برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر جزيرة خارك |
|
اين جزيره در فاصلة 57 كيلومتري شمال غربي بوشهر و 38 كيلومتري بندر گناوه قرار دارد. طول تقريبي آن 8 كيلومتر و عرض آن 4 تا 5 كيلومتر و جزيره اي مرجاني است. جزيرة خارك به واسطة سواحل عميق براي ايجاد لنگرگاه از مزيت هاي نسبي ويژه اي بهره مند است. امروزه كارشناسان اين جزيره را به عنوان تاسيسات عظيم نفت برگزيده اند. جزيرة خارك عملاً زمين باروري ندارد. بيشتر سطح جزيره را قشر سنگي از جنس مرجان پوشانيده است. با اين حال خرما، موز و مركبات به مقداركم كشت مي شود و درختان كنار و ليل در اين جزيره به فراواني يافت مي شود. جزيرة خارك يكي از بخش هاي شهرستان بوشهر است و طبق آمار اخير بيش از ده هزار نفر جمعيت دارد. از مشاغل مهم مردم اين جزيره صيد ماهي و كار در تاسيسات نفتي و معدن سنگ است. اين جزيره از مناطق بسيار قديمي استان است كه آثار تاريخي متعددي دارد.
|
|
|
جزيره خاركو |
|
اين جزيره در شمال شرقي جزيرة خارك قرار دارد. در اين جزيره نيز تاسيسات عظيمي جهت بارگيري نفت خام ايجاد شده است و اهمين اقتصادي، نظامي و تداركاتي خاصي دارد.
|
جزيرة شيف |
|
اين جزيره در شمال بندر بوشهر قرا دارد و جزيره اي ماسه اي است.
|
جزيرة عباسك |
|
اين جزيره بين بندر بوشهر و جزيرة شيف قرار دارد و خالي از سنكه است.
|
جزيرة ام الكرم و نخيلو |
|
اين دو جزيره خالي از سكنه در حدود ناحية بردخون در سواحل جنوبي استان بوشهر و در فاصله كمي نسبت به يكديگر قرار گرفته اند. جزيرة نخيلو در حال حاضر بيش از هر چيز محل زيست لاك پشتان خليج فارس است و از اين نظر اهميت زيست محيطي قابل توجهي دارد.
|
جزيرة گرم |
|
اين جزيره مقابل بردخون و دير در خليج فارس واقع شده و به علت وجود انبوه درختان جنگلي (به نام گرم) به همين نام نيز مشهور شده است. جزاير متاف، مرغي، ته ماد و چراغي كه در مقابل ناحية بردخون قرار دارند و خالي از سكنه اند از ديگر جزاير استان بوشهر هستند.
|
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر موسيقي محلي |
|
آن چه بيش از همه براي مطالعه تاريخ موسيقي بوشهر حائز اهميت به نظر مي رسد، تركيب جمعيت اين منطقه است. زيرا در اين منطقه نه فقط ساكنان محلي، بلكه اقوام ديگري از جمله مهاجرين بسيار قديمي آفريقايي نيز زندگي مي كنند. موسيقي بوشهر به عقيده بعضي از شناسندگان آن تحت تاثير بسيار زياد موسيقي بوميان آفريقايي است. يكي از فرم هاي معمول در موسيقي محلي «سيالو» ناميده مي شود و آن آوازي است كه با دايره همراهي مي شود و به وسيله خوانندگاني كه دايره وار كنار هم مي نشينند اجرا مي گردد. خوانندگان همزمان با اجراي سبالو، شانه هاي خود را به طرف راست و چپ منظما حركت مي دهند سبالو متاثر از موسيقي غرب و آفريقا است. يكي ديگر از فرم هاي رايج موسيقي محلي «يزله» است. يزله به وسيله گروه خوانندگان غير حرفه اي اجرا مي شود و فقط با دست زدن همراه است. در اين فرم ملودي بيشتر از همه حائز اهميت است و به متن چندان اهميتي داده نمي شود. علاوه بر موسيقي محلي (سازي و آوازي) موسيقي مذهبي نيز بسيار در اين استان رايج است. براي ساكنان اين منطقه موسيقي مذهبي و به خصوص موسيقي اي كه در ماه محرم ارائه مي شود، اهميت بيشتري نسبت به موسيقي محلي دارد. سرودها و ترانه هاي فولكلوريك ترانه هاي استان بوشهر متنوع و جالب توجه است. در گذشته خوانندگان محلي بيش از امروز بود، ولي امروزه اين ترانه ها در درجه اول در مراسم عروسي خوانده مي شوند. در زير به چند ترانه مشهور محلي اشاره مي شود: شروه شروه و يا دو بيتي محلي، داراي قدمت تاريخي است. موطن اصلي شروه، مناطق دشتي، دشتستان و تنگستان است. در اين مناطق گاهي به شروه، حاجياني و يا شنبه اي نيز گفته مي شود. در گذشته ملودي شروه با مقدمه اي شروع مي شد كه متن آن شامل اشعار مولانا جلال الدين مولوي بود. اين سنت هنوز هم در دشتستان رواج دارد. اشعار كه امروز متن اكثر ترانه هاي بوشهر و ا طراف آن را در برمي گيرد و به دو شاعر معروف محلي تعلق دارند، يكي از اين دو زاير محمدعلي معروف به فايزدشتستاني است كه در كور دوان (بخش دشتي) مي زيسته و احتمالا در سال 1290 ه.ش (1911 م). وفات يافته است. شاعر دوم سيد برمنيار ملقب به مفتون است كه او نيز در بخش دشتي (بورخون) زندگي مي كرده است. بيشتر دو بيتي هاي عاشقانه را به صورت شروه مي خوانند كه ذيلا نمونه اشعار آن آورده مي شود. قسم بر سوره والشمس و الليل به غير از تو ندارم با كسي ميل كلام الله باشد خصم فايز اگر نامحرمي بر تو كند سيل دگر شب شد كه من شيدا بگردم چو ماهي بر لب دريا بگردم مرا كرده نگاري پاي در گل الهي خون شوي اي بوالهوس دل ره دور و غم و رنج صبوري كي كرده بار يك ناقه دو محمل يقين يارا دلي از سنگ داري و يا از صحبت ما ننگ داري طريق و رسم دلداري چنين است كه بر عاشق جهان را تنگ داري ميان موج دريا خانه من فلك بر هم زدي كاشانه من خلايق دور فايز جمع گرديد كه كم كم پر شده پيمانه من اي جونم ليلي آي بنال ليلي هر دومون بناليم باله پشتي كفتر پروني دستت بنازم خوب مي پروني آي جونم ليلي آي بنال ليلي هر دومون بناليم |
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر |
|
|
م زار (ليوا) |
|
درباره «زار» اطلاعات زيادي در دست نيست. گويا عقايد مربوط به بادهاي «زار» از راه حبشه در سرزمين هاي اسلامي راه يافته است. مراسم مربوط به پايين آوردن زار در جنوب ايران غير از آداب و رسومي است كه در آفريقا و يا خشكي هاي ديگر انجام مي شود، ولي در هر حال هنوز اين معتقدات رنگ و هواي تند آفريقايي خود را از دست نداده است . اجراي مراسم معمولا در شب هاي چهارشنبه برگزار مي شود. باباي زار عده اي را ماموي مي كند تا چوب خيزران به دست گيرند و دور آبادي و خانه ها بگردند. با اين علامت زاري ها آگاه مي شوند كه مراسم اجرا خواهد شد. زنان و مردان لباس هاي مخصوصي را مي پوشند، عطر مخصوص به صورت و تن خود مي پاشند وخود را براي رقص و بازي زار آماده مي كنند. هفت روز قبل از اجراي مراسم دواي مخصوصي كه معجوني است از كندرك، ريحان، گشنه، زعفران، هل، جوز و زبان جوجه (گياهي است كه در كوه مي رويد) تهيه مي كنند. باباي زار شخص بيمار را مدت هفت روز در حجاب و دور از چشم ديگران نگه مي دارد، بيمار نبايد زن، سگ ومرغ ببيند و به طور كلي چشم هيچ زني چه محرم و چه نامحرم نبايستي بر وي بيفتد. (اگر بيمار زن باشد برعكس) فقط بابا و ماماي زار مواظب بيمار است. در تمام مدت حجاب، معجون تهيه شده را بر تن بيمار مي مالند و مقداري هم به وي مي خورانند و دود آن را بخور مي دهند. در مجلس رقص، باباي زار مريض را با چوب خيزران مي زند و عده اي هم كه معمولا زنان و مردان سياه و خوش صدا هستند با دهل هاي كوچك و بزرگ خود مجلس را غني و پربار مي سازند. قبل از شروع مجلس سفره مفصلي پهن مي شود كه در آن از انواع غذاها تا گياهان معطر و رياحين جنوب و ميوه كنار و خرما و گوشت و خوني كه براي درمان بيمار لازم است، وجود دارد. خون سر سفره خون قرباني بيمار است. شخص مبتلا تا خون نخورد باد به حرف در نمي آيد. در هنگامي كه رقص و پايكوبي شروع مي شود، شخص مبتلا نيز با حركات موزون خود كم كم از حالت عادي خارج شده واز خود بيخود مي شود و در حالتي شبيه خلسه فرو مي رود. در اين حال ديگر لهجه باباي زار و شخص مبتلا لهجه فارسي و محلي نخواهد بود، بلكه به زبان هندي و عربي يا سواحلي صحبت مي كنند. (اين در حالي است كه در حالت عادي هرگز نمي توانند هندي و يا سواحلي صحبت كنند). وزن و آهنگ و ريتم موسيقي در مجلس نقش اساسي بر عهده دارد. شخص مبتلا حال خود را نمي فهمد. در اين ميان تنها باباي زار مي تواند با وي حرف بزند. او از زار مي پرسد كه اهل كجاست و اسمش چيست؟ و براي چه اين مرد و زن را اسير كرده است؟ زار به زبان خودش و هندي، عربي يا سواحلي جواب مي دهد! آنگاه باباي زار مي خواهد كه زار مركب خود (شخص مبتلا) را رها كند. مراسم زار، گاهي چندين شبانه روز به طول مي انجامد و شخص زار بعد از خلاص شدن، براي هميشه در جرگه اهل هوا در مي آيد و به زاري معروف مي شود و هميشه بايد لباس تميز و سفيد بپوشد و خود را مرتب بشويد و معطر كند، لب به مي نزند و هيچ كار خلافي نكند و گرنه زار دوباره آزارش مي دهد. اين مراسم از گذشته تا به حال در سواحل و جزاير جنوب برگزار مي شود و در گذشته بسيار مفصل تر از امروز اجرا مي شده است. |
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
مراسم جشن عروسي دربوشهر |
|
در استان بوشهر نيز مانند سراسر ايران زمين امر عروسي شادي بخش و همراه با مراسم ويژه است كه دو نوع از مراسم عروسي مورد اشاره قرار مي گيرند: سرتراشون دو شب قبل از عروسي كه معمولا شب عقدكنان است، دست و پاي عروس و داماد را حنا مي بندند كه هر يك به طور جداگانه در خانه خود اين مراسم را انجام مي دهند. شب قبل از عروسي سر و صورت داماد را اصلاح مي كنند. البته در اين شب به آرايش عروس نيز مي پردازند. در اين مراسم مخصوصا در روستاها، جوانان دور و بر داماد نيز اصلاح مي كنند. اين مراسم را اصطلاحا «سرتراشون» مي نامند. يزله در مراسم عروسي در بوشهر و بنادر استان، جوانان با هماهنگي خاصي دست مي زنند كه در نوع خود كم نظير است. اين دست افشاني جمعي با سرود و اشعار همراه است. در كليه مراسم شاد مراسم يزله رواج دارد. همچنين در مراسم عروسي، زنان نغمه هاي هماهنگ و با هم نوايي دلنشين سر مي دهند كه بيشتر به فرياد شادي شبيه است. شروع اين فرياد با كلمه «كل» آغاز مي شود و حرف «ل» كشيده و تكرار مي شود. در شب عروسي در طبق هاي چوب مستطيلي شكل انواع ميوه ها و شيريني را مي چينند و با شمع و گل تزئين مي كنند، روي سر مي گذارند و از خانه داماد به منزل عروس مي برند. در اين مراسم ممكن است يك يا چندين طبق وجود داشته باشد. در روستاها به جاي صفحه چوبي از سيني هاي بزرگ استفاده مي كنند. جشن ختنه سوران هنگامي كه بايد پسري ختنه شود عده اي از سوي خانواده پسر با بردن هل و نبات براي همسايه ها آنان را براي شركت در مراسم ختنه سوران دعوت مي كنند. معمولا دانه هاي هل را از نخ ابريشم الوان عبور مي دهند و با نبات هاي خرد شده در ظرفي مي گذارند و به در منازل مي فرستند. تعداد پسراني كه قرار است ختنه شوند بايد فرد باشد، يعني اگر دو پسر بودند بايستي حتما يك پسر ديگر نيز به آنان ملحق شود تا تعدادشان فرد شود. ابتدا در منزل حجله مي بندند. شبي كه فرداي آن بايد عمل ختنه انجام شود، شب حنابندان است. پسران را در حجله مي نشانند و به دست و پاي آنان حنا مي بندند و تا نيمه هاي شب به رقص و پايكوبي مي پردازند. يك نوع حلواي مخصوص نيز در اين مراسم مي پزند. صبح فردا پسران را بر اسب سوار كرده به حمام مي برند. ابتدا سلماني موي سر آنها را اصلاح مي كند و پس از شستشو به تن آنان خلعت (بلوز يا شلوار سبز رنگ) مي پوشانند و به گردن آنها جل بسم الله (قطعاتي از نقره قلب يا روي آن كلمه بسم الله حك شده است)، مي اندازند و دوباره بر اسب سوار كرده و سلام و صلوات به منزل مي آورند تا توسط دلاك ختنه شوند. لازم به ذكر است كه در حال حاضر اين مراسم در روستاهاي استان بوشهر انجام مي شود. |
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر نژاد و گروهها |
|
با توجه به كشفيات باستانشناسي و مدارك مكتوب تاريخي، معلوم گرديده است كه بخشهاي گوناگون ايران از جمله استان بوشهر سكونتگاه نژادها و گروههاي گوناگوني بوده است. پيش از ورود و استقرار آريائيان در منطقه بوشهر، نژادهادي بومي دراين سامان مي زيسته اند و مداركي كه از عصر حجر، كاكوليتيك و برنز (مفرغ) قديم باقي مانده است بر اين قضيه گــواهي مي دهد كه علاوه بر نژاد مديترانه اي، نژادهاي ديگر مانند :دراويدي ، سياه پوست ، سامي ، عيلامي ، سومري ، نورديك ، عرب ، لر و بهبهاني درسرزمين بوشهر سكونت داشته اند و يا به مرور به اين منطقه مهاجرت كرده اند. و فرهنگهاي متفاوتي درآنجا با هم اختلاط يافته است.
|
|
|
|
دين |
|
بيشتر اهالي استان را پيروان اسلام تشكيل مي دهند( اعم از شيعه يا سني).ضمن اين كه گروه هايي چند از اقليت هاي ديني زرتشتي ، مسيحي و يهودي نيز در اين استان زندگي مي كنند.البته اقليت هاي موجود دراين منطقه عمدتا از افراد مهاجري هستند كه بر حسب ضرورت شغلي در اين نقاط(بيشتر در بوشهر ،جم و عسلويه) مسكن گزيده اند.اهل سنت بوشهر نيز بيشتر در قسمت هاي جنوبي استان زندگي مي كنند( به ويژه در شهرستان كنگان ).
|
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر سوگ ها و عزاهاي عمومي و خصوصي دربوشهر |
|
در ماه محرم و رمضان، مردم به عزاداري و سينه زني مي پردازند و در ضمن اجراي مراسم تدريجاً به تعداد شركت كنندگان اضافه مي شود شركت كنندگان كه در سنين متفاوت هستند در صفوف سينه زني به شكل دواير متحدالمركز گرد هم جمع مي شوند. نوحه هاي آن به وسيلة ضربات منظم سينه زني همراهي مي گردد. اين نوحه ها بين نوحه خوان اصلي و سينه زنان متوالياً مبادله مي شود. در سينه زني دو نوحه خوان اصلي شركت مي كنند. نوحه خوان دوم معمولاً در زمرة بهترين نوحه خوان اصلي شركت مي كنند. نوحه خوان دوم معمولاً در زمرة بهترين نوحه خوان هاي بوشهر است، دومي موقعي در مراسم حضور مي يابد كه دايرة دومي از شركت كنندگان در وسط دايرة اولي تشكيل مي گردد. در خاتمة سينه زني شركت كنندگان به گروه هاي كوچك تري تقسيم شده و به سينه زني ادامه مي دهند. مراسم سينه زني معمولاً 74 دقيقه به طول مي انجامد. بعد از ختم سينه زني، هيئت عزاداران از تكيه عبور مي كنند. اين دسته كه از شركت كنندگان زن و مرد تشكيل مي شود، با گروهي از سنج زنان همراهي مي شود. نواي اين گروه به علت هياهوي شديدي كه حين عبور دسته در تكيه حكمفرماست، همراه صداي عزاداران شنيده مي شود. در مراسم شام غريبان شركت كنندگان اكثراً زن هستند. آنها در حالي كه مشعلي در دست دارند از كوچه هاي شهر عبور مي كنند و به طور گروهي نوحه هاي شام غريبان را مي خوانند. اين نوحه ها به وسيلة فلوتي همراهي مي شود. در روزهاي سوگواري ماه محرم يا ماه رمضان، نواختن طبق (دمام)، سنج، شيپور (بوق) كه از شاخ گاو تهيه شده متداول است. دمام با آهنگ خاصي و به طور گروهي نواخته مي شود. در اين مراسم نواختن طبل «دمام» به منظور اعلام شروع مراسم عزاداري در ايام تاسوعا و عاشورا است. پس از دمام معمولاً تعزيه به نمايش گذارده مي شود. اجراي دمام كه به صورت عبور در شهر عملي مي گردد، در سال هاي اخير بسيار كمتر شده است و تعداد زيادي از گروه هاي دمام دست از نواختن كشيده اند. |
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر جشن ها واعياد ملي و مذهبي بوشهر |
|
همه عيدها مورد توجه مردم استان بوشهر هستند، عيد قربان، عيد فطر و عيد غدير طبق رسوم معمول در ساير نقاط كشور انجام مي شود. عيد نوروز و سيزده فروردين را نيز جشن مي گيرند. از آداب كهن اين منطقه ي از سده هاي پيش پا برجاست آتش افروزي شب چهارشنبه سوري است. در آخرين چهارشنبه هر سال مردم به ويژه كودكان و جوانان با پوشال و هيزم در چند نقطه آتش روشن مي كنند و از روي آن مي پرند و جمله معروف زردي من از تو، سرخي تو از من را تكرار مي كنند. شب چهارشنبه سوري در خانواده ها نبايد نفريني از دهان كسي خارج شود، زيرا بر اين باورند كه در روزهاي ماه آخر سال جمعا 1999 قضا و بلا نازل مي شود كه 999 تاي آن فقط در شب چهارشنبه سوري است. در اين روز اگر كسي لباس دوخته شده خود را از خياطي بياورد، بايستي هم وزن آن خرما يا شكر يا برنج به يك نفر فقير صدقه بدهد. عصر چهارشنبه سوري كوزه نو يا كهنه اي را در خانه به زمين مي زنند تا بشكند و بر اين باورند كه قضاها و بلاها را دور مي ريزند.
|
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر مسقطي |
|
نوعي شيريني مخصوص بوشهر است كه به عنوان سوغات بوشهر معروفيت دارد.
|
وجه تسميه |
|
بناي بوشهر به اردشير ساساني نسبت داده مي شود كه نام اصلي آن "رام اردشير" بود . گفته مي شود كه "رام اردشير" به مرور زمان به "ريشهر" تبديل شد . به نظر مي رسد كه بوشهر تحريف شده ريشهر ـ همان شهر قديمي ـ است . به طوري كه از اسناد و اطلاعات بر مي آيد ، اين منطقه به علت موقعيت مناسب براي احداث پايگاه دريايي و بندرگاه ، مورد استفاده پادشاهان عيلام قرار مي گرفته است . در زمان هخامنشيان كه كشورايران به 20 ساتراپ نشين (استان) تقسيم مي شد ، سرزمين بوشهر جزو ساتراپ نشين پارس بود . |
|
|
|
سبالو |
|
يكي از موسيقي هاي محلي استان كه آن آوازي است كه با دايره همراه مي شود. |
|
سبالو |
|
يكي از موسيقي هاي محلي استان كه آن آوازي است كه با دايره همراه مي شود. |
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر -
كاروانسراي دالكي – دشتستان |
|
در 23 كيلومتري شمال شهر برازجان در كنار راه قديمي شيراز به بوشهر و در وسط دهستان دالكي آثار زيبايي بر جاي مانده ازاواخر دوره قاجار به نام كاروان سراي «دالكي» وجود دارد. اين اثر ارزشمند به دستور مشيرالدوله والي وقت فارس و توسط شخصي به نام محمد رحيم بنا شد. اين كارون سرا از جمله بناهاي حياط دار چهار ايواني است كه فرم رايج معماري وقت در آن رعايت شده است. حياط مركزي آن داراي ابعادي در اندازه 7/30 × 30/60 است. پيرامون كاروان سرا دو رديف بنا وجود دارد كه در بخش پيشين اطاق هايي موجود است كه بدون واسطه به داخل حياط راه مي يابند. اين اطاق ها يك اطاقك كوچك را نيز در پيش دارند. در بخش پشتي تالارهاي ستون داري است كه به منظور نگه داري چهار پايان يا اصطلاحا اصطبل ايجاد شده است.
|
|
|
مجموعه حاج رييس - بوشهر |
|
اين بنا مجموعه اي از پنج ساختمان تو در تو است كه در اواسط دوره قاجاريه توسط تاجري سرشناس به نام آقاي حاج عبدالرسول طالبي معروف به حاج رييس ساخته شده است. موقعيت مكاني اين بنا به دليل انجام معاملات تجاري جهت خروج و ورود كالاهاي تجاري از كشتي ها، نزديك به دريا بنا گرديد و فاصله آن تا دريا 6 متر است. در واقع قسمتي از اين مجموعه بزرگ محل سكونت مالك و قسمت ديگري محل كار منشي ها بوده است. به تبع بافت قديم بوشهر، مصالح به كار رفته، سنگ هاي مرجاني و گچ مي باشد و در پوشش سقف از چوب هاي صندل و حصيري به نام بوريا استفاده شده است. در ساخت در و پنجره ها نيز از چوب ساج كه محصول كشورهاي آفريقايي بوده استفاده شده است. كثرت درب و پنجره هاي اين بنا جهت كوران شدن هوا و خنكي فضاي داخلي بنا در تابستان بوده است. |
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر كليساي مسيح مقدس |
|
اين كليسا در شهر بوشهر قرار دارد و ساختمان آن نمونه بسيار جالبي از فنون معماري در ايران است. تمام پنجره هاي آن شيشه هاي الوان ايراني دارد و تلفيقي از سمبل هاي معماري مسيحيان و معماري ايراني است.
|
كليساي قديمي جزيره خارك |
|
در قسمت غربي جزيره خارك بقاياي يك كليسا و يك صومعه وجود دارد كه احتمالا به مسيحيان زمان ساسانيان تعلق دارد. در داخل اين كليسا قبري با قطعات بزرگ سنگ تراشيده شده است و صحن سه گانه اي دارد كه به سبك معماري ساساني قسمت مياني آن از قسمت جانبي آن بزرگ تر است. صحن محل هم سرايان و ديوارهاي خارجي جام خانه را با گچ اندود كرده اند. تزئينات حجازي شده به بناي ساساني تاق بستان كرمانشاه شباهت دارد. از اين رو مي توان گفت كه اين كليسا حدود سده پنجم يا ششم ميلادي بنا گرديده است. صومعه حدود شصت حجره دارد كه هر يك از سه قسمت كوچك تشكيل شده است.
|
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر گور دختر |
|
بناي گور دختر بسيار شبيه به مقبرة كوروش كبير در پاساگاد است و قدمت آن به سدة ششم قبل از ميلاد برمي گردد. اين بنا از 24 قطعه سنگ تشكيل شده است. در سنگ سوراخ هايي تعبيه شده كه با بست هاي آهني به هم وصل مي شوند. در گوردختر همچنين عناصر هنر اورارتويي مانند شيرواني دو شيبه و نيز عناصر معماري ايلامي معبد چغازنبيل را مي توان ديد. اين بناي ارزشمند در سال 1376 به شمارة 1897 در فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيده است و هرگونه دخل و تصرف در آن تا شعاع 100 متري جرم محسوب مي شود.
|
قبر ژنرال انگليسي |
|
قبر ژنرال در خيابان امام خميني بوشهر قرار گرفته است. اين قبر به شكل ابليسك در داخل فضاي گلخانة شهرداري ساخته شده است. منشا اين تيپ قبرها مصري است. قاعدة ابليسك كه در وسط باغچه قرارگرفته مربع است كه وسط چهار ضلع آن از ميانه به طرف داخل فرورفتگي دارد و ارتفاع آن از سطح زمين حدود 126 سانتي متر است. در ضلع جنوبي ابليسك چسبيده به قاعدة آن كتيبه اي با خط بابري و ستارة داوود مشاهده مي شود. قبر ژنرال نيز يكي از آثار شكست و نابودي اجانب تجاوزگر است.
|
|
|
گورستان شغاب |
|
اين قبرستان در جنوب شهر بوشهر قرار دارد و اخيراً توسط ادارة ميراث فرهنگي بوشهر كشف شده است. در اين قبرستان اسكلت اموات در داخل خمره هاي بزرگ و كوچك نخودي رنگ مدفون شده اند كه روي برخي از خمره ها نوشته اي نيز نقش بسته است. اشياء كشف شده ديگر اين قبرستان كه در خمره هاي بزرگ و كوچك قير اندود قرار گرفته اند مشتمل بر تابوت هاي سنگي مكعب شكل و مهره هاي عقيق تزئيني است. اين قبرستان به عيلامي ها تعلق دارد.
|
گورستان باستاني خارك |
|
در قسمتي از كوهسان جزيرة خارك قبرهاي زيادي وجود دارد كه با توجه به عمق كم و سطح مدور برخي از آنها، اين قبرها را مي توان به زرتشتيان نسبت داد. بر روي بعضس از قبرها كه مدخل هاي كوتاهي دارند، نقش صليب وجود داردكه نشان مي دهد كه مسيحيان نيز مرده هاي خود را در آنجا مي سپرده اند. باستان شناسان حدود ده قبر را در گورستاني در قسمت شرقي جزيره شكافته اند كه همگي به اواخر دورة ساساني مربوط است. در گور مردان شيئي به دست نيامده، ولي در قبر زنان شيشه هاي كوچكي كه احتمالاً عطر در آن مي ريختند و همچنين جواهرات كم ارزش، همانند حلقة انگشتري و آينه هاي مفرغي پيدا شده است.
|
گورستان باستاني سيراف |
|
در شمال غربي بندر طاهري (محل ويرانه هاي شهر باستاني سيراف) و در دامنة جنوبي ارتفاعات مشرف بر آن، گورستان باستاني وسيعي وجود دارد. تعداد فراواني گورهاي مستطيل شكل، عموماً به طول 10/2 سانتيمتر و عرض 50 سانتي متر و عمق 40 تا 60 سانتي متر در سنگ كنده شده و از ملاط ساروج براي هندسي سازي و يا پوشش سطح خارجي قبرها استفاده شده است. شكل و اندازه و رديف بندي و حتي ارتفاع سطح پهنة قبرستان تا حدودي از بين رفته است. در اين قبرستان عموماً قبرها رو به غرب هستند. اين گورستان را به زرتشتيان نسبت مي دهند. زرتشتيان ابتدا مرده ها را در گورهاي روباز قرار مي دادند تا در هواي آزاد گوشت آنها تجزيه شود. سپس استخوان ها را جمع آوري كرده و در استودان ها مي گذاشتند. روبروي گورستان غربي، گورستان ديگري وجود دارد كه هر چه ارتفاع تپه زيادتر مي شود، گورها بزرگتر مي شوند و دهانه ها گشادتر و عمق بيشتري دارند. در جلو تپه به تبعيت از عوارض طبيعي، گورهاي عمودي با ارتفاع 3 متر و عرض 2 متر وجود دارند كه مانند پهنه اي از كندوهاي زنبور عسل به طور مرتب در سراشيبي دامنه چيده شده اند. از عجايب شهر باستاني سيراف گورستان آن و از عجايب اين گورستان وجود اين رشته مقابر سنگي منظم و فراوان در سطح شيبدار و سرازيري تند دامنة كوهستان با پلكان هاي سنگي عريض و بقاياي دو عمارت سنگي بر فراز آنها است.
|
1