستان در حال حاضر در قبرستان هاي كهباد (شهسوار) و ترشك ايذه و بابا زاهد قلعه خواجه انديكا تراكم شيرهاي سنگي فراوان است و البته بخش قابل توجهي از آنها آسيب جدي ديده اند همچنين دو شير عظيم سنگي روستاهاي آب ماهيك و تنبل پس از آبگيري سد گتوند به زير آب خواهند رفت كه درباره نجات بخشي آنها تاكنون اطلاع رساني صورت نگرفته است.
جزيره شيدور يا جزيره ماران
جزيره شيدور يا جزيره ماران اين منطقه يكي از جزاير ايراني خليج فارس مي باشد كه از سال 1366 تحت مديريت سازمان حفاظت محيط زيست قرار گرفته است . اين جزيره در تقسيمات كشوري جزء استان هرمزگان و از توابع شهرستان بوموسي مي باشد و در فاصله 262 كيلومتري ( از طريق دريا ) شهر بندرعباس قراردارد. از نظر حيات وحش اين جزيره در مسير مهاجرت پرندگان قرار داشته و سواحل آن زيستگاه مناسبي براي پرندگاني چون پرستوي دريايي و عقاب ماهيگير مي باشد. تنها پستاندار جزيره را جبير تشكيل مي دهد كه از ساليان قبل در آن رها شده و امروزه جمعيت قابل توجهي را تشكيل داده است.
آيا تاكنون حيات وحش جزيره شيدور سفر كرده ايد؟ اين جزيره در فاصله 5/1 كيلومتري جنوب شرقي جزيره لاوان واقع شده و مساحت آن 4/1 كيلومتر مربع ميباشد. پوشش گياهي اين منطقه از گياهان شور و ÷سند و مقاوم در مقابل كم آبي است كه بطور پراكنده رشد كرده اند. اين جزيره ، جزيره اي است غير مسكوني كه هيچگونه فعاليتي در ان ديده نمي شود. پرندگان موجود در آن شامل چهارگونه پرستوي دريايي است كه در جزيره توليد مثل مي كنند.در اين جزيره تعداد زيادي مار سمي سياهرنگ و كوچك كه معمولاٌ زير شن مخفي مي شوند مشاهده شده است به همين جهت به جزيره ماران نيز معروف است . همچنين لاك پشتهاي دريايي در سواحل آن تخم گذاري مي كنند. صيادان و بوميان جزاير اطراف در هنگام طوفاني بودن دريا و همچنين براي جمع آوري لاك پشتها و تخم پرندگان دريايي به اين جزيره مسافرت مي كنند. شيدور با اين كه مساحت بسيار كمي دارد از مهمترين و با ارزشترين زيستگاههاي پرندگان و لاك پشتهاي دريايي در خليج فارس و درياي عمان است . بازديد از اين جزيره همراه با راهنمايان آشناي محيط زيست و مجوزهاي لازم امكان پذير است .
جاذبه هاي طبيعي استان هرمزگان
جاذبه هاي طبيعي استان هرمزگان منطقه حفاظت شده گنو تنوع پوشش گياهي : اين منطقه از دامنه تا قله كوه مشتمل بر انواع درختان گرمسيري ، استيپ كوهپايه هاي و گونه هاي گياهي نواحي سردسيري است . اغلب دره هاي آن پوشيده از درختان و درخچه ها است . دشتها با ارتفاعات مياني آن عرصه گونه هايي چون آكاسيا، كنار، كهور و استبرق است و از ارتفاعات مياني تا قله كوهها جايگاه درختاني چون بنه و بادام مي باشد. اين منطقه داراي تنوع قابل توجهي از حيات وحش دشتزي و كوهزي است . جبير، قوچ ، ميش ، بز، پازن ، گرگ و كفتار از پستانداران مهم آن به شمار مي روند و كركس ، دال سياه ، هما ، قرقي ، تيهو ، كبك و جيرفتي از پرندگان قابل ذكر منطقه هستند.
اين منطقه نام خود را از كوه گنو گرفته است كه در داخل منطقه واقع شده است و بعد از كوه فارغان دومين كوه بلند شهرستان بندرعباس است . منطقه حش سيرجان طول 35 كيلومتر انجام مي گيرد. مسير دسترسي به قله كوه گنو از راه مالرو كوهستاني دزك به بندر آگاه مي باشد كه البته يالهاي غربي داراي شيب ملايمتري هستند و امكان دسترسي پياده به قله كوه را فراهم مي سازند.اين منطقه از نظر منابع كمبودي ندارد. به ويژه چشمه هاي موجود در منطقه اغلب در تمام فصول قادرند آب مورد نياز حيات وحش را تامين كنند.يكي از مهمترين منابع آبي اين منطقه چشمه هاي آب گرم گنو مي باشد كه از نظر خواص دارويي كانونهاي شناخته شده اي هستند و از ديرباز مورد استفاده اهالي و مسافرين قرار گرفته اند.
چشمه هاي آب گرم
چشمه هاي آب گرم چشمه آبگرم سرخان : اين چشمه در مسير جاده فرعي خورگو- سرخان منشعب از جاده بندرعباس – سيرجان قرار دارد. فاصله چشمه تا روستاي سرخان در حدود يك كيلومتر است . عامل تشكيل چشمه تكنونيك صفحه اي است و آب آن از شكاف سنگ هاي شيلي از زمين خارج مي شود. آب اين چشمه در رديف آبهاي گوگردي با كاتيون و آنيون هاي مختلف گرم است .
چشمه هاي آب گرم خورگو: اين چشمه ها كه تعداد آنها سه چشمه است . از طريق فرعي منشعب از جاده بندرعباس – سيرجان – قابل دسترسي اند. از دوراهي جاده بندرعباس – سيرجان تا مظهر چشمه اول در حدود 28 كيلومتر فاصله است . آي چشمه اول از شكاف سنگ هاي آهكي ماراني خارج و وارد رودخانه خورگو مي شود. آب اين چشمه در رديف آبهاي سولفات كلسيم همراه با منيزيم و كلرور سديم ولرم است .تعداد چشمه هاي آب گرم اين منطقه سه چشمه است كه خصوصيات واحدي دارند. چشمه دوم خورگو در يك كيلومتري شرق چشمه اول از شكاف سنگهاي آهكي مارني به صورت جوشان از زمين مي جوشد. در نزديكي مظهر چشمه ، حوضچه اي به شكل دايره ، و به قطر 3 متر بنا شده است . از اب اين چشمه براي استحمام استفاده مي شود و در رديف آبهاي گوگردي با كاتيون ها و آنيونهاي مختلف گروم است . دسترسي به چشمه سوم نيز از طريق جاده فرعي منشعب از جاده بندرعباس – سيرجان امكان پذير است .از بندرعباس تا دوراهي خورگو 30 كيلومتر و از دوراهي تا مظهر چشمه در حدود 20 كيلومتر فاصله است . در كنار مظهر چشمه حوضچه اي جهت استحمام وجود دارد و اب چشمه در رديف آب هاي گوگردي با كاتيون ها و انيون هاي مختلف گروم است .