برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر |
|
|
|
|
چشمهسارهاي ايلام |
|
چشمهسارها از منابع آبهاي سطحي استان ايلام هستند كه در دامنه ارتفاعات جريان دارند. براساس نتايج آمارگيري جهاد سازندگي، تعدادي از آباديها از چشمههاي دائمي و تعداد ديگري از آباديها از چشمههاي فصلي استفاده ميكنند. تعداد چشمهها در مناطق كوهستاني زيادتر و در نواحي جلگهاي كمتر است. در اغلب موارد ديده شده است كه از آب چشمه به عنوان آب زراعي استفاده ميشود و چنانچه آب چشمه زياد باشد، چشمه به طور مستقيم به باغها، كرتها و مزارع كوچك صيفيكاري هدايت ميشود. چشمههاي دور از آباديها معمولاً به وسيلة آبراهههايي كه در مجموع رودهاي كوچي را تشكيل ميدهند و در اصطلاح محلي به آنها «گلال» گفته ميشود، به منظور آبياري گشتزارها به سوي روستاها هدايت ميشوند.
|
|
|
آبشار چم آو |
|
در فاصله 18 كيلومتري مسير ايلام به صالح آباد و در حد فاصل روستاي «چم آو» و منطقه عمومي «ماربره»، آبشار بلند و پرآبي از ميان تخته سنگ ها سرازير مي شود. آب اين آبشار از كوه هاي ايلام سرچشمه مي گيرد، و پس از طي مسافتي كوتاه به رودخانه «گدارخوش» مي ريزد.
|
|
|
آبشار آبتاف |
|
آبشار آبتاف در مسير «ميمه» به «پهله زرين آباد» شهرستان دهلران واقع شده است. آبشار آبتاف در زمره آبشارهاي زيباي استان ايلام است كه از پيرامون آن به عنوان تفرجگاه استفاده مي شود.
|
آبشار سرتاف |
|
آبشار سرتاف يكي از تفرجگاه هاي عمومي مردم ايلام به شمار مي آيد.
|
آبشار آبتاف |
|
آبشار آبتاف در مسير ميمه به پهلة زرين آباد شهرستان دهلران واقع شده است. آبشار آبتاف در زمرة آبشارهاي زيباي استان ايلام است كه از پيرامون آن به عنوان تفرجگاه استفاده ميشود.
|
آبشار سرطاف |
|
آبشار سرطاف در شهرستان ايلام واقع شده است و يكي از تفرجگاههاي عمومي مردم ايلام ميباشد.
|
|
غار اولهتاو |
|
اين غار، در 55 كيلومتري جنوب ايلام و در ارتفاعات «سيوان» واقع شده است. دهانة اين غار ناپيداست و در ميان يك ديوارة 30 متري قرار دارد، به همين خاطر براي دستيابي به آن، بايد با استفاده از وسايل فني سنگنوردي تا ارتفاع 45 متري صعود كرد.
|
غار انفجاري ايوان |
|
اين غار در بالا دست روستاي «كلهجو» شهرستان ايوان، در ميان صخرههاي سخت ديواره غربي كوهستان «بانكول» قرار دارد. ورودي غار تا عمق 5/1 متري، دالاني قوسي شكل و صعبالعبور است و گذر از آن بطور سينهخيز امكانپذير است. پس از عبور از اين مسير و ورود به تالاري بزرگ، غار به دو شاخه تقسيم ميشود. يكي از تالارها مانند دالاني است كه 5 متر ارتفاع و 10 متر عرض دارد و عمق آن تا حدود 40 متر از صخرههاي سنگي آهكي با استالاكتيت يا چكندههاي مخروطي پوشيده شده است. پس از آن يك سراشيبي عميق و تند از شاخة غربي شروع ميشود كه عمق آن هنوز شناسايي نشده است. لايههاي سنگي آهكي سقف غار كه به علت رطوبت و دماي داخل غار بر سنگها تأثير ميگذارد، باعث جدا شدن و سقوط آنها از سقف ميگردد. به همين دليل نيز نام غار به انفجاري معروف شده است. احتمال ميرود در عمق زيرين اين غار منابع غني آب به صورت حوضچهها و انبارهاي بزرگ ذخيره شده باشد.
|
غار تايَهگَه |
|
اين غار در 2 كيلومتري جنوب غربي روستاي «وري» در ميان درهاي كه منتهي به رودخانة جنوب روستا ميشودف قرار گرفته و تا مركز بخش ملكشاهي 15 كيلومتر فاصله دارد. عرض دهانة غار 25 متر، طول تالار ورودي (اصلي) آن 120 متر و بلندي سقف تا كف غار 33 متر است. كف غار از شن و سنگ پوشيده است، استالاكتيت (چكنده) و استالاگميت (چكيده) كه از رخسارهاي برجسته غارهاي آهكياند، در كف و سقف آن مشاهده ميشود. در فاصلة 10 متري ورودي غار استخر آبي قرار دارد كه محل جمع شدن سيلابهاي زمستاني است كه معمولاً به داخل غار سرازير ميشود. خفاشهاي زيادي نيز در اين غار زندگي ميكنند. اين غار به دوران دوم زمينشناسي مربوط است. ورودي اين غار از تالاري بزرگ شروع ميشود و انتهاي آن كمكم باريك شده و به قسمتهاي نامعلومي كه هنوز شناسايي نشدهاند، ختم ميشود.
|
غار چهلستون |
|
اين غار زيبا، در 30 كيلومتري شمال شرقي ايلام واقع شده است و يكي از ديدنيترين غارهاي طبيعي منطقه است. مساحت غار چهلستون 144 مترمربع و ارتفاعش 9 متر است. در داخل اين غار زيبا يك حوضچة آب شيرين وجود دارد كه عمق آن 3 تا 5 متر است. قنديلهاي سنگي زيبا و نقشهاي طبيعي درون غار، از جذابيت خاصي برخوردارند و شكوهي افسانهاي به آن بخشيدهاند. ديدار از اين غار زيبا، ميتواند براي هر بينندهاي دلپذير و خاطرهانگيز باشد.
|
|
|
غار خفاش |
|
اين غار در 3 كيلومتري شمال شرقي شهر دهلران در دامنة كوه مشرف به دره و چشمههاي آب گرم دهلران واقع شده است. اين غار به علت زندگي ميليونها خفاش در داخل آن، به غار خفاش معروف شده است. خفاشهاي آن از نوع دمدار و بزرگ هستند. اين غار دهليزهاي وسيعي دارد كه عمق بعضي از قسمتهاي آن به 400 متر ميرسد. غار خفاش دهلران يكي از غارهاي تاريخي عصر غارنشيني است كه بعدها به زيستگاه خفاشها تبديل شده است. موضوع مورد توجه در اين غار وجود تودة عظيم و ضخيم فضلة خفاش در كف غار است كه طي هزاران سال پديد آمده است و كشاورزان از آن براي تقويت زمينهاي زراعي استفاده ميكنند. غار خفاش در فهرست آثار ملي ثبت شده و مورد حفاظت ميباشد.
|
غار زينهگان |
|
غار شگفتانگيز زينهگان در 5 كيلومتري جنوب شرقي شهر صالح آباد و در فاصلة 52 كيلومتري جنوب شهر ايلام قرار دارد. اين غار با بيش از يك كيلومتر طول داراي آب فراوان، دهليزهاي آبگير، قنديلهاي متعدد و آبچكهاي طبيعي بسيار جالبي ميباشد و هواي داخل آن به ويژه در تابستان خنك و مطبوع است. در حالي كه منطقة صالح آباد در تابستان بيش از 40 درجه گرما دارد، اختلاف هواي بيرون غار با درون آن بسيار زياد است و به همين دليل آن را غار بهشت نيز مينامند. سرخسها، جلبكها، گلها و گياهان خودروي داخل غار، رنگ سنگها، پيچ و خم داخل غار، لبهاي به هم دوختة قسمتهايي از سقف غار همه و همه حكايت از شگفتيهاي طبيعت دارد. اين غار يكي از جاذبههاي مهم توريستي استان ايلام است.
|
|
|
|
غار قلاپيكه (قلعه پوكه) |
|
اين غار در نزديكي مسير اصلي جادة مهران - دهلران در ارتفاعات «انار» دهلران واقع شده است. دهانة غار بسيار تنگ است و دو دهليز دارد، كه طول دهليز اول بين 40-50 متر و طول دهليز دوم پس از طي 190 متر به بنبست ميرسد. ارتفاع غار حدود 16 متر و مساحت آن با توجه به تالارهاي عظيم موجود، حدود 2000 متر مربع است. در درون غار قلاپيكه چاههاي عميقي وجود دارد كه احتمال سقوط به درون آنها زياد است، لذا جهت دسترسي به درون اين غار بايد از وسايل ايمني و طناب استفاده كرد. طولانيترين قسمت غار حدود 300 متر است و وارد شدن به درون آن براي افراد مبتلا به بيماريهاي قلبي خطرناك است.
|
|
|
غارهاي ملك و كبوترلان |
|
اين غارها در ارتفاعات كبير كوه، با فاصلة 4 كيلومتر از همديگر، در مجاورت روستاي «آكره بيد زرين آباد» قرار دارند. طول غار ملك 300 متر و طول غار كبوترلان حدود 400 متر است. ارتفاع غارها بين 5 تا 30 متر و دهانة آنها چاه مانند است. در نتيجة حفاريهاي غيرمجاز از غار ملك استخوانهاي انسان و كوزههاي سفالي پيدا شده است. هر دو غار داراي ستونهاي استالاكتيت و استالاگميت زيبايي هستند. ساير غارهاي استان ايلام عبارتند از: غار پلنگ، غار تيره زرد و غار گُلگُل ملكشاهي.
|
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر جغرافياي طبيعي و اقليم استان |
|
ناهمواريهاي استان ايلام از چين خوردگيهاي موازي در جهت شمال غربي و جنوب شرقي ب وجود آمده است. اين كوهها از رسوبات درون اول تا چهارم زمينشناسي به يادگار ماندهاند، ولي شكلگيري كلي آنها عموماً به دوران دوم و سوم زمينشناسي مربوط است. اين كوهها چنان گسترده و فشردهاند كه امكان شكلگيري دشتهاي ميانكوهي در ميان آنها فراهم نشده است. با توجه به نقشه ناهمواريهاي استان به خوبي معلوم ميشود كه شمال و شمال شرقي استان از ارتفاعات و كوهستانهاي بلند تشكيل يافته و نيمة غربي و جنوب غربي آن از نواحي كم ارتفاع با شيبي به طرف غرب شكل گرفته است كه دشتهاي وسيع گرمسير منطقة مهران - دهلران و دشت عباس را در بر ميگيرد. ارتفاع اين دشتها از 300 متر كمتر است. وجود اين ناهمواريها كه در مجاور سرزمينهاي پست قرار گرفهاند، اختلاف ارتفاع اين دو نيمه را به حدود 3000 متر ميرساند. با توجه به اين خصوصيت طبيعي، شكلي از زندگي اجتماعي پديد آمده است كه امروزه به نظام عشايري و ايلي معروف است. به طور كلي نواحي شمالي و شمال شرقي استان ايلام كوهستاني و نواحي جنوب غربي و مغرب آن از اراضي پست و كم ارتفاع تشكيل يافته است. مهمترين ارتفاعات استان كبير كوه و دينار كوه ميباشند. استان ايلام از نظر شرايط اقليمي جزو مناطق گرمسير كشور محسوب ميشود، ولي به علت وجود ارتفاعات، اختلاف درجه حرارت و بارندگي در بخشهاي شمالي، جنوبي و غربي آن زياد است، به طوري كه ميتوان از نظر اقليمي، مناطق سهگانة سردسيري، گرمسيري و معتدل را در اين استان به خوبي مشاهده نمود. اين مناطق سهگانه عبارتند از: مناطق كوهستاني شمال و شمال شرق استان كه آب و هواي نسبتاً سردسيري با زمستان طولاني دارد. حداقل درجة حرارت اين مناطق در زمستان تا 15 درجه زير صفر ميرسد و ميزان بارندگي آن نيز به بيش از 500 ميليمتر در سال بالغ ميگردد. مناطق جلگهاي غرب و جنوب غربي استان آب و هواي گرمسيري دارد. حدكثر درجة حرارت اين مناطق، تا 45 درجه سانتيگراد بالاي صفر ميرسد. ميزان بارندگي اين مناطق، حدود 200 ميليمتر در سال است. مناطق مياني آب و هواي معتدل دارد و درجة حرارت آن در زمستان تا 5 در جه زير صفر و حداكثر حرارت آن در نقاط جنوبي و دره شهر در تابستان به بيش از 40 درجه سانتيگراد ميرسد. بر اساس گزارش ايستگاه سينوپتيك ايلام در سال 1357، در مركز استان حداكثر مطلق درجة حرارت 38 درجة سانتيگراد در مرداد ماه، حداقل مطلق درجة حرارت 4/0 - درجة سانتيگراد در بهمن ماه، مقدار بارندگي سالانه 4/578 ميليمتر، حداكثر رطوبت نسبي 64 درصد و حداقل رطوبت نسبي 24 درصد و تعداد روزهاي يخبندان در فصل زمستان 27 روز ثبت شده است. در شهرستان دهلران، حداكثر مطلق درجة حرارت 6/49 درجه سانتيگراد در تير ماه و حداقل مطلق درجة حرارت 2/0 - درجة سانتيگراد در بهمن ماه، مقدار بارندگي سالانه 3/340 ميليمتر، حداكثر رطوبت نسبي 56 درصد و حداقل رطوبت نسبي 32 درصد و تعداد روزهاي يخبندان آن 3 روز گزارش شده است. بارندگيهاي سالانة فراوان از يكسو و نقش استان به عنوان زهكش آبهاي سطحي سلسله جبال زاگرس از سوي ديگر، موجب پيدايش رودخانههاي زيادي شده كه به منظور استفاده از آب آنها سدهاي انحرافي و كانالهاي متعددي نيز احداث شده است. آبهاي زير زميني استان ايلام به دليل شرايط ويژه توپوگرافي و زمين ساختي غناي قابل توجهي ندارد. با اين وجود استفاده از قنات و چاههاي آب زيرزميني نيز رواج دارد. |
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر مراسم چَمَر |
|
در جامعة عشايري اين استان، هنگام فوت شخصيتهاي مهم و معروف و به پاس خدمات آنان مراسمي تحت عنوان چَمَر برگزار ميشود. زمان برگزاري مراسم و چگونگي تقسيم وظايف بين افراد در جلسهاي كه متشكل از بزرگان طايفه است، بررسي ميشود. پس از آن، زمين مسطحي را در نظر ميگيرند و آن را از سنگ پاك ميكنند. اين زمين بايد گنجايش افراد عزادار را داشته باشد. عدهاي نيز جهت دعوت طوايف همجوار گسيل ميشوند. در كنار زمين، دوارهايي جهت اسكان ميهمانان نصب ميكنند. افرادي نيز مشغول تهيه كتل ميشوند. بدين ترتيب كه اسبي را با لوازم شخصي متوفي از قبيل تفنگ، قطار، فشنگ، گرز و پارچه تزيين ميكند. علاوه بر آن ستون بلندي شبيه چهارپايه را با پارچه ميآرايند و عكس متوفي را بر آن نصب ميكنند. در روز برگزاري مراسم، عدهاي در محل ورودي، ميايستند و به ميهمانان خوشآمد ميگويند و آنان را به جايگاه مخصوص هدايت ميكنند، تا پس از استراحت اگر مايل بودند در مراسم شركت كنند. در زميني كه از پيش آماده شده است، مردان و زنان با فاصله از هم، دايرهاي را تشكيل ميدهند. مردان معمولاً تكهاي از دوار (سياه چادر) بر دوش ميافكنند و زنان هم پارچة سياه بلندي را با دست در جلوي خود ميگيرند. در ميان دايره چهار نفر شاعر قرار ميگيرند كه به ترتيب به سرودن اشعاري فيالبداهه ميپردازند و همزمان با شعرخواني، قطر دايره را ميپيمايند. آنها، ابتدا به حمد خدا و ستايش متوفي ميپردازند. منظور آنان اين است كه جهان به هيچكس حتي پيامبران و امامان وفادار نميماند. در پاسخ هر بند از اشعار شاعران، مردم يك يبند آن، (كَسَ ميرراو) را تكرار ميكنند و همراه با آن حركت آهستهاي به شانهشان ميدهند. در ميان اين دايره كتل را ميگردانند. اگر شاعران خسته شدند، آنان را به دوارهايي كه براي آنان در نظر گرفتهاند، راهنمايي و از آنان با آش پذيرايي ميكنند. پس از پايان مراسم، زنان به سوي كُت و تاتِريانه ميروند و به شيون و زاري ميپردازند. پس از رفتن ميهمانان، سنگ بزرگ و يا سنگهايي در وسط دايره محل چمر قرار ميدهند كه به آنها چمر يا چمرگاه ميگويند و معمولاً به نام متوفي يا طايفهاش مشهور ميشود. |
|
|
1480
لباس هاي محلي ضمن آن كه همواره براي گردشگران جذاب و جالب توجه بوده از مهم ترين جاذبه هاي فرهنگي استان ايلام نيز به شمار مي آيند . پوشاك سنتي بانوان استان ايلام شامل سرپوش ها (عرق چين ، كلاو ، گل وه ني ، تاكاري ، سه رون ، هه بر) ، بالاپوش و تن پوش ها مي شود . سرپوش ها شامل عه رق چن يا كه لاو مي شوند . عه رق چن عبارت است از كلاهي كوچك و تنگ كه قسمت بالاي سر را مي پوشاند و در دو نوع ساده و مرغوب وجود دارد كه نوع ساده آن از پارچه نخي و نوع مرغوب آن از ابريشم است كه با منجوق تزيين مي شود. پوشاك مردانه نيز شامل عه رق چن مردانه كه مخصوص سالمندان است، كه لاو ، له چه گ كه نوعي سرپوش مربعي شكل است و جنس آن نخي بوده و در طرح هاي هندسي و به صورت مربع شكل است در نواحي كرد نشين استفاده مي شود. |
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر مناطق حفاظت شده و شكارگاههاي ايلام |
|
در مناطق كوهستاني و ميان جنگلهاي استان ايلام جانوران مختلفي زندگي ميكنند كه مهمترين آنها عبارتند از: كل، بز، قوچ، ميش كوهي، پلنگ، خرس، گراز گرگ، روباه، شغال، خرگوش، راسو، سنجاب، عقاب، شاهين، كركس، كبك معمولي، تيهو، هوبره، دراج، آهو و ... گويا در گذشته در برخي مناطق استان شير و ببر نيز مشاهده شده است. تعداد زيادي از پرندگان مهاجر، مخصوصاً غاز، پرستو و چلچله، به مناطق گرمسيري استان مهاجرت ميكنند. در قلمرو استان ايلام شكارگاههاي متعددي وجود دارد كه اهم آنها به تفكيك شهرستان عبارتند از: شكارگاههاي ايلام شامل: كوههاي مانشت، شرهزول، قلارگ، سيوان، سياه كوه، بولي شلم، بانكول، قلندر، گچان، سيوان بدره، ملهگون، مله پنجاب كبير كوه (ورزرين - ولنتر)، سياه كوه بولي، انارگ بولي، الله خدا، زمزمان، شاليان و كاروان. شكارگاههاي مهران شامل: كوه گنجي ويس، دربند كوه، تنگ شور شيرين، باجك، اناران، نصريان، بيشهدراز، ميمك، بان سرو، ويژدروند، قله بزنان، كوه نخجير، پشته شوهان، بان رحمان، گلان، كولگ، خليفه و بان ويزه. شكارگاههاي دهلران شامل: قيل، اناران، كوههور و كور، دينار كوه، تپه ماهورهاي بيات و موسيان. شكارگاههاي دره شهر شامل: زرانگوش، شيخ مكان، تنگ بهرام چوبينه، گاوميشان، فيلمان، پشته مهتابي، ماژين، ارتفاعات و دامنههاي كبير كوه. شكارگاههاي شيروان و چرداول شامل: كوه سفيد قلاجه، ارتفاعات سيوان بدره، تنگ قير، ارتفاعات زنجيره و تنگ سازوبن. برابر گزارش حفاظت محيطزيست استان ايلام، به منظور حفظ و احياي حيات وحش مناطقي از استان «محدودة شكار ممنوع» اعلام گرديده كه عبارتند از: مانشت، شش كلان (رنو)، شره زول، قلندر، گچان و بانكول. همچنين «آثار طبيعي ملي دهلران» شامل غار خفاش، چشمة آبگرم و چشمه قير مورد حفاظت قرار گرفته است. مجموعه وسعت اين محدودهها 1400 هكتار اعلام شده است. |
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر مراسم ازدواج |
|
زناشويي بين مردم اين استان امري مهم و حياتي است. در گذشته ازدواجهاي اين منطقه بيشتر جنبة درون گروهي داشت، به اين معني كه اين پيوند بين گروههايي كه از نظر پايگاه اجتماعي تا حدودي در يك سطح بودند مانند واليان، خانها و كدخدايان، برقرار ميشد. شايعترين نوع زناشويي در اين استان پيوندهاي درون گروهي است. آنها ازدواج با فاميل را غيرت ميدانند، چون معتقدند كه زن نبايد در چنگال مردان غريبه گرفتار شود. از سوي ديگر در انتخاب همسر، زن فاميل را دلسوزتر از زنان غريبه ميپندارند. بنابر همين باور، ضربالمثلي در بين آنان رواج دارد كه مضمون آن چنين است: «فاميل اگر گوشت بدنت را ببرد، هرگز استخوانت را نخواهد شكست.» در گوشه و كنار اين استان، خصوصاً در درهشهر و نواحي جنوبي آن ديده شده است كه بعضي داماد سرخانه گرفتهاند. به اين داماد، «هم بهر» به معني سهيم در زندگي خانوادة عروس هم گفته ميشود. معمولاً گرفتن داماد سرخانه توسط كساني انجام ميشود كه از ثروت كافي برخوردارند، ولي فرزند ذكور ندارند و نياز به همكاري در امور زندگي دارند. اين دامادها غالباً از افراد فاميل انتخاب ميشوند. انتخاب همسر به وسيله والدين و يا خود پسر صورت ميگيرد. گزينش همسر به وسيله والدين از راه نافبري و يا انتخاب در سن بلوغ است. مراسم نافبراني در گذشته بين عشاير رايج بود ولي امروزه به ندرت ديده ميشود. هرگاه يكي از زنان طايفه، دختر به دنيا آورد، ناف نوزاد به نيت يكي از پسران بريده ميشود تا آنها در سنين بلوغ با هم ازدواج كنند. معمولاً انتخاب دختر توسط پدر و مادر صورت ميگيرد. پس از اين انتخاب خانوادة دختر به وسيله مادر، پدر، يا يكي از نزديكان فاميل پسر از جريان آگاه ميشوند. اگر آنها هم به اين پيوند راضي باشند، با توافق طرفين روزي را براي خواستگاري تعيين ميكنند. خواستگاري به وسيله ريش سفيدان و بزرگان خانواده پسر صورت ميگيرد. آنها در يك روز مبارك، چون يكشنبه، سهشنبه و يا پنجشنبه طبق اطلاع قبلي به خانه پدر دختر ميروند. او نيز اقوام و نزديكان خود را دعوت ميكند. زمان انجام اين دعوت و گفتگوها معمولاً شب است. پس از صرف شام و چاي، يكي از بزرگان خانواده پسر با بياني شيوا شروع به سخن ميكند و با شروع روايتي به نحو احسن به مقصد اصلي گريز ميزند. پس از سخنان وي، پدر يا يكي از بزرگان خانوادة دختر، ضمن خوشآمدگويي رضايت خود را از اين وصلت اعلام ميكند. در اين جلسه، شيربها (شيرواي) و مهريه تعيين ميشوند و فهرست جهيزيه از سوي خانواده دختر ارائه ميشود. پس از توافق دو طرف، برادر يا يكي از اقوام پسر، دست اقوام دختر را ميبوسد. به اين مراسم دستبوسي ميگويند. در پايان اين مراسم، به وسيله پدر يا يكي از ريش سفيدان فاميل پسر، حلقهاي در انگشت دختر زينت ميشود. علاوه بر شيربها و مهريه، داماد ملزم به پرداخت وجه ديگري به نام «بها شيريني» است كه معمولاً به جاي آن يك رأس قاطر يا يك قبضه تفنگ داده ميشود. مدتي پس از مراسم خواستگاري، در يكي از روزهاي مبارك، جشن ديگري در خانة پدر دختر برپا ميشود كه هزينة آن بر عهده داماد است. خانوادههاي پسر و دختر، همة اقوام و نزديكان خود را به صرف ناهار در اين جشن دعوت ميكنند. پس از صرف ناهار و شيريني، مردان ضمن گفتن تبريك و آرزوي طول عمر براي عروس و داماد به تدريج مجلس را ترك ميكنند، ولي زنان باقي ميمانند و عروس را به اتاقي كه از قبل آماده شده است ميبرند و رخت دَزُيراني بر وي ميپوشانند، سپس دورش حلقه ميزنند و آوازي به نام هَيومِيَه، در گويش لري ميخوانند. اين مراسم به مراسم دَزُيراني يا دستگيراني، معروف است. يك روز پس از مراسم دَزُيراني، از سوي پدر عروس، داماد براي پاگشايي به صرف شام دعوت ميشود. پيك اين دعوت، برادر دختر يا يكي از بستگان نزديك وي است. داماد پس از دريافت پيام، هديهاي به صورت وجه نقد يا لباس به او ميدهد و سپس همراه وي به خانة پدر دختر ميرود سپس مبلغي پول به پدر عروس هديه ميكند. پدر عروس هم متقابلاً معادل دو يا سه برابر آن مقدار را به عنوان راهآورد داماد، از شيربهاي تعيين شده كم ميكند. داماد تا پيش از اين دعوت، حق رفت و آمد به خانه پدر عروس را ندارد، ولي پس از مراسم پاگشايي، اجازه رفت و آمد پيدا ميكند. زماني كه خانوادة داماد براي برگزاري جشن عروسي آماده شدند، پدر داماد يا يكي از بستگانش، به خانه پدر عروس ميرود تا با توافق هم، روز عقد را تعيين كنند. در اين مرحله رضايت مادر دختر اهميت زيادي دارد. پدر داماد يا فرستاده او، براي جلب رضايت مادر دختر، مبلغي به او هديه (خلعت) ميكند. مادر هم آن را به نشانه رضايت ميگيرد و سپس روز عقد تعيين ميشود. در روز عقدكنان، دو خانواده به اتفاق پسر و دختر به محضر و يا نزد روحاني (عاقد) ميروند و خطبة عقد جاري ميشود. در اين روز، داماد براي خود و همسرش پوشاك و لوازم عروسي تهيه ميكند. همچنين براي اقوام دختر كه همراه آنان هستند، پارچه يا چيز ديگري به عنوان خلعت خريداري ميكند. شب قبل از عروسي، جمعي از زنان باتجربه و بزرگ از سوي خانوادة داماد به خانة عروس ميروند و پس از صرف شام، به هزينه داماد، مراسم حمام و حنابندان عروس را بر پا ميكنند. هزينه شام اين زنان به عهده داماد است و به آن پاوَيو ميگويند. يك روز قبل از عروسي، گروه كثيري سواركار ماهر از سوي خانواده داماد براي شركت در مراسم آوردن عروس، دعوت ميشوند. سواركاران صبح روز عروسي، سوار بر اسبان خود در خانة پدر داماد جمع ميشوند و از آنجا باشكوه خاصي همراه گروه نوازندگان ساز و دهل (سازند) به سوي خانة عروس حركت ميكنند. در نزديكي خانه عروس، اسب سواران شروع به نمايش و انجام حركات جالب سواركاري ميكنند. نوازندگان مينوازند و صداي كل و هلهلة زنان در داخل خانه عروس به مراسم عروسي شور و حال ميبخشد. زناني كه از شب قبل در خانة عروس بودهاند، او را آماده حركت ميكنند، اما مادرش بايد اجازه دهد. يكي از بزرگان خانوادة داماد با هديه مبلغي (دس خير) به مادر عروس اجازه حركت ميگيرد. عروس را كه آماده حركت است، سرپا نگه ميدارند و برادر داماد كمر عروس را با شالي ميبندد كه حاوي قرصي نان است. سپس عروس را در ميان شور و شادي مردم بر ماديان سوار و به سوي خانه داماد حركت ميكنند. مادر عروس خوراكي به نام جوجوش را كه از قبل در دو ظرف جداگانه آماده كرده است به يكي از زنان همراه عروس كه او هم بر ماديان سوار است، ميدهد. يكي از ظرفها شام عروس است و عروس بايد در شب اول اقامت خود در خانة داماد از آن بخورد. ظرف ديگر جايزهاي براي سواركاران است. هنگام خروج عروس از خانة پدري، سواركاران شروع به اسبدواني ميكنند، نوازندگان همدر تمام طول مسير مينوازند. سواركاران در وسط راه براي به دست آوردن غذاي جوجوش، به سوي زني كه حامل آن است ميتازند. سواركار چابك، ظرف غذا را ميربايد و به تاخت ميرود، ديگران هم او را تعقيب ميكنند و ظرف غذا را از او ميگيرند و گاهي نيز موفق نميشوند. داماد هنگام رسيدن كاروان عروس به خانهاش، او را از ماديان پياده ميكند، دستش را ميگيرد و با هم به سوي خانه حركت ميكنند. مقابل در خانه، جلوي پاي آنها، گوسفندي را قرباني ميكنن. عروس و داماد در ميان هلهله و شادي زنان و كودكان وارد اتاق ميشوند. در اين هنگام داماد با صداي بلند به عروس كه از نشستن خودداري ميكند، وعده تقديم هديهاي را ميدهد، آنگاه عروس مينشيند. از اين لحظه به بعد، اطراف عروس را دختران جوان و آراسته دربرميگيرند و مراسم آوازخواني دسته جمعي شروع ميشود كه در كردي به «هيوميه» و در لري به «سيت بيارم» موسوم است. در مجلس مردان هم، نوازندگان با نواختن تنبك و كمانچه مجلس را گرم ميكنند. سواركاران هم خسته از هنرنمايي در مجلس مردان حاضر ميشوند. مادر داماد نيز به پاس زحماتش به هر يك افسار اسب هديه ميكند. اين افسارها را مادر عروس بافته و به همراه جهيزيه دخترش به خانة داماد فرستاده است. جشن عروسي از 2 تا 7 روز ادامه مييابد. در طول جشن، خانوادة داماد از مدعوين پذيرايي ميكنند. دعوت شدگان نيز پس از صرف ناهار يا شام مبلغي به داماد، هديه ميكنند. سه روز پس از جشن عروسي، چند تن از دختران جوان، عروس را از خانه به سرچشمة آب ميبرند و مشكي را به او ميدهند تا پر آب كند و به خانه بياورد. اين مراسم را براي روگشايي عروس انجام ميدهند. يك هفته بعد خانواده عروس به خانةداماد ميروند و پس از صرف ناهار در بازگشت عروس را به خانة خود ميبرند. در اينجاست كه پدر عروس به ميمنت روسفيدي دخترش به او هديهاي ميدهد كه ممكن است يك رأس ماده گاو، يك قطعه زمين زراعتي و يا چيز ديگري باشد. مردم محل اين هديه را «باوني» ميگويند. |
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر سوگها و عزاها درايلام |
|
در مراسم سوگواري، نقش زنان قابل توجه است. ناله و بيتابي زنان، در هجران متوفي سوزناكتر از مردان است. زناني كه به متوفي نزديكترند، صورت خود را ميخراشند، به طوري كه خون بر گونههايشان جاري ميشود و گريبان چاك ميدهند. زنان ديگر دسته دسته براي ابراز همدردي به جمع عزاداران ملحق ميشوند و با صدايي رسا و آهنگ حزين مويهها را ميخوانند. در برخي از نواحي استان، زناني كه از راه دور، براي سوگواري ميآيند در نزديك خانه متوفي، دور هم حلقه ميزنند و با نظمي خاص، در حالي كه بر سر و سينه ميكوبند پيش ميروند. زنان فاميل نيز دايرهوار به سوي آنان حركت ميكنند. به اين مراسم پرسه گويند. پس از سينهزني وارد خانه ميشوند، مينشينند و مويه ميكنند. مويهها را متناسب با شخصيت متوفي ميسرايند. اگر او جوان، دلاور و تيرانداز بوده است، مويههايي مناسب اين صفتها ميخوانند. در مجلس مردان، فاتحه خواني برقرار است، ولي در برخي نقاط، آنها نيز همانند زنان، مراسمي شبيه پايكوبي كه گاه با نواختن ساز و دهل همراه است اجرا ميكنند كه به آن چَمَر ميگويند. اولين شب پس از مرگ متوفي، بازماندگان، گوسفندي را ذبح و شامي تهيه ميكنند، كه افراد نزديك در صرف آن شركت دارند. پس از شام، براي شادي روح او فاتحه ميخوانند. اين مراسم را شوشيم (شام شب) گويند. پس از آن به مدت يك هفته و گاه چهل روز، هر روز غروب حلوا و نان فطير ميزند كه چند تن ريش سفيد آن را ميخورند و فاتحه ميخوانند. مردم بر اين باورند كه سنگ مزار را بايد پيش از فرارسيدن سال نو آماده و نصب كنند. بر روي آن شهادتين را مينويسند و بعد نام، نام طايفه و پدر متوفي را ذكر ميكنند. اگر شخص فوت شده مردي متدين، سواركار، جنگاور و شكارچي بوده باشد، تصويرهاي مهر، تسبيح، اسب و تفنگ بر روي سنگ گور آن حكاكي ميكنند و اگر زن باشد، نقش مهر، تسبيح، آيينه و شانه ترسيم ميكنند. اگر متوفي، فردي دلاور، شكارچي و نامور باشد، لباس، تفنگ، ابزار شكار و سواركاري او را روي تختي پهن ميكنند و زنان و مردان دور آن جمع ميشوند و گريه و مويه سر ميدهند. مراسم هفتم، چهلم و سالگرد را با اندك تفاوتهايي مانند ساير مناطق ايران برگزار ميكنند. |
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
سوغات ايلام |
|
سقز محلي (صمع درخت بنه)، شيريني بژي بر ساق، شيريني گمگه، حلواي كُله كُنجي، روغن حيواني معروف به روغن كرمانشاهي و ... |
وجه تسميه ايلام |
|
نام منطقه استان ايلام در زمان باستان، اريوجان بوده است. در جاي خود شهر ايلام كنوني در قديم شهري به نام ردين بوده و بعدها يعني در زمان فرمانروايي حاكمان محلي آن يعني واليان، حسينآباد نام داشته كه در سال ۱۳۰۸ خورشيدي در زمان رضاشاه پهلوي ايلام نام گرفته است.
|
|
|
|
رقصهاي محلي معروف و بومي ايلام |
|
الپرگه، پاور، شانه شكي و سيل سما. اين رقصها به صورت دسته جمعي اجرا ميشوند. گروه نوازندگان ساز و دهل در وسط جمع قرار ميگيرند، و يك نفر جلودار با دو دستمال رنگارنگ در دست، هماهنگ با ساز و دهل ميرقصند و بقيه نيز از او پيروي ميكنند. به اين جلودار ماهر سرچوبي ميگويند.
|
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر سنگ نوشته آشوري (گل گل) |
|
سنگ نوشته گل گل ملكشاهي در كنار روستاي گل گل در فاصلة 25 كيلومتري شهر ايلام بر ديوارة كوهي حك گرديده است. اين سنگ نوشته به دوران آشور بانيپال مربوط است و حدود 3 هزار سال قدمت تاريخي دارد. بر روي سنگ نوشته، نقش برجسته پيكرة يك سرباز آشوري با كلاه خود، ماه و ستاره در بالاي سر آن در حالي كه پيكاني در دست دارد، مشاهده ميشود. در قسمت تحتاني اين سنگ نوشته آثار چند جمله از خطوط ميخي حك گرديده كه علائم متن آن كشف و ترجمه شده است.
|
|
|
سنگ نوشته تنگه قوچعلي |
|
در ضلع شرقي مسير تونل آزادي ايلام بر ديوارة سنگي كوه انار سنگ نوشتة تاريخي به ابعاد 50×70 سانتيمتر با خط زيباي نستعليق از دوران قاجار و حكومت واليان پشتكوه حك گرديده كه متن آن بدين شرح است. هوالله تعالي تاريخ ساختن قلعه حسين آباد و قلعه حسينيه و حفر نهر آميرآباد در سنه 1305 در عهد دولت قوي شوكت السلطان بن السلطان و خاقان شاه شهيد ناصرالدين شاه قاجار نورالله مضجعه حسبالامر حضرت مستطاب سردار اشرف والي بن حيدر خان بن حسن خان بن والي كل لرستان فيلي صورت اتمام پذيرفت في سنه هزار و دويست و نود و چهار. تاريخ فوت مرحوم حسين قلي خان طاب سراء سنه هزار و سيصد و هيجده (1318). مشابه اين سنگ نوشته، سنگ نوشتة ديگري در فاصلة دويست متري آن از حكومت واليان پشتكوه بر جاي مانده بود كه به علت جاده سازي در سالهاي گذشته، در زير خاك مدفون گرديده است.
|
|
|
سنگ نوشتة تخت خان |
|
اين سنگ نوشته بر روي سنگي بزرگ به ابعاد 1×2 متر در محلي به نام تخت خان (34 كيلومتري جاده ايلام - مهران) حكاكي شده و مضمون آن در رابطه با تاريخ ايلام و حكمرانان آن است.
|
سنگ نوشتةشهر ميمه (زرين آباد) |
|
اين سنگ نوشته كه در محل ميدان اصلي شهر ميمه قرار داشت، در سالهاي اخير جابجا شده و فعلاً در محلي مشرف به رودخانة سراب ميمه در داخل كوچهاي باريك قرار گرفته است.
|
سنگ نوشتة قلعه والي |
|
اين سنگ نوشته كه در محل قلعه والي ايلام واقع شده و مضمون آن در رابطه با ساخت قلعه در سال 1326 هجري قمري «به معماريت عاليجاه خير الحاج حاجي درويشعلي كرمانشاهي و به نظارت معتمد السلطان مكرم عم عالي مقام صيد جواد خان سرتيپ والي زاده» ميباشد.
|
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر قناتهاي تاريخي |
|
دههاي قنات تاريخي در سطح استان ايلام پراكندهاند. وجود اين قناتها نشانگر نظام خاص بهرهبرداري از آب در ادوار گذشته ميباشد. اين قناتها هرچند در طي گذشت قرنها كاركرد اصلي خود را از دست داده و برخي از آنها نيز تخريب شدهاند، ولي در حال حاضر نيز در زمره آثار قديمي و جالب توجه استان ايلام محسوب ميشوند. اهم اين قناتهاي قديمي عبارتند از: • قنات كورگه و جنار بالاتر از ميدان سعدي شهر ايلام • قنات بيبي در ايلام - خيابان تختي • قنات آزلوار در مسير شهر ايلام به چالسرا • قنات سراو عطش در مسير تنگ قوچعلي به ميدان شهداء • قنات فلاحتي - مسير ميدان خيام به شادآباد • قنات نامدانان مسير خيابان آزادي به كمربندي • قنات بيلور - مسير نامدانان به كمربندي • قنات قمش در منطقه كارزان روستاي قناتآباد • قنات كلگ در منطقه كلگ صالح آباد • قنات گلان در روستاي گلان صالح آباد • قنات والي آباد ريكا در روستاي ريكا صالح آباد • قنات اميرآباد در منطقه اميرآباد • قنات آسمان آباد - در روستاي آسمان آباد چرداول • قنات باستاني سراب ايوان در مسير مانشت به سراب ايوان.
|
|
|
آسيابهاي آبي قديمي |
|
در محدودة استان ايلام بقاياي دهها آسياب قديمي مشهود است كه تعدادي از آنها در حال حاضر نيز مورد بهرهبرداري قرار ميگيرند. از جمله اين آسيابهاي قديمي و تاريخي ميتوان به موارد زير اشاره كرد: • آسيابهاي قباد، كاظم بگ، تنوره خان، كلاي، چگاوزمه، يوسف، قباد بگ، باوي گمار، خندان، گريان و آسياب نادريژ در مناطق ايلام و بانقلان. • آسيابهاي موسي، حلاج آباد، چم آب در منطقه چمآب. • آسيابهاي ديزله، چم سارد، رحمان، بوليها، ميراختيار، گلان، سرني، ميمه، شيخ مكان، سراب كلان، چم بور، ملكشاهي و كوله در مناطق چوار و صالح آباد، دره شهر، شيروان و چرداول.
|
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
آتشكدة درهشهر |
|
در خيابان نيروي هوايي درهشهر، بناي يك آتشكده به صورت چهار طاقي باقي مانده است. اين بنا را در محل، طاق ميگويند. اندازة داخلي آن 20/3×20/3 متر است و ابعاد هر يك از طاقهاي آن 85/0×30/1×15/1 و بلندي آنها كمي بيش از 5 متر است. اين بنا كه تماماً با قلوه سنگ و گچ ساخته شده است مورد مرمت و بازسازي قرار گرفته است.
|
آتشكده و كوشك قينقر |
|
در ارتفاعات كوه پشمين ملكشاهي مهران، آثاري از دو برج و يك آتشكده ازدوران ساساني بر جاي مانده است. ارتفاع اين آتشكده 5 متر و مساحت آن 27 متر است. اين آتشكده با دارا بودن چهار دهانة ورودي، يك باغ وسيع و چندين درخت زيتون وحشي در كنار چشمهساري زيبا نظر هر بينندهاي را به سوي خود جلب ميكند. بر پيكرة اين بناي تاريخي آسيبهايي نقش بسته است.
|
|
|
ساير آتشكدههاي استان ايلام |
|
• آتشكدة سيكان (چهار طاقي) در روستاي سيكان درهشهر مربوط به دورة ساساني. • آتشكدة مهديآباد (چهار طاقي) در روستاي مهدي آباد درهشهر مربوط به دورة ساساني. • آتشكدة سهپا در زرنه ايوان مربوط به دورة ساساني. • آتشكدة و معبد تاريخي در ميمه زرين آباد مربوط به دورة ساساني. • آتشكدة دو طبقة ساساني در منطقة چرداول نزديكي سرآبگه.
|
|
|
آتشكده سياهگل ايوان |
|
در 25 كيلومتري شهرستان ايوان در سواحل رودخانه ي گنگير قراردارد و قدمتش به دوره ي ساساني باز مي گردد. |
1
برچسب ها : | ارسال شده در
|
(0) نظر گورستان كان گنبد |
|
گورستان كان گنبد در 30 كيلومتري جنوب شرقي ايلام در دامنة يكي از پشتههاي كوه شاه نخجير از رشتههاي فرعي كبير كوه واقع شده و طول و عرض تقريبي آن هر يك 350 متر است. اين پشته، تركيبي از صخره و خاك است و گورها عمدتاً در بالا و دامنة آن مشاهده ميشوند. نتايج بررسي كاوشهاي باستانشناسان در محوطة اين گورستان نشان ميدهد كه آثار آن به دورههاي تاريخي (2600-2500 ق.م) و يا (4500-4600 ق.م) تعلق دارد.
|
گورستان چنار |
|
اين گورستان باستاني در ناحية چنارباش ايلام واقع شده و به هزار سال قبل از ميلاد تعلق دارد. هيئت مشترك باستانشناسي ايران و بلژيك در اين ناحيه تعدادي گور در كنار رودخانة خشك كشف كردهاند كه بنا به رسم آن زمان، مردگان آن درون خمرههاي كوچك و بزرگ دفن شده بودهاند و اشياء و لوازم مرده نيز در كنار او در داخل خمره قرار داشته است. هرچند امروزه نشانه بارزي از وجود گورستان در ناحية ياد شده زياد مشهود نيست، ولي كشفيات هيئت باستانشناسي نشانگر قدمت تاريخي اين ناحيه و سابقة سكونت در آن ميباشد.
|
|
|
ستان پلهكان |
|
اين گورستان در ناحية تاريخي و باستان هليلان از توابع شهرستان شيروان چرداول قرار دارد و در حال حاضر بر اثر كاوشهاي غيرمجاز قاچاقچيان آثار عتيقه، تقريباً مخروبه شده است. در اين گورستان گورهاي زيادي وجود داشته كه همگي كنده و پر شدهاند. برخي نيز هنوز خالي و خاكهايشان را نيز در اطراف ريختهاند. مردم هليلان ميگويند كه حفاران غيرمجاز شب هنگام از آن سوي رود سيمره به اين سو آمده و اين گورها را كندهاند و اشياي داخل آنها را به كرمانشاه و هرسين منتقل كرده و در آنجا فروختهاند و لذا صدمات فراواني به آثار فوق وارد شده است.
|
|
|
گورستان باستاني چوار |
|
در بخش چوار شهرستان ايلام، گورستان قديمي قرار دارد كه چندين گور قديمي از آن كشف شدهاند. قدمت اشياي به دست آمده از گورهاي گورستان چوار به 1200 سال ق.م ميرسد.
|
1