نگاره هاي اشكاني در خونگ اژدر نقشهاي مختلف ديگري نيز در اطراف ايذه وجود دارند كه اكثرا" تكرار نگاره ها و سنگ نوشته ها كول فرح هستند و از سوي هاني كنده شدهاند. اما در منطقه «خُنگ اژدر»، در روي يك تختهسنگ، دو نقش ديگر جلب نظر ميكنند. در يكطرف اين سنگ، نقش كوچكي از دوران عيلامي، نشاندهنده چهار پيكره كوچك است كه سبك آنها به نظر عيلامي ميانه ميآيد در روي ديگر اين سنگ، نقشي از چهار مرد در لباسهاي پارتي و يك مرد سوار اسب، نشاندهنده اهميت منطقه در زمان اشكانيان و حكومت دستنشانده آنها در منطقه، سلطنت اليمائيد، است. متاسفانه كتيبهاي در اطراف اين نقش وجود ندارد و نميتوان دقيقا" تاريخ آنرا مشخص كرد، اما از سبك نقش ميتوان آنرا به نيمه دوم حكومت اشكاني و شايد قرن اول ميلادي نسبت داد. قلعه اتابكان (كاروانسرا) يا «طاق طويله» در دوران اسلامي، ايذه به عنوان پايتخت اتابكان لر بزرگ انتخاب شد و بعد از حمله مغول، مركز محلي حكومت مغولان. خرابههاي بنايي از دوران ايلخاني كه به نام: قلعه اتابكان يا«طاق طويله» شناخته ميشود اكنون در مركز شهر وجود دارد. بهطور خلاصه، در كنار 60 ديدنگاه باستاني و 41 نيايشگاه و قبور امام زاده و 100چشم انداز زيباي گردشگري و و نگاره ها و سنگ نوشته هاي عيلامي، اسلامي ايذه، به علاوه محبت و خونگرمي مردم محلي و افتخارشان به آثار باستاني شهر، ايذه را به مقصدي دلخواه براي يك مسافرت خوب ، تبديل ميكند.
نگاره ها و سنگ نوشته هاي نيايشگاه نارسينا در كول فرح
نگاره ها و سنگ نوشته هاي نيايشگاه نارسينا در كول فرح نقشهاي هاني در اين منطقه بسيار با نقشهاي سلطنتي عيلام ميانه شبيه هستند و كاملا" مشخص است كه منظور هاني، نشان دادن نفوذ و اختيار كامل خود در قلمرو جديدش بوده است. بزرگترين مجموعه نقشها در شرق ايذه و در نزديكي روستاي «كوله فرح» واقع شده است. اين مجموعه شامل يك نگاره و سنگ نوشته به خط و زبان عيلامي نو و نقش خود هاني است كه در آن، هاني از فتوحاتش در كنار رود كارون براي آرام كردن شورشيان و از وفاداري خود به شوتروك-ناخونته، حكايت ميكند. در جهت ديگر مجموعه، چند نقش در اطراف يك تختهسنگ بزرگ كنده شدهاند كه نشاندهنده مراسم قرباني از طرف هاني و روحاني بزرگ دربارش هستند. يك نقش در سنگي كوچكتر، درباريان عيلامي را نشان ميدهد و تختهسنگ بزرگي از طرف رومن گيرشمن، باستانشناس فرانسوي، به عنوان سنگ قربانگاه شناخته شده است. دو نقش ديگر، يكي كنده شده بر روي كوه، نشاندهنده يك مراسم جشن است كه در آن، پادشاه در بالاي نقش روي يك تخت جلوس كرده و بقيه مردم به صورت رديف در پايين نقش شدهاند. سبك اين نقش و موقعيت قرارگرفتنش ميتواند نشاندهنده اين باشد كه به دوراني قبل از هاني، شايد دوران عيلامي ميانه، تعلق دارد. آخرين نقش، نيم- مجسمه ايست به اندازه واقعي كه بر روي يك طرف يك تخت سنگ كنده شده و احتمالا" نشاندهنده هاني و وزيرش است. نگاره ها و سنگ نوشته هاي نيايشگاه تاريشاه يا «اشكفت سلمان» مجموعه مهم ديگر، نگاره ها و سنگ نوشته هاي نيايشگاه تاريشاه يا «اشكفت سلمان» (اشكفت به معني شكاف، غار) در جنوب غربي شهر است. اين مجموعه در كنار يك شكاف كوه به وسيله شوترورو، وزير هاني، بوجود آمده است. يك نگاره كه در آن هاني به ذكر اينكه نقشها به دستور شوترورو كنده شدهاند و در آن از خدايان مختلف كمك خواسته ميشود، مهمترين اين نقشها است. نيمتنه يك مرد به سبك عيلامي ميانه در كنار اين نگاره و سنگ نوشته ، جلب نظر ميكند. سر اين نقش تخريب شده و نگاره نيز در اثر ضربات گلوله و خرابكاريهاي بازديدكنندگان (نظير نوشتن نام خود!!) تا حدي تخريب شده است. دو نقش ديگر كه يكي نشاندهنده شوترورو و خانوادهاش است و ديگري هاني و همسرش هوهين را نشان ميدهد، همه رو به مركز اشكفت نگاه ميكنند كه نشاندهنده قداست منطقه اشكفت از زمانهاي باستاني است و حتي امروزه نيز در بين مردم محلي مقدس است.آثاري از عصر اسلامي (سده 6 هجري) در جوار غار باستاني اشكفت(نيايشگاه تاريشا) قرار دارد .
سفر به شهري باستاني
سفر به شهري باستاني ايذه شهري است در شمال شرق استان خوزستان و در حدود 200 كيلومتري شرق اهواز. ايذه در ميان كوههاي بخش مركزي رشته كوه زاگرس و در ارتفاع 763 متر از سطح دريا واقع شده و هوايي تقريبا" ملايم دارد كه در كوههاي اطراف، رو به سردي ميرود. جمعيت شهر حدود 110 هزار نفر است كه اكثرا" ازقوم بختياري هستند. شهر داراي خيابانهاي مركزي و مراكز خريد است و امكانات پذيرايي خوبي دارد. تاكسيهاي شهري و دفاتر اتومبيل كرايه، رفت و آمد در شهر را آسان ميكنند . فصل مناسب براي بازديد، قبل از پايان ارديبهشت و بعد از اول آبان است. پيشينه تاريخي بر اساس نگاره ها و سنگ نوشته هاي كشف شده در اطراف شهر ايذه، نام باستاني اين شهر، «آياپير» بوده است. تا قبل از انجام شدن اكتشافات باستان شناسي روي منطقه «تپه مليان» (غرب مرودشت در فارس) و اثبات اينكه شهر باستاني «انشان»، پايتخت كوهستاني عيلاميان، در محل تپه مليان واقع شده بوده، بسياري از مردم، ايذه را انشان (يا به صورت «آنزان») ميخواندند. موقعيت آياپير باستاني موقعيت آياپير باستاني در سر راه جاده اصلي تجاري از مركز ايران به دشت خوزستان و شوش، به آن اهميت اقتصادي و سياسي خاصي ميداده. به همين دليل است كه اطراف ايذه امروز، چندين اثر باستاني و نقش عيلامي وجود دارد كه باعث جلب گردشگران و باستانشناسان شده است. اصليترين اين نگاره ها و سنگ نوشته ها در زمان حكومت يك پادشاه محلي به نام «هاني» نقش شده كه در دوران نوعيلامي و زمان سلطنت «شوتروك-ناخونته دوم» (698-717 پ م) بر آياپير حكومت ميكرده. اين دوران، يكي از پر فراز و نشيبترين دورانهاي حكومت عيلامي نو بوده است كه در آن، پادشاهان عيلام بعد از قرنها زندگي در زير يوغ آشور و بابل، سعي در مستحكم كردن پايه هاي استقلال خود داشتند. به نظر ميآيد كه هاني در آرام كردن كوهستانها و تحت اختيار درآوردن آنها زير حكومت شوتروك-ناخونته، اهميت خاصي داشته است.
چُغازَنبيل
چُغازَنبيل نيايشگاهي است باستاني كه در زمان ايلاميها ساخته شده است. چغازنبيل بخش بهجا مانده از شهر دوراونتش است. اين سازه در 1979 در فهرست ميراث جهاني يونسكو جاي گرفت. اين نيايشگاه توسط اونتاش گال (پيرامون 1250 پ.م.)، پادشاه بزرگ عيلام، و براي ستايش ايزد اينشوشيناك، نگهبان شهر شوش، ساخته شده است. مكان جغرافيايي زيگورات (معبد هرمي شكل چند طبقه) چغازنبيل در 45 كيلومتري جنوب شهر شوش در نزديكي منطقه باستاني هفت تپه مي باشد . ( در محور اصلي شوش به اهواز ) بلندي آغازين آن 52 متر و 5 طبقه بوده است. امروزه ارتفاع آن 25 متر و تنها 2طبقه و نيم از آن باقي مانده است. «چغازنبيل» كه نام باستاني اين بنا بشمار ميآيد، واژهاي محلي و مركب از دو واژه چُغا (به معناي تپه در زبان لري) و زنبيل است كه اشاره اي است به مكان معبد كه سابقا تپه بوده و آن را به زنبيل واژگون تشبيه ميكردند. اين مكان نزد باستانشناسان به دور-اونتَش معروف است كه به معناي دژِ اونتش است. اونتاش گال پادشاه عيلامي است كه دستور ساخت اين شهر مذهبي را داده است. بناي چغازنبيل در ميانه اين شهر واقع شده است و مرتفعترين بخش آن است. بلندي آغازين اين بنا 52متر در قالب5 طبقه بوده است. امروزه ارتفاع آن 25 متر و تنها دو طبقه و نيم از آن باقي مانده است. مسير دستيابي به چغازنبيل از طريق جاده اهواز به شوش است اما مكان آن دقيقاً بين شوشتر و شوش وجنوب شهر دزفول در كناره رود دز قرار دارد و اين خود حكايت از اين دارد كه در زمان ايجاد زيگورات شهرهاي دزفول (روناش) و شوش و شوشتر هر سه وجود داشته اند. اين نيايشگاه توسط اونتاش ناپيريش (حدود 1250 پ.م.)، پادشاه بزرگ عيلام، و براي ستايش ايزد اينشوشيناك، الهه نگهبان شهر شوش، ساخته شده است. و در حمله سپاه خونريز آشور بانيپال به همراه تمدن عيلامي ويران گرديد. قرنهاي متمادي اين بنا در زير خاك به شكل زنبيلي واژگون مدفون بود تا اينكه به دست رومن گيرشمن فرانسوي در زمان پهلوي دوم از آن خاكبرداري گرديد. گرچه خاكبرداري از اين بناي محدب متقارن واقع شده در دل دشت صاف موجب تكميل دانش دنيا نسبت به پيشينه باستاني ايرانيان گرديد اما پس از گذشت حدود 50 سال از اين كشف، دست عوامل فرساينده طبيعي و بي دفاع گذاشتن اين بما در برابر آنها آسيبهاي فراواني را به اين بناي خشتي - گلي وارد كرده و خصوصا باقيمانده طبقات بالايي را نيز دچار فرسايش شديد كرده است
صنايع دستي دزفول، تاريخي ديرپا
صنايع دستي دزفول، تاريخي ديرپا سابقه صنايع دستي را در دزفول بايد از زماني بدانيم كه مهارتهاي فردي با استفاده از انديشه و خلاقيت، دستان پرتوان و سواد اوليه، انسان را به ساخت وسايل مورد نيازش وادار كرد.بر حسب نوشتههاي پروفسور گيرشمن، در 5000 سال قبل از ميلاد در كوههاي شمال خوزستان مردماني زندگي ميكردند كه با فن سفالگري و بافندگي آشنايي داشتهاند. با توجه به اين كه كوههايي كه در موقعيت جغرافياي شهرستان دزفول قرار دارند جزو كوههاي مذكور ميباشند به رايج بودن اين گونه مهارتها كه امروز به آنها صنايع دستي گفته ميشود پي خواهيم برد. اين مصنوعات روزگاري مصرفي بودند و سپس براي معاملات پاياپاي استفاده شدند و در نهايت به عنوان شغل و حرفه درآمدند.راستههاي متعدد در بازار قديم، نام برخي محلهها، مساجد و القاب خانوادگي شهرونداني كه از پيشههاي صنايع دستي اقتباس گرديده، نشان از غنا و توانمنديهاي صنايع دستي اين شهرستان است. با اندكي تامل در پيشينه اين مشاغل در دزفول به قريب 60 حرفه پي خواهيم برد كه جمعيتي حدود يك ششم شاغلان و كاسبكاران روزگار خود را در اين شهر شامل بوده است. صاحبان اين حرفهها توليدكنندگان كليه مصنوعات مورد نياز مردم اين خطه اعم از پوشاك، لوازم خانه، وسايل زندگي، تجهيزات و ابزار پيشهوران بودهاند. به طور كلي آنچه در منزل، مسجد و محل كسب مورد بهرهبرداري قرار ميگرفت توسط صنعتگران صنايع دستي دزفول ساخته ميشد. هيچ كالايي براي مصرف مردم به اين منطقه وارد نميشد بلكه دزفول تامينكننده كالاهاي مورد نياز شهرهاي اطراف و استانهاي همجوار بوده است. حتي كالاهايي به هندوستان و اروپا و مقنعه و سفال به كشورهاي عربي حوزه خليج فارس صادر ميگرديد. بايد خاطرنشان كرد انواع حرفههاي صنايع دستي از گذشته تا به امروز در اين شهرستان بافتههاي اداري، بافندگي سنتي، نمدمالي، سفالگري، فلزي و آلياژي، زيورآلات سنتي، سنگتراشي، كاشي، شيشهگري، خراطي، ريزهكاري چوب، محصولات حصيري، فرآوردههاي چرم و پوست، بافتني، قلمزني، معرقكاري، چاپهاي سنتي و ساير فرآوردههاي دستي است. گستردگي حرفهها در اين شهرستان چنان بوده كه از 24 گروه طبقهبندي در كل كشور، دزفول در 18 گروه قريب 60 نوع حرفه داشته است. نام محلهها، مساجد، مكانها و القاب مشهور تاييدي است كه اين ادعا را به سندي زنده مبدل ميسازد. تعدد رشتهها و كثرت صنعتگران موجب گرديد تا دزفول به عنوان قطب صنايع دستي استان خوزستان محسوب شود. علاوه بر آن مصنوعات از چنان كيفيتي برخوردار بودند كه فروش آنها از محدوده جغرافيايي شهرستان و استان گذشته و به ديگر استانها گسيل داده شده و حتي برخي اقلام نيز صادر شدهاند.
نوروز و خوزستان
نوروز و خوزستان امسال براي خوزستان 5 ميليون مسافر نوروزي پيش بيني مي شود. به گزارش روابط عمومي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي وگردشگري خوزستان، حسين هاتفي فارمد، معاون صنايع دستي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري كشور در دومين جلسه ستاد تسهيلات سفرهاي نوروزي خوزستان با اشاره به اينكه از حدود 6 ماه است كه سازمان در ستاد و استانها استقبال و پذيرايي از مسافران نوروزي را در دستوركار خود دارد گفت: سال گذشته 70 ميليون سفر با امكانات پارسال در كشور صورت پذيرفته و امسال 20 تا 22% افزايش سفر خواهيم داشت و يقيناً فضاي سفر نشان از حجم گسترده سفر در ايام نوروز دارد. وي با اشاره به اينكه استان خوزستان پذيرايي ميهمانان نوروزي و كاروانهاي راهيان نور است در خصوص ميانگين آمار پيش بيني شده براي استان گفت: ميانگين آمار مسافران استان خوزستان در سال گذشته 4 ميليون نفر بوده است كه امسال پيش بيني مي شود اين تعداد به 5 ميليون نفر افزايش يابد.معاون صنايع دستي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي وگردشگري كشور با تأكيد بر نهادينه شدن سفر در كشور به نقش نمايشگاههاي صنايع دستي در ايجاد فضاي نشاط انگيز و شاد براي ميهمانان نوروزي اشاره كرد و گفت: امسال براي اولين سال است كه صنايع دستي استان با حجم انبوه غرفه هاي صنايع دستي در نمايشگاه شركت مي كند 14 نقطه در استان خوزستان به برپايي نمايشگاه اختصاص يافته است و در فضاي نمايشگاهي مركز استان 250 غرفه از سراسر كشور اين موقعيت را براي صنعتگران ايجاد مي نمايد تا در گردش مالي استان مستقيماً مؤثر باشند.وي برپايي نمايشگاههاي صنايع دستي را در بخش جاذبه ها بسيار مؤثر و حائز اهميت عنوان كرد. همچنين در اين نشست دكتر طباطبائي معاون عمراني استانداري خوز ستان و رئيس ستاد تسهيلات سفرهاي نوروزي استان گفت: استان خوزستان با 3 ميليون و 750 هزار نفر مسافر نوروزي در نوروز سال 87 رتبه پنجم را در جذب گردشگر در كشور كسب نمود امسال با احتساب آمار كاروانهاي راهيان نور پيش بيني مي شود اين رقم به 5 ميليون نفر برسد وي با اشاره به اينكه سرمايه گذاريهايي كه در يكي ، دو سال اخير در مناطق گردشگري در خصوص صنايع دستي استان و احياء ميراث فرهنگي صورت پذيرفته است افزود: سال 86 را سال مطالعه و سالهاي 87 و 88 را سالهاي اجرا قرار داده ايم. اكثر مطالعات در حوزه گردشگري در سه ماهه اول سال 87 به پايان رسيده و عمليات مناسب سازي مناطق هدف گردشگري شروع شده است. در سال آينده تعداد قابل توجهي از مناطق هدف گردشگري آماده پذيرايي از مسافران نوروزي خواهند بود.ما در زمينه انجام زيرساختها و مناسب سازيها هنوز ابتداي كار هستيم.رئيس ستاد تسهيلات سفرهاي نوروزي استان در خصوص وظايف ستاد استان گفت: ستاد استان خوزستان امسال به موقع تشكيل شده و كميته ها به موقع وارد عمل شده اند.فرمانداريها به عنوان رؤساي ستاد شهرستانها تعيين شده اند و انتظار مي رود سازمان ميراث فرهنگي ، صنايع دستي و گردشگري استان به عنوان دبير ستاد در اين امر سركشي و نظارت داشته باشد و با ارائه گزارش به ستاد در جهت پي بردن به ضعف كار اقدام نمايد وي همچنين از نمايندگان مجلس، مسئولين استان خواست تا به محل اسكان ميهمانان نوروزي سركشي نمايند. دكتر طباطبائي با توجه به اينكه بيشتر اسكان در مدارس مي باشد مناسب سازي مدارس جهت اسكان ميهمانان را بسيار مهم عنوان كرد و با تأكيد بر سلامت ميهمانان نوروزي بازرسي مراكز بهداشتي را از برنامه هاي ستاد برشمرد همچنين وي بر اعلام توصيه ترافيكي از طرف شوراي ترافيك استان جهت اطلاع رساني در خصوص رعايت موازين و مقررات در ايام نوروز تأكيد كرد
خانه تاريخي تيزنو
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) از خوزستان خانه تاريخي تيزنو به شماره 2573 در رديف آثار ملى ايران به ثبت رسيده و يكي از بزرگترين و زيباترين خانههاي محله قلعه است كه در ضلع شرقي ميدان اصلي اين محله واقع شده است. پيكره اصلي خانه متعلق به دوره صفويه است كه تغييرات عمدهاي در دوره قاجار و اوايل پهلوي به خود ديده است. محله قلعه قديميترين محله شهر دزفول بوده كه در اصل به خاطر همجواري با قلعه نظامي كه به خاطر حفاظت از پل ساساني ساخته شده بود به اين نام شهرت يافته است. خانه تيزنو دزفول برگرفته از هويت غني معماري دزفول با مصالحي از آجر و خشت و به شيوه يك ايوانه اصفهاني ساخته شده است. ورودي بنا در مجاورت حوزه علميه معزي قرار گرفته است. و ورود به خانه از ضلع غربي بنا و از سمت مركز محله قلعه صورت ميگيرد (با احداث خيابان ساحلي اين مركزيت از بين رفته است.) در دو طرف سر در ورودي سكوهاي كوچكي به نام خواجه نشين قرار دارد كه براي استراحت رهگذران خسته و يا نشستن كسي كه جهت باز شدن در به انتظار مانده مورد استفاده قرار ميگرفته است. پس از عبور از سردري بزرگ و زيبا وارد فضاي مسقفي به نام "هشتي" ميشويم كه به عنوان فضاي تقسيم كننده عمل مينموده به نحوي كه از سمت چپ آن به بيروني (قسمت پذيرايي از مهمانان) و از سمت راست آن به اندروني ميرسيم. به علاوه هشتي به دليل ايجاد محرميت مانع ديد مستقيم رهگذران از بيرون به فضاهاي داخلي ميشود. زير سقف عرق چين هشتي رسمي بندي (كاربندي) شده است و اين رسمي بنديها از نوع دوازده ضلعي هشت و نيم هشت پركار ميباشد. كفسازي هشتي از جنس قلوه سنگ رودخانهاي ميباشد. اندروني يا حياط اختصاصي بنا معمولا جهت سكونت اهالي خانه مورد استفاده قرار ميگرفته كه در حال حاضر ورودي آن از سمت هشتي مسدود و در تملك شخص ديگري است. بعد از گذر از هشتي به فضاي بيروني خانه ميرسيم؛ حياطي زيبا كه در نگاه اول چشم هر بينندهاي را خيره به آجركاريهاي دورتادور آن ميكند كه معماران زيردست دزفولي با ظرافتي خاص طرحهاي شگفت و زيبايي را با آجرهاي تكامل يافته دوره صفويه خلق كردهاند. نماي زيباي خانه با قوسهاي رومي و پنج و هفت با وجود تنوع خود تقارني زيبا و شكوه خاصي را به نمايش گذاشته است. فضاي اصلي خانه درونگرا بوده و داراي يك ايوان اصلي در طبقه همكف و دو ايوان فرعي در طبقه اول است. كفسازي حياط با استفاده از آجرهايي با ابعاد 3،20،20 صورت گرفته است. بنا دو طبقه بوده و طبقه همكف آن به واسطه چهار پله از سطح حياط بالاتر ميباشد. در جلوي ايوان اصلي و اتاقهاي طبقه همكف صفه قرار دارد. در نماهاي داخلي و بيروني اين بنا در قسمت بالاي طاقها با استفاده از آجر خوونچينيهاي زيبا و ظريفي با طرحهاي متنوع اجرا گرديده كه نظر هر بينندهاي را به خود جلب ميكند. نماي ايوان اصلي با ارسي مسدود شده بود كه تابش نور خورشيد به قطعه شيشههاي رنگي ارسي تلألو زيبايي را در ايوان به وجود ميآورده است. در دو طرف ايوان اصلي اتاقهاي كوچكي قرار دارد كه به آنها "غلام گردش يا گوشوار" گفته ميشود. ورود به ايوان اصلي از طريق اين اتاقهاي كوچك صورت گرفته است. بعدها به دليل سكونت چندين خانواده فاميلي در اين خانه از آنها به عنوان مطبخهاي خانوادگي نيز استفاده شده و ارسي ايوان از ميان برداشته شده است. از ديگر فضاهايي كه در اكثر خانه هاي قديمي دزفول ديده ميشود وجود دو نوع زير زمين است؛ شبستان و شوادان. شبستان اين خانه كه نسبت به سطح حياط حدود 150 سانتيمتر پايينتر ميباشد داراي سه ورودي است كه به واسطه چند پله ارتباط آن با حياط برقرار ميشود. شبستان با مصالح بنايي ساخته شده؛ ديوارهاي آن باربر بوده و وزن ديوارهاي طبقات فوقاني را به زمين منتقل مينمايد. نورگيري شبستان از طريق روزنهاي متعدد و كوچكي صورت ميگيرد كه در نماي صفه مشاهده ميشوند. اختلاف سطح طبقه همكف با حياط اين امكان را فراهم ميكند تا نورگيري شبستان به آساني انجام شود. شيبدار بودن كف اين روزنها موجب انعكاس نور به شبستان شده به نحوي كه تمام فضاها را روشن ميكند. شوادان بنا نسبت به شبستان در سطحي بسيار پايين تر قرار گرفته است. شوادانهاي دزفول حفرههايي دست كند ميباشد كه در ديوارها و سقف آن از هيچ نوع مصالح بنايي استفاده نشده و فقط در كفسازي و ساخت پلههاي آن آجر به كار رفته است. شوادانها يكي از ويژگيهاي خاص و ويژه معماري دزفول است كه كاربريهاي متنوعي داشته است از جمله كار تهويه هوا و خنكي ساختمان را بر عهده داشته به اين صورت كه شوادان دريچهاي در بيرون خانه براي ورود هوا داشته و با توجه به عمق شوادان و رطوبت موجود در آن هواي در شوادان خنك شده و اين هواي خنك از طريق كانالهايي در بخشهاي مختلف ساختمان توزيع مي شده است. علاوه بر آن به عنوان محلي خنك و آرام در تابستانها مورد استفاده قرار گرفته همچنين اين شوادانها به خانههاي همجوار راه داشته است و به اين صورت ارتباط نزديكي ميان همسايهها وجود داشته است. شيب موجود در سقف پلكاني كه ارتباط حياط با صحن شبستان را برقرار ميكند نيز با مصالح آجري تزيين و به اين وسيله از ريزش سنگهاي بستر طبيعي زمين نيز جلوگيري مينمودهاند. لازم به ذكر است حفر شوادان به دليل استحام زياد بستر طبيعي زمين در دزفول كه از سنگ كنگلومرا است ميسر شده است. گفتني است كنگلومرا سنگي رسوبي است كه وجود ذرات گل و آهك در لابهلاي آن مانند ملات بسيار مستحكمي عمل نموده كه اين ذرات را به هم متصل مينمايد. در دو طرف حياط راه پلههايي با پلههاي بلند قرار دارد كه ما را به طبقه اول ساختمان هدايت ميكنند، در طبقه اول صفههايي آجر فرش شده قرار دارد كه در گذشته در فصولي كه هوا مساعد بوده از آن به عنوان محلي براي استراحت و دور هم نشيني استفاده ميشده است. در حال حاضر نيز با توجه به نزديكي خانه تيز نو به ساحل زيباي رود دز و موقعيت خاص قرارگيري آن در شهر دزفول منظرهاي چشمنواز و دلانگيز را در جلو ديد بازديدكنندگان به نمايش ميگذارد. دليل نامگذاري اين خانه تاريخي به اسم تيزنو نام مالك آن بوده است. در حال حاضر خانه تيزنو تغيير كاربري داده و به عنوان اداره ميراث فرهنگي دزفول از آن استفاده ميشود و يكي از جاذبههاي گردشگري دزفول محسوب ميشود. گردشگراني كه از دزفول ديدن ميكنند ميتوانند لذت مهماني جشن آجرها را در آن به نظاره بنشينند.
مناطق جنگي خوزستان3
. سايت موشكي و رادارهاي 4 و 5 قبل از انقلاب براي كنترل كشورهاي منطقه توسط آمريكا درست شد. اين منطقه در همان روزهاي اول جنگ به اشغال دشمن بعثي درآمد و به يكي از مراكز فرماندهي ارتش بعث تبديل شد. به دليل موقعيت استراتژيك، اين منطقه يكي از اهداف عمليات فتح المبين قرار گرفت، كه پس از دور زدن دشمن و تصرف توپخانه هاي دشمن در تپه هاي علي گره زد توسط رزمندگان اسلام آزاد شد. طي عمليات فتح المبين غنايم زيادي به دست رزمندگان افتاد كه موجب تقويت و گسترش سازمان رزم سپاه شد. در اولين روزهاي جنگ دشمن تا پشت رودخانه كرخه جلو آمد و در حاشيه كرخه كه مشرف بر شهر شوش و جاده انديمشك اهواز بود مستقر شد. حضور رزمندگان اسلام در اين جبهه، با شكل گيري خط دفاعي و اجراي عملياتي تحت عنوان امام مهدي(عج) در سال 1360، مقدمه اجراي عمليات فتح المبين شد. در جريان اين عمليات تعدادي از نيروهاي اسلام كه قصد رخنه به سنگرهاي دشمن در شيارهاي المهدي، شيخي و شليكا را داشتند با سنگرهاي كمين دشمن درگير شدند كه منجر به شهادت تعدادي از رزمندگان شد. مزار شهداي گمنام عمليات فتح المبين و سنگرها و شيارهاي به جاي مانده از آن زمان بيانگر حماسه اي است كه شير مردان الهي در آنجا خلق كردند. وقتي در جاده اهواز خرمشهر از ايستگاه حسينيه 7 كيلومتر به سمت دارخوين بروي يك ساختمان بتوني بزرگ كه كاملاً استتار شده را به شكل شلي از خاك مي بيني كه نام آن بيمارستان صحرايي امام حسين(ع) است. اين بيمارستان توسط وزارت مسكن و شهرسازي قرارگاه مهندسي خاتم الانبياء جهت پشتيباني و مداواي مجروحين عمليات كربلاي 5 و عمليات هاي بعدي همچون والفجر8 ساخته شد. اين بيمارستان علاوه بر پذيرش مجروحين جنگي، مصدومين شيميايي را نيز پذيرش مي كرد. بيمارستان امام حسين(ع) كاملا مجهز بود بطوريكه داراي 8 اتاق عمل، 25 تخت اورژانس براي مصدومين شيميايي، داروخانه، بخش ICU و آزمايشگاه، و 1450 نفر پزشك و كادر مرتبط پزشكي و 120 نفر كادر اجرايي بود. اين بيمارستان با ارتفاع 5/1 متر خاك و 5/0 متر ماسه و قطعات بتوني كه قدرت تحمل بمبهاي 500 پوندي را داشت، پوشيده شده بود.سايت 4 و 5 :
يادمان شهداي فتح المبين:
بيمارستان صحرائي امام حسين(ع):
يادگار باستاني
يادگار باستاني شوشتر به لحاظ موقعيت طبيعياش همواره در طول تاريخ زندگي بشر مسكوني بوده همچنين وجود كوههاي صعبالعبور به عنوان حفاظ طبيعي و امتداد رشته كوه زاگرس در شمال اين شهر محل و ماواي مناسبي جهت اسكان انسان پيش از تاريخ بوده است. محلهاي سكونت بيشماري در كوههاي منطقه و دامنههاي آن وجود دارد كه اين واقعيت، بررسيهاي باستانشناسي اين محلها و محوطههاي باستاني را براي كشف و معرفي آثار تاريخي ميطلبد.در حمله مغول به منطقه، آسيبها و خسارات جبرانناپذيري به شوشتر وارد آمد اما با وجود تخريبهايي كه در طول تاريخ بر پيكر اين شهر باستاني وارد آمد هرگز اهالي شوشتر از عمران و آباداني و ساختن بناها و حصارهاي غيرقابل نفوذ دست برنداشتهاند. نگاهي به بافت قديم شوشتر همه چيز را به اثبات ميرساند.وقتي كه وارد بافت قديم شوشتر ميشويم همه چيز گوياي صلابت، عظمت و بزرگي است. ديوارهاي سنگي آنچنان عظمتي را به بيننده القا ميكنند كه نفسها در سينهها كم ميآورند. در بررسي حصار و ديوار دفاعي شهر به اين مورد مهم بايستي توجه كرد: قلعه شوشتر (سلاسل) هرمزان ساساني هنگام تصرف شهر در آن مستقر شد زيرا عظمت برج و بارو و خندق اين قلعه به حدي بود كه لشكر اسلام قادر به تصرف اين قلعه نبود و سرانجام با همكاري محليها و پس از اتمام آذوقه ساكنان قلعه، هرمزان خود را تسليم سپاه اسلام كرد. عظمت و تصرفناپذيري اين قلعه تا دوره قاجاريه نيز آن را مقر حاكمنشين ساخته بوده است. در عصر پهلوي به دليل از بين رفتن قدرتهاي محلي و منطقهاي و وادار كردن آنها به اطاعت از حكومت مركزي امنيت در منطقه و شهر باعث گرديد كه اهالي ديگر ترسي از هجوم غارتگران نداشته باشند و در نتيجه شهر رو به توسعه و عمران نهاد تا جايي كه بنيان حصار شهر نيز در معرض خطر قرار گرفت و بخش اعظم آن در گسترش شهرنشيني از بين رفت. متاسفانه در چند دهه اخير به دليل شرايط اقتصادي و سياسي (دفاع مقدس حتي) شوشتر از مركزيت خارج شده اما ميتوان اذعان كرد كه شوشتر ميتواند به عنوان يك قطب فرهنگي، اقتصادي مجددا به گردونه حيات ناب خودش بازگردد.
شيرهادي نمادين
شيرهادي نمادين ايوب سلطاني، باستان شناس خوزستاني نيز با اشاره به اينكه شير به جهت خصوصيات كم نظيرش، جايگاه ويژه اي در فرهنگ تصويري و شفاهي اقوام دارد مي گويد: شير در نگار كنده هاي صخره اي، تنديس هاي متنوع و سكه هاي رايج ادوار تاريخي و بافته هاي عشاير داراي معاني نمادين بوده است. اما بختياريها با اقتباس از اصل منشا اين فلسفه، شير را به عنوان نماد خود پذيرفته و ارائه كرده اند و در نقوش تخت جمشيد جامها و الواح ساساني و قاليهاي شكارگاهي همه جا شير در جدال با دلاوران نقش بسته است. حجاري و نقشينه هاي مزين به شير نشانه ذوق، فكر و احساس اين قوم به هنر است كه بدون پيرايه و در نهايت سادگي و شيوايي متجلي شده او بر طبيعت و انديشه جمعي استوار است. او ادامه مي دهد: مردمان با تكيه بر همين واقع نگري و ساده زيستي با رها كردن اين سنبل از قيد و بند نمادهاي درباري سلطنتي و مكتب هاي مصور توانستند اين سنبل مقتدر را به عنوان نماد خود برگزينند، هنري كه به طبيعت وابسته است و سادگي، وقار و خشونت را در هم مي آميزد بنابراين منشا شيرهاي سنگي و بافته هاي منقش به شير را مي توان در همان سنت ديرين و باستاني جستجو كرد كه بدين صورت در زمينه هاي ديگر در فرهنگ اين قوم رسوخ كرده و به نحو اصالت مندي احيا شده است.
شيرهاي مرده خوزستان
شيرهاي مرده خوزستان خوزستان موزه روباز شيرهاي سنگي تاريخي ايران است. نمادهاي قدرتي كه قرن هاست از شمال شرقي استان خوزستان گرفته تا شمال غربي، از شرق تا غرب ، در قبرستان هاي اين استان ديده مي شوند اما اين روزها با كم توجهي مسئولان نسبت به ساماندهي آنها، رفته رفته رو به نابودي و حذف از تاريخ مي روند. شيرهاي سنگي كه مردم قوم بختياري بر سر آرامگاه بزرگان ايل ميگذارند يكي از نمونههاي پايبندي به شيوههاي كهن ايراني در ارج نهادن به بزرگان است كه بدون كم و كاستي از راه پر پيچ و خم تاريخ گذر كرده و تا امروز در زندگي و رسوم مردم بختياري جايگاه خويش را استوار نگاه داشته است. مجتبي گهستوني سخنگوي انجمن دوستداران ميراث فرهنگي خوزستان درباره اين آثار تاريخي مي گويد: «تاسف برانگيز است كه بگوييم كسي نه از شمار شيرهاي سنگي آگاهي دارد و نه تاكنون شيرهاي سنگي در فهرست آثار ملي كشور ثبت شده اند و نه كسي ميداند كه به طور كامل اين آثار تاريخي در چند نقطه از استان هنوز استوار هستند. شيرهاي سنگي را به جز در خوزستان در استانهاي لرستان، كهگيلويه و بويراحمد، اصفهان و چهارمحال و بختياري نيز مي بينيم ولي تراكم شيرهاي سنگي در بعضي مناطق خوزستان به قدري است كه گويي پهلوانان و جوانمردان در مقابل شما نشستهاند تا شكوه و اقتدارشان را به رخ بكشند شيرهاي سنگي كه روزي روي مزار انسانها مينشستند امروز ميروند تا آدميان را با مزار خود تنها بگذارند چراكه قديميترين آنها هر روز در گوشهاي از اين سرزمين يا به سرقت ميروند و يا با تخريب مواجه ميشوند و هر چند سازمان ميراث فرهنگي با چالش شناسنامهدار كردن اين شيرها براي ممانعت از تخريب آنها روبه روست اما حل اين چالش نخستين گام براي پاسداشت و حتي بهره برداري از اين آثار تاريخي در صنعت گردشگري به شمار مي رود.» سخنگوي انجمن دوستداران ميراث فرهنگي خوزستان ادامه مي دهد: «از گذشتههاي بسيار دور تاكنون شيرهاي سنگي، يكي از نمادهاي مهم فرهنگي مردم زاگرس مياني و زاگرس غربي بوده اند. فراواني اين شيرها در اين مناطق از اهميت آنها در نگاه مردمان كاسته و ما روز به روز زخم هاي بيشتر و بيشتري را بر بدن اين شيرها ميبينيم. با اين حال ما شيرهاي سنگي را به جز در خوزستان در استانهاي لرستان، كهگيلويه و بويراحمد، اصفهان و چهارمحال و بختياري نيز مي بينيم ولي تراكم شيرهاي سنگي در بعضي مناطق خوزستان به قدري است كه گويي پهلوانان و جوانمردان در مقابل شما نشستهاند تا شكوه و اقتدارشان را به رخ بكشند.» او يكي از دلايل مهم كاهش شمار شيرهاي سنگي را آبگيري سدها مي داند و مي گويد: «سدهايي كه هركدام هنگام آبگيري گله گله شيرهاي سنگي را غرق ميكنند و در اين خصوص بايد گفت پس از به زير آب رفتن تعداد زيادي محوطه و بنا بر اثر آبگيري سد «كارون 3» در سال 1383، امسال با آبگيري سد گتوند، شيرهاي سنگي منطقه «آب ماهيك» در شهرستان لالي به زير آب خواهند رفت.» گهستوني ادامه مي دهد: «در گورستان بارانگرد كه ميان باغملك و ايذه واقع شده چند شير سنگي وجود دارد كه تعدادي از آنها به دليل حفاريهاي غيرمجاز از جا كنده و شكسته شدهاند.در آخرين بازديد خود از قبرستان شهسوار ايذه كه در فهرست آثار ملي (به واسطه وجود سنگ نگاره شاه يا امير ايلامي كه در مقابل او پنج نفر ايستاده اند) به ثبت رسيده و از تعداد زيادي شيرهاي سنگي برخوردار است متوجه تخريب بيش از پيش شيرهاي سنگي و احيانا سرقت آنها شدم.» به گفته سخنگوي انجمن دوستداران ميراث فرهنگي خوزستان در حال حاضر در قبرستان هاي كهباد (شهسوار) و ترشك ايذه و بابا زاهد قلعه خواجه انديكا تراكم شيرهاي سنگي فراوان است و البته بخش قابل توجهي از آنها آسيب جدي ديده اند همچنين دو شير عظيم سنگي روستاهاي آب ماهيك و تنبل پس از آبگيري سد گتوند به زير آب خواهند رفت كه درباره نجات بخشي آنها تاكنون اطلاع رساني صورت نگرفته است.