برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر قلعه ماران |
|
قلعه ماران در ناحيه حاجيلر مينودشت قرار دارد. بنا به يك روايت تاريخي قلعه ماران همان پايتخت دوم پارت ها (اشكانيان) است كه تيرداد ساخت و به دارا موسوم شد و گفته مي شود همان «داريون» يوناني ها است. |
|
|
|
اين قلعه در قسمت نهايي شمال قلعه سابق مبارك آباد در كنار «گرگان رود» واقع شده است. سد اسكندري (ديوار دفاعي) | | اين ديوار دفاعي كه به نام هاي سد قزل آلان، سد اسكندر و سد فيروزه نيز ناميده مي شود، در قسمت شمال گرگان و گنبد قابوس واقع شده و از مغرب به مشرق كشيده شده است. در مسير ديوار دفاعي برج ها و قلعه هاي حفاظتي به فواصل مختلف بنا شده و آثار آن امروزه به صورت تپه هايي در حاشيه ديوار مشهود است. برابر شواهد و مستندات موجود، ديوار ساختمان قلعه ها و باروها، عمدتا به وسيله آجرهاي چهارگوش بزرگ ساخته شده است. گفته مي شود كه اين ديوار بر اثر عوامل جوي و انساني آسيب ديده و تخريب شده است. قسمت هايي از ديوار دفاعي كه از دست عوامل تخريبي مصون مانده است، با ارتفاعي در حدود 3 تا 5 متر و پهناي 10 متر از فاصله بسيار دور به صورت سدي نظر هر بيننده اي را به خود جلب مي نمايد.
| |
|
1133
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر موزة گرگان |
|
موزة گرگان تقريباً در مركز شهر و در ضلع غربي امامزاده عبدالله قرار دارد و ساختمان آن در سال 1355 به اتمام رسيده است. اين موزه شامل دو طبقه و يك زيرزمين است. اشياء و صحنههاي مردمشناسي در زيرزمين به نمايش گذاشته شده است و طبقه دوم به اشياي باستاني كه از حفاريهاي تورنگ تپه، نور (بهشهر) و گرگان كشف شدهاند، اختصاص دارد. طبقه اول اين بنا به كتابخانه و بخش اداري اختصاص داده شده است. در محوطه بيروني موزه و فضاهاي باز آن سنگ قبرهاي قديمي بسيار جالبي كه طي سالهاي گذشته از گورستانهاي قديمي جمعآوري شدهاند و طرح و نقوش بسيار جالبي دارند به نمايش گذاشته شده است.
نام : موزه گرگان موضوع :باستان شناسي - مردم شناسي تاريخ تأسيس : 1367 ساعات بازديد : 17-8 تعطيلات : ايام سوگواري رسمي نشاني : گرگان – ميدان شهدا- خيابان امامزاده عبدالله (ع) تلفن :2222364 - 0171
|
|
موزه تاريخ طبيعي (مجتمع بازديد كنندگان شهيد روغني ) |
|
موضوع :علمي (نمونه گونه هاي جانوري ) ساعات بازديد : صبح تا عصر نشاني : جاده گرگان – مشهد – كيلومتر 150 پارك ملي گلستان – تفرجگاه گلشن تلفن :3409 – 0174585
|
|
357
|
موزه حيات وحش ميرزا بايلو |
|
موضوع :علمي ( نمونه گونه هاي جانوري ) ساعات بازديد : صبح تا عصر نشاني : گرگان – پارك ملي گلستان – 300 كيلومتري شرق گرگان – روبروي پمپ بنزين ميرزا بايلو تلفن :3400 – 0174585
|
|
ميل گنبد |
|
موضوع :معماري – شخصيت (مقبره قابوس وشمگير ) تاريخ تأسيس : 1377 بنا 403-366 هـ . ق ساعات بازديد :19 - 7 تعطيلات :ايام سوگواري رسمي نشاني : گنبد قابوس – پارك شهر تلفن :27769 و 27887 – 0172
|
|
9
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر تاور نرآب |
|
كوه جنگلي تاور آب در 21 كيلومتري جنوب شرقي گرگان و در فاصلة 5 كيلومتري شمال روستاي چهار باغ واقع شده است. اين كوه حدود 2950 متر ارتفاع دارد و سرچشمه رودهاي چهارباغ خاصه رود و آب قزاق ميباشد.
|
|
تل انبار |
|
كوه جنگلي تل انبار در فاصلة 23 كيلومتري جنوب گرگان و در 6 كيلومتري شمال غربي روستاي چهار باغ قرار گرفته است. ارتفاع آن از سطح دريا 3030 متر است و سرچشمه رودهاي چهارباغ، سوتهرود و خاصه رود ميباشد.
|
|
چلبه |
|
كوه نيمه جنگلي چلبه در فاصلة 31 كيلومتري جنوب شرقي گرگان و در 5 كيلومتري غرب روستاي سياه مرز كوه دهستان كتول قرار گرفته است. ارتفاع اين كوه حدود 2840 متر و سرچشمه رود باغشاه رودبار و سياه مرزكوه ميباشد.
|
|
زرشك كوه |
|
كوه نيمه جنگلي زرشككوه در 24 كيلومتري جنوب گرگان و در فاصله 7 كيلومتري شرق روستاي حاجآباد واقع شده است. ارتفاع اين كوه حدود 2770 متر و سرچشمه سوتهرود و خاصهرود ميباشد.
|
زيلان |
|
كوه جنگلي زيلان در 27 كيلومتري جنوب شرقي گرگان و در فاصله 8 كيلومتري جنوب غربي روستاي خولين دره در دهستان كوهپايه قرار دارد. ارتفاع اين كوه حدود 2810 متر و سرچشمه رودهاي چل چلي، امامزاده، قتور و خولين دره ميباشد.
|
سرچال |
|
اين كوه در 29 كيلومتري جنوب شرقي گرگان و در فاصله 3 كيلومتري جنوب روستاي چهارباغ دهستان كوهپايه قرار گرفته و حدود 2730 متر ارتفاع دارد.
|
سرليسه |
|
اين كوه نيمه جنگلي در 26 كيلومتري جنوب گرگان و در فاصلة 5 كيلومتري شمال روستاي شاه كوه پايين دهستان كوهپايه واقع شده است. ارتفاع كوه سرليسه 2910 متر است.
|
|
قرقلند (قره قلند) |
|
اين كوه در 27 كيلومتري جنوب عليآباد و در 8 كيلومتري جنوب شرقي روستاي السان قرار گرفته است. ارتفاع اين كوه حدود 3039 متر است. كوه نيمه جنگلي قرقلند سرچشمه رودهاي گل يوري، رودبار الستان و اَقران ميباشد. همچنين چشمههاي متعددي از اين كوه سرچشمه ميگيرند و سرازير ميشوند.
|
|
گاوكشان |
|
اين كوه در 37 كيلومتري جنوب گرگان و در فاصلة 6 كيلومتري جنوب شرقي روستاي شاه كوه پايين قرار گرفته است. ارتفاع اين كوه حدود 3813 متر است. كوه گاوكشان سرچشمه رودهاي سرتنگه، چهارده و آب ترودبان ميباشد. دامنههاي شمالي اين كوه به شهرستان گرگان و دامنههاي جنوبي آن به شهرستانهاي شاهرود و دامغان مشرف است.
|
گل |
|
اين كوه نيمه جنگلي در 26 كيلومتري جنوب عليآباد و در فاصلة 6 كيلومتري جنوب شرقي روستاي الستان واقع شده و ارتفاع آن 3010 متر است. اين كوه سرچشمه رودهاي الستان و اَخران نيز ميباشد.
|
|
ميلانه |
|
اين كوه در 24 كيلومتري جنوب غربي گرگان و در 2 كيلومتري شمال روستاي حاجيآباد قرار گرفته است. ارتفاع اين كوه جنگلي 2735 متر است و سرچشمه رودخانه پائيز بن رودبار نيز ميباشد.
|
نيله ته |
|
اين كوه در 25 كيلومتري جنوب عليآباد و در 8 كيلومتري جنوب شرقي روستاي الستان از توابع كتول واقع شده است. ارتفاع اين كوه نيمه جنگلي 2830 متر است. رودهاي الستان و رودبار و همچنين چشمههاي فراواني از اين كوه سرازير ميشوند.
|
|
|
جهاننما |
|
اين كوه در ارتفاعات جنوبي شهر گرگان و جنوب شرقي كردكوي واقع شده و جزو سلسله جبال البرز شرقي محسوب ميشود. اين كوه 3086 متر ارتفاع دارد و نام خود را از روستايي كه در دامنه آن واقع شده، گرفته است. جهاننما يكي از مهمترين زيستگاههاي حياتوحش استان گلستان است.
|
هلالان |
|
اين كوه در 42 كيلومتري جنوب غربي گرگان و در فاصلة 8 كيلومتري روستاي زردوان قرار گرفته است. ارتفاع اين كوه از سطح دريا حدود 2850 متر است. دامنههاي شمالي اين كوه به شهرستان گرگان و دامنه جنوبي آن به شهرستان دامغان مشرف است و در شمار قلل البرز شرقي محسوب ميشود.
|
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر گرگان رود |
|
اين رودخانه از كوههاي آلاداغ در بجنورد سرچشمه ميگيرد و در مسيري به طول بيش از 200 كيلومتر، پس از عبور از درههاي پرپيچ و خم كوهستاني، صحراي كلان، پيرامون شهر گرگان، گنبد كاووس، دشت گرگان و شهر آق قلعه در نقطهاي به نام «خواجه نفس» وارد درياي مازندران ميشود. رودخانه گرگان رود حركتي آرام دارد، اما در مواقع بارندگي و سيلاب به علت عبور از زمينهاي رسي، گلآلود ميشود. در حال حار سدي بر روي آن احداث شده و از آب آن استفادههاي زراعي به عمل ميآيد. وجود درياچه، سد و مسير آرام و پرآب آن، امكانات قابل توجهي براي بهرهبرداريهاي جهانگردي، به ويژه در زمينة ورزشهاي آبي فراهم كرده است.
|
اترك |
|
اين رودخانه از كوههاي هزار مسجد و لاله رويان در استان خراسان سرچشمه ميگيرد و در جنوب شرقي مازندران به درياي خزر ميريزد. طول رودخانه اترك را تا حدود 600 كيلومتر برآورده كردهاند. رودخانه اترك در مسير طولاني خود از شيروان، بجنورد و مراوه تپه عبور ميكند، در روستاي مرزي چات ريزابه سيمبار از جمهوري تركمنستان به آن ميپيوندد و سپس در امتداد جنوب غربي دلتايي تشكيل ميدهد و به خليج حسينقلي ميريزد. به موجب قرارداد 1882 ميلادي ايران و روسيه، رود اترك از چات به بعد خط مرزي دو كشور ايران و جمهوري تركمنستان تعيين شده است. مرزي بودن اين رودخانه از يك طرف و فقدان دسترسي مناسب به آن باعث شده است تا استفادههاي توريستي از حواشي آن بسيار محدود گردد.
|
آقبند |
|
اين رودخانه از دامنة غربي كوه «گلچه داغ» در 50 كيلومتري شمال شرقي گنبد كاووس سرچشمه گرفته و رو به سوي غرب از درة نسبتاً تنگ و پرشيب آقبند عبور ميكند و روستاي آقبند را در سر راه خود مشروب ميسازد. در 6 كيلومتري غرب روستاي مزبور تغيير مسير داده و به طرف جنوب غربي متوجه ميشود. ضمن مخلوط شدن با چند خشكرود كوچك، در 5 كيلومتري شرق روستاي «قره ماخر» با خشكرود بزرگي كه از دامنههاي غربي رشته كوههاي ميرداوود و آقديرگك سرچشمه گرفته است، مخلوط ميگردد و رو به سوي غرب از روستاي «قره ماخر» عبور ميكند و پس از طي يك قوس راستگرد نسبتاً بزرگ، به درياچة نمك دانشمند، در 42 كيلومتري شمال غربي گنبد كاووس ميريزد.
|
آلستان |
|
رودخانة آلستان از دامنة شمالي كوه «قرقلند» در 47 كيلومتري جنوب شرقي گرگان سرچشمه ميگيرد و از درة غربي كوههاي «نيله ته» و «گندي» رو به سوي شمال غربي سرازير ميشود. پس از طي 7 كيلومتر با ريزابهاي كه از سرچشمهسارهاي دامنة شمالي كوه «بيدر» جاري است مخلوط ميشود و پس از عبور از روستاي آلستان با رودخانة «سياه مرز كوه» مخلوط ميشود و توأماً رودبار محمد را پديد ميآورند.
|
|
|
آناسخيوگ |
|
اين رودخانه از دامنة غربي كوه بيگلو در 30 كيلومتري شمال شرقي كلاله دشت گرگان سرچشمه ميگيرد و رو به سوي جنوب غربي و سپس به طرف جنوب جريان مييابد. در روستاي تنگر با رودخانة مادرسر مخلوط ميشود و رودخانة دهانه را پديد ميآورند.
|
|
اسماعيلك |
|
رودخانة اسماعيلك از دامنة جنوبي ارتفاعات شمالي بخش كوكلان در 54 كيلومتري شمال شرقي كلاله شهرستان گرگان سرچشمه ميگيرد و رو به سوي جنوب شرقي جريان مييابد و در روستاي عرب به رود قرناوه ميريزد.
|
انجيلاب |
|
اين رودخانه از دامنة شمالي كوه جوزبند در 13 كيلومتري جنوب گرگان سرچشمه ميگيرد و به نام رودخانة «تول چشمه» رو به شمال سرازير ميشود. پس از طي حدود 8 كيلومتر به انجيلاب تغيير نام ميدهد و به سوي شمال غربي از كوهستان خارج ميگردد. پس از عبور از شرق روستاي فتح باغ با ريزآبههاي جنوبي مخلوط شده و در دشت گرگان محو ميشود. مازاد آب اين رودخانه در فصلهاي پرآب به رودخانه «قرهسو» ميريزد.
|
|
تركولو |
|
اين رودخانه از ارتفاعات جنوب شرقي مينودشت در 32 كيلومتري جنوب شرقي گنبد كاووس سرچشمه ميگيرد و درة جنوبي كوه قلعه را رو به سوي شمال غربي ميپيمايد و پس از مشروب ساختن روستاي «قلي تپه» به دشت گرگان وارد ميشود. پس از عبور از اراضي باتلاقي و سيراب نمودن روستاي آرام در 8 كيلومتري شمال شرقي گنبد كاووس به رود ناليوان ميريزد و توأماً به گرگان رود وارد ميگردد.
|
چاه علي |
|
اين رودخانه از دامنة غربي كوه رشته خاك در 16 كيلومتري شرق عليآباد سرچشمه ميگيرد و پس از عبور از روستاي مشيرآباد به دشت گرگان وارد ميشود و رو به سوي شمال غربي از كنار روستاي كنيزك، گليجان و ايمر به درياچة ايمر ميريزد. شاخة ديگر آن به سوي غرب متوجه ميشود و در 8 كيلومتري شرق روستاي انبار الوم به رودخانة گرجوان وارد ميگردد.
|
|
خوانين دره |
|
اين رودخانه كه به آن راست دره نيز ميگويند از دامنة كوههاي «زيلان» چلچلي در 30 كيلومتري جنوب شرقي گرگان سرچشمه ميگيرد و نخست روستاي «خولين دره» را سيراب ميكند و در 2 كيلومتري غرب روستاي «نرسو» به رودبار محمدآباد ميريزد.
|
|
دره بزپل |
|
اين رودخانه از دامنة كوه امام ابوالقاسم و كوه گاوكشان در 39 كيلومتري جنوب غربي گرگان سرچشمه ميگيرد و به نام آب تورودبار از درة جنوبي باري كوه رو به غرب روان ميشود. پس از طي حدود 8 كيلومتر كوه حاج قلي را از دامنه غربي دور زده و از طريق درة شرقي كوههاي «هلالان» و «خوشي» رو به شمال غربي متوجه ميگردد و به نام درة بزيل از ميان جنگل عبور ميكند و در دامنة غربي كوه سنگ تراشان به آب درة شمشيربر ميريزد.
|
|
1971
دهانه |
|
رودخانة دهانه از مخلوط شدن رودهاي آناسخيوگ و مادرسو در روستاي تنگر در 54 كيلومتري شمال شرقي گنبد كاووس پديد ميآيد. اين رودخانه درة ميان رشته «قره كسمور» در شمالو رشته «كوسران» در جنوب را رو به سوي غرب طي ميكند و پس از عبور از روستاي «بش اِولي» به سوي جنوب غربي متوجه ميگردد در سر راه روستاي «شفال تپه» را مشروب ميسازد و پس از عبور از روستاي «آق قميش» و مخوط شدن با يك ريزابة كوچك كه از جنوب شرقي سرازير گرديده است، با كمي انحراف به طرف شمال غربي متوجه ميشود و پس از مخلوط شدن با يك ريزابة ديگر كه آن نيز از ارتفاعات جنوب شرقي سرچشمه ميگيرد، به سوي غرب و بعد به طرف شمال جريان مييابد. روستاهاي «قانجق»، «اَجن» و «قره قوجا» را سيراب ميكند و پس از در هم آميختن با يك ريزابة كوچك ديگر كه آن هم از ارتفاعات جنوب شرقي سرازير گرديده است، به سوي شمال غربي به جريان خود ادامه ميدهد. در يك كيلومتري جنوب كلاله با ريزابه بزرگي كه از دامنة جنوبي رشته «يشك يال» سرچشمه گرفته، مخلوط ميشود و به سوي غرب جريان مييابد. پس از طي حدود 7 كيلومتر، به طرف جنوب غربي متوجه ميشود و با يك قوس نسبتاً كوچك، راهي شمال شده و در جنوب شرقي روستاي امان خواجه به گرگان رود ميريزد.
|
راميان |
|
اين رودخانه از به هم پيوستن رودهاي «تپرم» و «قره چاي» واقع در 6 كيلومتري جنوب غربي راميان در 31 كيلومتري جنوب غربي گنبد كاووس تشكيل ميشود و درة ميان كوه خاك در غرب و كوه ليرم در شرق را نخست به سوي شمال و بعد به سوي شمال شرقي ميپيمايد. در 3 كيلومتري جنوب راميان به سوي شمال متوجه ميشود و در جنوب راميان با خشكرود كوچكي كه از دامنههاي شمالي كوههاي ليرم و يورت گلي سرچشمه گرفته است، مخلوط ميشود. پس از مشروب نمودن راميان، درة غربي كوه امام قاسم را رو به سوي شمال طي ميكند و به دشت گرگان وارد ميشود. در اين منطقه و پس از قطع راه اتومبيل رو گرگان به آزاد شهر (شاهپسند سابق) از شرق روستاي داوود ملا عبور ميكند و در روستاي هوجي به رود حاجي كوچي ميريزد و مشتركاً در شرق بيبي شيروان به گرگان رود ملحق ميشوند.
|
بارچلي |
|
اين رودخانه از منطقهاي به نام «زرجو» واقع در دامنة غربي كوهي به همين نام در 42 كيلومتري جنوب شرقي گرگان سرچشمه ميگيرد و پس از عبور از روستاهاي چلي بالا و چلي پايين در روستاي «بسيسر» به رودبار محمدآباد ميريزد.
|
قرناوه |
|
اين رودخانه از دامنة شمال شرقي كوه شاهانه و دامنة غربي كوه آودار در 53 كيلومتري شمال شرقي كلاله و 83 كيلومتري شمال شرقي گنبد كاووس سرچشمه ميگيرد و رو به سوي غرب از دره شمالي كوه شاهانه عبور ميكند. در روستاي غرب با رودخانه اسماعيلك مخلوط ميشود و پس از مشروب ساختن روستاي كريم ايشان به سوي جنوب غربي و غرب جريان مييابد. در روستاي چاتال با رودخانة چقليق مخلوط ميشود و رو به سوي جنوب غربي، روستاهاي «علي قپان» و «قپان» را مشروب ميسازد و در روستاي «پشي» با رودخانه شور دره در هم ميآميزد. سپس روستاي علي بيگ را مشروب نموده و در روستايي به نام «سيت» با رودخانه كركل دره مخلوط ميشود و پس از مشروب نمودن روستاي شيخ در جنوب غربي روستاي گوكچه به رودخانه گرگان رود ميپيوندد.
|
|
قرهسو |
|
اين رودخانه از مازاد آب رودخانههاي امامزاده و گرماب دشت در 16 كيلومتري شمال شرقي گرگان تشكيل ميشود و با عبور از دهستان استرآباد، روستاهاي دهستان مزبور را سيراب كرده و به نواحي سدن رستاق شرقي و سدن رستاق غربي وارد ميشود. در اين ناحيه روستاهاي «يامپي»، «قرنجيك»، «گميشلي دولي» و «كفشگيري» را سيراب ميسازد و رو به سوي جنوب غربي به دهستان جعفرباي جنوبي وارد ميشود و پس از قطع راهآهن گرگان ـ بندر تركمن و راه اتومبيلرو كردكوي ـ بندر تركمن و همچنين راه اتومبيل رو و خط آهن ساري ـ بندر تركمن، در روستاي ساحلي قرهسو به درياي خزر ميريزد. در فصلهاي باراني و يا بارندگيهاي شديد، مازاد آب رودخانههاي دبهدار، چهل و چهار آب، انجيلاب، فسنرود، شصت كلا و خشكه رودبار به ترتيب از شرق به غرب به اين رودخانه ميريزد.
|
كرنكي |
|
رودخانة كرنكي از دامنة شمالي كوه حاجيلر داغ در 30 كيلومتري جنوب شرقي گنبد كاووس سرچشمه ميگيرد و درة شرقي كوه «گورلي» را ضمن مخلوط شدن با يك ريزابة كوچك به سوي شمال طي ميكند. در 6 كيلومتري جنوب غربي مينودشت با ريزابهاي كه از دره غربي سرازير شده است، درهم ميآميزد و از اين محل رو به شرق جريان مييابد. پس از طي حدود 3 كيلومتر با ريزابه ديگري كه از ارتفاعات جنوب سرازير گرديده است مخلوط شده و طي يك قوس از روستاي «خرمكرو» عبور ميكند و رو به سوي شمال غربي از كنار شهر مينودشت ميگذرد. اين رودخانه در اطراف شهر مينودشت تغيير جهت داده و رو به سوي غرب وارد دشت گرگان ميشود و پس از سيراب نمودن روستاهاي «قوئينلي» و «سارلي» در غرب روستاي «ارسخان» به رود نوده ميريزد.
|
مادرسو |
|
اين رودخانه از چشمهسارهاي شرقي ناحيه كوكلان در 52 كيلومتري شرق كلاله سرچشمه ميگيرد. نخست رو به سوي غرب روان ميشود و پس از طي 4 كيلومتر به سوي شمال متوجه گرديده و ضمن آميختن با خشك رود طويلي به درة دهانه گرگان وارد ميشود. پس از مخلوط شدن با رود كوچك «كوركلي» نخست به سوي شمال غربي و سپس به طرف غرب جريان مييابد و درة شمالي كوه «كوركلي» را نخست به سوي شمال غربي و سپس به طرف غرب سير ميكند. در 2 كيلومتري شرق روستاي «تنگ راه» با ريزابة كوچكي كه از دامنه شمالي كوه اسماعيلخان سرچشمه گرفته و درة شرقي كوه كوسران را به سوي شمال پيموده است، مخلوط ميشود و در روستاي «تنگ راه» با «رود آناسخيوك» يكي شده و رودخانة بلند دهانه را تشكيل ميدهد.
|
نايلوان |
|
رودخانة نايلوان از شمال مينودشت در 17 كيلومتري شرق گنبد كاووس سرچشمه گرفته و رو به سوي شمال غربي جريان مييابد و در 8 كيلومتري شمال شرقي گنبد كاووس به گرگان رود ميريزد.
|
نوده |
|
اين رودخانه كه در واقع يكي از شاخههاي رود تيلآباد به شمار ميآيد در 6 كيلومتري شرق آزاد شهر از رود تيلآباد جدا ميشود و پس از طي يك قوس راستگرد رو به سوي شمال جريان مييابد و از غرب روستاي «قزلجه» واقع در دشت گرگان عبور ميكند و پس از مشروب نمودن روستاي «آرتق» در يك كيلومتري غرب روستاي «ارس خان» با رودخانة كرنگي درهم ميآميزد. از اين نقطه رو به سوي غرب تغيير جهت داده و در 4 كيلومتري جنوب غربي گنبد كاووس به رود گرگان ميريزد.
|
|
وجادره |
|
اين رودخانه از دامنة غربي كوه قلعه موران، در فاصلة 53 كيلومتري شرق گرگان سرچشمه ميگيرد و از دره ميان كوههاي «چخماقي» در شمال و «آقندوكمر» در جنوب رو به غرب جريان مييابد. در روستاي زرين گل به سوي شمال غرب منحرف شده و به دشت گرگان وارد ميگردد و به مصرف كشاورزي ميرسد. مازاد آب اين رود در فصلهاي پرباران و سيلابهاي بزرگ به رود گرگان ميريزد.
|
كوركلي |
|
اين رودخانه از دامنة جنوبي آق مزار، در 52 كيلومتري شرق كلاله دشت گرگان سرچشمه ميگيرد و رو به سوي غرب بستر پرشيب خود را طي كرده و در 46 كيلومتري شرق كلاله به رودخانة دهانة گرگان ميريزد. |
|
گرجوان |
|
اين رودخانه از به هم پيوستن رودهاي «وجادره» و «زرين گل» در 8 كيلومتري جنوب شرقي عليآباد تشكيل ميگردد و رو به سوي شمال، روستاي «املك» و «سنگدوين» از ناحيه كتول را مشروب ميكند و پس از عبور از شرق درياچة قاسمخان، روستاي بدراق را پشت سر ميگذارد. پس از انحراف به سوي غرب و مخلوط شدن با رودخانة چاه علي در 3 كيلومتري شرق روستاي انبار الوم، به گرگان رود ميريزد.
|
گرمابدشت |
|
رودخانة گرمابدشت از تلاقي آب «چل چلي» با ريزابهاي كه از دامنة شمال غربي كوه «يزدكي» واقع در منطقة اسب چر سرچشمه گرفته است، در نقطهاي به فاصلة 27 كيلومتري جنوب شرقي گرگان تشكيل ميگردد و به نام رودخانة باغشاه از درة جنوبي كوه «اولنگ» رو به غرب روان ميگردد. در منطقهاي به نام سفالين با آب قزاق مخلوط ميشود و پس از عبور از گرمابدشت به همين نام تغيير نام داده و در دامنة غربي كوه اولنگ با آب جوزولي پيوند مييابد و رو به سوي روستاي توسكستان از منطقة غوله سنگ عبور ميكند. پس از عبور از دامنه غربي تپة ابراهيمو به دشت گرگان وارد ميشود. در اين منطقه نخست با رودخانة «ديهدار» مخلوط ميگردد و پس از عبور از روستاهاي فيضآباد و آلو كلاته به رودخانة «قرهسو» ميريزد.
|
|
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر مجموع تالاب هاي آق قلا – اترك |
|
اين مجموعه در قسمت جنوبي رودخانه اترك واقع شده و مشتمل بر تالاب ها و مرداب هاي اينچه، آلماگل، آلاگل، اينجه برون، بي بي شيروان، آجي گل، نمك و دانشمند است كه مجموع مساحت آنها 1250 هكتار تخمين زده ميشود. برخي از اين تالاب ها از جمله تالاب آلاگل در فهرست كنوانسيون تحقيقاتي بين المللي پرندگان آبزي و مهاجر در سال 1350 به ثبت رسيده است. فاصله تالاب ها از يكديگر بسيار نزديك است و آب و هواي محدوده آن ها مديترانه اي گرم با تابستان هاي خشك و گرم و زمستان هاي ملايم ميباشد. سطح آب تالاب ها در زمان پرآبي به بيش از 2500 هكتار نيز ميرسد. اين مساحت به عواملي نظير ميزان آب ورودي و خروجي، اقليم و ديگر عوامل محيطي بستگي دارد. آب اين تالاب ها از رودخانه اترك تامين ميشود. تالاب هاي ياد شده محل زيست پرندگان مهاجر متنوعي است كه از جمله آنها ميتوان به فلامينگوها، قوها، غازها، حواصيل و ... اشاره كرد. فصل شكار طبق تقويم اداره محيط زيست از اول پاييز تا آخر زمستان هر سال و هر هفته دو روز (چهارشنبه و جمعه) ميباشد. از ماهيان اين تالاب ها نيز ميتوان به كولي، اورنچ، سيم پرك و شيشه ماهي اشاره كرد كه فصل صيد آن ها طبق مجوز اداره محيط زيست گنبد از 15 ارديبهشت تا 15 اسفند ماه هر سال ميباشد. از آنجا كه اين مجموعه تالاب ها و مرداب ها داراي راه هاي دسترسي، محوطه هاي اتراق، چشم اندازهاي دشتي، مرغزارهاي وسيع و پرندگان بومي و مهاجر، همچنين استفاده هاي طبي مي باشند. قابليت هاي فوق العاده اي را براي ايجاد يك كانون بي رويه، چراي دام، وارد كردن گونه هاي غير بومي، قطع اشجار و ... از جمله عوامل تهديد كننده اين تالاب ها به شمار مي آيند. |
|
تالاب گميشان |
|
مجموعه تالاب گميشان به دليل تنوع زيستي، وجود گياهان آبزي و كنار آبزي به عنوان يك ذخيره گاه ژنتيكي با ارزش از گونه هاي پرندگان، آبزيان و گياهان آبي، اهميت يافته است. اين تالاب در60 كيلومتري شمال غرب گرگان پس از گذر از گرگان، بندر تركمن، گميشان و خواجه نفس واقع شده است. مشاهده بيش از 20 گونه ماهي و 100 نوع پرنده كه تعدادي از آنها نيز نادر هستند، از جمله جلوه هاي تماشايي تالاب گميشان به شمار مي روند. علاوه بر آن، اين تالاب به عنوان يك منطقه تفريحي... آموزشي در سطح كشور مطرح است و همه ساله در فصول مختلف سال علاقمندان بي شماري را به سوي خود جذب ميكند.
|
|
132
تالاب گميشان |
|
مجموعة تالاب گميشان به دليل تنوع زيستي، وجود گياهان آبزي و كنار آبزي به عنوان يك ذخيره گاه ژنتيكي با ارزش از گونههاي پرندگان، آبزيان و گياهان آبي، اهميت يافته است. اين تالاب در 60 كيلومتري شمال غرب گرگان پس از گذر از گرگان، بندر تركمن، گميشان و خواجه نفس واقع شده است. مشاهدة بيش از 20 گونه ماهي و 100 نوع پرنده كه تعدادي از آنها نيز نادر هستند، از جمله جلوههاي تماشايي تالاب گميشان ميباشد. علاوه بر آن، اين تالاب به عنوان يك منطقة تفريحي، آموزشي در سطح كشور مطرح است و همه ساله در فصول مختلف سال علاقمندان بيشماري را به سوي خود جذب ميكند.
|
8
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر چشمهسارهاي گلستان |
|
در محدودة استان گلستان دهها چشمهسار زلال و جوشان به ويژه در دامنه كوهها، تپهها، جنگلها و درهها جاري است كه هر يك به نوبه خود زيبايي و جذابيت خاصي دارند. هر يك از اين چشمهساران در صورت توجه و ساماندهي ميتوانند به تفرجگاهي مفرح و زيبا تبديل شوند و مورد استفاده علاقمندان قرار گيرند. برخي از اين چشمهها چنان پرآب هستند كه نام رود به خود گرفتهاند. برخي ديگر از چشهها به لحاظ حجم آب و مختصات فيزيكي مظهر، واقعاً حيرتآور و در خور توجه ويژه هستند. به عنوان نمونه ميتوان چشمهگل راميان (استخر) را نام برد كه در 9 كيلومتري جنوب غربي راميان و در حاشية جنگل بسيار زيبا و رودخانة دره ملا واقع شده است و بيش از 80 متر عمق و قطري حدود 70 متر دارد. براساس مطالعات صورت گرفته، در محدودة استان گلستان حدود 140 چشمهسار وجود دارد كه بيشتر آنها در حدود شهرستانهاي گنبد و گرگان واقع شدهاند.
|
|
آبشار لوه گاليكش |
|
آبشار لوه يكي از زيباترين آبشارهاي ايران است كه در 20 كيلومتري گاليكش و در 5 كيلومتري جاده اصلي مشهد – گلستان در كار روستايي به همين نام واقع شده است. همجواري اين آبشار با پارك جنگلي گلستان ارزش توريستي ويژه اي به آن بخشيده است. آبشار لوه در محدوده شهرستان مينودشت قرار دارد.
|
|
|
آبشار شيرآباد |
|
اين آبشار در 7 كيلومتري جنوب شهر خان بين شهرستان گنبد و در دامنه هاي كوه هاي البرز و جنگل هاي پوشيده از درختان كهن و سر به فلك كشيده واقع شده است. در مسير آن رودخانه و چشمه سارهاي زيبا و خنك قرار دارد. آبشار شيرآباد به صورت پله اي و مشتمل بر 12 آبشار كوچك و بزرگ است. بزرگترين آبشار آن 30 متر ارتفاع دارد و دو حوضچه عميق در پاي ديواره آن به وجود آمده است. آبشار كبودوال | | اين مجموعه آبشار در دره اي بسيار عميق و بسيار زيبا در جنگل هاي انبوه و ديدني كبودوال واقع شده است. كبودوال در 5 كيلومتري جنوب علي آبا كتول قرار دارد.
| | آبشار باران كوه | | آبشار باران كوه يكي ديگر از آبشارهاي زيباي گلستان است كه در 18 كيلومتري جنوب غربي گرگان و در مسير رودخانه شصت كلا و پارك جنگلي باران كوه واقع شده است.
| | آبشار زيارت | | آبشار زيارت از آبشارهاي زيباي استان است كه در روستايي به همين نام از توابع شهرستان گرگان واقع شده و در فصول مساعد سال پذيراي علاقه مندان به تفريح و تفرج در طبيعت ميباشد.
| آبشار لوه گاليكش | | آبشار لوه يكي از زيباترين آبشارهاي ايران است كه در 20 كيلومتري گاليكش و در 5 كيلومتري جاده اصي مشهد ـ گلستان، در كنار روستايي به همين نام واقع شده است. همجواري اين آبشار با پارك جنگلي گلستان ارزش توريستي ويژهاي به آن بخشيده است. آبشار لوه در محدوده شهرستان مينودشت قرار دارد.
| | آبشار شيرآباد | | اين آبشار در 7 كيلومتري جنوب شهر خان ببين شهرستان گنبد و در دامنه كوههاي البرز و جنگلهاي پوشيده از درختان كهن و سر به فلك كشيده واقع شده است. در مسير آن رودخانه و چشمهسارهاي زيبا و خنك قرار دارد. آبشار شيرآباد به صورت پلهاي و مشتمل بر 12 آبشار كوچك و بزرگ است. بزرگترين آبشار آن 30 متر ارتفاع دارد و دو حوضچه با عمق 40 تا 80 متر در پاي ديوارة آن به وجود آمده است.
| |
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر جغرافياي طبيعي و اقليم استان |
|
شكل ناهمواريهاي استان گلستان به گونهاي است كه به روشني ميتوان آنها را به دو قسمت جلگهاي و كوهستاني تقسيم كرد. امتداد و جهت رشته كوههاي البرز، به صورت ديواري مرتفع در مسافتي طولاني، خط ساحلي و جلگههاي كنارهاي درياي خزر را محصور كرده است، بدين علت، تقريباً در سراسر استان شيب زمين از ارتفاعات به سوي جلگه و درياي خزر (از شمال به جنوب به سوي سواحل جنوبي و از شرق به غرب به سوي سواحل شرقي دريا) كاهش مييابد. در محل تلاقي جلگه و كوهپايههاي شمالي البرز، به علت شدت فرسايش و تراكم آبرفت، قسمتي از ناهمواريهاي قديمي به وسيلة رسوبات جديدتر پوشيده شده و تنها در بعضي نقاط به صورت تپه ظاهر شدهاند. در قسمتهاي پائين دست جلگهاي سواحل جنوبي و شرقي درياي خزر، تپههاي ماسهاي ساحلي تحت تأثير نسيم دريا و بادهاي محلي، تشكيل شده و سدي طبيعي و كم ارتفاع بين دريا و جلگه پديد آوردهاند. پديدة تشكيل تپههاي ماسهاي در حال حاضر فقط در سواحل جنوبي خزر انجام ميشود، در حالي كه در سواحل شرقي، (از بندر تركمن تا ارتفاعات غربي خراسان) در سطح جلگه، تپههاي ماسهاي سخت و تثبيت شدهاي وجود دارند كه در گذشتههاي دور تشكيل شدهاند. همچنين در قسمت جلگههاي استان گلستان رسوبات ضخيم لُسي به صورت تپه ماهور نسبتاً مرتفع درآمدهاند. حداكثر گسترش غربي اين رسوبات به شهرستانهاي بهشهر و نكا در استان مازندران محدود است. رشته كوههاي البرز كه بر اثر كوهزايي آلپي دورة ترشياري تشكيل شده است، در طول بيش از 750 كيلومتر، جلگههاي ساحلي استان مازندران و استان گلستان را از قسمت داخلي ايران جدا نموده است. نيمة شرقي البرز، بين درة رود بابل تا درة خوش ييلاق (مسير رود نوده كه شاخهاي از رود گرگان است) قرار دارد. و به تدريج در جهت شمال شرق از ارتفاع آنها كاسته ميشود. رشتة جنوبي، شامل كوههاي «ابركوه» است كه بلندترين نقطة آن در «قلة شاوار» به 3945 متر ميرسد. رشتة شمالي، «شاهكوه» نام دارد كه به صورت ديواري در مقابل جلگه گرگان قرار دارد و ارتفاع آن در قلة پيرگودكوه حدود 3204 متر است. دنبالة البرز شرقي به تدريج در شرق و شمال شرقي استان به كوههاي آلاداغ و به قسمتهاي غربي كپه داغ متصل است. در حوالي جنگل گلستان كوههاي نسبتاً مرتفعي از جمله كوه نارچي به ارتفاع 2400 متر، و در شمال و شمال شرقي رشته كوههاي كم ارتفاعي مانند گلي داغ (كمتر از 1000 متر) و نارلي داغ تا نوار مرزي تركمنستان پراكندهاند كه به وسيله شاخههاي رود گرگان و اترك به شدت بريده شدهاند. در پيدايش و گسترش جلگههاي ساحلي استان گلستان، عواملي از قبيل ميزان آب و وسعت حوضه رودها، شيب بستر رودها، مقاومت سنگها و عمق دريا مؤثر بودهاند. اين عوامل در هر نقطه، با توجه به شرايط محلي، به نسبتهاي مختلفي با هم تركيب شده و توجيهكنندة ويژگيها و تفاوتهاي محلي و ناحيهاي جلگه ساحلي هستند. استان گلستان، با توجه به موقعيت جغرافيايي خود، تحت تأثير عرض جغرافيايي، ارتفاع و امتداد رشته كوههاي البرز، ارتفاع سطح زمين، دوري و نزديكي به دريا، بيابانهاي جنوبي تركمنستان، وزش بادهاي محلي و ناحيهاي و پوشش متراكم جنگلي قرار ميگيرد. بدين جهت، با اين كه وسعت كمي دارد و برخلاف عموم كه آب و هواي آن را در كل معتدل ميدانند، آب و هواي گوناگوني دارد. شمال شرق استان، به ويژه در شرق درياي خزر و حد فاصل گرگان رود تا مرز تركمنستان، به علت دوري از اثرات درياي خزر، كاهش ارتفاعات البرز شرقي، وسيع بودن جلگة ساحلي و نزديكي به بيابانهاي قره قوم و قزل قوم در جمهوريهاي آسياي ميانه، تغييرات محسوسي در آب و هواي معتدل مرطوب خزري (خزري شرقي) پديد ميآيد و شرايط خشكي و گرماي هوا تشديد ميشود و رفتهرفته به اقليم نيمه خشك (نيمه بياباني) تبديل ميشود، و ميزان بارندگي سالانه كاهش مييابد. همچنين به علت كاهش رطوبت هوا، دامنة گرما افزايش مييابد و اختلاف شديدي بين دماي شب و روز و دماي سردترين و گرمترين ماههاي سال به وجود ميآيد كه مشخصة اصلي آن، تابستانهاي گرم و خشك طولاني (5 تا 6 ماه) و زمستانهاي نسبتاً سرد و باراني است. به علت پيشروي تودة هواي سردسيري، تعداد روزهاي يخبندان آن نيز بيشتر است، ولي ريزش برف به ندرت اتفاق ميافتد. به علت نزديكي به ارتفاعات شرقي، از جمله شهرهاي كلاله و مينودشت، تغييرات ديگري در آب و هواي استان ايجاد ميشود و با افزايش باران و اعتدال دما، شرايطي مشابه آب و هواي معتدل مرطوب خزري پديد ميآيد. |
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر منطقه حفاظت شده جهان نما |
|
منطقه حفاظت شده جهاننما كه از نام يك دهكده ييلاقي در دامنة آن اقتباس شده است، در سال 1352 براساس مصوبه شوراي عالي حفاظت محيط زيست با وسعتي معادل 30650 هكتار به عنوان منطقه حفاظت شده اعلام گرديد. اين دهكده و دهكدههاي متصل به آن مانند سعدآباد محله، آب دره و غيره كه در درون منطقه حفاظت قرار گرفتهاند، از سالهاي قديم محل گذران اوقات فراغت مردم گرگان بوده است. اين منطقه در ارتفاعات جنوب گرگان و جنوب شرقي كردكوي قرار گرفته است. پستترين نقطه آن 600 متر و بلندترين نقطه آن 1068 متر از سطح دريا ارتفاع دارد. پوشش گياهي منطقه به دليل شرايط آب و هوائي مناسب بسيار متنوع است، ولي متأسفانه در اثر دخل و تصرفات انساني و چراي مفرط و بيرويه دامها و احداث جادهها و امثالهم دچار تغييرات و مشكلات شده است. به طور كلي جامعه غالب گياهي منطقه عبارتند از: درختان پهنبرگ همراه با علفزارها و بوتهزار و گونههاي ارس و درختچههاي پهنبرگ شامل راش، آزاد، زرشك، ممرز، سرخدار، كلاه ميرحسن، بلند بازو، نمدار، گل گاوزبان، كچف، ارس و درمنه. از زيستگاههاي عمده منطقه، تركت را ميتوان نام برد كه بخشي از منطقه امن جهاننما را تشكيل ميدهد و زيستگاه عمده مرال شوكا، پلنگ، خرس، خوك وحشي و گرگ است. يكي ديگر از زيستگاهها چلستان است كه در محدودة آن مرال، خرس، گرگ، پلنگ و قوچ و ميش و كل و بز يافت ميشود. البته گاو موزيكش و زيستگاههاي اطراف آن منطقه مناسبي براي مرال، شوكا، خرس، پلنگ و ديگر گونههاي جنگلزي است كه در جنوب آن قوچ و ميش زيست ميكند. زيستگاههاي قلقله، آقرضا، چكلگدا، لنده كوه، تالو، خوش دستي، لندو و مغزي از زيستگاههاي كل و بز و قوچ و ميش است و در بعضي از قسمتهاي آن مرال نيز زيست ميكند. زيستگاههاي شربت، كوليجال، سوته و گرمه توهم محل زندگي خرس، شوكا، مرال و پلنگ است و در قسمتهاي صخرهاي آن كل و بز زيست ميكنند. منطقه حفاظت شده جهاننما به علت كوهستاني بودن منطقه و پوشش بوتهزاري و علفزاري در كنار درختزارهاي تنك، گونههاي بسيار باارزشي از پرندگان را در خود جاي داده است كه در بين آنها كبك دري، عقاب طلائي و هما نيز ديده ميشود. در جهاننما گونههاي مختلفي از پرندگان مانند شكاريها، لاشخورها، طرقهها، جغدها، كبوترها، زنبورخورها، سسكها، سعوها، عقابها، كلاغهاي زرد پرهها و غيره را ميتوان مشاهده كرد. پستانداراني مانند مرال، شوكا، كل، بز، قوچ، ميش، پلنگ، خرس، گرگ، راسو، شغال، خارپشتها و دوزيستان نيز در منطقه يافت ميشود كه به علت شكار بيرويه، تعداد جمعيت آنها شديداً كاهش يافته است. چشمهسارهاي زيادي در داخل منطقه حفاظت شده و محيطهاي اطراف آن وجود دارد كه سرچشمه بسياري از رودخانههاي بزرگ و كوچكي است كه به عنوان ذخاير منابع آبي محسوب ميشود كه به خارج از منطقه جريان مييابند. در ذيل به تعدادي از رودخانه و چشمههاي مهم منطقه حفاظت شده جهاننما اشاره ميشود: رودخانههاي سفيدرود، تركت، مغزي، چهارباغ. چشمههاي زيارت، مغزي، مارسنگ، اسبومرگاه، شاهپسند، تركت، حاجيآباد، گچيان، مراد چشمه، قل قله، وارا، خوشدستي، كلي چال، قورمه تو، پائيز بن، قلعه سرك. آثار قديمي منطقه نيز عبارتند از: آب انبار، قبرستانهاي قديمي در كمرسرك و جلنيگ بلنيگ، امامزاده رضي و مرضيه در مرز غربي و برج رادكان غربي در غرب منطقه. |
|
2013
پناهگاه حياتوحش ميانكاله |
|
اين پناهگاه مشتمل بر خليج گرگان، جزيرة آشوراده و شبه جزيرة ميانكاله است كه حدود هفت هزار هكتار وسعت دارد و به عنوان يكي از ذخاير زيست محيطي كرة زمين از سوي يونسكو به ثبت رسيده است. پناهگاه ميانكاله، تنها بازمانده از مناطق نيمه مشجر سواحل درياي خزر است و بهشت آبزيان و پرندگان مهاجري است كه همه ساله در فصل زمستان از كشورهاي سردسير شمالي به سوي آن پرواز ميكنند و به زمستان گذراني ميپردازند. از انواع اين پرندگان ميتوان اردك ماهيهاي وحشي، غاز، قو، فلامينگو (مرغ آتشين) و پليكان (مرغ سقا) را نام برد. پرندگان بومي مثل قرقاول، دراج و زنگوله بال هم در پيرامون آن زندگي ميكنند. از اين پناهگاه حياتوحش، ميتوان ضمن استفادههاي علمي ـ آموزشي، بهرهبرداريهاي سياحتي وسيعي به عمل آورد كه در حال حاضر نيز به طور محدود صورت ميگيرد.
|
|
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر موسيقي محلي |
|
موسيقي مردم تركمن در سيماي «اوزان»ها كه «بخشي» و «باغشي» هم گفته ميشوند، متجلي است. اوزانها زبان گويا و روايتگر رنجهاي مردم خود هستند و كارشان ريشه عميقي در آيين شادماني و پرخواني (جادوپزشكي ـ موسيقي درماني) دارد. ميتوان اوزانها را پايهگذار و آفريننده همه آثار بنيادي موسيقي ترك زبانان دانست. به عبارت ديگر اوزانها سوك، شادي و رزم و بزم اقوام ترك زبان را با واژگاني ساده و آهنگهايي موزون و دلنشين بيان ميدارند. نامدارترين «اوزان» در فرهنگ تركي روزگار پس از اسلام، شخصيتي به نام «قورقودآتا» يا «دده قورقود» است. امروزه نسل بعدي اوزانها را در تركمن صحرا «باغشي» يا «بخشي» مينامند. بخشي به كسي اطلاق ميشده است كه خط اويغوري را ميتوانسته به خوبي بخواند و گمان ميرود واژه «بخشي» قدمتي بيش از 250 تا 300 سال نداشته باشد. قوم تركمن به خاطر سركوبهاي مكرر از سوي خانها، زمينداران منطقه و دولت مركزي كه در مورد آنها اعمال ميشد، هيچ وقت نميتوانستند خواستههايشان را صريح بيان كنند، براي همين با موسيقي خواست خود را بازگو ميكردند و شايد به همين دليل است كه موسيقي تركمني يكي از تجريديترين و در نوع خود پيچيدهترين انواع موسيقي در نواحي مختلف ايران است. بخشي تركمن در همه جا كه باشد، با دوتار و آدواز، از تاريخ قوم خويش ميگويد. بخشيها حرفهاي زيادي براي گفتن دارند و شايد به همين دليل است كه «رقص» برخلاف ساير اقوام، در ميان تركمنها جاي چندان ويژهاي ندارد. بخشي تركمن حتي در عروسيها و مجلسهاي شادي نيز سخن از زندگي و تاريخ حماسه بار خود ميگويد، حرف مردم خود را، اما شاد نميگويد، با غرور و استوار ميگويد. تداوم اين موسيقي از طريق مجلس عروسي با وجود تضاد و تفاوت ظاهري ميان محتواي آن و مراسم عروسي، خود نشاندهنده ويژگي و پيچيدگي خاصي است كه در فرهنگ و سنتهاي تركمن موجود است. موسيقي تركمني (كه تعداد نغمههاي آن بالغ بر 500 آهنگ است) براساس چهار مقام اصلي، يعني «مخمس»، «تشنيد»، «غثريق لار» و «نوايي» است. اين مقامها در چهار شيوه يا سبك مختلف و در نواحي يا تيرهةاي خاص قابل اجرايند. اين چهار سبك را ميتوان به صورت «گرگان يولي» كه نسبت به ساير شيوهها سادهتر است، «دامانايولي» كه بيشتر به شيوه اجراي تركمنهاي خراسان نيز معطوف است و از شيوه گرگان يولي بيشتر است، «ماري يولي» و «خيوه يولي» نام برد. متون آوازهاي تركمني نيز به دو دسته تقسيم ميشود: دسته اول شامل داستانهاي منثور و منظوم از قبيل «زهره و طاهر»، «غريب و شاه صنم»، «زينالعرب»، «صياد و همراه»، «يوسف و احمد»، «كوراوغلي» و ... كه متن اين داستانها به زبان تركي و با داستانهاي اجرا شده توسط عاشيقهاي آذربايجان يكسان است. دسته دوم شعرهاي برگرفته از شاعران كلاسيك تركمن چون «مختوم قلي فراغي»، «قرباندردي ذليلي»، «آنه قليچ مأتابي»، «ملانفس»، «مسكين قليچ» و ... است. شعرهاي ديگري هم در آوازها خوانده ميشوند كه سروده شاعران گمنام تركمن است. در موسيقي تركمني دو تار مهمترين ساز است. اين ساز را چون از قديم از چوب درخت توت ميساختند «توت تار» و به خاطر خشك كردن چوب در تنور «تامديده» و به علت استفاده از دو سيم روي آن «دوتار» ميناميدند. البته در قديم وترهاي دوتار از جنس ابريشم تابيده شده بود، اما امروزه از سيم فولادي استفاده ميشود. |
|
2032
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر زبان |
|
زبانهاي رايج در اين استان عبارتاند از فارسي، مازندراني، زابلي. كتولي و تركمني. فارسيزبانها در مركز استان سكونت دارند. مازندرانيها در شهرهاي غربي (كردكوي - بندرگز - نوكنده) و روستاهاي غربي استان(حد فاصل شهر گرگان تا مرز استان مازندران) كتوليها بيشتر در اطراف شهرستان علي آباد كتول و تركمنزبانان در بخش شرقي و شمالي استان سكونت دارند.
|
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر |
مراسم پرخواني |
|
تركمنها قبل از پذيرش دين اسلام به خاطر شرايط سرزمينشان كه آسمان و نور آن باشكوهتر از هر سرزمين ديگر به چشم ميآيد، به «تانگري» يعني روح آسمان اعتقاد داشتند. تانگري قدرتي نامرئي و مافوق همه چيز و همه كس بود كه در فرهنگهاي امروزي ترك زبانان مترادف با خداوند متعال معني شده است. «سمن» رهبر روحاني آنان و «سامانيسم» آيين آنها بود. طبق آيين ساماني، دنيا از طبقههاي متعددي كه بر روي هم قرار دارند تشكيل شده است و انسان براي رسيدن به اين مرتبه «سمن» بوده است. سمنها با برگزاري آيين مخصوصي بر بالاي بلنديها، انسان را در جهت رسيدن به مقصود ياري ميكردند كه بعد از پذيرفتن اسلام توسط تركمنها، اين مراسم رنگ اسلامي به خود گرفت و تحت عنوان آيين ذكر يا «پرخواني» به صورتهاي گوناگون زنده نگه داشته شد كه امروزه به اشتباه مراسم پرخواني «رقص خنجر» ناميده ميشود. پرخواني يكي از آيينها و سنتهاي بسيار قديمي مردم تركمن است كه تا چند دهه پيش برگزار ميشد. اما امروزه اين سنت تنها ظاهري نمايشي دارد و به صورتي ناقص اجرا ميشود. پرخواني حاوي جنبههاي ويژهيي از «روان درماني» است و ريشه در «سامانيسم» دارد. در اين آيين نوازنده دوتار يكي از افراد اصلي گروه پرخواني است كه رهبري مراسم را در دست دارد. پرخواني بر بالاي بلنديها ميرود و انجام رقصهاي ويژه و خواندن وردها و ذكرها با روح نياكان خويش تماس ميگيرد و از آنها استمداد ميطلبد تا در شفاي خسته دلان و بيماران روحي، سمن را ياري دهد. مراسم پرخواني، معمولاً در يكي از روزهاي خوش يمن، به ويژه شبهاي جمعه برگزار ميشد. پس از نماز مغرب، ياران پرخوان بيمار را ياهو ياهو گريان در حالي كه كتفش را بستهاند به اتاق مخصوص ميبرند و در كنار اجاقي پر از آتش مينشانند. گردانندگان آيين، يك قبضه شمشير برنده و يك عدد كفگير آخته را كه از ابزارهاي اصلي پرخواني است از قبل در آتش ميگذارند. به تدريج ياران پرخوان و هم آوازان حاضر در جلسه، بيمار، پرخوان و نوازنده دو تار را در حلقهيي محاصره ميكنند به صورتي كه راه فرار وجود نداشته باشد با اشاره پرخوان، نوازنده دوتار آرامآرام به نواختن آغاز ميكند. پرخوان به تدريج به وجد ميآيد و با خواندن شعرهايي از عارفان و صوفيان تركستان چون «صوفيالله»، «مشرب» و ... شروع به چرخيدن به دور بيمار ميكند. مجلس به تدريج اوج ميگيرد. ياران پرخوان در مجلس و زنان آبادي، بيرون از مجلس به همآوايي با پرخوان ميپردازند و از روحهاي بدنهادي كه روح و جسم بيمار را آزرده كردهاند، ميخواهند كه كالبد بيمار و قبيلهشان را ترك كند. اين مراسم در حال حاضر تقريباً منسوخ شده و به ندرت اجرا ميشود. |
|
مراسم طلب باران |
|
اگر باران نبارد مراسمي به نام «سويي قازان» برپا ميشود. اهالي محلدر يك چهارشنبه گوسفندي كشته و در مسجد به خواندن دعاي مخصوص ميپردازند. هنگام دعا دستها كشيده است، انگشتان را به طرف پايين ميگيرند و طلب رعد و برق و نزول باران ميكنند. پس از دعا و صرف غذا در گروههاي سني تا چهل نفري به همراه روحاني به در منازل مردم رفته و آرد جمع ميكنند. اگر اهالي منزل خواستة آنها را برآورده كنند، دعا ميكنند و سپس با اين آرد، آش ميپزند و ميان مردم تقسيم ميكنند. اين رسم كه در ميان گوگلانها به «توي تاتان» معروف است با جمعآوري و فروش آردها و دادن صدقه، در شب بعد پايان مييابد. يكي ديگر از مراسم مربوط به طلب باران «باسلاشماق» است كه ضمن آن جوانان به روستائي كه چشمه يا رودخانه دارد هجوم ميبرند و سعي ميكنند چند نفر از اهالي آنجا را گرفته و در آب بيندازند يا با سطل روي آنها آب بريزند (نوعي نمايش نمادين قرباني كردن براي رودخانه) در اين حالت تنها ياران فرد دستگير شده حق دارند به كمكش بشتابند و او را از دست آن افراد نجات دهند.
|
1